خامفروشی تخصصی؛ گربهی بابا!
امروز (۹ بهمن ۱۴۰۳)، طبق سهشنبهی هر هفته، جلسهی هفتگی با آقای مهندس حميدرضا شمس (یکی از دانشجویانم) داشتم. موضوع رسالهی دکترای ایشان، سیاستگذاری بازار کربن به منظور جهتدهی به توسعهی پاییندستی زنجیرههای ارزش است و آقای دکتر حمید زارعی، همکار سابق پسادکتریام و استاد فعلی دانشگاه اصفهان، هم مشاور این رسالهاند و در جلسات حضور دارند.
داشتیم بخشی از یک مقالهی مروری در موضوع مشارکت پسین و پیشین در زنجیرههای ارزش را میخواندیم که به کلمهی جالبی برخوردیم: vertical specialization، تخصصیسازی عمودی. عجب عبارت شیک و جذابی! نویسندهی مقاله، محترمانه، کشورها را به دو قسمت تقسیم کرده بود: مشارکتکنندگان در بالادست و مشارکتکنندگان در پاییندست زنجیرهی ارزش جهانی (GVC). و بعد از کلی صغری کبری و ارجاعدهی علمی، به این نتیجه رسیده بود که کشورها باید بر اساس تخصصیسازی عمودی، جایگاه خودشان در زنجیرهها را حفظ و تقویت کنند. بعبارت دیگر، شما که صاحب منابع و مواد اولیه هستید، حد و جایگاه خودتان را بدانید، در همان سطح بمانید، بازی را بهم نزنید و در بخشهای پاییندستی زنجیره ورود نفرمائید، ولو اینکه آن بخشها برخوردار از خلق ارزش دهها برابری یا تکنولوژی بری بالا یا حصول اشتغال دانشبنیان فراوان باشد. آن را به اهلش بسپارید! مهم اینست که اگر تأمينکننده هستید، جایگاه خودتان را بصورت تخصصی! ادامه دهید.
بسیار خوب؛ این هم تجویزی است دیگر! خامفروشی تخصصی. زحمت تأمین منابع زنجیره با ما، زحمت انتفاع از عمدهی سود زنجیره با از ما بهتران! بگذریم؛ فکر بد نباید کرد. احتمالا هیچ ارتباطی بین این خامفروشی کاملاً تخصصی و منطق استعماری نهفته در منحنی لبخند زنجیرهی ارزش وجود ندارد! ولی در نهایت هرچه کردم نتوانستم فکر بد نکنم. ناخودآگاه، شعر زیبای شاعر نامدار یزدی، جناب وحشی بافقی، به میان آمد:
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو
این استر چموش لگد زن ازآن من
آن گربهٔ مصاحب بابا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریا از آن تو!
پ.ن.: بر اساس منحنی معروف طبقهبندی ارزش خلقشده، موسوم به منحنی لبخند زنجیرههای ارزش، به دلیل انحصار فناوریهای سطح بالا در گامهای تحقیق و توسعه و طراحی توسط کشورهای توسعهیافته، عمدهی ارزش افزودهی کسب شده در زنجیره، در مرحلهی قبل از تولید، به این کشورها تعلق میگیرد. این انحصارگرایی سبب ایجاد روابط برد-باخت میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه میگردد.
منطق ابتکار "شیفت"، نقطهی مقابل این نوع حکمرانی کشورهای توسعهیافته است. تجویزی که شیفت ارائه میکند آن است که فناوریهای سطح بالایی که کشور ما و سایر کشورهای ذینفع به آنها دست مییابند، قابل تهاتر با نهادههای تولید ارزش در سایر کشورها باشد تا روابط برد-برد میان کشورهای ذینفع شکل بگیرد.
#منحنی_لبخند
#انحصارطلبی_کشورهای_توسعهیافته
#پارادایم_شیفت
#توسعه_عدالتمحور
#یکپارچگی_منابع_تولید_ارزش
کانال «شیفت» در ایتا و تلگرام:
eitaa.com/inpt1404
t.me/inpt1404