💐💐💐💐
شش ویژگی حضرت زینب👇👇👇
🌷🌷🌷🌷
🥀🥀
ویژگی اول
عبودیت و بندگی
حضرت زینب سلام الله در عبادت و پرستش مانند مادرش فاطمه زهرا "س" بود. هیچ گاه تهجد و نماز شبش ترک نشد. آن چنان به
عبادت اشتغال می ورزید که ملقب به "عابده آل علی" شد .
او عاشق شب زنده داری و راز و نیاز با معبود خویش و پرورش یافته تهجدهای شبانه و آه نیمه شب بود. امام حسین "ع" بهتر از هر کسی به مقام والای زینب آگاه بود؛ و از این رو آن امام همام در آخرین وداع روز عاشورا به خواهرش مظلومه اش فرمود:
یا اختاه التنسنی فی نافلة الیل
خواهر! مرا در نافله شب فراموش نکن .[این سخن بیانگر عظمت
مقام عبودیت زینب "س" است که امام معصوم از او چنین درخواستی می کند.
شب زنده داری ایشان حّتی در شب دهم و یازدهم محّرم هم ترک نشد.
فاطمه بنت الحسین می گوید: و اّما عمه ام زینب ، پس
وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه می کرد. در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.
[همچنین از امام سجاد»ع« نقل شده که فرمودند: همانا عمه ام
زینب همه نمازهای واجب و مستحبّ خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند و در بعضی از منازل نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی
را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد. آن سنگدلان در هر شبانه روز بیش از یک قرص نان به ما
نمی دادند.
#مناسبتی
#میلاد_حضرت_زینب
🥀🥀
ویژگی دوم
صبر و استواری
از جمله ویژگی هایی که هر انسان مسلمان باید آن را زیبنده زندگی خود کند، صبر و استقامت است. خداوند در قرآن کریم، پیامبر "ص" و یاران ایشان را این گونه به صبر و استقامت هدایت فرموده است :
فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ
پس همان گونه که فرمان یافته ای، استقامت کن و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده اند)باید استقامت کنند(! و طغیان نکنید، که
خداوند آنچه را انجام می دهید می بیند.
[بدون تردید زینب کبری»س« یکی از بارزترین و برجسته ترین اسوه های صبر و شکیبابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزش های دینی و اسلامی است. نمونه بارز صبر و استواری آن حضرت در مجلس ابن زیاد است، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به او گفت» :کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ؟
کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه
یافتی؟
« حضرت زینب»س« با آرامش و متانت کامل فرمودند» : فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.
امام حسین "ع" و یارانش( گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقّرر کرد و در
قیامت خداوند بین تو و آنها قضاوت می کند.»
[ ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت ماند و از این همه صبر و استقامت در مقابل مصیبت ها متع ّجب شد و قدرت محا ّجه را از دست داد. قّوت صبوری این بانوی بزرگوار در شدائد کربلا چنان بود که تسلی بخش دل حضرت سجاد»ع« بود و می گفت: »آنچه از
سختی ها می بینی بر صبر و تحّملت چیره نشود که شهادت و این نوع مصائب تعهدی است که رسول الله»ص« از جّدت علی»ع« و پدرت حسین »ع« و عمویت عباس»ع« گرفته است که ما سختی ها را به جان بخریم و مقاومتمان شکسته نشود»
[ او صبر را از برادرش آموخت و از این جهت در اوج کمال قرار دارد.
در ماجرای کربلا چنان صبر رضا و تسلیمی از خود نشان
داد، که صبر از روی او خجل گشت.
حوادث تلخ و شکننده بسیار غمباری که برای زینب»س« در طول سال ها رخ دادند، غم فراق جدش رسول خدا»ص« و شهادت جانسوز مادرش زهرا»س«، شهادت جگر خراش پدرش امام علی»ع«، شهادت برادرش امام حسن»ع« به زهر و جفا و فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین»ع« و دو فرزندش و دیگر بستگان و سایر شهدا و به اسارت رفتن خاندان نبوت، هر کدام کافی بود تا زینب »س« را از پای درآورد، ازاین رو به او "ام المصائب یعنی مادر مصیبت ها گفتند.
🥀🥀
ویژگی سوم
عفاف و پاکدامنی
از منظر اسلام یکی از مهم ترین وظایف بانوان پاسداری از حریم حجاب است. در قرآن کریم در چند آیه
به ضرورت عفت و حجاب برای زنان تصریح شده و در چهارده آیه و در احادیث فراوان نیز هشدارهای
مؤکد در این زمینه وجود دارند. عفت و پاکدامنی ارزنده ترین زینت زنان و گرانبهاترین گوهر برای آنان است.
زینب "س" عفت را درمکتب پدر آموخت. پدری که فرمود:
پاداش مجاهد شهید در راه خدا از پاداش عفیف پاکدامنی که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی شود، بزرگ
تر نیست. عفیفِ پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست.
یحیی مازنی می گوید: من در مدینه مدت زیادی همسایه حضرت علی»ع« بودم .سوگند به خداوند که در این مدت هرگز حضرت زینب»س« را ندیدم و صدایش را نشنیدم.
حجاب و عفاف حضرت زینب »س« به گونه ای بوده است که عّلامه مامقانی در این باره می گوید: »زینب»س« در حجاب و عفاف، یگانه روزگار بوده. کسی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا اورا ندیده بود.
#مناسبتی
#میلاد_حضرت_زینب
اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمی شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا می کردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت می شدم.
ان گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم
به میدان بروند.
وقتی که دو نوگل زینب "س" پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکرهای غرق به خون آنان را به کنارخیمه ها آوردند، همه بانوان از خیمه ها بیرون آمدند، اّما زینب کبری س برای این که مبادا اباعبدالله "ع" خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. اگر تلاش بی نظیر و فداکاری کامل حضرت زینب "س" نبود، به یقین جریان کربلا را بنی امیه یا به فراموشی می سپردند یا از مسیر
حیات بخش خود منحرف می کردند.
منبر آماده:
🥀🥀
ویژگی چهارم
شجاعت و شهامت
شجاعت آن نیروی قلبی است که موجب می گردد که انسان در برخورد با سختی ها و خطرها، دلی استوار و قوی داشته باشد.
این نیروی قلبی و صلابت اراده و قّوت روح، سبب می شود که انسان با وجود زمینه های هراس نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری درستی داشته باشد. آن بانوی باعظمت در مهد شجاعت رشد یافته و از شجاعت حیدری بهره مند بود. ازاین رو لَبوَهُ الهاشمیه یعنی
شیرزن هاشمی لقب گرفت.
او از قدرت های اهریمنی و ستمگران ترسی به دل راه نمی داد و آزارها او را از اجرای وظایف هدایتی و تربیتی بازنمی داشت.
در برابر دشمنان ددمنش، با شجاعت و شهامت، فریادها زد، توبیخ و تحقیرشان کرد و از شمشیر و تهدید و خون آشامی آدمکشان واهمه نداشت.
وی در دو مجلس کوفه و شام این قدرت را به نمایش گذاشت. با وجود اسارت نه تنها در مقابل سربازان سفاک و حیوان صفت ابن زیاد هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد با قدرت به او بی اعتنایی و تحقیرش می کند و او را »فاسق« و»فاجر« معرفی کرد و
گفت:
سپاس خدای را که ما را با نبّوت پیامبر»ص« گرامی داشت و از پلیدی ها پاک کرد. همانا فقط فاسق رسوا می شود و بدکار دروغ می گوید و او غیر ماست.
شجاعت و شهامت آن بانوی با عظمت در مقابل یزید و دهن کجی ها و بد زبانی های او، بار دیگر شجاعت حیدری را به نمایش گذاشت.
فرمود: اگر فشارهای روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته (بدان که) قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش و توبیخ تو را بزرگ می دانم.
آری، حضرت زینب»س« چنان یزید سرمست را به ذلت کشاند که او را پشیمان کرد و مردم نیز چهره پلید یزید را شناختند. یزید را دشنام دادند و لعن کردند و به اهل بیت»ع« روی کردند و یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین»ع« را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن
کند.
🥀🥀
ویژگی پنجم
شاخص ولایتمداری
حضرت زینب"س" حضور هفت معصوم را درک کرد و در تمام ابعاد والیتمداری [معرفت امام، تسلیم بی چون و چرابودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری در راه آن و..] سر آمد بود .
ولایتمداری یعنی تابع امر امام زمان خود بودن، به گونه ای که تمام اعمال و حرکات و تصمیمات فرد، مورد رضایت امام زمانش باشد. ازاین رو حضرت زینب، خانه و زندگی راحت و فرزندانش را برای انجام رسالت عظیم ولایتمداری فدا کرد.چون او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلای امام زمان خویش، علی "ع" کرد و خطاب به ولی خود گفت:
علی جان! جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بالهای جان تو،
یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود. اگر تو در خیر و نیکی به سر بری با تو خواهم زیست و اگر در سختی و بلاها گرفتار شوی، باز هم با تو خواهم بود. [و سرانجام جان عزیزش را در راه حمایت از امامت و
ولایت امام علی»ع« فدا کرد و شهیده راه ولایت گردید. حضرت زینب "س" درس ولایتمداری را از مادر بزرگوارش آموخت و آن را به زیبایی در کربلای معلا به منصه ی ظهور رساند.
آن بزرگوار چه در دوران امام حسین»ع« و چه در دوران امام سجاد»ع« سر تا پا تسلیم امامت بود. حتی در لحظه ای که خیمه گاه را آتش زدند، یعنی در آغاز امامت امام سجاد»ع« نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: ای یادگار گذشتگان ...خیمه ها را آتش زدند ما چه کنیم؟
فرمود: علیکن بالفرار؛ فرار کنید.[از همه مهم تر اینکه آن بانوی بزرگوار در چندین مورد تا پای جان از امام سجاد»ع« حمایت و دفاع کرد.
🥀🥀
ویژگی ششم
ایثار و فداکاری
ایثار یعنی بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن
قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگران بخشیدن و
خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن.
امام علی"ع" می فرمایند» :
الایثارُ غایة الاحسان ؛ ایثار نهایت احسان است.
زینب "س"در این صفت نیز مانند دیگر صفات برجسته، گوی سبقت را از بسیاری ربود. ایثارهای او در نهضت بزرگ کربلا زبانزد تاریخ است.
او برای حفظ جان دیگران، جان خود را به خطر انداخت و در تمام صحنه ها، دیگران را بر خود مقدم داشت. او در ماجرای کربلا حّتی از سهمیه آب خویش استفاده نکرد و آن را نیز به کودکان داد. در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را شرمنده ساخت.
اوج ایثار و فداکاری و گذشت آن بانوی بزرگوار در روز عاشورا به نمایش گذاشته شد. در منابع متعدد اسلامی نقل شده است که در صبح روز عاشورا در حالی که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت،
خدمت امام حسین "ع" رسید و عرض کرد: جّدم حضرت ابراهیم خلیل ع قربانی خدا را به جای قربانی شدن حضرت اسماعیل ع از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان! تو نیز امروز این دو قربانی مرا بپذیر.
به میکروب شیطان هم میگویند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
روايات فراوانى داريم كه به موجودات ريز و زيان بخش (ميكرب ها) هم شيطان گفته مى شود. از آن دسته است :
1. امير المومنين عليه السلام فرمودند: از قسمت سوراخ شده و طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه و ظروف ديگر آب نخوريد؛ زيرا شيطان روى دست گيره و قسمت سوراخ شده ظروف لانه مى كند.
