eitaa logo
کانال آموزشی انجمن ادبی ایماژ
74 دنبال‌کننده
64 عکس
29 ویدیو
2 فایل
کانال آموزشی انجمن ایماژ : https://eitaa.com/image_khorasan گروه ایماژ: https://eitaa.com/joinchat/2212299269C92b8eed7a6
مشاهده در ایتا
دانلود
سطح آموزش پیشرفته بینامتنیت مبتنی بر این اندیشه است که متن نظامی بسته، مستقل و خود بسنده نیست. بلکه پیوندی دو سویه و تنگاتنگ با سایر متون دارد. حتی می توان گفت که در یک متن مشخص هم مکالمه ای مستمر میان آن متن و متونی که بیرون از آن متن وجود دارند، جریان دارد. این متون ممکن است یا غیر ادبی باشند، هم عصر همان متن باشند، یا به سده های پیشین تعلق داشته باشند. در واقع هیچ متنی«آزاد» از متون دیگر نیست. در این راستا می توان گفت که ژانر مفهومی بینامتنی است، شعری که در ژانر غزل سروده شده باشد،از قواعد و قرارداد های سنت معینی که شاعر آن را به ارث برد تبعیت می کند. قرارداد هایی که احتمالا سایر شاعران آن دوره نیز به کار بسته اند. وقتی شکسپیر می گوید: چشمان معشوقه ی من هرگز به خورشید ماننده نیست، در واقع دارد در مقام راوی و در قالب نوعی مکالمه ی تعاملی، به مقابله با استعاره های مرسوم سانت_ استعاره هایی که خوانندگان شکسپیر باید آن ها را بشناسند_ بر می خیزد. بنابراین از نظر خواننده « بینامتنیت» «چهارچوب ارجاع» مهمی است که به تفسیر متن کمک می کند. در نمونه ی فوق متن دگردیسی متن دیگری است و در واقع، چگونگی کارکرد عام رابطه ی بینامتنیت را نشان می دهد. «وام گیری» نیز فرایندی است که رابطه ی بینامتنیت را به گونه ای بارز تر نشان می دهد. این وام گیری ممکن است به صورت وام گیری ترکیبات واژگانی یک شعر باشد یا شکل نقل قول یا تلمیح به خود بگیرد. ( مثلا آن جا که اسکار وایلد نوشته: « اندکی صداقت چیز خطرناکی است». تقلید و نقیضه هم بر وام گیری اشعار پیشین استوار هستند و هم بر دگردیسی آن ها. و این همان چیزی است که ژارژ ژنت، «پیرامتنیت» نامیده است. مناسبات بینامتنی را می توان در هنر های غیر کلامی مثل موسیقی و فیلم نیز مشاهده کرد. بینامتنیت در وسیع تر به مناسبات متن با حوزه های گسترده تر و مبهم تر شناخت نیز اشاره دارد. حوزه هایی که خواننده باید برای تفسیر متن از آن ها کمک بگیرد. کریستوا با اتکا به این اصطلاح، نظریه ای درباره ی متن ارایه می دهد. وی بر این باور است که متن شبکه ای از نظام های نشانه ای که در نسبت با سایر کنش های دلالت گر در متن فرهنگ جای گرفته است. مفهوم بینامتنیت، ساختار ادبی را در بستر کلیتی اجتماعی_ کلیتی که تصور می شود ماهیتی متنی دارد_ قرار می دهد. و متن را با دلالت های تاریخی_اجتماعی اش سازگار می سازد و آن را در تعامل با رمزگان ها، گفتمان ها و صدا های گوناگونی می نشاند که از متن گذر کرده اند. به این ترتیب به کمک ایده ی بینامتنیت می توان بر محدوده های مترتب بر صورت گرایی و ساختارگرایی چیره شد. از این متن کاوی دیگر به تجزیه تحلیل معنا و رابطه ی زبان، با مرجع آن نمی پرداخت، بلکه به بررسی دلالت ها و روابط نشانه ها و متون با دیگر نشانه ها در فرایند نشانه پردازی (تعامل نشانه ای) می پرداخت. رولان بارت می گوید: مفهوم بینامتنی مفهومی است که بعد اجتماعی را وارد نظریه ی متن می کند: این کار بر اساس مسیری مشخص یا تقلیدی ارادی انجام نمی گیرد، بلکه اساس آن اشاعه است. بینامتنیت متن را می گشاید، بینامتنیت بازی بی پایان نشانه پردازی است و به انقلاب در زبان شاعرانه می انجامد. انقلاب علیه دال در گفتمان بازنمودی. اگرچه متون بالقوه ناهمگن هستند اما نیروی نافرمان ویران سازی وحدت نمادین متن تنها در بزنگاه های تاریخی_اجتماعی تحقق می یابد. کانال آموزشی انجمن ایماژ : https://eitaa.com/image_khorasan گروه ایماژ: https://eitaa.com/joinchat/2212299269C92b8eed7a6