#سنتهای_جمعه (۳)
🔰 از سنتهای مهم روز جمعه: غسل جمعه
💠 از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند:
💠 مِنْ أَکْیَدِ السُّنَنِ فِیهِ الْغُسْلُ وَ وَقْتُهُ مِنْ بَعْدِ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی الزَّوَالِ وَ کُلَّمَا قَارَبَ الزَّوَالَ کَانَ أَفْضَلَ فَإِذَا أَرَادَ الْغُسْلَ فَلْیَقُلْ
💠 از مهمترین و مؤکدترین سنتها در روز جمعه، غسل جمعه است.
وقت آن از بعد اذان صبح است تا ظهر، و هرچه به ظهر نزدیکتر باشد فضیلتش بیشتر است.
هروقت خواستی غسل کنی این کلمات را بگو:
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صلی الله علیه و آله اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ [۱]
✨ امام باقر علیه السلام فرمودند:
✨لَا تَدَعِ الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَإِنَّهُ سُنَّةٌ
✨ غسل جمعه را ترک نکن چرا که آن سنت است.[۲]
🔹 رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصیتش به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
🔹یَا عَلِیُّ عَلَی النَّاسِ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ سَبْعَةِ أَیَّامٍ الْغُسْلُ فَاغْتَسِلْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ وَ لَوْ أَنَّکَ تَشْتَرِی الْمَاءَ بِقُوتِ یَوْمِکَ وَ تَطْوِیهِ فَإِنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ التَّطَوُّعِ أَعْظَمَ مِنْهُ.
🔹ای علی، در هر هفت روز، یک روز بر مردم غسل لازم است، پس در هر جمعه غسل کن هرچند آب را با قوت روزانه بخری و گرسنه بمانی، که چیزی از مستحبات، بزرگتر از آن نیست.[۳]
🔸 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔸لَا یَتْرُکُ غُسْلَ یَوْمِ الْجُمُعَةِ إِلَّا فَاسِقٌ وَ مَنْ فَاتَهُ غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَلْیَقْضِهِ یَوْمَ السَّبْتِ.
🔸 جز انسان فاسق کسی غسل جمعه را ترک نمیکند!. و هرکس غسل روز جمعه را از دست بدهد، روز شنبه آن را قضا کند.[۴]
✳️ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
✳️ مَنِ اغْتَسَلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مُحِیَتْ ذُنُوبُهُ وَ خَطَایَاهُ
✳️ هر که غسل جمعه کند، گناهان و خطاهایش محو میشوند.[۵]
📚 بحارالانوار ج۸۶ باب ۴
[۱] ص ۳۲۹
[۲] ص۳۵۱
[۳] ص۳۵۲
[۴] ص۳۵۶
[۵] ص۳۵۷
🔆توسل به زيارت عاشورا و تأثير آن در استرداد سهم هاى به سرقت رفته
🌻آقاى حاج سيّد حسن فرزند مرحوم سيّد رضا غرضى ساكن در شهر اصفهان ، و يكى از تجار آنجا مى گويد: از پدر مرحوم من مقدارى از سهم هاى شركت هاى توليدى را در سال 1325 به سرقت بردند و بعد از مدتى قادر به شناسايى سارق شدند و او را به پليس تحويل دادند و پس از مدتى به دادگاه بردند و به شش ماه حبس محكوم كردند، ولى سارق به سهم هاى به سرقت رفته اعتراف نكرد.
🌻پدرم به زيارت عاشورا متوسل شد و هر روز پس از نماز صبح زيارت را با صد بار لعن و صد بار سلام و بعد از آن دعاى علقمه را مى خواند. او به مدت چهل روز پى در پى اين كار را كرد ولى هيچ خبرى از سهم ها به ما ندادند، پدرم نيز خواندن زيارت را قطع ننمود، تقريباً روز پنجشنبه خواهرم كه بالغ بر يازده سال بود در خواب ديد: چهار مرد و يك زن علويّه كه در ميان آنها بود از مقابل يك دكان نانوايى گذشتند، و به خواهرم سلام كردند و گفتند: به پدرت بگو سهم ها به او مسترد مى شوند اما بايد به عهدش وفا كند.
🌻از اين خواب مدتى گذشت ، سارق خواسته بود مقدارى از سهم ها را در بازار بفروشد و همانطور كه مى دانيد هر سهمى شماره اى دارد و چون روزنامه ها از قبل شماره هاى به سرقت رفته سهم ها را منتشر كرده بودند مشترى سهم ها به وسيله اين شماره ها فهميده بود كه مالك اصلى اين سهم ها سيّد رضا غرضى است و فروشنده همان شخصى است كه به مدت شش ماه محكوم به حبس شده ، بعد از آن او را مجبور كردند تا بقيه سهم ها را نيز تحويل دهد.
