eitaa logo
🎀پِرَنسِــ👑ــس🎀
431 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
638 ویدیو
35 فایل
رمان فعلے : # 💗 روزانه دو پارت درکانال قرار میگیره💌 کپے بدون ذکرلینک کانال و منبع حرام☺🌙 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . #ترک_‌کانال 💕💛💙💜💚💕💛💙💜💚💕
مشاهده در ایتا
دانلود
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕‌هر صبح یه آهنگ تقـدیم ڪن به ڪسی ڪه دوسـش داری💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
بی شک صبح می‌تواند بهترین سکانسِ زندگی‌ام باشد، وقتی تو در کنارم بیدار می‌شوی.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
Ali Zand Vakili - Nafase Garm.mp3
3.91M
هر چه کنی بکن ولی از بر من سفر مکن یا که چو میروی مرا وقت سفر خبر مکن هر چه که ناله میکنم گوش به من نمیکنی یا که مرا ز دل ببر یا ز برم سفر مکن... آهنگ و زیبا از علی زند وکیلی - نفس گرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
هـزار مرتبـه خواندم دعا میـان قنوت خدا کند که نبـاشد کسی دچار کسی .. ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
جان به کف، خنده به لَب، شعله به دل، شور به سر؛ جان فدا در ره جانانه‌ی عشقیم هنوز... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‌ زیاد دوستت ندارم، همیشه دوستت دارم، چرا که زیاد کم میشه! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
4_5900152937094579160.mp3
6.73M
از محمد اصفهانی 🎵 فریادرس🔥 🗣 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༻°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
💠♥️💠 ♥️💠 💠 مسیح هم رو به رویم. خانواده ي عمو سنگ تمام گذاشته اند. علاوه بر غذاهاي سنتی ایرانی،چند نوع غذاي متفاوت بین ظرف ها میبینم که ظاهري شبیه غذاهاي عربی دارد. یکی از ظرف ها،را میشناسم؛کوبه است . غذاي مخصوص عراق و لبنان . قبلا مادر فاطمه برایمان کوبه پخته بود. غذایی لذیذ و متفاوت. زنعمو میگوید :بفرمایید خواهش میکنم.. نیکی جان من گفتم شما حتما بیشتر غذاي عربی میخوري واسه همین برات حمس و تبوله و کوبه آماده کردم. راستش خودم اصلا نمیدونم مزه اش چطوره ولی سرآشپز میگفت از بهترین غذاهاي لبنانی ان. تعجب میکنم،با لبخند میپرسم:چرا فکر کردین من غذاي عربی میخورم؟ زنعمو به مسیح نگاه میکند:خب... گفتم شاید به عرب ها علاقمند باشی.... زنعموي من خیال میکند اینکه عربستان مطلع خورشید اسلام قسمتـ اولـ 😍👇🏻💙 https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534 🌱 . "رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق" . یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنه‌ی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد. . به قَلَــــم:فاطمه نظری . @siibgolab 🌱 Instagram:@fa_na_za_ri . 🌱 💠 ♥️💠 💠♥️💠
💠♥️💠 ♥️💠 💠 است،پس مسلمانان دنیا هم باید غذاي عربی بخورند. اما مهر و محبتش ستودنیست. با لبخندي از مهربانی اش تشکر میکنم:ممنون زنعمو...لطف کردین لبخند گرمی میزند. عمو محمود با غرور خاصی میگوید :بفرمایید نوش جان... همه مشغول میشوند. عمووحید دیس پلو را برمیدارد و برایم میریزد. آرام میگویم:ممنون عمو کافیه..کافیه.. عمو ظرف کوبه را به طرفم میگیرد. :+نیکی تو کربلا از این غذا زیاد میپزن... فاطمه برایم گفته بود.. :_خوردم عمو،خوشمزس با تعجب میپرسد :+کجا خوردي؟ :_خونه ي فاطمه اینا... عمو لبخند میزند :+جالب شد... میخندم و سرم را برمیگردانم.قاشق را به دهانم میبرم که عمو خم میشود و زیر گوشم،آرام میگوید:من دارم برمیگردم نیکی.. لقمه،سنگ میشود و درون دهانم ته نشین... حس میکنم تکه اي سرب روي زبانم گذاشته اند. با زحمت و به لطف لیوان آب،لقمه را میبلعم و به عمو که با بشقاب غذایش بازي میکند خیره میشوم. چشمهایم را تند تند باز و بسته میکنم تا قطرات اشک درون چشمم جمع نشوند. بغضِ وحشی،گلوي بیپناهم را چنگ میاندازد و من خودم را تنهاي تنها مییابم. مثل خودش آرام میپرسم :_نمیشه نرید؟ :+بابا تنهاست... نمیتونم وگرنه میموندم.. اومدم یه سري چیزا رو درست کنم که همه چی بدتر شد... شرمندگی در صدایش پرواز میکند. صداي زنعمو،باعث میشود عمو صاف بنشیند: راستی بچه ها بالاخره کجا میرین؟ من نمیفهمم آخه این تور سورپرایزي دیگه چیه؟ سرم را بلند میکنم و به مسیح خیره میشوم. قسمتـ اولـ 😍👇🏻💙 https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534 🌱 . "رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق" . یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنه‌ی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد. . به قَلَــــم:فاطمه نظری . @siibgolab 🌱 Instagram:@fa_na_za_ri . 🌱 💠 ♥️💠 💠♥️💠
💠♥️💠 ♥️💠 💠 او هم به من... هر دو انگار،قفل شده ایم... فک و دهانمان هم... مانی به دادمان میرسد:چیزه... میرن فرانسه دیگه...کشور عشق! عشق را غلیظ میگوید و به ما خیره میشود. سرم را پایین میاندازم. زنعمو میگوید:واي چه خوب... نیکی جان شما رفتی تا حالا ؟ قبل از من،مامان میگوید:آره رفتیم اتفاقا نیکی فرانسه هم بلده... لبخند زنعمو عمیق تر میشود:چه خوب.. ما که رفتیم مسیح با ما نیومد... کلا اهل سفر نیست،مگر اینکه نیکی جون مجبورش کنه...حالا چند روزه است سفرتون؟ قبل از من،مانی سریع و بی فکر میگوید:دو هفته مسیح به مانی چشم غره میرود. مفهوم سفر دروغین ما این است که در این دوهفته نباید در سطح شهر دیده شویم و این یعنی فاجعه! با تعجب دستانم را روي میز میگذارم وکمی خم میشوم، رو به مسیح میگویم:دو هفــــــتـــــــــــه؟؟ جمع ساکت میشود و خیره به ما.. اشتباه کردم! قسمتـ اولـ 😍👇🏻💙 https://eitaa.com/Im_PrInCeSs/10534 🌱 . "رمان مَسْیحٰـــــآیِ عِشْـــــــق" . یِـــكْ جُــــرْعــﻫ عـــآشِقٰــــآنه‌ی پآک مــیهمآن مآ باشیــــــد. . به قَلَــــم:فاطمه نظری . @siibgolab 🌱 Instagram:@fa_na_za_ri . 🌱 💠 ♥️💠 💠♥️💠
ما را به جز خیالت ❣ فکری دگر نباشد ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‏اندازه‌هات رو که بدونی ‏همیشه محترمی؛ ‏اندازه "گلیمت" اندازه "دهنت" ‏اندازه "جیبت" اندازه "محبت کردنت"! حواسمون به اندازه‌ها باشه ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS