eitaa logo
مطالعات زنان و خانواده
711 دنبال‌کننده
778 عکس
7 ویدیو
428 فایل
مطالعات خانواده و زنان در ایران و عرصه بین الملل @international_club" rel="nofollow" target="_blank">eitaa.com/@international_club لینک ارتباط با ادمین کانال: @hamann
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 (14) Third Wave Feminism فمینیسم موج سوم تقریبا همزمان با شکل گرفت اما ریشه و منشایی متفاوت داشت. فمنیسم موج سوم عمدتا بر پایه نقدهای زنان رنگین پوست و نیز جهان سومی فمینیسم از فمینیستهای سفید پوست غربی شکل گرفته است. موج سوم این ادعا را می پذیرد که هیچ مفهوم مشترک و جهانشمولی از سرکوب برای همه زنان و در همه موقعیتهای زمانی و مکانی وجود ندارد. استدلال این فمینیست ها این است که جهانشمول گرایی آنچه را که نامشابه انگاشته شود به حاشیه می راند؛ به طوری که از رهگذر به کار انداختن فرایند بهنجار سازی ، عدم شباهت را نابهنجار اعلام می کند و در قبال ناهمنوایی قضاوت منفی به عمل می آورد (بیسلی،۱۲۳: ۱۳۸۵). ◀ از دید این فمینیست ها همانگونه که در اندیشه سنتی غرب مرد نماد انسان است، زنانگی به حاشیه رانده و سرکوب می شود. “برداشتهایی از زنان به عنوان گروهی همگون منجر به وضع یک سوژه هژمونیک زنانه می شود که صور تاریخی و اجتماعی و دیگر صور تنوع میان زنان را سانسور می کند” (همان:۱۲۴). ⬅این فمینیستها رجحان مردان بر زنان را به چالش می طلبند اما نه از طریق شناسایی زنان به عنوان یک گروه و نسبت دادن ویژگی های زنانه به همه انها بلکه از طریق تمرکز بر تضعیف ساز و کارهای متنوع و چند گانه قدرت. همچنین این فمینیسم با فعالیتهای سیاسی مرتبط است که فمینیسم را از یک بحث نظری به فعالیتی عملی بر علیه اشکال روزمره سرکوب تبدیل می کنند. آنها به وضوح ارتباط بیشتری با جریانان پست مدرن بر قرار می کنند و می توان گفت برآمده از نگاه پست مدرن به جهان هستند. همانگونه که پست مدرنیسم اصولا تکثر روایتها در برابر فراروایت مدرن بوده و در پی شکستن عقلانیت بر ساخته شده توسط مرد سفید پوست غربی است. ⬅از اینرو این فمینیست ها هیچ گونه جستجویی برای کسب هویت گروهی را مجاز نمی دانند، چراکه هر گونه پذیرفتن معیاری جهانشمول برای قدرتمندی یا بی قدرتی زنان، به حاشیه راندن و طرد روایت عده ای از زنان در جهان است که وجود دارند و یا در آینده می توانند باشند. 👥از نظر دریک و هیوود، تمایز میان فمینیسم موج دوم و سوم این است که موج سوم تمایز و تضاد را به راحتی می پذیرد. “ما این را می دانیم که آنچه مرا سرکوب می کند ممکن است تو را سرکوب نکند و آنچه تو را سرکوب می کند ممکن است چیزی باشد که من در آن مشارکت دارم. و آنچه مرا سرکوب می کند ممکن است تو درآن مشارکت داشته باشی” (دریک و هیوود، ۱۹۹۸). ↙به عبارت دیگر آنان اصولا به یک نوع زنانگی معتقد نیستند تا وجود عوامل سرکوب و انقیاد آمیز یکسان درباره آن را بپذیرند. آنان بر خلاف فمینیست های موج دوم به تکثر امکان گونه های زنانگی قدرتمند در جوامع مختلف معتقدند و از پست فمینیستها هم در نشان دادن این تکثر فراتر می روند چرا که آنچه در پست فمینیسم به عنوان امکان اعمال قدرت در چارچوبهای انقیادآمیز وجود دارد مبتنی بر توانایی های و ویژگی های زنان سفیدپوست غربی است. اما فمینیسم موج سوم امکان مقاومت را تنها در چارچوب های زیبایی شناسانه خاص پست فمینیسم محدود نمی کند و از آن به عنوان یک نوع مقاومت یاد می کند که بسته به شرایط ممکن است در جوامع دیگر موثر یا انقیادآمیز باشد. 📚منابع: 1. بیسلی، کریس. (۱۳۸۵). چیستی فمینیسم. ترجمه محمدرضا زمردی، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. 2. Butler, J. (1998). Gender trouble: Feminism and subversive of identity, Routledge, London 👤نوشته: شیوا علینقیان @International_club کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده
🌐 (27) 📎منبع: فمینیسم خانواده گرا/سمیه خراسانی / دوماهنامه علمیٰ فرهنگی و اجتماعی حوراء/ دفتر مطالعات و تحقیقات زنان/ شماره: 42. ⬅خانواده گرایان را متعلق به می دانند. 1⃣زمانی که زمزمه های پسامدرنیسم مبنی بر احترام به همه افکار و عقاید، اعلام بیزاری از پذیرش قوانین و روایت های عام و اهمیت زبان در اعمال سلطه (مطرح شده از سوی فوکو و دریدا) وجهه مقبولی یافت (رضوانی، 1382، 32). بر این اساس، گروهی از فمینیست ها که بر حسب اتفاق تا پیش از این مخالف خانواده، ازدواج و نقش های زنانه بودند، در چرخشی آشکار از ادعاهای اولیه خود اعلام برائت کردند و با توضیح دلایل تغییر عقیده شان، خواستار احترام به زنانی شدند که را نقش خود می دانند و به حفظ حرمت خانواده و ازدواج ارج می نهند. 2⃣عامل دوم شکل گیری این نحله از فمینیسم، زیاده روی های گروه های رادیکال و مارکسیست در تقبیح خانواده، ضدیت با آن، تحقیر زنان متأهل و ناکامی در ارایه جانشینی برای نهاد خانواده و کارکردهای آن است. ضدیت با خانه و خانواده و مسایل ناشی از آن، موجب شد جریانی با محوریت حمایت از خانواده هسته ای فرزندمحور شکل گیرد (توحیدی، 131، 156)؛ این جریان با عنوان «فمینیسم خانواده گرا» یا «احیای مادری» شناخته می شود. 🔛سرآغاز شکل گیری گروه هوادار خانواده را انتشار کتاب «جنسیت و سرنوشت» (1981) نوشته جرمین گریر می شمارند. گریر در این کتاب با چرخشی آشکار از عقاید خود که در کتاب «خواجه مؤنث» (1970) منتشر شده بود، به بحث از اهمیت خانواده، مادری و کودکان (Smith، 1982،35) پرداخت. ✅تأثیرگذارترین فرد در این جنبش، ، نویسنده کتاب «مرحله دوم» (1981) از بزرگترین رهبران فمینیست و رئیس سازمانNOW است. این کتاب که در چرخشی آشکار، بازگشت او را از عقاید اولیه اش در کتاب« راز و رمز زنانگی» (1963) در مورد زنان و خانواده نشان می دهد، در تغییر نظرها در خصوص زنان، ازدواج و مادری تأثیر به سزایی داشت و جریان حمایت از خانواده را تقویت کرد؛ البته این امر تعجب هم گروهانش را در پی داشت. 🔃پس از فریدان، در کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی» (1981) به تشریح عقاید خود مبنی بر حمایت از اهمیت مادری و جایگاه خانواده برای ایجاد آرامش و همبستگی در جامعه (Budig،2004 ، 427) و مخالفت با مراقبت جمعی از کودکان پرداخت (تانگ، 1387، 108). 🕚در 1997 با انتشار کتاب «تفکر مادرانه» با توصیف و اهمیت جایگاه مادری و شخصیت پیچیده زنانی که درگیر فرایند پرورش کودکان هستند، نتیجه گرفت که از این ویژگی و موقعیت می توان و باید در جهت گسترش اقدامات صلح طلبانه در سطح جهان بهره گرفت (429Budig،2004 ،). ⬅در ادامه...: فمینیست های خانواده گرا چه می گویند؟ 🔝جهت مطالعه کامل مقاله، کلیک کنید. @International_club کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده