👤 #نظریه_پردازان برجسته فمینیسم (23)
#کارول_گیلیگان (28 نوامبر 1936)
کارول گلیگان یک فمینیست، اخلاقگرا و روانشناس آمریکایی است که بیشتر به خاطر کارش با #لورنس_کولبرگ شناخته شده، که در کنار کولبرگ به نقد از نظریه او پرداخته است و بر روی جامعه اخلاقی و روابط اخلاقی درون این جامعه کار کرده است. در این نظریه او روی مشکلاتی که کنشگر در حیطه اخلاقیات دارد، دیدگاه هایی دارد که نظریه کولبرگ را به چالش میکشند.
◀کارول گیلیگان در یک خانواده یهودی در شهر نیویورک رشد کرد. او در ۱۹۶۷ تدریس در دانشگاه هاروارد را شروع کرد و در ۱۹۹۷ رئیس کرسی پاتریشیا آلبجرگ گراهام در مطالعات جنسیتی شد. گیلیگان هاروارد را در ۲۰۰۲ به قصد پیوستن به دانشگاه نیویورک به عنوان استاد تمام ترک کرد، در عین حال به عنوان استاد مدعو با دانشگاه کمبریج (مرکز مطالعات جنسیت) همکاری کرد. او در این زمان با جیمز گیلیگان که مرکز مطالعات خشونت را در مدرسه پزشکی هاروارد رهبری میکرد، ازدواج کرد.
◀گیلیگان، در حال حاضر استاد دانشگاه نیویورک است و در دانشگاه کلمبیا استاد مدعو میباشد. کارش با عنوان «در یک صدای متفاوت» در ۱۹۸۲ منتشر شد و به شهرت او انجامید. همچنین گیلیگان بنیانگذار #فمینیسم_تفاوت است.
@International_club
کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده
⬅ادامه معرفی #کارول_گیلیگان
کارول گیلیگان به عنوان پروفسور روانشناسی دانشگاه هاروارد بود کسی که زمانی با #کلبرگ همکاری می کرد، به عنوان منتقد به مخالفت با ایده های کلبرگ پرداخت. او به مطالعه #تفاوت_سبکهای_استدلال_اخلاقی_نوجوانان دختر و پسر پرداخت.
◀گیلیکان بر این باور است که تاکید نظریه کلبرگ در رشد اخلاقی که مبتنی بر اصول انتزاعی و عقلانی درباره #عدالت است، بیشتر مناسب #مردان است. در حالی که مردان به معماهای اخلاقی در قالب واژه های عدالت و انصاف توجه دارند، زنان بیشتر به حفظ روابط اشخاص و مراقبت از دیگران تاکید دارند.
◀گیلیگان مراقبت را محور اخلاق می داند؛ مراقبتی که نه فقط شامل خود فرد یا نزدیکان، بلکه محیط زیست، حیوانات و به طور کلی هر آنچه برای فرد مهم است. او در کتاب خویش، که در واقع شرح اصلی نظریه اش است (با صدایی متفاوت: نظریه روانشناختی و رشد زنان) تاکید میکند که اساسا تفاوت میان دو جنس وجود دارد، و باید به آن اهمیت داده شود، چرا که این تفاوت از نوع تفاوت ماهوی است. بدین معنا که آنچه مردان را از زنان در عرصه اخلاق جدا می کند، تفاوت در ماهیت نگرش آن دو به دنیا و اخلاق است. پس طبیعی است که نتیجه دو نحوه تفکر متفاوت باشد.
✂نقد دیدگاه گلیگان:
خیلی از منتقدین او را به مرزبندی جنسیتی بین دو جنس دختر و پسر در اخلاق متهم کرده است، و معتقدند گیلیکان با این فرض اخلاق را جنسیتی کرده است، امری که صرفا به تصور او باز می گردد. تصوری که مبتنی بر شیوه اندیشیدن خود اوست؛ به عبارتی آنچه گیلیکان در پی آن است آشکار ساختن دوگانگی های اخلاقی در میان دو جنس است، از همین رو هر چه را که در در میدان عمل دیده است، اگر مردان به آن توجه داشته است، در مقوله عدالت جای می دهد، و اگر زنان بدان رغبت داشته اند، به روابط شخصی ربط می دهد؛ و این صرفا تصوری است که او در ذهن خویش دارد، مثالی که در این مورد از کتاب او استفاده می شود، دفاعی است که گیلیکان از مدارس تک جنسیتی به عمل آورده است. و این نشان دهنده این امر است که گیلیکان به دنبال به حداقل رساندن تفاوت های درون جنسیتی و به حداکثر رساندن تفاوت های بین جنسیتی است.
✏نویسنده: زهرا عسگری
📚منابع:
1.آقا محمدیان، حمید رضا، و حسینی، مهران. (1384). روانشناسی بلوغ، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
2. جهانگیرزاده، محمدرضا. (1390). دیدگاه های شناختی تحولی در رشد اخلاقی، فصل نامه معرفت اخلاقی، 2(4)،122-101.
@International_club
کانون بین الملل مطالعات زن و خانواده