📚زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص48
#زیارت_عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖✨دلتـون پـراز طراوت
🌸✨دستتون پـراز سخاوت
💖✨شـادیتون بی نهایـت
🌸✨زندگیتون پـراز بـرکت
💖✨و روزو روزگارتـون
🌸✨پـراز شـادی و بروفق مراد
💖✨روزتون زیبـا و در پنـاه خدا
💢 تصرف در اموال شوهر
⁉️ سؤال:
پولی که شوهر به زن می دهد تا امورات یومیهاش را بگذراند (مثل هزینههای رفت و آمد، مایحتاج خانه، لباس و آرایشگاه)، آیا در ملکیّت زن قرار میگیرد؟
✍️ پاسخ:
🔹 موارد مختلف است؛ در صورتی که شوهر، پول را به همسر خود تملیک کرده باشد، چه بابت نفقه یا هبه و امثال آن، مبلغ مذکور متعلق به زن است و تصرفاتش در آن بدون اجازۀ شوهر نافذ است.
🔸 ولی اگر آن وجوه را به صورت امانت در اختیار همسر قرار داده تا برای خودش و خانواده هزینه کند؛ چنانچه اضافه بیاید، مقدار اضافی متعلق به شوهر است و تصرفات زن در آن اموال باید با اجازۀ شوهر باشد.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
چرا خداوند شیطان را مهلت داد؟
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
سئوال ديگرى پيش مى آيد و آن چنين است : بعد از اين كه شيطان خلق شد و نافرمانى خدا را نمود، در مقابل عظمت ، بزرگى و شوكت او تكبر ورزيد، از ميان ملائكه ، بهشت و نعمت هاى آن رانده شد. چرا خداوند به او مهلت داد؟ چرا در خواست او را درباره عمر طولانى و ادامه حيات او پذيرفت ؟ چرا فورا او را نابود نكرد كه اين گونه به جنايت و خيانت خود ادامه دهد و مردم را بيشتر به سوى بدبختى و شقاوت و جهنم و عذاب بكشاند؟
جواب اين كه : جهان جاى آزمون است ، و مى دانيم كه آزمايش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفان ها و بحران هاى خطرناك ، امكان پذير نيست . وجود نامبارك شيطان و حيات و زندگى او به عنوان يك دشمن و نقطه منفى براى تقويت پايه هاى دين باورى و نقاط مثبت ديگر، نه تنها ضرر نداشته و ندارد، بلكه مؤ ثر نيز خواهد بود.
قطع نظر از وجود شيطان ، در وجود خود ما، غريزه هاى ديگرى نيز هست كه انسان در همه زمينه ها، مى آزمايند تا در برابر نيروهاى عقلانى و روحانى قرار گيرد. به اين ترتيب ، در اين ميان روح انسان پروش مى يابد. مهلت شيطان و ادامه حيات او نيز تقويت اين تضاد است ، و تا او نباشد راه راست و مستقيم شناخته نخواهد شد و صفت خوب نيكو سيرتان و بد بدسيرتان مشخص نمى شود.
ديگر اين كه ، اگر به او مهلت داده شد به خاطر آن همه ستايش و بندگى در برابر خداوند متعال بوده و عمر طولانى و مهلت او مكافات و پاداش عبادتهاى او است .
سوم اين كه ، خواسته تا وى بيش تر در عذاب خدا غرق شود، زيرا هر چه عمر او طولانى تر گردد و مهلت بيشتر يابد، گناهش بيشتر خواهد شد. چنان چه خداوند مى فرمايد:
((آنها كه كافر شدند (راه طغيان را پيش گرفتند) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم به سود آنها است . ما به آنها مهلت مى دهيم كه بر گناهان خود بيفزايند و عذاب خوار كننده اى براى آنها مى باشد))
از اين مهم تر، هر چند خداوند شيطان را در انجام وسوسه هايش آزاد گذاشته ، ولى انسان را در برابر او بى دفاع نيافريده است . به او نيروى عقل و شعور، و خرد داده كه مى تواند شد محكم و نيرومندى در مقابل وسوسه هاى شيطان بسازد.
يكى ديگر از راههاى دفاعى او، انگيزه پاك و عشق به تكامل است كه به عنوان يك عامل سعادت در نهادش گذارده شده است .
هم چنين ، فرشتگان را كه الهام بخش نيكى ها هستند. به كمك انسان هايى كه مى خواهند از وسوسه هاى شيطانى بر كنار بمانند فرستاده . قرآن مى فرمايد:
((فرشتگان بر آنها نازل مى شوند و براى تقويت روحيه آنان انواع بشارت ها و دل گرمى ها را به آنها الهام مى كنند و مى گويند: نترسيد و غمگين نباشيد، بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است .
