🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4:
« الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِينُ الرِّضَى»
«ناتوانى، آفت و شكيبايى، شجاعت و زهد ثروت و پرهيزكارى سپر نگه دارنده است و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى»
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 بخش دوم:
🔻امام علی علیه السلام در بخش دوم از حکمت چهارم نهج البلاغه می فرمایند: «صبر شجاعت است». مطالب بسیار مهم و زیبا و کاربردی در موضوع صبر در نهج البلاغه آمده است که آنها را یکی یکی مرور می کنیم.
🔷1. جایگاه و اهمیت صبر:
🔹1.1 صبر مرکب نجات:
امیر المومنین علی علیه السلام صبر را مرکب نجات می دانند یعنی صبوری و پایداری میتواند انسان را از موانع و خطرات و مهلکه ها نجات بدهد. در خطبه ۷۶ می فرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که صبر را مرکب نجات خود قرار داد»
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت سوم
🔷 1. ابعاد و ارکان صبر در نهج البلاغه:
🔻حضرت در نهج البلاغه در حکمت ۳۱ میفرمایند: «صبرکه خودش یکی از چهار رکن ایمان است بر چهار شعبه است. شوق ، ترس ، زهد و انتظار . کسی که شوق واقعی بهشت داشته باشد از شهوت های دلش کنده میشود و کسی که واقعاً و حقیقتاً ترس از جهنم و آتش داشته باشد از محرمات دوری می کند و کسی که در عین حالی که از دنیای حلال استفاده می کند دل به دنیا نبسته باشد مصیبت های دنیا را کوچک می بیند و کسی که بداند بالاخره مرگش فرا خواهد رسید دائماً در دستیابی به کارهای خیر سرعت میگیرد و از دیگران جلو میزند».
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت چهارم
🔹5.1.3 صبر بر اطاعت خداست: حضرت در خطبه ۱۷۳ می فرمایند: « با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار، نعمت های پروردگار را نسبت به خویش تمام و کامل کنید».
🔹 5.1.4 صبر در نماز است: حضرت در خطبه ۱۹۹ در مورد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «او پی در پی خانواده خودش را به نماز فرمان می داد و خودش نیز در انجام نماز شکیبا بود».
🔹 5.1.5 صبر در جهاد و جنگ با دشمنان است: در خطبه ۱۹۰ حضرت خطاب به سربازان خودشان که عازم جنگ هستند می فرمایند: «محکم به زمین بچسبید، پاهای تان را محکم به زمین بگذارید و بربلای جنگ و شمشیر ها صبور باشید، یک وقت نشود دست و شمشیر شما تابع هوای نفس و زبانتان شود. در چیزی هم که خدا در او تعجیل را روا ندانسته عجله نکنید».
🔹 5.1.6 صبر امیرالمومنین برترین مظلوم مقتدر تاریخ:
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت پنجم
🔷 6. ادب صبر(دوری ازجزع و فزع) :
🔻در مقابل صبر ،که ادب در فضای ایمان است بی ادبی شکل می گیرد تحت عنوان جزع و فزع. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه به ما میفهماند که جزع باعث می شود که ثواب اعمال ما حبط شود و از بین برود. در حکمت ۱۴۴ می فرمایند: « تحمل کن! که هر مصیبتی به اندازه خودش صبر در مقابلش نازل می شود. کسی که از روی بی صبری در مصیبت ،بر روی ران خودش بکوبد (کنایه از اینکه جزع و فزع و بی تابی کند) عملش حبط و نابود می شود یعنی دیگر ثوابی از اعمالش ندارد».
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت ششم
🔰امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در بخش سوم از حکمت ۴ نهج البلاغه می فرمایند: « زهد نوعی ثروت است».
🔻 زهد چیست؟ آیا استفاده نکردن، بهره نبردن و لذت نبردن از نعمت های حلال دنیا زهد است؟ یا استفاده بردن ، بهره بردن و لذت بردن از نعمت های حلال دنیا به شرط اینکه میل دل به سمت دنیا نباشد و دل گرفتار دنیا طلبی نباشد این معنای زهد است؟
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت هفتم
🔷 2. چرایی زهد:
🔻بحث دوم پیرامون زهد چرایی زهد است، در این بخش حضرت آثار، دلایل و فلسفه هایی را برای زهد بیان می فرمایند.
🔹2.1 دلایل و فلسفه زهد:
🔸2.1.1 اثر زهد ، شناخت باطن پنهان دنیا است.
