eitaa logo
باستان نامه
4.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
600 ویدیو
146 فایل
بررسی مسائل روز ایران، با نگاه به تاریخ باستان 🔴 پیج ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/ir_bastan/ 🔴 ارتباط با ادمین: @mmehdi_rostami
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 اسپندارمذگان، عشق‌بازی در لجنزار این نوشتار، تقلایی است به تمنای بیداری. اسپندارمذگان (اسفندگان) روز گرامیداشتِ اسپَندارمَذ است. او در جهان مادی، مأمور مراقب از زمین و تقویتِ باروَری در جهان است، و روز 5 اسفند (و به عبارتی 29 بهمن) در میان برخی از ایرانیان باستان، روز پاسداشتِ او قلمداد شده است. برخی از این روز، با نام و معادلِ ولنتاین غربی‌ها یاد می‌کنند. اگر ما چنین برداشتی را بپذیریم و برای آن اصالت قائل شویم، پس لازم است بپرسیم که این روز ولنتاین ایرانی (!) اساساً روز عشق چه کسی به اسپندارمذ است؟! برای دریافتن پاسخ، به اوستا (مهم‌ترین متنِ عقیدتی ایران باستان) و متون تفسیری زرتشتی مراجعه می‌کنیم. در اوستا آمده است که اسپندارمذ (آرمیتی) دختر اهورامزدا است.[1] و از سویی در اوستا آمده است که اهورامزدا با اسپندارمذ وصلت کرد و از این وصلت، فرزندانی متولد شدند.[2] در کتاب سوم دینکرت (مهمترین دانشنامه زرتشتی) هم به روشنی می‌خوانیم که اسپندارمذ، دختر اهورامزدا (خدای زرتشتیان) است و اهورامزدا عاشق او می‌شود و با او وصلت و از او فرزند دار می‌شود.[3] در حقیقت باید گفت، که اسپندارمذ، معشوق پدرِ خود (اهورامزدا) بود، آن هم عشقی (و از نوعی) که در شریعت الهی، پلید و ناپاک خوانده شده و امروزه هیچ ایرانی مسلمان، بلکه حتی ایرانیانِ نامسلمان نیز حاضر به گرامیداشتِ آن نیستند. عجیب‌تر اینکه در عصر ساسانیان، موبدان زرتشتی، شاهان و اشراف اصرار داشتند که این عشق نامتعارف و غیرعادی (و روابط جنسی میان پدر و دختر) به رسم آنچه بین اهورامزدا و دخترش گذشت، در جامعه نیز پیاده شود.[4] برای نمونه، شاپور اول (پادشاه ساسانی)، با دخترش «آدور آناهید» ازدواج کرد. [5] ☑️ پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، گزارش موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، ۱۳۵۴، ص ۳۳. [2]. اوستا، به گزارش ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱، صص ۴۷۱ و ۵۲۹. ابراهیم پورداود، یشت‌ها، تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۷۸. ج ۲، ص ۱۹۰. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۱. ص ۸۶. [3]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، به اهتمام فریدون فضیلت، تهران: انتشارات فرهنگ دهخدا، ۱۳۸۱، ص 143-146. [4]. یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: عیسی شهابی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ص ۸۱. روایت آذرفرنبغ فرخزادان، پرسش بیستم: The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Tr. by Behramgore Tahmuras Anklesaria, 1938, Question 20 [5]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 141. @ir_bastan
🔻 ☑️ اسپندارمذگان، جشن جن پرستی در پست قبلی گفتیم که خدای زرتشتیان (اهورامزدا) عاشق دختر خودش می‌شود، وصلت می‌کنند و دارای فرزندانی هم می‌شوند که جشن اسپندارمذگان متعق به همین اسپندارمذ و همین عشق ناپاک است. حال ادامه ماجرا... کتاب دین زرتشتی، اَوِستا نام دارد. در بخش‌های مختلفی از اوستا، برخی موجودات (از جمله اسپندارمذ، ایزدبهرام، ایزدمهر و...) مورد پرستش قرار می‌گیرند. جالب است که در خرده اوستا و در دعاهای روزانه و نیایش‌های زرتشتی (که حتی امروزه هم توسط زرتشتیان در مراسم‌ها خوانده می‌شود) این نیایش و پرستش‌ها وجود دارد.[1] از زرتشتیان می‌پرسیم که این‌ها چه هستند؟ می‌گویند این‌‌ها امشاسپندان و ایزدان هستند. می‌گوییم امشاسپندان چه هستند؟ می‌گویند: فرشتگان مقرّب! ایزدان هم فرشتگان معمولی! در اوستا، از چهره و شکل و شمایل اسپندارمذ چیزی نداریم. اما چهره و ماهیت دو فرزند اسپندارمذ به دقت بیان شده است! ایزدبهرام به صورت‌های مختلفی ظاهر می‌شود. مثلا به صورت یک گاو زرد گوش! و به صورت یک شتر پرنده! اما جالب‌تر آنکه ایزد بهرام به شکل یک گراز تیزچنگال خال خالی که پرواز هم می‌کند هم ظاهر می‌شود. شاخ هم دارد![2] در مهریَشت اوستا هم ایزدبهرام و ایزدمهر (پسران اسپندارمذ) ستایش شده اند و آمده که آنان، مغز دشمنان خود را متلاشی کرده و کمر آنان را در هم می‌شکند و به گونه‌ای مخالفین خود را می‌کشد که مو و پوست و خون و گوشت آنان در هم آمیخته شود و آنان از دیدن این صحنه لذت می‌برند.[3] از این توصیفات اوستایی روشن می‌شود که این دو، جن هستند. نه فرشته. طبیعتاً مادرشان اسپندارمذ هم باید جن باشد. نه فرشته. چون فرشته که نمی‌تواند جن بزاید. همانطور که کلاغ ماده نمی‌تواند قناری بزاید! ☑️ از نگاه قرآن: قرآن می‌گوید کسانی که به گمان خود فرشتگان را می‌پرستند در حقیقت جنّیان را عبادت می‌کنند. نه فرشتگان را: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ. [سوره سبأ: 40-41] روزی که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان می‌گوید: آیا اینها شما را پرستش می‌کردند؟ آنها می‌گویند: خداوندا تو منزّهی (از اینکه همتایی داشته باشی). تنها تو ولیّ ما هستی، (آنها ما را پرستش نمی‌کردند) بلکه جنّ را پرستش می‌نمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند». 🔘 پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران: 1354، صص 16، 51، 115-134 و... [2]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، همان، ص 117-119. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه،همان، ج 1، ص 370. مهر یشت، بند 70-73. [3]. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، ج 1، ص 370. (مهر یشت، بند 70-73). ج 1، ص 436. بهرام یشت، بند 25. @ir_bastan
🔻 🔘 در قوانین زرتشتی، پدر حق دارد دختر نافرمان خود را بکشد جیمز می‌گوید: «زنان در آیین زرتشتی همانند و زمین ، یک شیء قابل معامله است و توسط یا پدربزرگش فروخته می‌شود. معمولاً زمانی که هنوز در است.[1] همچنین در روایات می‌خوانیم: یک دختر نُه ساله به سن بلوغ برسد، اجازه سرپرست قانونی‌اش نمی‌تواند به ازدواج مردی درآید، یا اگر هم در این سن به ازدواج مردی درآمد، و پس از مدتی از همسریِ شوهرش رویگردان شود، گناهکار و سزاوار خواهد بود.[2] دکتر تورج دریایی در دین ، برای دختران، بدون اذنِ سرپرستشان -پدر یا پدربزرگ یا...- غیر مجاز بود. و اگر سرپرست دختر (پدر یا پدربزرگش) او را پیش از رسیدن به سن بلوغ به ازدواج مردی دیگر درآورد، و این دختر «اگر تازه به سن بلوغ رسیده و شوهر خود را ترک می‌کرد، سزاوار مرگ بود». همچنین می‌گوید: «زن یا دختر جوانی که نمی‌خواست ازدواج کند نیز سزاوار مرگ دانسته می‌شد».[3] عجیبت‌تر اینکه در قوانین زرتشتی، آمده است که پدر حق دارد به زور با دختر خود همبستر شود (چون در قوانین زرتشتی، همبستری با محارم، است. همانطور که اهورامزدا با دخترش و زرتشت با دخترش وصلت کرد). طبق روایت بیستم از «روایت آذرفرنبغ فرخزادان» اگر دختری راضی به همبستری با پدر یا برادرش نشود، پدر و یا برادر می‌توانند به زور با او هم‌بستر شوند و در این صورت هم از ثواب ازدواج با محارم برخوردار می‌گردند.[4] 📚 اسناد: [1]. بنگرید به: The Zend Avesta,Part I, The Vendidad, Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East (Vol.‎ IV), Translate in English by Various Oriental Scholars, by F. Max Mϋller, Oxford, Clarendon Press, 1880, pp 45 [2]. بنگرید به: The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Translate by Behramgore Tahmuras Anklesaria, Question 14 [3]. تورج دریایی، شاهانشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: انتشارات ققنوس، 1386. ص 173-175. [4]. روایت آذرفرنبغ فرخزادان، پرسش بیستم: The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Tr.‎‎ by Behramgore Tahmuras Anklesaria, 1938, Question 20 @ir_bastan
هدایت شده از باستان نامه
🔻 اسپندارمذگان، عشق‌بازی در لجنزار این نوشتار، تقلایی است به تمنای بیداری. اسپندارمذگان (اسفندگان) روز گرامیداشتِ اسپَندارمَذ است. او در جهان مادی، مأمور مراقب از زمین و تقویتِ باروَری در جهان است، و روز 5 اسفند (و به عبارتی 29 بهمن) در میان برخی از ایرانیان باستان، روز پاسداشتِ او قلمداد شده است. برخی از این روز، با نام و معادلِ ولنتاین غربی‌ها یاد می‌کنند. اگر ما چنین برداشتی را بپذیریم و برای آن اصالت قائل شویم، پس لازم است بپرسیم که این روز ولنتاین ایرانی (!) اساساً روز عشق چه کسی به اسپندارمذ است؟! برای دریافتن پاسخ، به اوستا (مهم‌ترین متنِ عقیدتی ایران باستان) و متون تفسیری زرتشتی مراجعه می‌کنیم. در اوستا آمده است که اسپندارمذ (آرمیتی) دختر اهورامزدا است.[1] و از سویی در اوستا آمده است که اهورامزدا با اسپندارمذ وصلت کرد و از این وصلت، فرزندانی متولد شدند.[2] در کتاب سوم دینکرت (مهمترین دانشنامه زرتشتی) هم به روشنی می‌خوانیم که اسپندارمذ، دختر اهورامزدا (خدای زرتشتیان) است و اهورامزدا عاشق او می‌شود و با او وصلت و از او فرزند دار می‌شود.[3] در حقیقت باید گفت، که اسپندارمذ، معشوق پدرِ خود (اهورامزدا) بود، آن هم عشقی (و از نوعی) که در شریعت الهی، پلید و ناپاک خوانده شده و امروزه هیچ ایرانی مسلمان، بلکه حتی ایرانیانِ نامسلمان نیز حاضر به گرامیداشتِ آن نیستند. عجیب‌تر اینکه در عصر ساسانیان، موبدان زرتشتی، شاهان و اشراف اصرار داشتند که این عشق نامتعارف و غیرعادی (و روابط جنسی میان پدر و دختر) به رسم آنچه بین اهورامزدا و دخترش گذشت، در جامعه نیز پیاده شود.[4] برای نمونه، شاپور اول (پادشاه ساسانی)، با دخترش «آدور آناهید» ازدواج کرد. [5] ☑️ پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، گزارش موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، ۱۳۵۴، ص ۳۳. [2]. اوستا، به گزارش ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱، صص ۴۷۱ و ۵۲۹. ابراهیم پورداود، یشت‌ها، تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۷۸. ج ۲، ص ۱۹۰. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۱. ص ۸۶. [3]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، به اهتمام فریدون فضیلت، تهران: انتشارات فرهنگ دهخدا، ۱۳۸۱، ص 143-146. [4]. یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: عیسی شهابی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ص ۸۱. روایت آذرفرنبغ فرخزادان، پرسش بیستم: The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Tr. by Behramgore Tahmuras Anklesaria, 1938, Question 20 [5]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 141. @ir_bastan
هدایت شده از باستان نامه
🔻 ☑️ اسپندارمذگان، جشن جن پرستی در پست قبلی گفتیم که خدای زرتشتیان (اهورامزدا) عاشق دختر خودش می‌شود، وصلت می‌کنند و دارای فرزندانی هم می‌شوند که جشن اسپندارمذگان متعق به همین اسپندارمذ و همین عشق ناپاک است. حال ادامه ماجرا... کتاب دین زرتشتی، اَوِستا نام دارد. در بخش‌های مختلفی از اوستا، برخی موجودات (از جمله اسپندارمذ، ایزدبهرام، ایزدمهر و...) مورد پرستش قرار می‌گیرند. جالب است که در خرده اوستا و در دعاهای روزانه و نیایش‌های زرتشتی (که حتی امروزه هم توسط زرتشتیان در مراسم‌ها خوانده می‌شود) این نیایش و پرستش‌ها وجود دارد.[1] از زرتشتیان می‌پرسیم که این‌ها چه هستند؟ می‌گویند این‌‌ها امشاسپندان و ایزدان هستند. می‌گوییم امشاسپندان چه هستند؟ می‌گویند: فرشتگان مقرّب! ایزدان هم فرشتگان معمولی! در اوستا، از چهره و شکل و شمایل اسپندارمذ چیزی نداریم. اما چهره و ماهیت دو فرزند اسپندارمذ به دقت بیان شده است! ایزدبهرام به صورت‌های مختلفی ظاهر می‌شود. مثلا به صورت یک گاو زرد گوش! و به صورت یک شتر پرنده! اما جالب‌تر آنکه ایزد بهرام به شکل یک گراز تیزچنگال خال خالی که پرواز هم می‌کند هم ظاهر می‌شود. شاخ هم دارد![2] در مهریَشت اوستا هم ایزدبهرام و ایزدمهر (پسران اسپندارمذ) ستایش شده اند و آمده که آنان، مغز دشمنان خود را متلاشی کرده و کمر آنان را در هم می‌شکند و به گونه‌ای مخالفین خود را می‌کشد که مو و پوست و خون و گوشت آنان در هم آمیخته شود و آنان از دیدن این صحنه لذت می‌برند.[3] از این توصیفات اوستایی روشن می‌شود که این دو، جن هستند. نه فرشته. طبیعتاً مادرشان اسپندارمذ هم باید جن باشد. نه فرشته. چون فرشته که نمی‌تواند جن بزاید. همانطور که کلاغ ماده نمی‌تواند قناری بزاید! ☑️ از نگاه قرآن: قرآن می‌گوید کسانی که به گمان خود فرشتگان را می‌پرستند در حقیقت جنّیان را عبادت می‌کنند. نه فرشتگان را: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ. [سوره سبأ: 40-41] روزی که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان می‌گوید: آیا اینها شما را پرستش می‌کردند؟ آنها می‌گویند: خداوندا تو منزّهی (از اینکه همتایی داشته باشی). تنها تو ولیّ ما هستی، (آنها ما را پرستش نمی‌کردند) بلکه جنّ را پرستش می‌نمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند». 🔘 پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران: 1354، صص 16، 51، 115-134 و... [2]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، همان، ص 117-119. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه،همان، ج 1، ص 370. مهر یشت، بند 70-73. [3]. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، ج 1، ص 370. (مهر یشت، بند 70-73). ج 1، ص 436. بهرام یشت، بند 25. @ir_bastan