#شیطان_شناسی4⃣1⃣
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب
یاذلاجلال والااکرام
*چگونگی توفیق امام علی (ع) در فقر زدایی
*امام علی ویرانه ایی تحویل گرفت وآبادکرد*
حضرت با وجود آگاهی کامل از آنچه بر مردمان رفته بود و مشکلات پیشاروی،
زمامداری را پذیرفت تا چنین فاجعه ای گریبان مردم را نگیرد. وباتدبیر درمدیریت واداره جامعه درد وناآرمی مردم ستمدیده راتبدیل به آرامش ورفاه اجتماعی کرد
وی در سخنى دردمندانه درباره اوضاعی که وارث آن شده بود چنين گفته است :
«شما در روزگارى هستيد كه خوبى در آن پشت كرده و همچنان مىرود،
و بدى روى آورده و پيش مىدود؛
و طمع شيطان در تباه كردنِ مردمان بيشتر مىشود. اين روزگارى است كه ساز و برگ شيطان قوىتر گرديده، و فريب نيرنگش فراگير گشته است، و شكارش در دسترس او قرار گرفته است.
گوشه چشمت را به هر سو كه خواهى به مردم بيفكن! آيا جز مستمندى مىبينى كه با فقر دست به گريبان است؛
يا توانگرى كه با نعمتِ خدا در كفران است؟! يا آن كه دستِ بخشش ندارد، و ندادنِ حقِّ خدا را افزونى مال به حساب آرد، يا گردنكشى كه از سخن حق روگردان است،
گويى گوش او از شنيدن پندها گران است؟!»
*رفع فقر در دوران کوتاه حکومت امام علی*
امام على (ع) با وجود مشكلات بسیار در دوران كوتاه حكومت خويش مناطقى را كه تحت اداره داشت به جايى رساند كه خود فرمود :
«از عدالت خود لباس عافیت بر تنتان پوشانیدم.»
همچنین فرمود: «كسى در كوفه نيست كه در رفاه به سر نبرد،
حتّى پايينترين افراد نان گندم مىخورد و سر پناه دارد و از آب شیرین و خوشگوار مىآشامد.»
*نیازها به تناسب زمان تأمین شود*
و البته این ها نیازهای اولیه آن زمان بوده است و درهر دوره ای نیازهای اساسی مردمان به تناسب زمان باید برای همگان در جهت رفاه عمومی تأمین شود.
*امام علی وپیرمرد مستنند نصرانی*
آن حضرت با ديدن صحنهى تكدّى پيرمردى نصرانى چنان برآشفت و عكسالعمل نشان داد كه مشخص است كه تكدّى در حكومت حضرت وجود نداشته و اين صحنه نادر يا استثنايى بوده است: پيرمردى از كار افتاده ديده شد كه دست نياز به سوى مردم دراز كرده بود. اميرمؤمنان (ع) فرمود: «اين چيست؟»
«گفتند: اى اميرمؤمنان، مردى نصرانى است».
اميرمؤمنان (ع) فرمود:
«هنگامى كه جوان و توانا بود از او كار كشيديد و اكنون كه پير و ناتوان شده است رهايش كردهايد!
او را از بيتالمال تأمين كنيد.»
*نباید نیازمندی وفقیری وجود داشته باشد*
آنچه در اينجا مهم است، اين است كه امام با ديدن چنين صحنهاى نپرسيد: «اين شخص كيست و از موافقان ما یا مخالفان و دشمنان ماست یا از هم مسلکان ما یا غیر آنان است ؟»،
بلكه برآشفت و فرياد كرد كه «اين [پديده] چيست؟»
يعنى نبايد فقير و نيازمندى در این سرزمین وجود داشته باشد،
هر که باشد؛ و اين خود بيانگر توفيق شگفت آن حضرت است.
الطوسی، تهذیب الأحکام، ج ۶ ، ص۲۹۳
ابن أبی شیبة، المصنّف فی الأحادیث و الآثار، ج ۸، ص۱۵۷
نهج البلاغه، خطبه ۸۷
نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹
*التماس دعا*
💜✨💜
✍ حکایتی زیبا و خواندنی
ماژیک
مادر خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش بگوید.
وقتی مادرش را دید به او گفت: «مامان! مامان ! وقتی من داشتم تو حیاط بازی می کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می کرد تامی با یه ماژیک روی دیوار اطاقی را که شما تازه رنگش کرده اید، خط خطی کرد!»
مادر آهی کشید و فریاد زد: «حالا تامی کجاست؟» و رفت به اطاق تامی کوچولو.
تامی از ترس زیر تخت خوابش قایم شده بود، وقتی مادر او را پیدا کرد، سر او داد کشید: «تو پسر خیلی بدی هستی»
و بعد تمام ماژیکهایش را شکست و ریخت توی سطل آشغال.
تامی از غصه گریه کرد. ده دقیقه بعد وقتی مادر وارد اطاق پذیرایی شد، قلبش گرفت و اشک از چشمانش سرازیر شد. تامی روی دیوار با ماژیک قرمز یک قلب بزرگ کشیده بود و درون قلب نوشته بود: مادر دوستت دارم!
مادر درحالی که اشک می ریخت به آشپزخانه برگشت و یک تابلوی خالی با خود آورد و آن را دور قلب آویزان کرد. بعد از آن، مادر هر روز به آن اطاق می رفت و با مهربانی به تابلو نگاه می کرد!