#فرهنگ_نامه_زنان (13)
🌐#موج_دوم_فمینیسم Second Wave Feminism
⬇فمینیستهای موج دوم تفاوت و تمایز میان مردان و زنان را تمایزات جنسی می دانند که برساخته و مولود فرهنگ مردسالار است. “برای فمینیست های موج دوم فرودستی زنان مسئله اصلی است و نظریه آنان در جهت برملا کردن و از میان برداشتن این فرودستی است. این گروه می گویند مردان در همه قلمرو زندگی زنان تسلطی نظام مند را اعمال می کنند و تمام روابط میان زنان و مردان روابطی سلسله مراتبی بر اساس قدرت است و به همین دلیل می تواند موضوع مناسبی برای تحلیل سیاسی باشد. ✅ بر این اساس هدف فمینیست های موج دوم آشکار کردن شیوه های اعمال اقتدار مردانه در تمام حوزه های زندگی است. آنها معتقدند که فرهنگ زنان، دانش و درک ذهنی آنان همگی از سوی مردان انکار شده است (آبوت و والاس،۲۹۴:۱۳۸۰).
⬅#فمینیستهای_رادیکال حوزه مطالعه خود را به حوزه های خصوصی زنان، زندگی خانوادگی آنها و نیز نحوه شناخت بدن توسط آنها متمرکز کرده اند. آنها معتقدند که روابط ناعادلانه میان زنان و مردان در جامعه مرد سالار سبب می شود که مردان ذینفعان همیشگی این رابطه باشند، بنابراین آنها هرگونه ارتباطی اعم از جنسی یا غیرجنسی را در زندگی زنان برابر با انقیاد و فرمانبرداری زنان دانسته و غیرقابل قبول می دانند.
◀اعضای جنبش زنان، به ویژه فمینیست های رادیکال موج دوم برای ابراز مخالفت خود با نقشهای جنسی متعارف و تعاریف زنانگی از هنجارهای متعارف مو (هم موی سر و هم موی بدن) تخطی کردند. فمینیست هایی مثل سیمون دوبووار اخلاق زیبایی سنتی و هنجارهای مربوط به مو را زیر سوال بردند و عمل به این هنجارها از سوی زنان را نوعی خود شیفتگی دانستند. حملات فمینیستی به مفهوم زیبایی و آرایش کردن زنان با انتشار #کتاب_جنس_دوم #سیمون_دوبوار در سال ۱۹۴۹ آغاز شد. از نظر وی علاقه زنان به زیباسازی بدن، سیاسی است و یکی از عوامل مهم ستم زنان محسوب می شود. آرایش کردن نماد ستم است. زیبایی نمی تواند جایگزین سخت کوشی شود. از نظر وی آرایش کردن، ممکن است جایگزین خلق یک اثر هنری شود (شهابی ۱۳۸۹: ۳۷).
◀بنابراین در فمینیسم رادیکال رابطه بین زنانگی و مصرف مطرح می شود و کلیشه های جامعه پدر سالار سرمایه داری درباره زیبایی زنان زیر سوال می رود “پیام های مصرف گرایی بیش از هر گروهی زنان را مخاطب می سازد . این پیامها به تعبیر بودریار رابطه زنان را با خودشان بر اساس مصرف شکل می دهد. از زنان خواسته می شود از خود خرسند باشند تا بتوانند دیگری (مرد) را خرسند سازند ، به تعبیر گریر زنان به نوعی نفرت و ترس از جسم خود می رسند که با لوازم آرایش و پنهان داشتن واقعیت آن را سرکوب کنند.
به تعبیر چپ گرایانه تر یا در واقع مارکسیستی تر از تفسیر #بودریار ، سرمایه داری از زنان به عنوان وسیله برای گسترش مصرف انبوه که لازمه و کارکرد آن است بهره می برد و با تشویق زنان به زیبایی پرستی، صنعت آرایش را رشد می دهد” (مشیرزاده، ۱۳۸۱: ۲۰۲).
↙منابع:
1. آبوت، پاملا. والاس، کلر. (۱۳۸۰). جامعه شناسی زنان. ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی.
2. شهابی، محمود. (۱۳۸۹). صنعت-فرهنگ ظاهرآرایی و زیباسازی بدن در ایران. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
3.مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۱). از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم. تهران: نشر شیرازه.
✍نوشته: شیوا علینقیان / انسان شناسی و فرهنگ
@International_club
کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده
مقاله بررسی انتقادي فمينيسم ليبرال – راديکال و مارکسي– سوسياليستي با الگوي فطرت گرايانه در مطالعات زنان.pdf
1.3M
📒عنوان مقاله: بررسي انتقادي فمينيسم ليبرال – راديکال و مارکسي– سوسياليستي با الگوي فطرت گرايانه در مطالعات زنان
👤نویسنده: مجتبی زارعي
📎 منبع: نشریه الگوي پيشرفت اسلامي ايراني؛ بهار و تابستان 1395 , دوره 4 , شماره7 ، از صفحات 35-59.