2. نيز از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان فرمودند: از طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه آب نخوريد كه شيطان هم از آن جا آب مى آشامد.
3. از قول پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه فرمودند: موهاى شارب (سبيل ) خود را بلند مگذاريد؛ زيرا شيطان ، آن را جاى امن براى زندگى خويش قرار مى دهد، و در آن جا مخفى و پنهان مى گردد.
بعضى ها (سبيل )هاى خود را كوتاه نمى كنند، به طورى كه وقت غذا خوردن و آشاميدن آب ، با غذا تماس پيدا مى كنند و آلوده مى گردند و در اثر نفس كشيدن هم ، موها مرطوب شده و جاى مناسبى براى رشد ميكربها مى شوند؛ آن گاه هنگام غذا خوردن ميكروب همراه غذا بلعيده شده و مرض هايى ايجاد مى كنند.
4. نيز فرمودند: دستمال آلوده به گوشت را در خانه نگذاريد كه جايگاه شيطان است . و همين ميكرب ها بودند كه حضرت ايوب عليه السلام را احاطه كرده و او را به فزع آوردند به طورى كه با خدا مناجات كرد و گفت : خدايا! شيطان با بدن من تماس گرفته و مرا عذاب مى دهد.
مى توان گفت شيطان در روايات فوق و قول ايوب عليه السلام همان ميكرب است .
ولى بدیهى است: منظور این نیست که: شیطان در همه جا به این معنى باشد، بلکه منظور این است که: شیطان معانى مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن «ابلیس» و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسان هاى مفسد و منحرف کننده، و احیاناً در پاره اى از موارد به معنى میکروب هاى موذى آمده است (دقت کنید).
✨﷽✨
#پندانه
🔴شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند
✍ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ.ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ.ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد.پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ میتوانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ میکرد.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: میتوانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه میاندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ.
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻﭼﯿﺰﯼ نمیخوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم.ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمیدﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ بهجا نمیآوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم.
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🔰مكان سكونت امام زمان (عج) كجاست؟
✍️پاسخ:
✅روایاتى که درباره مکان امام زمان(ع) وجود دارند چند دسته اند:
۱ - برخى از روایات محل خاصى را تعیین نکرده و جایگاه آن حضرت را در بیابانها و کوهها معرفى مى کند. از آن جمله حضرت مهدى(ع) به پسر مهزیار فرمود: «فرزند مهزیار! پدرم امام حسن(ع) از من پیمان گرفت و فرمان داد که براى سکونت کوهاى سخت و سرزمینهاى خشک و دور دست را برگزینیم».[۱]
از این روایت استفاده مى شود که حضرت از دسترسى مردم دور است و کسى که از محل سکونت وى آگاه نیست.
۲ - برخى روایات محل خاصى را به عنوان محل سکونت آن حضرت یاد نموده اند، مثلا در برخى از روایات در مدینه و پیرامون آن اشاره شده است. ابوبصیر مى گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: «لابد لصاحب هذا الامر من عزلة و لابد فى عزلته من قوة و ما بثلاثین من وحشته، و نعم المنزل طیبة[۲]، صاحب زمان(ع) را عزلت و غیبتى است که در آن، غیبت، نیرومند است به سى نفرى که با حضرت هستند وحشت و تنهایى را از وى دور مى کنند (و به قوت وى مى افزاید) و خوب جایگاهى است (مدینه) طیبه.»
از این روایات استفاده مى شود که حضرت در مدینه منوره منزل دارد و افرادى همواره با ایشان به صورت ناشناس هستند.
