eitaa logo
مسجد امام هادی«علیه السّلام»الشتر
433 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
66 فایل
مسجد و مؤسسه فرهنگی امام هادی علیه السّلام وقف خاص بوده و تحت اشراف دفتر حضرت آیت‌الله سیستانی«مدظله‌العالی» مدیریت می گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔸من از این حرکت راهیان نور بسیار خرسندم واین حرکت را حرکت بسیار با برکتی می دانم. @ImamHadi_alashtar
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توسل به امام زمان معجزه می‌کنه فقط باید باور کنی همه کاره عالم اوست. @ImamHadi_alashtar
من همیشه دیر می فهمم که تو چقد همه چیو درست چیدی خدا ... @ImamHadi_alashtar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹صفحه ۲۵۲ قرآن کریم🔹 آیات ۱۹ الی ۲۸ سوره مبارکه رعد ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترتیل صوتی و تصویری (فونت درشت) از صفحه ۲۵۲ قرآن کریم ۱۹ الی ۲۸ سوره مبارکه رعد با صدای استاد پرهیزگار ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar
سلام 🌿 روز دوشنبه، متبرک به نام امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) است ثواب تلاوت امروز رو به این دو امام عزیز تقدیم می کنیم 🌿
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹 دیدار یوسف و یعقوب علیهما السّلام!🔹 یعقوب در احساس خود اشتباه نکرده بود و از استشمام بوی یوسف دور نبود، زیرا قافله مصر به سوی کنعان بازمی گشت و جامه یوسف، همان پیراهنی که بشارت را برای او به همراه داشت و بار دیگر نعمت بینایی و احیاء زندگی را به او باز می گرداند، همراه قافله بود. قافله بیابانها را پشت سر گذاشت و چون به شهر کنعان رسید، بشیر به خانه یعقوب آمد و پیراهن یوسف را به یعقوب داد و او آن را به صورت خود مالید، ناگهان چشم های یعقوب باز شد و بینایی او بازگشت. فرزندان او آمدند و داستان یوسف را برای یعقوب نقل کردند و او را از حقیقت آگاه ساختند، سپس از یعقوب درخواست مغفرت و بخشش نمودند. یعقوب علیه السّلام در مقابل ندامت فرزندانش گفت: امور شما، در اختیار و تصرف من نیست و من نمی توانم عذاب خدا را از شما دفع نمایم، من از خدای خویش برای شما آمرزش می خواهم، زیرا او بخشنده و رحیم است. شترهای خود را آماده سازید و عزم سفر کنید تا به مصر و خانه عزیز رهسپار شویم. چیزی نگذشت که یوسف علیه السّلام والدین [8] خود را در سرای خود دید و یازده برادرش نیز بهمراه ایشان بودند و همه با احترام در برابر یوسف به خاک افتادند و در مقابل او با خضوع ایستادند. یوسف دستهای خود را به جانب آسمان بالا برد تا نعمتهای خدا را شکر و سپاس کند و فضل او را به خاطر بیاورد. در همین حال گفت: «پروردگارا به من سلطنت دادی، علم تعبیر خواب و تأویل احادیث را به من آموختی! ای خالق آسمانها و زمین! تو در دنیا و آخرت یار و مددکار منی، مرا مسلمان بمیران و با شایستگان ملحق ساز.» ! منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ @ImamHadi_alashtar