✨﷽✨
🔴شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي
✍آيت الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند
📚 بحارالانوار
▪️به "یک روز" بعد از مردنم فکر می کنم؛
به آدم هایی که بیتابِ جای خالی من، گریه می کنند،
به خاطراتم که ناباورانه در ذهن عزیزانم، مرور خواهد شد
▫️به "یک سال" بعد از مردنم فکر می کنم؛
به آدم هایی که آخرین اشک هایشان را برای نبودنم می ریزند،
و آماده می شوند برای فراموش کردنم ، برای دلبستگی ها و دلخوشی های تازه!
▪️به "پنج سال" بعد از مردنم فکر می کنم؛
به آدم هایی که دیگر مرا یادشان رفته،
و به دنیایی که بدونِ وجود من هم پا برجاست!
▫️چه بیهوده زمانم برای دردهایی سپری شد که از من نبود،
برای دغدغه هایی که هیچ فایده ای برایم نداشت،
و افکار آزار دهنده ای، که فقط حواس مرا از زندگی ام پرت می کرد!
▪️چه رویاهایی که تا این لحظه در پستوی باورم سرکوب شد،
و چه کارهایی که باید می کردم اما نکردم !
▫️از همین ثانیه با خودم عهد می کنم برای آرزوهایم بجنگم.
برای بهتر شدن،
برای مفید بودن،
برای تمام اتفاقاتی که حال خودم و حال جهان را خوب می کند
▪️دیگر ثانیه ای را هدر نخواهم داد !
وقتی می دانم که قرار است یکی از همین روزها؛
بی صدا بمیرم و بی رحمانه، لابلای چرخ دنده های زمان، فراموش شوم !
❄️🔅❄️🔅❄️🔅❄️🔅❄️
#داستان_آموزنده
🔆حجاج بن یوسف ثقفی
🍂اشعث بن قیس به منزل امیرالمؤمنین علیه السّلام آمد، در زد و قنبر در را باز کرد ولی به او اجازهی ورود نداد. اشعث با او دعوا کرد، آنگاه امیرالمؤمنین علیه السّلام بیرون آمد و فرمود: «میان من و تو هیچ چیزی حائل نیست تا دعوا کنیم، وقتی غلام ثقیف بیاید ذلیل خواهی شد.»
🍂اشعث گفت: «او کیست؟» فرمود: «جوانی است که میآید، هیچ خانهای در عرب باقی نمیماند، مگر آنکه خوار و ذلیل خواهد شد.»
پرسید: «چند سال حکومت میکند؟» فرمود: «بیست سال حکومت خواهد کرد.»
🍂راوندی گوید: «حجاج در سال 75 به حکومت رسید و در سال 95 بعد از 20 سال حکومت، به درک واصل شد و چنان ظلمی نمود که روی تاریخ را سیاه کرد.»
📚مدینه المعاجز، ص 351
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#اسلحه_پيشرفته!!
🌷گرمای نيمه شب جزيره مجنون كلافهام كرده بود. بچـههـا در سـنگر خوابيده بودند. هوای شرجی و فضای دم كرده داخل سنگر باعث شد كه نتوانم دوام بياورم. بلند شدم و زدم بيرون. كمی زير آسـمان در سـكوت راه رفتم. با خودم گفتم حالا كه خوابم نمیبرد، بهتر است وضو بگيـرم و نماز شبی بخوانم. توفيقی اجباری كه از پيش آمدنش خوشحال شدم. آفتابهای را كه در كنار درِ سنگر گذاشته بودند برداشتم. آب به انـدازه كافی در آن بود. مـشتی آب بـه صـورتم زدم و درود بـر محمـد و آل او فرستادم. وضوی خود را كامل گرفتم. يكدفعه پشت خـاكريز بـه نظـرم چيزی تكان خورد. نيمخيز شده و....
