تلنگـــــــــــــــــــــــــــر
🌹سه بیت، سه نگاه، سه برداشت...😳
✅موسی خطاب به خداوند در کوه طور ميگويد:
اَرَنی : خود را به من نشان بده
❤️خداوند ميفرمايد:
لن ترانی : هرگز مرا نخواهی دید!
برداشت سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"
برداشت حافظ:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"
برداشت مولوي :
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی
سه بیت، سه نگاه، سه برداشت:
مثل سعدی ، عاقلانه
مثل حافظ ، عاشقانه
مثل مولوي، عارفانه
نتيجه:👌
به تعداد افراد نگاه متفاوت ، تفسير متفاوت، و عملكردهاي متفاوت وجود دارد. هرگز بدي و خوبي بجز در نگاه ما وجود ندارد
من و تو با دستهاي خود دنيايمان را به هر رنگي بخواهيم ترسيم ميكنيم.
بياييم باهم از امروز،
زيبا ترين برداشت ها را از دنياي اطرافمان داشته باشيم...
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Imamalipour
»»» آیه ی روز :
**********
مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا
نساء-147
خدا چه نیازی به مجازات شما دارد اگر شکرگزاری کنید و ایمان آورید؟ خدا شکرگزار و آگاه است. (اعمال و نیّات شما را میداند، و به اعمال نیک، پاداش نیک می دهد.)
**********
پیام ها:
- كیفرهاى الهى، بر پایه ى عدالت اوست، نه انتقام و قدرت نمایى. عامل عذاب، خود انسان هایند. «مایفعل الله بعذابكم ان شكرتم»
- شناخت نعمت هاى او و شكر آنها، زمینه ى قبول دعوت و ایمان است. «شكرتم و آمنتم»
- ایمان به خداوند، بارزترین جلوه شكرگزارى است. «ان شكرتم و آمنتم»
- شكر، هم مایه ى نجات از قهر، هم سبب دریافت لطف بیشتر است. «مایفعل اللّه بعذابكم، كان الله شاكراً»
- اگر شما شكر كنید، خداوند هم نسبت به شما شاكر است. «كان الله شاكراً»
- خداوند، با آنكه بى نیاز است، ولى از بنده ى كوچكش تشكّر مى كند. چرا ما شكر او را به جا نیاوریم؟! «ان شكرتم، كان الله شاكراً»
**********
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#دست_يك_مشت_استخوان!!
🌷ايام جنگ بود و دليرمردى از مازندران قصد حضور در جبهه داشت. مادر با دلشوره اى پر از مهر از او پرسيد: «مادر جان كِى برمیگردى؟» او به اطراف نگاهى كرد و با لبخند گفت: «عروسى دخترعمو برمیگردم.» همه خنديدند. دختر عمو فقط ٨ سال داشت!! دلاور رفت و ديگر بازنگشت. گفتند: به شهادت رسيده اما پيكرش مفقود است. ٨ سال بعد چند پاره استخوان به مادر او تحويل دادند و گفتند: «اين پيكر پسر توست.» مادر كنار پاره هاى استخوان نشست و گريست، آن هم در شب عروسى دخترعمو.
🌷عروس ١٦ ساله گوشهاى نشست، غصه، دلش را فرا گرفت. كسى در گوش دلش زمزمه كرد كه: «حالا نمیشد اين چند پاره استخوان فردا بيايد؟» شب از نيمه گذشت كه همه به بستر رفتند. خواب چشمان عروس غم آلود را در خود گرفت. ....در خواب ديد كه در منجلابى افتاده و دائم فرو میرود. كار به جايى رسيد كه فقط دستش بيرون مانده بود و در دل گفت: «خدايا چرا كـسى به فريادم نمیرسد؟!» ناگهان دستى از غيب آمد و او را از منجلاب بيرون كشيد و صدايى در دل تاريكى گفت: «اين دست، دست همان يك مشت استخوان است كه ديشب به ميهمانى تو آمد.»
📚 كتاب "كرامات شهدا"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✨تلنگر✨
🐋میگویند یونس وقتی از همه جا ناامید شده بود
همان زمانی که خود را در تاریکیهای شکم ماهی دید
و در پریشانی و بیتابی فرو رفت
به خدا گفت:
✨لاالهالاانت سبحانک انی کنت من الظالمین✨
🍃یعنی که خدای من
هیچ خدایی جز تو نیست
تو منزهی و من از ظالمین و ستمکاران بودم
😔به خودم قبل از همه ستم کردم ...
❤️یونس وقتی دلش را صاف کرد
وقتی تقصیراتش را پذیرفت
خدا نجاتش داد ...
👈و ادامهاش که میگویند:
✨فستجبناله و نجیناه من الغم
و کذلک ننجی المومنین ...✨
🍃یعنی ما مومنین را اینگونه نجات میدهیم ...
وقتی که غم سراسر وجودشان را فرا گرفت
وقتی پریشان شدند ...
💖یعنی بنشین گوشهای و دلت را با خدا صاف کن
مثل یونس ....
»»» آیه ی روز :
*********
هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىَ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ
حدید-9
او کسی است که آیات روشنی بر بندهاش [= محمد] نازل میکند تا شما را از تاریکیها به سوی نور برد؛ و خداوند نسبت به شما مهربان و رحیم است.
**********
نکته ها:
تمام برنامه هاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است، گرچه تنها گوشه اى از آنها براى ما بیان شده است، از جمله:
1. دلیل نبوّت، نجات مردم است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور»
2. دلیل نماز، یاد او و تشكر از اوست. «اقم الصلاة لذكرى»(12)
3. دلیل روزه، تقواست. «كتب علیكم الصیام... لعلّكم تتقون»(13)
4. دلیل حج، حضور و شركت در منافع و مناسك حج است. «لیشهدوا منافع لهم»(14)
5. دلیل جهاد، رفع فتنه و حفظ مكتب است. «حتى لاتكون فتنة»(15)
6. دلیل قصاص، زندگى شرافتمندانه است. «و لكم فى القصاص حیاة»(16)
7. دلیل حجاب، تزكیه و تطهیر قلوب است. «ذلكم أطهر لقلوبكم و قلوبهنّ»(17)
8. دلیل زكات، پاكى است. «خذ من أموالهم صدقة تطهّرهم»(18)
9. دلیل تحریم شراب و قمار، بازماندن از راه خداست. «یصدّكم عن ذكر اللّه و عن الصّلاة»(19)
نجات بشر از تاریكى هاى جهل و ظلم و شرك و خرافه و تفرقه، تنها در گرو روى آوردن به نور وحى است. «كتاب أنزلناه الیك لتخرج النّاس من الظّلمات الى النّور»(20)كلمه «انّ»، حرف لام، جمله اسمیه و صیغه مبالغه در جمله «انّ اللّه بكم لرؤف رحیم» بیانگر آن است كه رأفت و رحمت الهى، دائمى، عمیق، گسترده و حتمى است.
-----
12) طه، 14.
13) بقره، 183.
14) حج، 28.
15) بقره، 193.
16) بقره، 179.
17) احزاب، 53.
18) توبه، 103.
19) مائده، 91.
20) ابراهیم، 1.
**********
پیام ها:
- بندگى خالصانه، زمینه ساز نزول الطاف الهى است. «ینزّل على عبده»
- مُبلّغ باید به استدلال روشن مجهز باشد. «و الرسول یدعوكم... آیاتٍ بینات»
- هدف اصلى انبیا، نجات مردم از تاریكى هاى جهل و شرك و تفرقه است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور»
- راه روشن، تنها راه خداست و غیر آن هر چه باشد، تاریكى است. «الظّلمات... النّور» (كلمه «الظّلمات» به صورت جمع آمده، ولى كلمه «النّور» در سراسر قرآن به صورت مفرد آمده است.)
- نزول وحى براساس قاعده لطف است. «هوالّذى ینزّل... انّ اللّه بكم لرؤف رحیم»
- بهترین نشانه رأفت و رحمت الهى، هدایت بندگان است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور انّ اللّه بكم لرؤف رحیم»
********
🔴 پند ابلیس
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
امام صادق (علیه السلام) براى حفص بن غیاث حکایت فرمودند که روزى ابلیس بر حضرت یحیى (علیه السلام) ظاهر شد، در حالى که ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود.
حضرت یحیى (علیه السلام) پرسید این ریسمان ها چیست؟
ابلیس گفت اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است که با آنها گرفتارشان مى کنم.
حضرت یحیى (علیه السلام) پرسید آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست؟
ابلیس گفت بعضى اوقات پرخورى کرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام.