حضرت در حکمت ۳۹۱ می فرمایند: «در دنیا زهد بورز تا خدا چشمت را به روی عیب های دنیا باز کند و غافل مباش که لحظهای از تو غفلت نمی شود»
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت هشتم
🔷2.1.2 زهد عاقلانه – زهد احمقانه
بنابراین زهد از منظر امیرالمؤمنین به معنای بی رغبتی به دنیاست. رغبت به دنیا یعنی اسیر دنیا شدن. حالا اگر کسی خانه خوب، امکانات خوب و دنیای خوب داشته باشد؛ اما دلبسته نباشد و بهترین لذت را از آن ببرد، استفاده درست بکند اما وابسته و دلبسته نباشد این هیچ منافاتی با زهد ندارد. عدم درک این معنای دقیق از زهد باعث شده است تا در طول تاریخ غلبه به سمت زهد احمقانه و منفعلانه باشد، تا جایی که در خطبه ۲۰۹ نهج البلاغه قصه جالبی را می خوانیم.
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت نهم
🔻امیرالمومنین علی علیه السلام در بخش چهارم از حکمت ۴ نهج البلاغه میفرمایند: «ورع سپر است». در نهج البلاغه ی شریف و غریب ده نکته پیرامون ورع بیان شده است که تلاش می کنیم به صورت یک هندسه ی منظم و نظام مند ارائه گردد.
🔷 1. تعریف ورع:
ورع یعنی دوری کردن از منطقه ای که احتمال به حرام افتادن در آن وجود دارد.
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت دهم
🔹1.2.1 عفت:
اولین ارزش بنیادین اخلاقی که ورع با آن نسبت دارد عفت است. امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۲۹ نهج البلاغه بعد از شکایت مفصل از مردم زمانه خودشان و فساد فراگیر در آنها در پایان خطبه ی ۲۷ می فرماید: «ا قولا بغیر العمل؟» آیا شعار بدون عمل می دهید؟ «و عفة من غیر ورع»؟! و ادعای عفت و پاکدامنی می کنید در حالیکه ورع ندارید؟ و «طمع فی غیر حق»؟! و در چیزی که حق شما نیست طمع می کنید»؟!
🔻 باید تذکر بدهم که عبارت دقیق پایان خطبه ۲۹ همین است که عرض کردم "غفلتا" نیست "عفتا" است; یعنی نمیشه انسان ادعای عفت بکند در حالی که ورع ندارد دوری از محرمات ندارد.
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 *قسمت یازدهم*
🔷2. جایگاه ورع:
🔻سرفصل دیگری که پیرامون ورع در نهج البلاغه بیان شده جایگاه بسیار موکد ورع است که این سرفصل را می توانیم در دو بخش بررسی کنیم اول ورع عموم مردم و دوم ورع کارگزاران نظام اسلامی.
🔹2.1 ورع عموم مردم:
درباره ورع عموم مردم دو نکته در نهج البلاغه آمده است که بسیار جالب است:
• اول اینکه حضرت ورع را یکی از پنج موضوع بسیار مهمی میدانند که باید دائم بدان تاکید کرد. لذا خود مولا در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه با عبارات تاکیدی جالبی اینگونه میفرمایند: " العمل العمل" کار کنید، کار برای آخرت "ثم النهایه ثم النهایه" برای عاقبت امرتان فکر کنید "الستقامه الستقامه" در راه حق پافشاری کنید پایداری کنید "ثم الصبر الصبر" بر دشواری ها تلخی های مسیر حق صبور باشید صبور باشید "والورع الورع" از حرام دوری گزینید ورع داشته باشید».
• نکته ی دوم پیرامون ورع عمومی این است که حضرت یکی از شعبههای فساد جامعه را فساد اهل کسب و کار می دانند. لذا حضرت امیر علیه السلام در خطبه ۱۲۹ در شکایت از فساد فراگیر جامعه میفرمایند: ( "این المتورعون فی مکاسبهم" کجا رفتند کاسب هایی که در کسب و کارشان رعایت ورع می کردند و از شبهه ی حرام هم پرهیز میکردند.)
🎇🎇🎇🎇💐🌿💐🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت4
🔴 قسمت دوازدهم
🔻امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در پایان حکمت چهارم می فرمایند: « و چه همنشین خوبی است راضی بودن». منظور از این راضی بودن راضی بودن از خدا و تقدیرات الهی است. در نهج البلاغه شریف پیرامون رضایت خدا از انسان و رضایت انسان از خدا مطالب بسیار مهم و جالبی وارد شده است:
1⃣ نکته اول:
اینکه اگر خدا از ما راضی باشد نارضایتی همه عالم ضرری به ما نمی زند ولی برعکس هیچ چیزی جایگزین خشنودی خدا نمیشود. در نامه ۲۷ می خوانیم : «خشنودی خدا جایگزین هر چیزی هست ولی هیچ چیزی جایگزین خشنودی خدا نمی شود».