🌷و دولاّ جلو رفتم. در تاريكی مطلق، برق كلاهش را ديدم؛ يك عراقی بود. كمی ترسيدم. وای خدای مـن! دشـمن تا آن طرف سنگرها آمده بود. خواستم فرياد بزنم، ولی ديـدم صـدايم در نمیآيد. بايد كاری میكردم. آهسته، آهسته جلو رفتم. ديدم يك نفر است. معلـوم بـود اطلاعـاتی است و برای شناسايی آمده است. به خودم آمدم. ديـدم آفتابـه هنـوز در دستم است. پيش خودم گفتم اسلحه ندارم، حالا چه كار كنم! يكدفعـه فكری به نظرم رسيد. آهسته جلو رفتم و لوله آفتابـه را در كمـرش فـرو كردم. صدا زد: تسليم، تسليم! و دستهایش را بالا گرفت. اسلحهاش را گرفتم و به او گفتم: «تعال، رو!»
🌷وقتی اين طرف خاكريز آمدم، با صدای بلند داد زدم: «مهدی، حسين! كجاييد يك عراقی گرفتم!» بچهها با صدای من بيدار شدند. چند تا از بچههای نگهبانی هم سريع رسيدند. همه غرق در خنده بودند. چند نفر سريع رفتند ببينند كسانی ديگر هم هستند؛ كه متوجه شـدند آنها فرار كردهاند. من با لوله آفتابه يك اسير گرفته بودم. بچهها از خنـده رودهبر شده بودند. بعد از آن اتفاق و بردن سرباز عراقی، نمـاز شـبِ باحـالی خواندم و پيش خودم به اين فكر كردم كه وضـوی نمـاز مـن باعـث جلـوگيری از شناسايی منطقه شده بود.
#راوی: رزمنده دلاور سعيد صديقی
🦋✨🦋✨✨🦋✨🦋
#داستان_آموزنده
🔆به هیچ امانتی نباید خیانت کرد
🌱«عبدالله بن سنان» گوید: بر امام صادق علیهالسلام (در مسجد) وارد شدم درحالیکه ایشان نماز عصر را خوانده بود و رو به قبله نشسته بود.
🌱عرض کردم: بعضی از پادشاهان و اُمراء، ما را امین میدانند و اموالی را به امانت نزد ما میگذارند، بااینکه خمس مال خود را نمیدهند، آیا اموالشان را به آنها رد کنیم یا تصرف نماییم؟
🌱امام سه مرتبه فرمود: به خدای کعبه اگر ابن ملجم، کشنده و قاتل پدرم علی علیهالسلام امانتی به من بدهد، هر زمان خواست امانتش را به او میدهم.
نمونه معارف، ج 1، ص 354 -بحارالانوار، ج 15، ص 149
💠برکت در عمر!
🔹قدیم در کوچه و پس کوچه ها پیرمردها را می دیدیم دولا دولا راه می رفتند. جوانی به یکی از این پیرمردها می رسد و چون پشت پیر مرد مثل کمان خم شده بوده، جوان به شوخی به او می گوید: « پیرمرد، این کمانت را چند میفروشی؟»
🔸تازه جوانی زِ سَرِ ریشخند
🔸گفت به پیری که کمانت به چند؟
🔹پیرمرد خنده اش می گیرد و می گوید :«ای جوان، روزگار تو را هم پیر می کند و این کمان را رایگان و مفت در اختیارت می گذارد.»
🔸پیر بخندید و بگفت، ای جوان
🔸چرخ، تو را می دهدت رایگان
🔹البته الان دیگر کسی پیر نمی شود.. برکت از عمرها رفته است.
🔹چون مردم به نماز اهمیت نمی دهند، عمر هایشان برکت ندارد.
🔹در روایت آمده است که: کسی که به نماز اهمیت ندهد، به پانزده بلا گرفتار می شود: یکی از آن بلا ها این است که برکت از عمرش می رود.
📗کتاب در محضر حضرت آیت الله مجتهدی (ره) ، ج2 ، ص190
نصایحی به افراد بالای 40 سال:
◼️ *نصیحت اول:*
حجامت سالانه را بر خود لازم بگیر اگرچه که احساس بیماری نمی کنی
◼️ *نصیحت دوم:*
همواره آب بنوش اگرچه که احساس تشنگی نمی کنی ... زیرا بیشتر بیماری ها به علت کمبود آب بدن می باشند.
◼️ *نصیحت سوم:*
همواره ورزش بکن اگرچه در اوج مشغولیت بودی ... بدن همواره باید تحرک داشته باشد. با پیاده روی، شنا و یا هر ورزشی دیگر.
◼️ *نصیحت چهارم:*
خوراک خود را کم کن
«غذا برای انسان به اندازه ای کمرش راست شود، کفایت میکند»(حدیث)
پرخوری را رها کن زیرا هیچ فایده ای برایت ندارد ... خودت را در سختی نینداز بلکه خوردن را کم بکن.
◼️ *نصیحت پنجم:*
تا حد امکان از ماشین فقط در مواقع ضروری استفاده بکن. سعی کن برای رفتن به مسجد، مغازه، نانوایی ،دید و بازدید و بقیه کارهایت پیاده بروی.
◼️ *نصیحت ششم:*
عصبانی نشو
عصبانی نشو
عصبانی نشو
ناراحت نباش ... سعی کن چشم پوشی کنی ... خودت را در پریشانی نینداز ... همه ی این ها سلامتی ات را به خطر می اندازند و شادابی ات را از بین می برند. با کسانی مجالست کن که با آنها احساس آرامش میکنی
◼️ *نصیحت هفتم:*
همانطور که میگویند «مال خودت را در زیر آفتاب بزار و خودت زیر سایه بنشین» ... بر خود و بر اطرافیانت زندگی را تنگ نکن ... مال برای آن هست که با آن زندگی کنیم نه برای آن که غصه مال دنیا را بخوریم.
◼️ *نصیحت هشتم:*
بر هیچ کس و هیچ چیزی که نمیتوانی آن را بدست بیاری حسرت نخور.
خود را به فراموشی بزن بلکه اصلا فراموشش کن. اگر قرار باشد به تو برسد حتما میرسد اگرچه در تخت خود باشی و هرچه را که تقدیر تو نیست خداوند او را از تو منع میکند. هیچ چیزی را از تو منع نمیکند مگر بخاطر ضرری که برایت دارد ... همه ی ما این ها را میدانیم اما انسان فراموش کار است لذا نیاز به همچین یادآوری هایی داریم تا از آن نفع ببریم.
◼️ *نصیحت نهم:*
تواضع اختیار کن... تواضع اختیار کن... مال و جاه و قوت و قدرت همه با تکبر و غرور از بین می روند.
تواضع تو را در نزد انسان ها محبوب می کند و درجه ات را نزد خداوند بالا می برد.
◼️ *نصیحت دهم:*
سفیدی موی سر نشانه ی پایان عمر نیست بلکه نشانه ی این هست که زندگی بهتری شروع شده. خوش بین باش، سفر کن و از مال حلال خود بخور و لذت ببر.
◼️ *و یک نصیحت دیگر:*
زود بخواب و شب نشینی نکن
◼️ *آخرین و مهمترین نصیحت:*
نمازت را به هیچ عنوان ترک نکن زیرا که نماز برگه ی سود تو در دنیا و آخرت است. آن روزی که نه فرزند فایده میدهد و نه مال
◼️ اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی.
✨و مارا از دعاهای نیک خود فراموش نکن.
✨وفقنا الله وإیاکم إلی ما فیه خیر الدنیا والآخرة
✨روزگارتان با یاد خدا خوش و همیشه در پناه خداوند سلامت و پیروز باشید.
🌹🌹🌹🌹🌹
✨﷽✨
💠 نماز و بزرگى خداوند 💠
✍حاج آقا قرائتی: اوّلین كلمه واجب در نماز «الله اكبر» است و كسى كه خداوند نزدش بزرگ شد، همه چیز را كوچك خواهد دید. كسانى كه سوار هواپیما مى شوند، همین طور كه بالا مى روند خانه هاى بزرگ ومحلّه ها و شهرها نزد آنان كوچك مى شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین كوچك تر جلوه خواهد كرد. كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوت ها و قدرت ها و مال و مقام ها نزد او ارزش نخواهد داشت.
حضرت امیرعلیه السلام در بیان صفات متّقین مى فرماید: «عظم الخالق فىاعینهم فصغر مادون ذلك فى انفسهم» (نهج البلاغه، خطبه 193) چون خداوند در چشم مؤمنین بزرگ شد، غیر او هر چه و هركس باشد كوچك جلوه خواهد كرد. اگر دنیا نزد ما كم ارزش شد وابستگى ما به آن كم مى شود و قهراً براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتكب نمى شویم. از سخنان امام خمینى قدس سره این بود كه «آمریكا هیچ غلطى نمى تواند بكند.» این یك تهدید تو خالى و شعار نیست، كسى كه یك عمر باور داشته كه خدا بزرگ است، آمریكا نزدش كوچك جلوه مى كند و هر حادثه اى پیش او ساده است.
حضرت زینب كبرى علیها السلام عصر عاشورا گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» خداوندا! این اندك را از ما بپذیر. حادثه كربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بسیار بزرگ بود، ولى كسى كه خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم كوچك مى بیند. و در پاسخ حاكم ستمگر بنى امیّه كه پرسید در كربلا چه دیدید؟ فرمود: «ما رأیت الاّ جمیلا» من جز زیبائى چیزى ندیدم. آرى در دید عارفان، تمام كارهاى خداوند حكیمانه و زیباست.
📚 کتاب 114 نکته دربارهی نماز
✨﷽✨
🌼 اینا رو داشته باشی ، همه چیز داری
✍️ بعضیا خوشی و خوشبختی رو در ریاست ، ثروت ، شهرت و آزادی شهوانی میدانند ، در حالی که عاقلترین فرد عالم که به هر دو عالم احاطه و اشراف دارد ، خوشبختی واقعی رو اینگونه معرفی میکند :
حضرت پيامبر اعظم (ص) فرمودند :
به هر شخصی در دنيا چهار خصلت داده شود ، خير دنيا و آخرت به او داده شده و بهره خويش را از دنیا و آخرت گرفته است :
1️⃣ تقوايی كه او را از حرام های خدا باز دارد ،
2️⃣ اخلاق خوشی كه با آن در ميان مردم زندگی كند ،
3️⃣ حلمی كه با آن جهالت نادان را از خود دور سازد ،
4️⃣ زنی شايسته كه در كار دنيا و آخرت او را ياری رساند .
📚 بحار الأنوار ، ج ۶۹ ، ص ۴۰۴ .
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________
https://eitaa.com/Imamalipour
#ديه_سقط_جنين
🤔❓ديه سقط جنين چه مقدار است؟
🌺✍️ همه مراجع (به جز مكارم): ديه براى نطفه، 20 مثقال شرعى طلا ؛ براى علقه (خون بسته شده)، 40 مثقال و براى مضغه (پاره گوشت)، 60 مثقال است. اگر استخوان داشته باشد، 80 مثقال و اگر اعضاء و جوارحش کامل باشد، 100 مثقال است. اگر روح در آن دميده شده؛ چنانچه پسر باشد، 1000 مثقال و اگر دختر باشد، 500 مثقال شرعى طلاى سكهدار ديه دارد. گفتنى است روح در حدود چهار ماهگى، در جنين دميده مىشود.
🌼✍️ آيت الله مكارم: ديه جنين بنا بر احتياط واجب به شرح زير است: در بيست روز اول (که نطفه است) 15 مثقال معمولي طلا، و در بيست روز دوم (که علقه است) 30مثقال، و در بيست روز سوم (که مضغه است) 45 مثقال، و در بيست روز چهارم (که عظام است) 60 مثقال، و در بيست روز پنجم ( که لحم است) تا زماني که اعضاء کامل شود و قبل از آن که جنين در شکم مادر به حرکت درآيد 75 مثقال، و پس از دميدن روح در پسر ديه کامل، و در دختر نصف ديه کامل تعلق ميگيرد.
👌 با پرداخت دیه، گناه این عمل حرام پاک نمیشود. بلکه جریمهای دنیایی است و عذاب اخروی هم دارد.
👌 دیۀ سقط جنینی که از زنا منعقد شده با دیۀ جنین حلالزاده برابر است.
🤔❓اگر پدر و مادر از مسئله گناه بودن سقط جنين آگاهى نداشته باشند و فكر مىكردند كه مثلًا سقط جنين در ماههاى اول جايز است آيا ديه واجب مىشود؟
🌺✍️ آرى، كسى كه جنين را سقط كرده بايد ديه بپردازد و ناآگاهى آنان ديه را ساقط نمىكند.
📚 امام، تحریر الوسیله ج2 ص 597 و استفتائات ج 3، ص 291 س 34؛ آقا، اجوبه س 1268 و رساله آموزشی ج2 درس 77؛ مکارم، جامع المسائل؛ سیستانی، رساله ج 4 م 731
#عیب_گیری
حكيمی به روستایی رفته بود.
زنی مجذوب سخنان حکیم شد. او از حكيم خواست تا مهمان وی باشد.
حكيم پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به حكيم رسانید و گفت :
این زن، هرزه است به خانهی او نروید !حكيم به کدخدا گفت :
یکی از دستانت را به من بده!
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان حكيم گذاشت.
آنگاه حكيم گفت:
حالا کف بزن!
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت:
هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند؟
شیخ لبخندی زد و پاسخ داد:
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند!
🔻اکثر انسان ها همیشه به دیگران توجه میکنند، که از آنها عیب گیری و نقل عیب کنند. ولی به عیب های خود فکر نمیکنند.
🔻انسان اگر به عیب های خود توجه کند، خجالت میکشد که از دیگران عیب جویی کند و عیب آنها را بیان کند.چون خود را پر از عیب پیدا میکند. ولی عده ای همه را پر از عیب میدانند و خود را بی عیب و به همین خاطر مشغول عیب دیگران هستند.
🔻لذا حضرت فرمود: تعجب میکنم از كسي كه عيب هاي مردم را بد ميداند، در حالي كه خودش از همه پر عيبتر است و آنها را نميبيند.
♦️در این داستان شاید زن بخاطر فقر و نیاز مالی مجبور به کارغیر شرعی میشد و مردان روستا به جای برطرف کردن نیازغیر شرعی خود در قبال پول دادن به زن،اگر نیاز مالی او را برطرف میکردند،شاید زن خلاف نمیکرد،ولی اهالی فقط عیب زن را مطرح میکردند،نه کوتاهی خود را در تامین نیاز زن.
#عیب_جویی #نقل_عیب #حکیم #شیخ #کدخدا #هرزه #زنا #زناکار
#اسباب_روزی
دوفقیر دو روز بود که گرسنه بودند.
یکی از آنها شب دوم اظهار بی طاقتی کرد و دیگری گفت: «صبور باش، روزی که برای ما مقدر است، خدا وند خواهد رساند »
فردا صبح به مسجد رفتند. بازرگانی دیدند که در کاسههایی عسل و بادام ریخته و به فقرای های مسجد میداد.
به هر یک از آنها هم کاسهای داد. فقیر دومی، از بازرگان پرسید: «این هدیهها برای چیست؟»
بازرگان گفت: «هفت روز پیش مالالتجاره عظیم و پرسودی از هندوستان در دریا میآوردم.
ناگاه طوفان عظیمی برخواست و ترسیدم. بادبانها نزدیک بود بشکند و خودم با ثروتم در دریا غرق شویم.
از خدا خواستم من به سلامت به ساحل برسم و صد فقیر را غذایی شاهانه بدهم.
دعای من مستجاب شد. این نذرِ بخاطر آن روز طوفانی است.
مرد فقیر سپس به دوست خود رو کرد و گفت: «ای پسر! یقین کن خداوند اگر بخواهد شکم من و تو را سیر کند، چنین طوفانی میفرستد بعد فرو مینشاند تا بندگانش را روزی دهد.
#حدیث_تصویری