حضرت یحیى (علیه السلام) فرمود به خدا قسم، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.
ابلیس گفت به خدا قسم، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى کنم.
امام صادق (علیه السلام) در پایان این ماجرا فرمود حفص، به خدا قسم، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند.
📚 منبع: صراط سلوک، حسن حسن زاده آملی، صفحه ۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠#وطن_های_متعدد_در_شهرهای_مختلف
💬اگر کسی در چند شهر مختلف خانه داشته باشد ، و نمیداند بعد از بازنشستگی به کدام یک از شهرها خواهد رفت، الان که گاهی برای سر زدن به آنجا میرود، تکلیف نمازش چیست؟
💠 #استاد_وحیدپور
🔸شیخ مرتضی انصاری مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد.
🔹مردم از او می پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟
🔸فرمود: دارم.
نمی دانید از وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار به ظاهر سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
🔹وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد.
چون سن و سالی از مادرش گذشته بود از گریه ی سختِ او اشکال کردند.
در جواب فرمود:
🔸گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
مگر در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟
خواندن نماز فرا رسیدن فصل پاییز گناهان
ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت .
آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟
گفتم : چرا این كار را كردى ؟
در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سۆ ال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟
گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟
فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.
بحار ج 82
🔅 #پندانه
✍ افسوس مسافران دنیا در روز حسرت
کاروانی در دل شبی تاریک که چشم چشم را نمیدید، به بیابانی رسید و بنا شد تا روشنشدن هوا در آنجا توقف کند.
قافلهسالار باتجربه که با راه و جزئیات آن آشنایی کامل داشت، مرتباً به مسافران تاکید میکرد که زمین این بیابان پوشیده از گیاهانی است که بوی خوشی دارند. از طرفی این بیابان پُر از سنگهای ریز و درشت نیز میباشد.
تا جایی که در توان دارید از سنگها جمعآوری کنید، اما مبادا از گیاهان چیزی بردارید، چراکه بهزودی با فواید سنگها و مضرات گیاهان آشنا خواهید شد!
مدت اقامت ما کوتاه و غیرقابلبرگشت خواهد بود، لذا تا میتوانید از این فرصت استفاده کنید.
در این بین گروهی به سفارش قافلهسالار عمل نموده و با پرهیز از جمعآوری گیاهان خوشبو، شروع به گِردآوری سنگهای کوچک و بزرگ کردند. اما در مقابل، عدهای هم با این توجیه که حمل سنگها مشکل بوده، از برداشتن سنگ خودداری و در عوض به کندن گیاهان خوشبو مشغول شدند.
پس از گذشت ساعتی، طوفانی شدید وزیدن گرفت. قافلهسالار برای رسیدن به اولین کاروانسرا، ناچار شد حرکت کاروان را شروع کند.
او در اواخر شب مجبور شد کاروان را از روی پلی طولانی که روی رودخانهای خروشان ساخته شده بود، عبور دهد.
دقایقی بعد از عبور آخرین نفر، از شدت طوفان پل بزرگ در هم شکسته و فروریخت. با عبور کاروان از پل، بهتدریج از تاریکی هوا کاسته شده و دیوارهای کاروانسرا نیز از دور نمایان میگشت.
آنچه در این میان عجیب بود، صدای همهمه و ناله کاروانیان بود که با روشنشدن تدریجی هوا، بلند و بلندتر میشد! با ورود کاروان به کاروانسرا و روشنشدن کامل هوا، فریاد مسافران به اوج خود رسید.
قضیه از این قرار بود که با روشنشدن هوا، معلوم شد سنگهایی که قافلهسالار به جمعآوری آن توصیه کرده بود، جواهرهای ارزشمندی بوده است.
علت ناله و حسرت افرادی که از آن سنگها برنداشته بودند، مشخص بود، اما وقتی از دلیل حسرت کاروانیانی که بههمراه خود سنگ داشتند، سوال شد، در پاسخ گفتند افسوس میخوریم که چرا به برداشتن همین مقدار از این جواهرات بسنده کردیم!
دلیل دیگر ناراحتی و حسرت بسیاری از مسافران کاروان این بود که متوجه شده بودند گیاهان خوشبویی که بههمراه دارند، نوعی گیاه سمی بوده که بهمحض برخورد با دستشان آنان را مسموم کرده است!
در واقع تمام کاروانیان از افسوس اینکه چرا به توصیههای قافلهسالار عمل نکرده یا بهطور کامل آن سفارشات را عملی نساخته بودند، فریاد واحَسرتا سر داده بودند!
آری عزیزان، حکایت این داستان حکایت دنیا و آخرت ماست!
دنیا بهمنزله آن بیابان تاریک، قافلهسالار بهمنزله بزرگان دین، سنگها در حکم واجبات و کارهای نیک، گیاهان خوشبو به مَثابه گناهان، پل غیرقابلبرگشت بهمنزله مرگ، و روشنایی روز بهمنزله دنیای پس از مرگ است.
طبق آیات مبارکه قرآن، یکی از اسامی روز قیامت، «یومالحسرة» یعنی روز اندوه، افسوس و پشیمانی است.
تا فرصت داریم از غنیمتهای دنیا که همان واجبات و کارهای خوب است، بهرهمند شده و فریب ظاهر جذاب گناهان را نخوریم که پشیمانی سودی نخواهد داشت.
#احـــــــــــــــــــکام
لباس_نجس_نمازگزار
اگه لباس و بدن نمازگزار نجس شده باشه (با غیر خون)، در چه مواردی نمازش باطل نیست؟
📚 همه مراجع:
👳♂ بستگی داره چه زمانی باشه.
🔷 قبل از نماز باشه:
🔸 اگه پاککردنش سخته، پاککردن لازم نیست.
🔸 ولی اگه سختی و مشقت نداره، باید اون رو پاک کنیم.
🔷 بین نماز باشه:
🔸 اگه هنوز وقت برای نمازخوندن هست، نماز رو رها میکنیم و بعد از پاککردن بدن یا لباس، نماز رو دوباره میخونیم.
🔸 اگه وقت تنگه و نماز قضا میشه، با همون حال، نماز رو میخونیم.
🔷 بعد از نماز باشه:
🔸 اگه قبل از نماز نمیدونستیم یا شک داشتیم که لباس نجسه و بعد از نماز متوجه شدیم، نماز درسته.
🔸همه مراجع (به.جز سیستانی): اگه قبل از نماز نمیدونستیم که لباس یا بدن نجسه یا فراموش کردیم و بعد از نماز یادمون اومد، باید دوباره نماز رو بخونیم.
🔸آیتالله سیستانی: اگه فراموشی از روی اهمال و بیاعتنایی نبوده و بعد از نماز یادش بیاد، لازم نیست نماز رو دوباره بخونه.
🔺 توضیحالمسائل مراجع، م802 تا 813؛ آقا، رساله نماز و روزه، م57 تا 63.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Imamalipour
»»» آیه ی روز :
**********
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
منافقون-9
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند!
**********
نکته ها:
تا اینجا آیات مربوط به منافقان به پایان رسید، ولى چون یكى از عوامل نفاق، علاقه زیاد به دنیاست، این آیه به مؤمنان هشدار مى دهد كه اموال و اولاد، شما را غافل نكند.(40)
غفلت از یاد خدا
عوامل بازدارنده از یاد خدا بسیار است، ولى مهم ترین آنها، اموال و اولاد است كه این آیه به آنها اشاره نموده است. «لاتلهكم اموالكم و اولادكم عن ذكر اللّه»
شراب و قمار نیز مانع یاد خداست. «یصدّكم عن ذكر اللّه»(41)
تجارت و داد و ستد نیز مى تواند از موانع باشد. لذا قرآن از كسانى كه داد و ستد، آنان را از یاد خدا باز نداشته ستایش كرده است. «رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذكر اللّه»(42)
تكاثر و فزون طلبى از عوامل بازدارنده است. «الهاكم التكاثر»(43)
آرزوهاى طولانى نیز مانع یاد خداست. «یلههم الامل»(44)
رفاه زدگى از عوامل دیگر غفلت است. «متّعتهم و آبائهم حتى نسوا الذّكر»(45)
البتّه علاقه به دنیا آنگاه خطرناك است كه انسان، دنیا را مقدمه آخرت نبینید و هدفش در تمام كارها، دنیا باشد. «فاعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم یرد الاّ الحیاة الدنیا»(46) از كسى كه از یاد ما اعراض كرده و جز زندگى دنیا اراده اى ندارد، دورى كن.
روشن است كه غفلت از یاد خدا، سبب هم نشینى با شیطان شده: «و من یعشُ عن ذكر الرّحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین»(47) و انسان را به عذاب شدید و فزاینده اى گرفتار مى سازد. «و من یُعرض عن ذكر ربّه یسلكه عذاباً صَعَداً»(48)
آنچه خطرناك است غفلت از یاد خداست، نام بردن از اموال و اولاد، به خاطر آن است كه این دو قوى ترین عامل غفلت هستند.
«ذكر اللّه» شامل همه گونه ذكر و یاد خدا مى شود، امّا بارزترین ذكر خدا، نماز است كه باید مراقب بود رسیدگى به اموال و اولاد انسان را از نماز بازندارد.
شاید دلیل مانع بودن مال و فرزند، جلوه هاى ظاهرى آنهاست كه انسان را از خدا غافل مى سازد. «المال و البنون زینة الحیاة الدنیا»(49)
قرآن، مال و فرزند را مایه فتنه و آزمایش دانسته: «واعلموا انّما اموالكم و اولادكم فتنة»(50) و مى فرماید: «و ما اموالكم و لا اولادكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلفى»(51) مال و فرزند، عامل قرب شما به خداوند نیستند.
-----
40) تفسیر نمونه.
41) مائده، 91.
42) نور، 37.
43) تكاثر، 1.
44) حجر، 3.
45) فرقان، 18.
46) نجم، 29.
47) زخرف، 36.
48) جنّ
**********
پیام ها:
- براى آن كه مؤمنان را موعظه كنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا...»
- لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و فرزند است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتلهكم اموالكم...»
- مال و فرزند، كم یا زیادش، مى تواند مانع یاد خدا باشد. «اموالكم... اولادكم»
- خسارت واقعى، غفلت از یاد خدا است. «فاولئك هم الخاسرون» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت كلى است.)
**********
داســــــــــــتان
نسخهای عالی برای بدست آوردن کاخ بهشتی👌
در تفسیر شریف منهج الصادقین، در انتهای بحث مربوط به آیة الکرسی از عبدالله بن عوف آورده شده است که:
❇️شبی در خواب دیدم که قیامت ظاهر شده و رستاخیز به پا شده و هول قیامت بر دلها نشسته و خلایق در صف ایستادهاند.
مرا آوردند و حساب من را کردند و آنگاه مرا به بهشت بردند، چون به بهشت در آمدم و قصرهایی بلند به من عرضه کردند که از زیبایی و نیکویی آن متعجب ماندم🙃؛
به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت.
گفتند: خانه هایش🏘🏘 را بشمار! چون شمردم، صد و هفتاد و پنج خانه بود.
آنگاه به من گفتند: همه این خانهها از آن توست.☺️
از شدت شادی از خواب پریدم و خدای را شکر گفتم.🤲
چون صبح شد، نزد ابن سیرین که علم تعبیر خواب داشت رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.
گفت: چنان مینماید که تو ایة الکرسی را بسیار می خوانی🤔؟
گفتم: بلی، و لیکن تو این تعبیر را از کجا گفتی🧐؟
گفت: از اینجا که ایة الکرسی پنجاه کلمه است و صد و هفتاد و پنج حرف،
#شعبان
📚منهج الصادقین، ج2، ص98
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Imamalipour
🔴 حج مقبول
✍شخصی به نام عبدالجبار مستوفی به حج میرفت. او هزار دینار زر همراه خود داشت. روزی از کوچهای در #کوفه رد میشد که اتفاقاً به خرابهای رسید. زنی را دید که در آن جا جست و جو میکرد و دنبال چیزی بود. ناگاه در گوشهای مرغ مردهای را دید، آن را زیر چادر گرفت و از آن خرابه دور شد.
عبدالجبار با خود گفت: همانا این زن احتیاج دارد، باید ببینم که وضع او چگونه است؟ در عقب او رفت تا این که زن داخل خانهای شد.
کودکانش پیش او جمع شدند و گفتند: ای مادر! برای ما چه آوردهای که از گرسنگی هلاک شدیم؟ زن گفت: مرغی آوردهام تا برای شما بریان کنم.
عبدالجبار چون این سخن را شنید، گریست و از #همسایگان آن زن احوالش را پرسید. گفتند: زن عبداللَّه بن زید علوی است. شوهرش را #حجاج کشته و کودکانش را #یتیم کرده است. مروت خاندان رسالت وی را نمیگذارد که از کسی چیزی طلب کند.
عبدالجبار با خود گفت: اگر #حج خواهی کرد، #حج تو این است. آن هزار دینار زر از میان باز کرد و به آن خانه رفت و کیسه زر را به زن داده، باز گشت. و خودش در آن سال در کوفه ماند و به سقایی مشغول شد. چون حاجیان مراجعه کردند و به کوفه نزدیک شدند، مردمان به استقبال آنان رفتند. عبدالجبار نیز رفت. چون نزدیک قافله رسید، شتر سواری جلو آمد و بر وی سلام کرد و گفت: ای خواجه عبدالجبار! از آن روز که در عرفات هزار دینار به من سپردهای تو را میجویم، زر خود را بستان و ده هزار دینار به وی داد و ناپدید شد.
آوازی برآمد که ای عبدالجبار! هزار دینار در راه ما بذل کردی، ده هزار دینارست فرستادیم و فرشتهای را به صورت تو خلق کردیم تا از برایت هر ساله حج گزارد تا زنده باشی که برای بندگانم معلوم شود که رنج هیچ نیکوکاری به درگاه ما ضایع نیست.
📚مصابیح القلوب، ص 280 و 281؛ الرسالة العلیة، ص 94 و 95؛ ریاحین، ج 2، ص 149
@Imamalipour
#داستان_آموزنده
🔆حکایت زن زیبا
🌾زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.
🌾مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
🌾روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت:
🌾حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
🌾مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید برو هر جا دلت می خواهد!
🌾زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد .
🌾مرد خندان گفت:
خب…! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
🌾زن متعجب گفت:
تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد:
🌾و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت :
مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
🌾مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت:
تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
@Imamalipour
✍حجت الاسلام و المسلمین #رفیعی
🔴مذمت شماتت دیگران
در زندگي هر کسي مشکلاتي است ، يک کسي اولاد دار نمي شود ، يک کسي عزيز خود را از دست مي دهد ، يک کسي عمري مستأجر است ، يک کسي شوهري دارد که آدم خوبي نيست . اعم از اينکه علت اين مشکلات خود اين افراد باشد يا علتي خارج از دست داشته باشد، نبايد او را شماتت کرد .
🔹فرض کنيد اين آقا و خانم همه ي راه ها را هم رفته اند ولي خدا به ايشان اولاد نداده است حالا به هر دليلي ، يک وقت هم نه اصلاً علت آن مصيبت، خود بنده است . مثلاً من تند راندم ، بي توجهي کردم ، خوابم برد و به نرده هاي اتوبان زدم و بچه ام را از دست دادم ، علت اين حادثه من بودم گرچه عمدي نبوده است . چه عامل مصيبت انسان باشد ، چه ديگري و چه حوادث طبيعي باشد ، در روايات ما شماتت بسيار مذمت شده است .
🔸#امام_سجاد (ع) دعايي دارد دعاي هشتم در صحيفه ي سجاديه که آنجا از چند بيماري به #خدا پناه برده است . يکي از آنها اين است نعوذبک من شماتة اعداء خدايا از #شماتت #دشمنان به تو پناه مي برم . در بحارالانوار معروف است که روايتي دارد بعضي ها نزد #حضرت_ايوب مي آمدند و مي گفتند که تو چه گناهي کردي که اينجور شدي ؟ ببين چه لقمه اي خورده اي و چه معصيتي کرده اي ؟ ايوب مي گفت به خدا قسم هرگز لقمه ي #حرام نخوردم و هرگز غذايي نخوردم مگر اينکه يتيم يا فقيري در کنار من بود. هرگز دو کار بر من عرضه نشد مگر آنکه سخت تر را انتخاب کردم . اگر مثلاً دو عبادت بود من سخت تر را برگزيدم . من گناه نکردم ، بالاخره همه ي مصيبت هاي ايوب تمام شد .
🔹عرض من اين است که در روايت است که از ايوب پرسيدند سخت ترين مصيبت برتوچه بود ؟ آيا از دست دادن اولاد بود ، آيا از دست دادن همسر بود ؟ آيا فقرو بيماري بود ؟ گفت نه شماتت الاعداء ، شماتت دشمنان سخت ترين مصيبت من بود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Imamalipour