📌چکیده:
نظريه هاي #فمينيسم_ليبرال و #فمينيسم_مارکسيتي- سوسياليستي، عليرغم تفاوت هاي بنيادي که با يکديگر دارند اما از اين لحاظ که رهايي «زن» را در گرو شبيه گردانيدن او به مرد مي دانند با يکديگر متشابهند. اين دسته از نظريات فمينيستي با ناديده گرفتن استعدادهاي متفاوت زنان و مردان، خواهان تشابه وضعيتي اين دو جنس، در همه عرصه ها هستند.اين تشابه وضعيتي، نه تنها رهايي زنان از بند محدوديت هاي اجتماعي را در پي ندارد بلکه موجب تحقير جنس زن خواهد شد. #فمينيستهاي_راديکال نيز نه تنها تفاوت هاي «جنسيتي» ميان زن و مرد را به رسميت نمي شناسند بلکه نافي تفاوت هاي «جنسي» نيز هستند. کرامت و شان«زن» به عنوان مخلوقي الهي که بهره مند از امکانات فطري است در نظريات فمينيستي جايگاهي ندارد.
◀#الگوي_فطرت_محور با بهره گيري از نص صريح قرآن، در صدد به دست دادن تعريفي از«زن» بر مي آيد که از «مرد» منتزع نيست. در اين الگو رابطه مکمل و اعتلاي زن و مرد از استلزامات وجودي هر يک از دو جنس به شمار مي آيد. همچنين در الگوي فطرت محور، پويايي رابطه ميان زن و مرد، بر بستر نهاد خانواده است، نهادي که مباني وجودي اش به واسطه اشاعه نظريات فمينيستي به مخاطره افتاده است.
@International_club
کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده
🌐#فرهنگ_نامه_زنان (27)
#فمینیسم_و_سقط_جنین
⬇گرایشهای مختلف فمینیسمی موج دوم آزادی #سقط_جنین را مصداق مهمی از آزادی زنان و رهایی از ستم جنسی دانستهاند.
1⃣فمینیستهای لیبرال نظیر #روبین_وست و #تامسون با تکیه بر سه اصل مهم آزادی فردی، تساوی و برابری زن و مرد و حقوق فردی بر #جواز_سقط_جنین استدلال کردهاند.
2⃣#فمینیستهای_رادیکال بر خلاف لیبرالها قائل به #آزاد_ مطلق_سقط_جنین هستند. به ادعای رادیکال فمینیستهایی نظیر #شولامیث_فایرستون، #کیت_میلت، #سیمون_دوبوار و #مارگارت_سنگر زنان حق آزادی در همه امور مخصوص به خود، از جمله در روابط جنسی را داشته و مجازند از پیامدهای احتمالی چنین روابطی به وسیله سقط جنین رهایی یابند.
◀اما رادیکالهایی نظیر #فایرستون، سیمون دوبوار، #کریستین-اورال و #سوزان_شروین مدعیاند به دلیل آنکه تنها زنان باردار می شوند و مشکلات ناشی از آن را تحمل میکنند، حقوق باروری و تولید مثلی خاصی دارند و بنابراین حق تصمیمگیری درباره سقط جنین مخصوص آنان است و مردان حق دخالت در این قبیل امور را ندارند.
3⃣#فمینیستهای_سوسیال نظیر #آلیسون_جگر، #سالی_مارکوئیز و #روزالیند_پتچسکی معتقدند حق سقط جنین تنها یک نیاز فردی نیست بلکه با تمسک به نیازهای اجتماعی زنان نظیر نیاز به تأمین سلامت، رفاه، اقتصاد، اشتغال و... قابل اثبات است.
◀برخی دیگر از آنان نظیر مارگارت #سینگر و #کاترین_مک_کینون کیفیت مادری کردن را مهمتر از اصل مادری دانسته و جواز سقط جنین را برای مادرانی که شرایط اجتماعی خوبی ندارند، خواستارند.
✏✂ نقدهای اخلاقی بر دیدگاه های فمینیستی در مورد سقط جنین:
◀برخی از مهمترین نقدهای اخلاقی مشترکی که بر ادعای فمینیستها وارد است عبارتند از:
تعریف آزادی، منشأ و حدود آزادی، علت تقدس حیات انسان، مسئولیت اخلاقی افراد در قبال دیگران، آزادی جنسی و پیامدهای آن، حقوق باروری زن و حق حیات جنین.
📚منبع:
زینب کبیری؛ پایان نامه؛ بررسی دیدگاه های فمینیستی درباره سقط جنین از منظر اخلاق اسلامی، دانشگاه باقرالعلوم (ع)
@International_club
کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده