eitaa logo
کانال تاریخ ایران/جهان جواب تمام سوالات در کانال سنجاق شده است برای خوندنش حتماً کلمه تایید را بزنید👇
14.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4هزار ویدیو
4 فایل
ارتباط با ادمین جهت تبلبغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ پائول هاروی؛ گوینده رادیوی آمریکایی در سال 1964 در یک برنامه اش با نام "اگر من شیطان بودم" تقریبا به تمامی اتفاقاتی که بر سر جامعه امروز بر اثر استعمار آمده اشاره کرده؛ از جمله : "اگر من شیطان بودم جوانان را متقاعد می کردم که ازدواج چیز بدیست و مدام در گوش آنان می خواندم که هرروز کنار یکی بخوابند!" 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
از حموم عمومی در اومدیم و نم نم بارون میزد ، خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و ... جلوش پهن بود ، دوستم رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید ... تعجب کردم و پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟ما که تازه از حموم در اومدیم ، اونم اینهمه !!! گفت : تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ، وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جا گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !!!پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ، برگشت تو حموم و صدا زد : نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه ... برگی از خاطرات جهان پهلوان تختی 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار سندی حیرت آور توسط سازمان CIA، كه مدعى است هيتلر خودكشى نكرد و تا 95 سالگى در آمريكاى جنوبى زندگى كرد! كتاب "گرگ خاكسترى" نيز درباره زنده بودن هيتلر و گريختن او به آرژانتين نوشته شده این کلیپ مال چند سال پیشه چون جالب بود گذاشتمش! 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
ادوارد پولاک؛ پزشک یهودی که در ساخت دارالفنون به امیر کبیر کمک کرد، در مورد وی میگوید: پول هایی که میخواستند بعنوان رشوه به او بدهند و نگرفت؛ خرج کشتنش شد! 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
🟩مثل سگ پشیمان است 🔹️روزی روزگاری، سگ تنبل و بیكاری در دهی زندگی می‌كرد. این سگ بیكار همیشه گرسنه بود و هیچ وقت یك وعده‌ی سیر غذا نمی‌خورد، چون باید كسی دلش برای او می‌سوخت تا تكه گوشتی یا استخوانی برایش بیندازد. یا یكی از زن‌های همسایه اضافه‌ی غذای شب گذشته را كه می‌خواست دور بریزد جلو سگ می‌گذاشت. بعد از چندین سال سگ از این وضعیت خسته شد. عزمش را جزم كرد و خواست به دنبال كاری برود تا غذای ثابتی داشته باشد. با خود گفت: می‌توانم سگ پلیس شوم؟ نه اگر سگ پلیس شوم شب و نیمه شب ممكنه به مأموریت اعزام شوم و باید از خوابم بزنم، نه این كار را نمی‌توانم انجام بدهم. با خودش گفت یكی از دوستانش سگ نگهبان است. آن سگ از كارش و اوضاع زندگی‌اش خیلی راضی است. تمام شب را بیدار است و كل روز را می‌خوابد. با خود فكر كرد و گفت: نه اینطورم نمی‌شه من شب‌ها را باید بخوابم باید به دنبال كاری باشم كه روزها باشد و من شب‌ها را استراحت كنم. در همین افكار بود كه یك گله گوسفند را كه از ده به چرا می‌رفتند دید. سه سگ هم با چوپان این گله را هدایت می‌كردند. سگ داستان از یكی از سگ‌ها پرسید: كار شما چیه؟ گفت: ما باید مواظب گوسفندها باشیم تا حیوانات درّنده به آنها نزدیك نشوند. صبح تا عصر مراقب این گوسفندها هستیم و شب‌ها را استراحت می كنیم. سگ تنبل كه فكر می‌كرد این كار دیگه خواب و خوراك خوبی داره خواست به دنبال این كار رود. ولی این روستا كه سگ مواظب گله داشت تصمیم گرفت آن شب را استراحت كند و فردا صبح به راه بیفتد، به روستاهای اطراف سر بزند، تا اگر آنها سگ نگهبان گله ندارند، برای آنها كار كند. آن شب را خوابید، فردا صبح كه قصاب محل یك تكه استخوان برایش انداخت آن را نخورد و به دندان گرفت و از روستا خارج شد تا وقتی خیلی گرسنه و خسته شد، آن تكه استخوان را بخورد. وقتی از روستا خارج شد از تپّه بالا رفت تا به پشت آن رسید، كم كم نزدیك رودخانه می‌شد، سگ تشنه بود. به كنار رودخانه رفت تا آب بخورد كه ناگهان نگاهی به رودخانه انداخت و دید یك سگ با استخوانی در دهانش در آب است. با خود فكر كرد كه اگر آن استخوان را به دست آورم مدت بیشتری می‌توانم سیر بمانم و روستاهای بیشتری را می‌توانم دنبال كار بگردم. با این فكر سگ خود را به داخل رودخانه پرتاب كرد تا استخوان سگ داخل رودخانه را بگیرد. هرچه در آب تلاش كرد و گشت سگی پیدا نكرد. فقط در حین پریدن در آب استخوان خودش از دهانش افتاد و به ته رودخانه رفت و گم شد. در آب درواقع سگی نبود، سگ تنبل كه فكر می‌كرد زرنگی كرده عكس خود را در آب دیده بود و با این زرنگی فقط تكه استخوان خودش را از دست داده بود. سگ با این افكار در آب تقلا می‌كرد تا بتواند از آب خارج شود كه ناگهان به لبه آبشاری رسید و به پایین آبشار سقوط كرد. سگ بیچاره در حال غرق شدن بود و كسی هم نبود او را نجات دهد. در نهایت سگ با كلی زحمت و تلاش توانست خود را به تكه سنگی كه پایین رودخانه بود برساند و خودش را نجات دهد 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
امروز جمعه ۲۰ مرداد سال ۱۴۰۲ شمسی برابر با ۲۴ محرم ۱۴۴۵ قمری / ۱۱ اوت ۲۰۲۳ میلادی 1402.05.20 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
‍ اسکلت سرباز رومی، که در جنگ با ساسانیان 1700 سال قبل توسط گازی شیمیایی کشته شده است! این کشف تاریخ استفاده بشر از سلاح های شیمیایی را از سال 1914 به 1700 سال قبلتر می برد! بر اساس تحقیقات محققان آمریکایی که در سوریه و ترکیه و بویژه منطقه "دورا" انجام گرفته است ثابت شده است که ارتش ایران در زمان شاپور یکم ساسانی، درجریان پس گرفتن شهر "دورا" از روميان، در کنار فرات (واقع در سوریه) که قلعه مستحکمی داشتند از گاز خفه کننده استفاده کرده بود! به این ترتیب تاریخ استفاده از سلاح شیمیایی به سال 256 میلادی يعنى 1757 سال پیش باز می‌گردد، که تاریخ بکارگیری آن را از دوران جنگ جهانی اول نوشته‌اند. 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh
🟩ماست مالی کردن 🔹️قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یکهزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند. 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh