eitaa logo
مسجد امام هادی«علیه السّلام»الشتر
433 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
66 فایل
مسجد و مؤسسه فرهنگی امام هادی علیه السّلام وقف خاص بوده و تحت اشراف دفتر حضرت آیت‌الله سیستانی«مدظله‌العالی» مدیریت می گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️🎥 سالروز فرارسیدن یوم الله ۱۹ دی مردم قم علیه رژیم ستمشاهی پهلوی در سال ۱۳۵۶ گرامی باد. @ImamHadi_alashtar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹صفحه ۳۰۴ قرآن کریم🔹 آیات ۹۸ الی ۱۱۰ سوره کهف ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar •┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترتیل صوتی و تصویری (فونت درشت) از صفحه ۳۰۴ قرآن کریم آیات ۹۸ الی ۱۱۰ سوره کهف با صدای استاد پرهیزگار ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar •┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹اوریا و ازدواج داود علیه السّلام🔹 اوریا پسر حنان، مشتاق همسری بود که شریک زندگی وی باشد و اضطراب او را بکاهد و وضع زندگی او را بهبود بخشید. او در خیال خود شریکی را برای زندگی خویش مجسم کرده بود که در تمام صفات دارای کمال و در زیبایی بی نظیر بود. همان طور که اوریا در رؤیای خود به تفحص همسر خیالی خود می پرداخت، فکرش متوجه دوشیزه ای از قوم خود به نام سابغ دختر شایع گشت و بی درنگ به سوی بستگان دختر شتافت و وی را خواستگاری نمود و ارتباط خود را با این طایفه محکم کرد. و بدین طریق روح خود را آسوده کرد و دلش آرام و چشمش منور شد. او از این پس همواره در فکر ساختن یک زندگی شیرین و گوارا بود تا در کنار همسر و شریک زندگی آینده اش، راه سعادت و خوشبختی را طی کند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. در این زندگی است که امکان سعادت و آسایش برای او مهیا است و روح او اطمینان و راحتی می یابد. جوان به امید زندگی سعادت بخش شتاب می کرد و در وصل آن می کوشید و حسرت روز موعود را می خورد و در انتظار روزی بود که خدا ازدواج آنان را برقرار سازد و پراکندگی این دختر و پسر را تبدیل به اجتماع نماید. اما در این هنگام اوریای جوان آماده سربازی و حراست از وطن است و جان برکف گرفته در میان انبوه لشکر داود پیغمبر، برای جهاد در راه خدا آماده می شود. اوریا در انجام حق جهاد سستی نکرد و در ردیف سربازان قرار گرفت، درحالی که آتش عشق و اضطراب در روح وی شعله ور بود و تنها آرزوی شیرین و امید زندگی آینده، او را آرام می ساخت زیرا که او سابغ را نامزد مخصوص خود می دانست. او می پنداشت که سابغ از او و او از سابغ است، انتظار هرچه می خواهد به طول انجامد و فاصله این دو نامزد هرچه می خواهد زیاد شود. لذا باید جوان حق جهاد را ادا کند و آنگاه برای ازدواج با معشوق خود بازگردد. منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar •┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•
قصه‌های قرآنی مرتبط با حضرت داوود علیه السلام تقد به نگاه پرمهرتان 🌷