#داستان_آموزنده
🔆خدمت پدر از ديدگاه امام زمان (عج )
مرد كارگرى (در نجف اشرف ) بود كه پدر پيرى داشت ، در خدمت گذارى او هيچ گونه كوتاهى نمى كرد، تا آنجا كه آفتابه مستراح پدرش را خود مى برد و منتظر مى ماند تا خارج شود و او را به منزل برساند.
او هميشه در خدمت پدر بود، جز شبهاى چهارشنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شبها به خاطر اعمال مسجد سهله و شب زنده دارى در مسجد نمى توانست در خدمت پدر باشد. ولى پس از مدتى ترك كرد و به مسجد سهله نرفت .
از او پرسيدند: چرا رفتن به مسجد سهله را ترك نمودى ؟
در پاسخ گفت :
چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم ، آخرين شب چهارشنبه بود، نتوانستم بعد از ظهر زود حركت كنم ، نزديكى هاى غروب به راه افتادم ، مختصر راه رفته بودم ، شب شد و من تنها به راه خود ادامه دادم . يك سوم راه مانده بود و هوا هم بسيار تاريك بود. ناگاه عربى را ديدم در حالى كه بر اسب سوار است به سوى من مى آيد، با خود گفتم : اين مرد راهزن است ، حتما مرا برهنه مى كند، همين كه به من رسيد با زبان عربى شروع به صحبت نمود و گفت :
كجا مى روى ؟
گفتم :مسجد سهله مى روم .
فرمود: همراه تو چيز خوردنى هست ؟
گفتم : نه .
فرمود: دست خود را در جيب كن !
گفتم : در جيبم چيزى نيست .
بار ديگر با تندى اين سخن را تكرار كرد.
من دست خود را در جيب كردم ، ديدم مقدارى كشمش توى جيبم هست كه براى بچه ها خريده بودم و در خاطرم نبود.
آنگاه فرمود:
اوصيك بالعود: پدر پيرت را به تو سفارش مى كنم . (عرب بيابانى پدر پير را عود مى گويد.)
اين جمله را سه بار تكرار كرد.
سپس از نظرم ناپديد شد، فهميدم او حضرت مهدى است و راضى نيست خدمت پدرم را حتى در شبهاى چهارشنبه نيز ترك بنمايم . از اين جهت ديگر به مسجد سهله نرفتم و آن عبادتها را ترك نمودم .
📚 بحار : ج 53، ص 246.
بسم الله الرحمن الرحیم
# آثارو پاداش صدقه دادن و انجامامورات خیربه نیابت ازاموات...
#ازخیرات دادن برای اموات وابا و اجدادغافل نباشیم ارواح آن ها همیشه چشم انتظارهدایای معنوی ما هستند
1) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: إِذَا تَصَدَّقَ الرَّجُلُ بِنِيَّةِ الْمَيِّتِ أَمَرَ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ أَنْ يَحْمِلَ إِلَى قَبْرِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ، فِي يَدِ كُلِّ مَلَكٍ طَبَقٌ فَيَحْمِلُونَ إِلَى قَبْرِهِ وَ يَقُولُونَ: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ، هَذِهِ هَدِيَّةُ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ إِلَيْكَ»، فَيَتَلَأْلَأُ قَبْرُهُ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَلْفَ مَدِينَةٍ فِي الْجَنَّةِ، وَ زَوَّجَهُ أَلْفَ حَوْرَاءَ، وَ أَلْبَسَهُ أَلْفَ حُلَّةٍ، وَ قَضَى لَهُ أَلْفَ حَاجَةٍ.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: وقتی مردی از طرف مرده ای صدقه می دهد، خداوند به جبرئیل امر می کند که آن کار خیر را هفتاد هزار فرشته در طبقی که هر یک به دست گرفته اند به سوی قبرش ببرند، و بگویند: «سلام بر تو ای ولیّ خدا، این، هدیّه فلانی برای تو می باشد». در این هنگام قبر او می درخشد، و خداوند در بهشت به او هزار شهر عطا می کند، و هزار حوری را به ازدواج وی در آورده، هزار جامه به او پوشانده، و هزار حاجتش را برآورده می سازد.
📚بحارالانوار جلد۸۲صفحه ۶۳
2) قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: مَا تُصُدِّقَتْ لِمَيِّتٍ فَيَأْخُذُهَا مَلَكٌ فِي طَبَقٍ مِنْ نُورٍ سَاطِعٍ ضَوْؤُهَا يَبْلُغُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ، ثُمَّ يَقُومُ عَلَى شَفِيرِ الْخَنْدَقِ فَيُنَادِي: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْقُبُورِ، أَهْلُكُمْ أَهْدَى إِلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْهَدِيَّةِ»، فَيَأْخُذُهَا وَ يَدْخُلُ بِهَا فِي قَبْرِهِ، فَيُوَسَّعُ عَلَيْهِ مَضَاجِعُهُ.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: وقتی برای میّت، صدقه ای داده می شود، فرشته ای آن را گرفته و در سبدی نورانی قرار می دهد که نور آن به هفت آسمان می رسد. سپس در کنار گودال قبر می ایستد و این گونه ندا می کند: سلام بر شما ای اهل قبور، بستگان شما برایتان هدیّه ای فرستاده اند. پس میّت آن هدیه را گرفته و وارد قبر می کند، و قبر او وسعت می یابد.
📚جامع الاخبار صفحه ۱۶۹
3) قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: أَلَا مَنْ أَعْطَفَ لِمَيِّتٍ بِصَدَقَةٍ فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أُحُدٍ، وَ يَكُونُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّ الْعَرْشِ، وَ حَيٌّ وَ مَيِّتٌ نَجَا بِهَذِهِ الصَّدَقَةِ.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس با صدقه به میّتی مهربانی کند، نزد خداوند پاداشی به اندازه کوه احد خواهد داشت، و روز قیامت که سایه ای جز سایه عرش وجود ندارد، در سایه عرش الهی خواهد بود؛ و زنده و مرده به این صدقه نجات می یابند.
📚جامع الاخبار صفحه۱۶۹
4) قَالَ النَّبِیُّ صَلّی اللَّهُ علیه وَ آلِهِ : یَا عَلِیُّ، تَصَدَّقْ عَن مَوْتَاکَ، فَاِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَدْ وَکَّلَ مَلائِکَةً یَحْمِلُونَ صَدَقَاتِ الأَحیَاءِ اِلَیْهِمْ، فَیَفْرَحُونَ بِهَا کَأَشَدِّ مَا یَکُونُ مِنَ الْفَرَحِ، ثُمَّ یَجِدُونَ اَحْزَاناً وَ نَدَماً عَلَی مَا خَلَّفُوا، وَ یَقُولُونَ : «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِمَنْ نَوَّرَ قَبْرِی، وَ بَشِّرْهُ بِالْجَنَّةِ کَمَا بَشَّرَنِی، فَوَا أَسَفَا عَلَی مَا خَلَّفْتُ مِنْ بَعدِی».
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای علیّ! از طرف امواتت صدقه بده، زیرا خداوند متعال فرشتگانی را می گمارد تا صدقه های زندگان را به سوی اموات ببرند. پس مردگان به واسطه آن صدقات بسیار خوشحال می شوند، امّا در عین حال به واسطه آنچه باقی گذاشته اند، غمگین و پشیمان می باشند، و لذا می گویند: بارالها! بیامرز کسی که قبر مرا نورانی کرد، و همان گونه که به من بشارت داد، او را به بهشت بشارت ده. بر آنچه بعد از خود باقی گذاشتم، تأسّف می خورم».
📚لئالی الاخبار جلد۴صفحه۲۶۱
5) قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه و آله: إِنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِينَ تَأْتِي كُلَّ جُمُعَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا بِحِذَاءِ دُورِهِمْ وَ بُيُوتِهِمْ، ... يُنَادُونَ: أَسْرِعُوا صَدَقَةَ الْأَمْوَاتِ.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ارواح مؤمنین در هر جمعه به آسمان دنیا می آیند و در مقابل خانه هایشان قرار گرفته، اینچنین ندا می کنند: به صدقه دادن برای اموات بشتابید.
📚مستدرک الوسائل جلد۲صفحه۴۸۴
🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂
#داستان_آموزنده
🔆يكصد رحمت ميان دو انگشتان
اسحاق بن عمار مى گويد:
من در كوفه ثروتمند شده بودم . از برادران دينى بسيار نزد من مى آمدند ترسيدم در ميان مردم شرمنده شوم به غلام خود دستور دادم هرگاه يكى از برادران دينى آمد و مرا خواست بگو ايشان اينجا نيست .
در همان سال به مكه رفتم . خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و سلام كردم حضرت با سنگينى و گرفته خاطر، جواب سلام داد.
گفتم :
فدايت شوم ! چرا از من روى گردانى و به من كم لطف هستيد؟
🌱🌱
فرمود:
به خاطر اين كه شما روش خود را نسبت به مؤمنان تغيير داده ايد.
گفتم :
فدايت گردم ! از اين كه زياد مشهور شوم ، ترسيدم و چنين كارى كردم . خدا مى داند به آنها شديدا علاقمندم .
🌱🌱
حضرت فرمود:
اى اسحاق ! از زيادى مؤمنان هرگز ناراحت نباش ! زيرا هرگاه دو نفر مؤمن با يكديگر ملاقات كرده و دست بدهند. خداوند يكصد رحمت در ميان دو انگشتانشان قرار مى دهد كه نود و نه رحمت از آن مخصوص كسى است كه برادر دينى خود را بيشتر دوست مى دارد و هر كدام نسبت به رفيقش بيشتر محبت كند او بيشتر مورد توجه الهى قرار مى گيرد.
هرگاه براى رضاى خدا همديگر را به آغوش گيرند رحمت خداوند آنان را مى پوشاند و به آنان گفته مى شود:
شما آمرزيده شديد، بار ديگر همديگر را به آغوش بگيريد.
هرگاه خواستند صحبت كنند، فرشتگان به يكديگر گويند از اين دو نفر دور شويم شايد راز دلى دارند و خداوند نمى خواهد از راز دل آنها باخبر شويم .
🌱🌱
اسحاق مى گويد:
عرض كردم ممكن است آن دو فرشته نويسنده اعمال فاصله بگيرند و در نتيجه سخنان ما را نشنوند و ننويسند. با اين كه خداوند مى فرمايد:
(ما يلفظ من قول الا الديه رقيب و عتيد) (1):
انسان سخن نمى گويد مگر اين كه دو ملك رقيب و عتيد براى ضبط گفتارشان آماده هستند.
حضرت صادق عليه السلام با شنيدن اين سخن آهى كشيد و به شدت گريست به طورى كه اشك ديدگانش محاسن آن حضرت را تر نمود و فرمود:
🌱🌱
اى اسحاق ! اگر آن دو فرشته نشنوند و ننويسند، خداوند آگاه بر گفتار ماست .
اى اسحاق ! از خدا بترس ! آنچنان كه او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند و اگر شك كنى در اينكه او تو را نمى بيند كافر شده اى و اگر يقين داشته باشى خداوند تو را مى بيند باز مرتكب گناه شوى در چنين صورت او را پست ترين بينندگان قرار داده اى كه حيا نمى كنى .(2)
1- انسان هيچ سخنى نمى گويد مگر اين كه در كنار او دو فرشته رقيب و عتيد حاضرند.
2- بحار : ج 76، ص 21.