برخى روایات مکان امام زمان(ع) را کوه«رضوان» که در اطراف مدینه است، بیان کرده اند، عبدالاعلى آل سام مى گوید: با امام صادق(ع) از مدینه خارج شدیم، به روحاء (اطراف مدینه) که رسیدیم حضرت نگاهش را به کوهى دوخت و مدت زمانى ادامه داد، و فرمود: این کوه رضوان نام دارد، خوب پناهگاهى است براى خائف (امام غائب) در غیب صغرا و غیبت کبرى.[۳]
از روایات دیگر استفاده مى شود که امام زمان(ع) در مکانى به نام «ذى طوى» که در اطراف مکه است، زندگى مى کند و از همان جا نیز با یاران خود قیام مى کنند. امام باقر(ع) فرمود: «امام زمان را غیبتى است در بعضى از دره ها و اشاره کرد به منطقه ذى طوى».[۴]
۳ - برخى روایات جایگاه خاصى را براى امام زمان(ع) نام نمى برد، ولى از حضرت به عنوان فردى یاد مى کند که با مردم و در میان مردم و با آنان حشر و نشر دارد و به گونه اى ناشناس زندگى مىکند. امام صادق(ع) فرمود: «صاحب الامر شباهتى نیز به حضرت یوسف پیامبر(ع) دارد جاى انکار نیست که خداوند با حجت خود همان کارى را انجام دهد که با یوسف انجام داد. صاحب الزمان(ع)، آن مظلوم حق از دست داده، در میان مردم رفت و آمد مى کند و در بازار قدم مى نهد و گاهى بر فرش منزلهاى دوستان مى نشیند، لیکن او را نمى شناسند تا زمانى که خداوند به وى اذن دهد تا وى خود را معرفى کند، آن گونه که یوسف(ع) اجازه داد هنگامى که برادرانش گفتند: تو یوسفى؟ گفت: آرى من یوسفم».[۵]
از این روایت استفاده مى شود که امام زمان(ع) مکان معین نداشته در میان جمع و جامعه است، با مردم حشر و نشر دارد و زندگى طبیعى و معمولى دارد. در مراسم مذهبى و مناسک حج شرکت مى جوید، ولى شناخته شده نیست و این امرى است که سابقه داشته و دارد. عنایت امام(ع) به مردم و هدایت و رهبرى مردم از سوى دیگر نشان از آن دارد که آن حضرت در همه جا بوده و در همه جا حضور دارد.
از جمع بین روایات نیز مى توان استفاه کرد که امام زمان(ع) در همه جا حضور دارد و این منافات ندارد به آن دسته از روایت که مکان معین مانند مدینه و مکه را بیان کردهاند؛ زیرا آن دسته روایات ناظر بر آن است که در برخى از زمانها و مکانهاى خاص حضور پیدا مى کند. آن دسته از روایات که مکان مشخصى را براى امام بیان نکرده ناظر بر آن است که حضرت در همه جا حضور دارد. بى تردید یکى از مصادیق حضور امام در همه جا، همان مکانهاى خاصى مى باشد.
[۱]. شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص ۲۶۶.
[۲]. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳ و اصول کافى، ج ۱، ص ۳۴۰.
[۳]. شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص ۱۶۲.
[۴]. نعمانى، کتاب الغیبه، ص ۱۸۲.
[۵]. نعمانى، کتاب الغیبه، ص ۱۶۴.
🔰مصحف فاطمه در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی
✅یکی از معارف بلند در رابطه با عصمت الله الکبری حضرت زهرا (س) ، "مصحف فاطمه" است . مصحف فاطمه نام کتابی که محتوای آن سخنان جبرییل با حضرت زهرا میباشد.
✅جریان پیدایش "مصحف فاطمه" از زبان امام صادق (ع) بر اساس نقل کلینی به سند صحیح در کتاب کافی چنین است ؛
فاطمه بعد از پيغمبر (ص) هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر بسياراندوهگين بود. جبرئيل محضرش مي آمد و او را در مرگ پدر تسليت مي داد و خوشحالش مي كرد وغم واندوهش را تخفيف مي داد و از احوال و مقام پدرش خبر مي داد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش مي گفت و علي (ع) آن مطالب را مي نوشت كه مجموع آن نوشته ها مصحف فاطمه (ع) شد. (کافی ج۱ ص۲۳۵)
✅ در این رابطه به دو گفتار مهم از دو حکیم الهی توجه نمایید ؛ یکی صدرالمتالهین و دیگری امام خمینی.
علاقمندم قبل نقل گفتار آن دو فیلسوف اسلامی ، سخنی در رابطه با ملاصدرا از امام راحل را که شگفت آور است ، ملاحظه فرمایید؛ ایشان در کشف الاسرار مینویسد:
«[ملاصدرا]محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت ما بعدالطبیعه، او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خللهای شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد، ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلندپایه اوست»
✅صدرالمتالهین درباره سِنخ معارف مندرج در مصحف فاطمه سخنِ ژرفی دارد.
ایشان در نوشته کوچکی بنام "رساله سه اصل" از "مصحف فاطمه" به دریایی از علوم غیبی تعبیر نموده که قابل مقایسه با هیچ علمی از علوم بشر نیست .
عبارت آن حکیمِ عارف بزرگ چنین است؛
"مصحف فاطمه" ؛ بحری از علوم مکاشفه است که باعلوم دیگر که میتوان با شش ماه و یا کمتر به ان دست پیدا کرد متفاوت است.
راز مطلب در این است که صدرالمتالهین "مصحف فاطمه" را از سنخ "علم وحی" میداند که علم لدنی و علم انزالی بر قلب انسان کامل است .
توضیح مطلب آن است که دانشهایی که بشر به ان دست پیدا میکند دارای خصوصیاتِ ضعف است ، مانند ؛ جزئی بودن ، خطاپذیر بودن ، و محدود بودن و نظایر آن ، که بعد مدتی یا باطل میشود و یا چون نظریه بالاتری ارائه میشود فراموش میشود، اضافه بر اینکه نسبت به ره آورد فکری بشر در آینده بیاطلاع است.
ولی علوم مکاشفه ای و وحیانی از آن سنخ علومی است که نه محدود به زمان و مکان است و نه جزئی است و نه باطل شدنی که خداوند متعال رشحه ای از آن علوم غیبی را به برخی برگزیدگان خود میدهد ؛ "عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً.." (کهف/۶۵)
آنچه در بیان کوتاه جناب ملاصدرا امده اشارت به این معنا دارد.
✅ عارف معاصر حضرت خمینی در رابطه با مصحف حضرت فاطمه ، اشاراتی به مبداء حدوث آن که "نزول جبرئیل" است دارد و نزول جبرئیل را به جهت "روح اعظم الهی" بودنش ؛ بسیار مهم ارزیابی نموده و آن نشانه ی سنخیت و کمال بی انتهای فاطمه (س) میداند.
عبارت ایشان چنین است؛
"مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است. حتّی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این برای حضرت زهرا (س) است".
✅این کتاب که الان پیش حضرت مهدی (عج) است بر خلاف تهمتی که برخی از اهل سنت به شیعیان میزنند که شبعیان مدعی اند ؛ قرآن دیگری دارند ! کتابی است غیر از قرآن است.
امام صادق(ع) قرن ها قبل این شبهه را پاسخ داده و فرموده: «…همانا مصحف فاطمه(ع) نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست! عرض کردم مصحف فاطمه(ع) چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآنى که در دست شماست بخدا حتى یک حرف قرآن هم در آن نیست. / وَ إِنَ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَهَ(ع)، وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ(ع)؟».قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَهَ (ع)؟ قَالَ: «مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ» (کافی ج۱ص۲۳۹)
✅ مندرجات در مصحف فاطمه به صورت کلی معرفی شده است. در مصحف فاطمه طبق روایاتی که داریم این اصول کلی آمده؛