هدایت شده از زمانه
#تحلیل_راهبردی_زمانه #تحولات_یمن
🌐 جنگ معیار.....
✍ #سعدالله_زارعی ( شایان ذکر است یادداشت مفصّل ایشان توسط تیم رسانه ای زمانه خلاصه شده است)
🔻جنگ #حدیده به مرور به یک «جنگ معیار» تبدیل میشود.
🔹جنگ چندین دولت علیه یک ملت در جغرافیایی محدود و با این وجود برنده جنگ نیرویی است که علیالاصول باید شکست بخورد!
🔹جنگ الحدیده نبرد سنگین و مدرن پنج ارتش علیه یک ارتش نوپا است.
🔹جنگ سلاحهای مدرن علیه سلاحهای دستساز است و جنگ نمرودها و قارونها علیه اویسهای پابرهنه است.
🔹جنگ ستادها، سازمانها و نهادهای پرطمطراق بینالمللی و منطقهای علیه یک ملت مظلوم است.
با این وجود ارادهای بر این قرار گرفته است تا ارتشها و سلاحهای مدرن در برابر گروهی مؤمن و مجاهد دچار عجز شوند. جنگ حدیده واقعاً یک « #جنگ_معیار » است و از دل آن پاسخ خیلی سؤالات داده میشود. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1⃣هم اینک دستکم شش لشکر و به عبارتی 20 تیپ سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به همراه نیروهایی خریداری شده در داخل یمن به مصاف مردم استان حدیده آمدهاند. هدف این است که این استان را از مجموعه شمال جدا کرده و از آن به عنوان مقدمه یک «فتنه طایفی» استفاده نمایند و البته هر چه جلو آمدند، احتمال تحقق چنین چیزی ضعیفتر شد. گمان سعودیها، اماراتیها و... این بود که وقتی آتش جنگ به مردم شافعیمذهب حدیده نزدیک شود، از اطراف انصارالله جدا شده و در نهایت به مخالفان آن میپیوندند. به گمان باطل سعودیها و... اتصال شافعیها به انصارالله جنبه سیاسی داشته و از عمق چندانی برخوردار نیست اما مقاومت حدیده و شافعی ها نشان داد این دفاع جنبه اعتقادی دارد.
2⃣مقاومت جانانه مردم شافعی مذهب حدیده ثابت کرد که انصارالله از نفوذ بسیار بالایی در بین شافعیها برخوردار است. مردم حدیده به اعتبار اینکه خود را بن اصلی عربیت و از موسسین «عرب قحطانی» میدانند و معتقدند اساس عروبت از این منطقه و محیط اطراف آن بوده و بعد دیگرانی به خاطر سیطره قحطانیها بر شبه جزیره عرب شدهاند، تبعیت از سعودیها را دون شان خود میدانند. از نظر یمنیها و به خصوص مردم در این منطقه، مردم عربستان و حاکمان فعلی آن از نظر نژادی در مرتبه پستتری قرار دارند و لذا حق ندارند به مردم یمن بگویند چگونه زندگی کرده و با چه کسی متحد باشند.
3⃣حضور انبوه نیروهای متخاصم عربی - غربی در یک نقطه کوچک که بنا به روایتی به شش لشکر رسیدهاند، آنان را به شدت آسیبپذیر کرده است بر این اساس طی روزهای گذشته دستکم 1500 نفر کشته و نزدیک به 5000 نفر زخمی داده و دستکم 300 نفر از آنان که در بینشان فرانسویها هم هستند به اسارت درآمدهاند. از سوی دیگر کشته شدن جانشین رئیس ستاد ارتش امارات، کشته شدن فرمانده عملیاتی امارات در یمن و کشته شدن فرمانده نیروهای امارات در جنگ الحدیده نشان میدهد که امارات، عربستان و ... عقل نظامی درستی ندارند. کما اینکه حرکت نیروها از حاشیه ساحل و طی دهها کیلومتر به سمت مرکز استان حدیده و تبدیل این نیروها به طعمههایی برای نیروهای زبده انصارالله نیز از فقدان عقل نظامی در طرف مقابل حکایت میکند.
#نتیجه این جنگ معلوم است، آنکه با عقل نظامی خود به دشمن ضربه میزند و از او تلفات میگیرد و نیروهای خود را به صورت محدود وارد میدان کرده و آنان را حفظ میکند، او برنده قطعی میدان است کما اینکه حزبالله لبنان با همین شیوه، جنگ سنگین 33 روزه در سال 1385 را برد و ماشین جنگی رژیم اسرائیل را در زمین، هوا و دریا متوقف کرد.
🔴 با #زمانه تحلیلگر شوید....
____________________
🇮🇷 #زمانه= جامع ترین کانال تحلیل سیاسی با حضور نخبگان سیاسی و اساتید محترم دانشگاه👇
http://eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd
⭕️ مهندسی معکوس #آمریکا در برابر جبهه غالب مقاومت
#سعدالله_زارعی
🔸اگر پارهای از خبرهای مرتبط با «حل مسئله رژیم اسرائیل» را در یک سال اخیر مرور نماییم، به «نقشهای حساب شده» برخورد میکنیم و این خبرها را بخشهایی از آن نقشه میبینیم. البته در عین حال با این سؤال هم مواجه میشویم که آیا آن نقشه به جایی خواهد رسید یا نه؟
خبرهای این یک سال را با هم مرور نماییم؛ انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس، مصوبه «کنست»- پارلمان رژیم صهیونیستی- مبنی بر یهودیسازی کامل و ابدی فلسطین، واگذاری جزایر صنافیر و تیران از سوی مصر به عربستان که پیش از این، اسرائیل این دو را متعلق به خود میدانست و به مفاد پیمان کمپدیوید استناد میکرد، بالا گرفتن تنش بین اردن و رژیم صهیونیستی پس از آنکه ملک عبدالله از همراهی در طرح «معامله قرن» خودداری کرد و علاوه بر آن در کنفرانس دفاع از قدس بهعنوان پایتخت قطعی فلسطین در استانبول شرکت نمود، بایکوت مصر در جهان عرب و در مناسبات با غرب پس از آنکه ژنرال سیسی از ایفای نقش در طرح معامله قرن طفره رفت، لغو یک جانبه برجام و اعلام شروع دوره جدید تحریمها و تشدید آن علیه ایران با این تصور که همه انرژی ایران بهعنوان مهمترین و مؤثرترین حامی فلسطین، صرف خنثی نمودن تبعات آن شود، آشکارسازی روابط بین رژیم صهیونیستی و عمان پس از حدود 50 سال رابطه غیرآشکار، سفر وزیر ورزش رژیم صهیونیستی به ابوظبی و پردهبرداری از توسعه روابط این دو، سفر یک هیئت ورزشی اسرائيل به بحرین بهعنوان نماد آشکارسازی روابط بین منامه و تلآویو، درگیری دولت عربستان سعودی با پرونده قتل خاشقجی که پیش از این مأمور مشترک آمریکا و سعودی در شکلدهی و تجهیز گروههای تروریستی بود، پس از آنکه سعودی نیز تا حدی از همراهی با آمریکا در پروژه «معامله قرن» پا پس کشید.
در واقع آنچه ما در سه تحرک دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در سه کشور عربی مشاهده کردیم، یک مانور تبلیغی گسترده را در پی داشت، نشان داد که توطئهای در پشت پرده تحولات منطقه در جریان است که باید به ابعاد و پیامدهای آن توجه شود. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- هیچ تردیدی وجود ندارد که برای غرب در منطقه ما هیچ موضوعی به اندازه «حل مسئله اسرائیل» موضوعیت ندارد. این موضوع ناشی از دو چیز است یکی تأثیر سنگین لابی یهودی در کشورهای آمریکایی و اروپایی است و یکی هم ترس از پیروزی مسلمانان بر اسرائیل بهعنوان نماد سیطره غرب بر منطقه اسلامی. بر این اساس در طول حدود 40 سال اخیر که ادامه حیات رژیم صهیونیستی زیر سؤال رفت، غربیها طرحهای مختلفی را به اجرا گذاشته و تا حدی هم به ادامه حیات ننگین این رژیم کمک کردند ولی مسئله حل نشد و روند تحولات ده سال اخیر هم نشان داد که منطقه در حال یک تحول اساسی به ضرر محور غرب است از این رو، غرب و دولتهای وابسته عربی به شدت نگران روند تحولات منطقه بودند تا اینکه آمریکاییها در دوره ترامپ موضوعی به نام «معامله قرن» را مطرح کردند و جرالد کوشنر نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در اجرای این طرح و آمادهسازی مقدمات آن شد. اما طرح قرن چیست؟
2- «طرح قرن» که اعراب به آن «صفقةالقرن» میگویند، ظاهری و باطنی متفاوت از یکدیگر دارد. آمریکاییها مدعی هستند که میخواهند در منطقه عربی و در مرکزیت خلیج عقبه یک بازار بزرگ اقتصادی به وجود آورند که به وضع فلاکتبار کشورهای فقیر همپیمان آمریکا خاتمه داده و ثبات سیاسی و امنیتی این منطقه که در دهههای اخیر متزلزل گردیده است را برگرداند. در این طرح مصر، اردن، عربستان، فلسطینیها و اسرائيل وضع جدید اقتصادی، امنیتی و سیاسی پیدا میکنند و همه از «سودی بسیار بزرگ» در این زمینهها برخوردار میشوند مثلا در چشمانداز این طرح برای مصر سالانه دستکم 100 میلیارد دلار، برای اردن سالانه 40 میلیارد دلار و برای فلسطینیها سالانه 20 میلیارد دلار سود مصریها ترسیم شده است و حال آنکه همین الان برای رفع مشکلات اولیه به 7-8 میلیارد دلار نیاز است و اردنیها به دریافت یکی دو میلیارد دلار قانع هستند و خرج فلسطینیها هم به 3-2 میلیارد در سال نمیرسد. بر این اساس آمریکاییها امید دارند با ترسیم چنین درآمد مستمری، کشورهای منطقه به وضع جدیدی تن بدهند. آمریکا در این میان از سرمایهگذاری 2000 میلیارد دلاری سخن میگوید و عربستان و قطر را منبع تامین این سرمایهگذاری به حساب میآورد. در این دو ساله، آمریکا با محوریت جرالد کوشنر تلاش گستردهای برای قبولاندن این طرح انجام داد ولی خبرها بیانگر آن است که توفیق زیادی نداشته است. سعودیها به عدد درشتی که باید بپردازند و در واقع نیمی از ذخایر ارزی خود را در اختیار بگذارند، نگاه کرده و از آن میترسند و اردنیها و مصریها هم نسبت به آنچه به آنان وعده داده شده است بدبینند.
ادامه⬇️