#داستان_آموزنده
🔆خطر همكارى با ستمگران
زياد بن ابى سلمه كه با دستگاه هارون الرشيد ارتباط داشت ، مى گويد:
روزى خدمت امام كاظم عليه السلام رسيدم ، فرمود:
زياد! شنيده ام تو براى سلطان (هارون الرشيد) كار مى كنى و با آنان همكارى دارى ؟
گفتم : آرى !
فرمود:چرا؟
گفتم :
من آدم آبرودار هستم و نيز عيالمند و تهى دست مى باشم . جهت تاءمين مخارج زندگى براى آنها كار مى كنم .
امام فرمود:
زياد! اگر من از بلندى بيفتم و قطعه قطعه شوم ، برايم بهتر از آن است كه عهده دار كارى از كارهاى آنها (ظالمان ) باشم و يا قدمى روى فرش آنها بگذارم . مگر در يك صورت ، مى دانى آن چه صورت است ؟
گفتم : فدايت شوم نمى دانم .
فرمود: با آنان همكارى نمى كنم ، مگر در چند مورد:
1. غم از دل مؤمنى بردارم .
2. يا ناراحتى او را برطرف كنم .
3. يا قرضش را ادا نمايم .
زياد! كمترين كارى كه خداوند با ياوران ستمگران انجام مى دهد، اين است كه آنها را در خيمه آتشين قرار مى دهد تا از حساب اهل محشر فارغ گردد.
اى زياد! هرگاه متصدى شغلى از شغلهاى آنها شدى به برادرانت نيكى كن ! تا جبران گناهانت را بكند...
وقتى كه خود را صاحب قدرت بر مردم مشاهده كردى بدان ! خداوند نيز فرداى قيامت بر تو قدرت دارد و توجه داشته باش نيكى هاى تو مى گذرد و ممكن است آنها نيكى هايت را فراموش كنند ولى براى فرداى قيامت تو، همان نيكى ها خواهد ماند.
📚ب : ج 48، ص 172
💐💐💐💐
شش ویژگی حضرت زینب👇👇👇
🌷🌷🌷🌷
🥀🥀
ویژگی اول
عبودیت و بندگی
حضرت زینب سلام الله در عبادت و پرستش مانند مادرش فاطمه زهرا "س" بود. هیچ گاه تهجد و نماز شبش ترک نشد. آن چنان به
عبادت اشتغال می ورزید که ملقب به "عابده آل علی" شد .
او عاشق شب زنده داری و راز و نیاز با معبود خویش و پرورش یافته تهجدهای شبانه و آه نیمه شب بود. امام حسین "ع" بهتر از هر کسی به مقام والای زینب آگاه بود؛ و از این رو آن امام همام در آخرین وداع روز عاشورا به خواهرش مظلومه اش فرمود:
یا اختاه التنسنی فی نافلة الیل
خواهر! مرا در نافله شب فراموش نکن .[این سخن بیانگر عظمت
مقام عبودیت زینب "س" است که امام معصوم از او چنین درخواستی می کند.
شب زنده داری ایشان حّتی در شب دهم و یازدهم محّرم هم ترک نشد.
فاطمه بنت الحسین می گوید: و اّما عمه ام زینب ، پس
وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه می کرد. در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.
[همچنین از امام سجاد»ع« نقل شده که فرمودند: همانا عمه ام
زینب همه نمازهای واجب و مستحبّ خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند و در بعضی از منازل نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی
را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد. آن سنگدلان در هر شبانه روز بیش از یک قرص نان به ما
نمی دادند.
#مناسبتی
#میلاد_حضرت_زینب
🥀🥀
ویژگی دوم
صبر و استواری
از جمله ویژگی هایی که هر انسان مسلمان باید آن را زیبنده زندگی خود کند، صبر و استقامت است. خداوند در قرآن کریم، پیامبر "ص" و یاران ایشان را این گونه به صبر و استقامت هدایت فرموده است :
فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ
پس همان گونه که فرمان یافته ای، استقامت کن و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده اند)باید استقامت کنند(! و طغیان نکنید، که
خداوند آنچه را انجام می دهید می بیند.
[بدون تردید زینب کبری»س« یکی از بارزترین و برجسته ترین اسوه های صبر و شکیبابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزش های دینی و اسلامی است. نمونه بارز صبر و استواری آن حضرت در مجلس ابن زیاد است، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به او گفت» :کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ؟
کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه
یافتی؟
« حضرت زینب»س« با آرامش و متانت کامل فرمودند» : فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.
امام حسین "ع" و یارانش( گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقّرر کرد و در
قیامت خداوند بین تو و آنها قضاوت می کند.»
[ ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت ماند و از این همه صبر و استقامت در مقابل مصیبت ها متع ّجب شد و قدرت محا ّجه را از دست داد. قّوت صبوری این بانوی بزرگوار در شدائد کربلا چنان بود که تسلی بخش دل حضرت سجاد»ع« بود و می گفت: »آنچه از
سختی ها می بینی بر صبر و تحّملت چیره نشود که شهادت و این نوع مصائب تعهدی است که رسول الله»ص« از جّدت علی»ع« و پدرت حسین »ع« و عمویت عباس»ع« گرفته است که ما سختی ها را به جان بخریم و مقاومتمان شکسته نشود»
[ او صبر را از برادرش آموخت و از این جهت در اوج کمال قرار دارد.
در ماجرای کربلا چنان صبر رضا و تسلیمی از خود نشان
داد، که صبر از روی او خجل گشت.
حوادث تلخ و شکننده بسیار غمباری که برای زینب»س« در طول سال ها رخ دادند، غم فراق جدش رسول خدا»ص« و شهادت جانسوز مادرش زهرا»س«، شهادت جگر خراش پدرش امام علی»ع«، شهادت برادرش امام حسن»ع« به زهر و جفا و فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین»ع« و دو فرزندش و دیگر بستگان و سایر شهدا و به اسارت رفتن خاندان نبوت، هر کدام کافی بود تا زینب »س« را از پای درآورد، ازاین رو به او "ام المصائب یعنی مادر مصیبت ها گفتند.
🥀🥀
ویژگی سوم
عفاف و پاکدامنی
از منظر اسلام یکی از مهم ترین وظایف بانوان پاسداری از حریم حجاب است. در قرآن کریم در چند آیه
به ضرورت عفت و حجاب برای زنان تصریح شده و در چهارده آیه و در احادیث فراوان نیز هشدارهای
مؤکد در این زمینه وجود دارند. عفت و پاکدامنی ارزنده ترین زینت زنان و گرانبهاترین گوهر برای آنان است.
زینب "س" عفت را درمکتب پدر آموخت. پدری که فرمود:
پاداش مجاهد شهید در راه خدا از پاداش عفیف پاکدامنی که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی شود، بزرگ
تر نیست. عفیفِ پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست.
یحیی مازنی می گوید: من در مدینه مدت زیادی همسایه حضرت علی»ع« بودم .سوگند به خداوند که در این مدت هرگز حضرت زینب»س« را ندیدم و صدایش را نشنیدم.
حجاب و عفاف حضرت زینب »س« به گونه ای بوده است که عّلامه مامقانی در این باره می گوید: »زینب»س« در حجاب و عفاف، یگانه روزگار بوده. کسی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا اورا ندیده بود.
#مناسبتی
#میلاد_حضرت_زینب
اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمی شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا می کردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت می شدم.
ان گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم
به میدان بروند.
وقتی که دو نوگل زینب "س" پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکرهای غرق به خون آنان را به کنارخیمه ها آوردند، همه بانوان از خیمه ها بیرون آمدند، اّما زینب کبری س برای این که مبادا اباعبدالله "ع" خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. اگر تلاش بی نظیر و فداکاری کامل حضرت زینب "س" نبود، به یقین جریان کربلا را بنی امیه یا به فراموشی می سپردند یا از مسیر
حیات بخش خود منحرف می کردند.
منبر آماده:
🥀🥀
ویژگی چهارم
شجاعت و شهامت
شجاعت آن نیروی قلبی است که موجب می گردد که انسان در برخورد با سختی ها و خطرها، دلی استوار و قوی داشته باشد.
این نیروی قلبی و صلابت اراده و قّوت روح، سبب می شود که انسان با وجود زمینه های هراس نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری درستی داشته باشد. آن بانوی باعظمت در مهد شجاعت رشد یافته و از شجاعت حیدری بهره مند بود. ازاین رو لَبوَهُ الهاشمیه یعنی
شیرزن هاشمی لقب گرفت.
او از قدرت های اهریمنی و ستمگران ترسی به دل راه نمی داد و آزارها او را از اجرای وظایف هدایتی و تربیتی بازنمی داشت.
در برابر دشمنان ددمنش، با شجاعت و شهامت، فریادها زد، توبیخ و تحقیرشان کرد و از شمشیر و تهدید و خون آشامی آدمکشان واهمه نداشت.
وی در دو مجلس کوفه و شام این قدرت را به نمایش گذاشت. با وجود اسارت نه تنها در مقابل سربازان سفاک و حیوان صفت ابن زیاد هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد با قدرت به او بی اعتنایی و تحقیرش می کند و او را »فاسق« و»فاجر« معرفی کرد و
گفت:
سپاس خدای را که ما را با نبّوت پیامبر»ص« گرامی داشت و از پلیدی ها پاک کرد. همانا فقط فاسق رسوا می شود و بدکار دروغ می گوید و او غیر ماست.
شجاعت و شهامت آن بانوی با عظمت در مقابل یزید و دهن کجی ها و بد زبانی های او، بار دیگر شجاعت حیدری را به نمایش گذاشت.
فرمود: اگر فشارهای روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته (بدان که) قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش و توبیخ تو را بزرگ می دانم.
آری، حضرت زینب»س« چنان یزید سرمست را به ذلت کشاند که او را پشیمان کرد و مردم نیز چهره پلید یزید را شناختند. یزید را دشنام دادند و لعن کردند و به اهل بیت»ع« روی کردند و یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین»ع« را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن
کند.
🥀🥀
ویژگی پنجم
شاخص ولایتمداری
حضرت زینب"س" حضور هفت معصوم را درک کرد و در تمام ابعاد والیتمداری [معرفت امام، تسلیم بی چون و چرابودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری در راه آن و..] سر آمد بود .
ولایتمداری یعنی تابع امر امام زمان خود بودن، به گونه ای که تمام اعمال و حرکات و تصمیمات فرد، مورد رضایت امام زمانش باشد. ازاین رو حضرت زینب، خانه و زندگی راحت و فرزندانش را برای انجام رسالت عظیم ولایتمداری فدا کرد.چون او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلای امام زمان خویش، علی "ع" کرد و خطاب به ولی خود گفت:
علی جان! جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بالهای جان تو،
یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود. اگر تو در خیر و نیکی به سر بری با تو خواهم زیست و اگر در سختی و بلاها گرفتار شوی، باز هم با تو خواهم بود. [و سرانجام جان عزیزش را در راه حمایت از امامت و
ولایت امام علی»ع« فدا کرد و شهیده راه ولایت گردید. حضرت زینب "س" درس ولایتمداری را از مادر بزرگوارش آموخت و آن را به زیبایی در کربلای معلا به منصه ی ظهور رساند.
آن بزرگوار چه در دوران امام حسین»ع« و چه در دوران امام سجاد»ع« سر تا پا تسلیم امامت بود. حتی در لحظه ای که خیمه گاه را آتش زدند، یعنی در آغاز امامت امام سجاد»ع« نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: ای یادگار گذشتگان ...خیمه ها را آتش زدند ما چه کنیم؟
فرمود: علیکن بالفرار؛ فرار کنید.[از همه مهم تر اینکه آن بانوی بزرگوار در چندین مورد تا پای جان از امام سجاد»ع« حمایت و دفاع کرد.
🥀🥀
ویژگی ششم
ایثار و فداکاری
ایثار یعنی بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن
قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگران بخشیدن و
خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن.
امام علی"ع" می فرمایند» :
الایثارُ غایة الاحسان ؛ ایثار نهایت احسان است.
زینب "س"در این صفت نیز مانند دیگر صفات برجسته، گوی سبقت را از بسیاری ربود. ایثارهای او در نهضت بزرگ کربلا زبانزد تاریخ است.
او برای حفظ جان دیگران، جان خود را به خطر انداخت و در تمام صحنه ها، دیگران را بر خود مقدم داشت. او در ماجرای کربلا حّتی از سهمیه آب خویش استفاده نکرد و آن را نیز به کودکان داد. در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را شرمنده ساخت.
اوج ایثار و فداکاری و گذشت آن بانوی بزرگوار در روز عاشورا به نمایش گذاشته شد. در منابع متعدد اسلامی نقل شده است که در صبح روز عاشورا در حالی که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت،
خدمت امام حسین "ع" رسید و عرض کرد: جّدم حضرت ابراهیم خلیل ع قربانی خدا را به جای قربانی شدن حضرت اسماعیل ع از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان! تو نیز امروز این دو قربانی مرا بپذیر.
به میکروب شیطان هم میگویند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
روايات فراوانى داريم كه به موجودات ريز و زيان بخش (ميكرب ها) هم شيطان گفته مى شود. از آن دسته است :
1. امير المومنين عليه السلام فرمودند: از قسمت سوراخ شده و طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه و ظروف ديگر آب نخوريد؛ زيرا شيطان روى دست گيره و قسمت سوراخ شده ظروف لانه مى كند.
2. نيز از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان فرمودند: از طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه آب نخوريد كه شيطان هم از آن جا آب مى آشامد.
3. از قول پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه فرمودند: موهاى شارب (سبيل ) خود را بلند مگذاريد؛ زيرا شيطان ، آن را جاى امن براى زندگى خويش قرار مى دهد، و در آن جا مخفى و پنهان مى گردد.
بعضى ها (سبيل )هاى خود را كوتاه نمى كنند، به طورى كه وقت غذا خوردن و آشاميدن آب ، با غذا تماس پيدا مى كنند و آلوده مى گردند و در اثر نفس كشيدن هم ، موها مرطوب شده و جاى مناسبى براى رشد ميكربها مى شوند؛ آن گاه هنگام غذا خوردن ميكروب همراه غذا بلعيده شده و مرض هايى ايجاد مى كنند.
4. نيز فرمودند: دستمال آلوده به گوشت را در خانه نگذاريد كه جايگاه شيطان است . و همين ميكرب ها بودند كه حضرت ايوب عليه السلام را احاطه كرده و او را به فزع آوردند به طورى كه با خدا مناجات كرد و گفت : خدايا! شيطان با بدن من تماس گرفته و مرا عذاب مى دهد.
مى توان گفت شيطان در روايات فوق و قول ايوب عليه السلام همان ميكرب است .
ولى بدیهى است: منظور این نیست که: شیطان در همه جا به این معنى باشد، بلکه منظور این است که: شیطان معانى مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن «ابلیس» و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسان هاى مفسد و منحرف کننده، و احیاناً در پاره اى از موارد به معنى میکروب هاى موذى آمده است (دقت کنید).
✨﷽✨
#پندانه
🔴شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند
✍ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ.ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ.ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد.پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ میتوانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ میکرد.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: میتوانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه میاندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ.
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻﭼﯿﺰﯼ نمیخوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم.ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمیدﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ بهجا نمیآوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم.
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