eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
423 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 انقلاب اسلامی 🗓 ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ ◾️بعد از ظهر امروز آقای فرزند آیت‌الله گلپایگانی به همراه عده‌ای که به منظور کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان راهی این منطقه شده بودند، در 200کیلومتری شهر در محلی به نام روستای رباط پشت بادام با یک تانکر نفت‌کش تصادف کرد و به دیار باقی شتافت. 📚منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص531 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢درگذشت دكتر محمد مصدق 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/92 🔹به دنبال درگذشت دكتر در 14 اسفندماه 1346 روحانيان مبارز درصدد برآمدند كه از اين فرصت نيز جهت ضربه زدن به رژيم شاه بهره‏گيرى كنند و به مناسبت درگذشت او اعلاميه مشتركى با اعضاى ، و صادر نمايند. 🔸براى اين منظور، ميان آقاى و آقاى ملاقاتى به عمل آمد. در اين نشست كه نگارنده نيز حضور داشت، آقاى فروهر پيشنهاد صدور هرگونه اعلاميه‏اى را به‌كلى رد كرد! و اظهار داشت: «چون در شرايط فعلى شاه آماده است كه هرگونه واكنشى را به‌شدت سركوب كند، جبهه ملى و نهضت آزادى و نيز حزب ملت ايران به اين نتيجه رسيده‏اند كه نيروهاى خود را به خاطر صدور اعلاميه‏اى نبايد از دست بدهند»! از اين رو، حتى از برگزارى مجلس فاتحه براى مصدق، خوددارى ورزيدند؛ زيرا ساواک موافق نبود. 🔹آقاى فروهر با آنكه به ظاهر موضع مسالمت‏آميز و سازشكارانه «جبهه ملى» و «نهضت آزادى» را در برابر رژيم شاه به‌شدت محكوم مى‏كرد و ادعا داشت كه حزب ملت ايران به رهبرى او در هر شرايطى به مبارزه ادامه مى‏دهد، اما در عمل راه و انديشه همسنگران خود را در «جبهه ملى» و «نهضت آزادى» دنبال مى‏كرد. بنابراين در درگذشت مصدق كوچک‌ترين واكنشى از طرف هواداران او نشان داده نشد. نه مراسم تشييع و فاتحه براى او برگزار كردند و نه اعلاميه‏اى به مناسبت درگذشت او منتشر ساختند. 🔸تنها در چهلمين روز درگذشت مصدق مراسمى از طرف بازماندگان او در برگزار شد. در اين مراسم شمارى از اعضاى «جبهۀ ملى»، «نهضت آزادى» و «حزب ملت ايران» شركت داشتند، ليكن آنچنان مرعوب و وحشتزده بودند كه به خود جرأت ندادند تا نام مصدق را بر زبان بياورند! و حتى اعلام نكردند كه اين مراسم به چه مناسبتى برگزار شده است! تنها آياتى از كلام‏اللّه‏ مجيد قرائت شد، آنگاه دكتر غلامحسين مصدق پشت ميكرفون رفت و يادداشتى را كه در دست داشت قرائت كرد. متن آن يادداشت به اين مضمون بود: از ‏‏خانم‏ها و آقايان محترم كه قدم رنجه فرموده، در اين مراسم شركت كرده‏اند، صميمانه سپاسگزارى مى‏شود! 🔹در اين مراسم از روحانيان آقاى شجونى و نگارنده شركت كرده بودند. ساواک شاه براى شناسايى و تعقيب نگارنده، هنگام بازگشت از مراسم احمدآباد، به طور سرى عكسى گرفته و در پرونده نگارنده بايگانى كرده است.(نهضت امام خمینی، ج2، صص307-306) 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقام معظم رهبری: 🔹سعی شود و غلط و دروغ از دفاع مقدس و اصل انقلاب پاسخ داده شود. (1401.6.30) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📸اطلاع‌نگاشت: تحریفات کتاب الف لام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/2 🔹شخصیت و مسلک امام خمینی قدس سره الشریف رکن انقلاب اسلامی است و تحریف ایشان به انحراف انقلاب از ریل اصلی خود منجر خواهد شد. 🔸یکی از تحریفات آشکار که با حمایت دولت شکل دولتی نیز به خود گرفت، کتاب «الف لام خمینی» بود. پیش از این حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی به صورت تفصیلی بخشی از تحریفات مندرج در این کتاب را آشکار کرده بود. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقاله الف لام1.pdf
4.27M
🔻الف لام؛ خدمت یا خیانت به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/3 🖊بخشی از مقاله مورخ خبیر انقلاب اسلامی در نقد کتاب الف لام خمینی: «کتاب الف لام خمینی... به رغم این‌که زیر نظر مؤسسه‌ای رسمی و آشنا به اسناد و مدارک سری و محرمانه تنظیم شده است، متأسفانه نتوانسته است امام را «تعریف» کند، بلکه در مواردی دانسته یا ندانسته سیاه‌نمایی و نارسایی ساختگی پدید آورده است...» ضمیمه: مقاله «الف لام، خدمت یا خیانت» بخش اول، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش56، تابستان1397. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقاله الف لام2.pdf
612.6K
الف لام خمینی و ساختن چهره‌ای لیبرال از امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/4 🖊بخشی از مقاله مورخ خبیر انقلاب اسلامی در نقد کتاب الف لام خمینی: «یکی از خدمات! نویسنده الف لام این است که در جای جای نوشته‌های خود تلاش کرده است چنین وانمود کند که امام نیز با سبک و سیاق لیبرال‌ها قلم می‌زده و سخن می‌گفته است؛ هم از مردم واهمه داشته و هم از دولت پروا می‌کرده است...» ضمیمه: مقاله «الف لام، خدمت یا خیانت بخش دوم»، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش57، پاییز 1397. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقاله الف لام3.pdf
213.7K
الف لام خمینی و تخریب امام در پوشش ستایش ظاهری از امام! به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/5 🖊بخشی از مقاله مورخ خبیر انقلاب اسلامی در نقد کتاب الف لام خمینی: 🔹دست اندرکاران چاپ و نشر کتاب الف لام نشان دادند که از امام تنها نام او را می خواهند تا نان بخورند برای آنها اصولاً مهم نیست آنچه را که به نام امام انتشار می دهند و به بازار عرضه می دارند، چه ضربه های جبران ناپذیری به جایگاه و شخصیت امام وارد می کند و آب به آسیاب دشمن می ریزد. مهم این است که به نوعی سری تو سرها داشته باشند. اگر دستشان از ریاست و وزارت کوتاه است، دست کم، به نام امام و با عنوان چاپ و پخش آثار و اندیشه های امام به نوایی برسند و مقامی کسب کنند و چون خودتوان جستار و پژوهش ندارند و به اعتراف خود، حتی نمی توانند خلاف گویی ها و تحریف‌گری‌های یک نوشته را به درستی بازشناسند ناگزیرند از عناصر معلوم الحال یا مجهول الهویه کمک بگیرند...(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره59-58) ضمیمه: مقاله ««الف لام، خدمت یا خیانت بخش سوم» حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش، 59-58 زمستان 1397 و بهار 1398. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقاله الف لام4.pdf
253.9K
پرسش‌هایی بی‌پاسخ از نویسنده الف لام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/6 🖊بخشی از مقاله مورخ خبیر انقلاب اسلامی در نقد کتاب الف لام خمینی: علامه شهید سید مصطفی خمینی روایت می‌کرد که روز 13 آبان 1343 ، هنگام ورود به زندان قزل قلعه به افسر نگهبان گفتم: آیا می دانید من به جرم دفاع پدرم از حقوق ارتش دارم زندانی می شوم؟ پاسخ داد: ما حق نداریم به این‌گونه مسائل فکر کنیم! اکنون اگر از نویسنده الف لام حق فکر کردن سلب نشده باشد و از اندیشه و اندیشیدن و تحلیل و بررسی باز نمانده باشد بایسته است به چند پرسش پاسخ دهند... ضمیمه: مقاله «الف لام خدمت یا خیانت، بخش چهارم»، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش61-60، تابستان و پاییز 1398. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مقاله الف لام5.pdf
337.5K
اتهامات ناروای الف لام خمینی علیه امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/7 🖊بخشی از مقاله مورخ خبیر انقلاب اسلامی در نقد کتاب الف لام خمینی: نويسنده الف لام با تمسک به گزارش پوچ و ساختگی و دور از خردمندی ساواک بر آن است چند انديشه و نقشه را به بار بنشاند: 1. اتهام لیبرال‌منشی به امام 2. اتهام به مراجع از زبان امام 3. اتهام دورنگی و دو رویی به امام ضمیمه: مقاله «الف لام خدمت یا خیانت، بخش پنجم»، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش62، زمستان 1398. 🇮🇷 @IRANeMOASER
تطهیر پهلوی در الف لام خمینی.pdf
220.9K
تطهیر پهلوی در کتاب الف لام خمینی؛ نوشته هدایت‌الله بهبودی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/8 🔹تطهیر کارگزاران و خصوصاً دو پادشاه پهلوی، به عنوانِ یک پروژه تاریخی- رسانه‌ای مورد توجه مخالفان نظام اسلامی قرار گرفته و با مطالب زیادی این رویکرد، تولید و منتشر شده است. خدشه در ذهنیت تاریخی نسل امروز و آینده، ایجاد تردید در علل وقوع انقلاب اسلامی و نیز کارآمدی جمهوری اسلامی، از جمله نتایج پروژه تطهیر در ایران است. 🔸این نوشتار ضمن مرور هشدارهای تاریخی امام خمینی نسبت به تطهیر پهلوی و انوشیروان‌سازی از آنان، با اتکا بر مستندات تاریخی، به بازکاوی برخی موارد از تطهیر پهلوی در کتاب الف‌لام خمینی و نقد آن پرداخته است. اثر مزبور واجد جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی گردیده و به تبع شهرت نویسنده آن، در کوتاه‌زمانی به نحو بسیار فراگیر در مجامع مختلف فکری و فرهنگی توزیع شده است. از این رو، نقد علمی آن حائز اهمیت ویژه است. 🔹تکثیر الگوی نقد مورد استفاده در این مقاله، تا حدود زیادی مخاطب را نسبت به تأثیر عمیق و ناخودآگاه مطالب تاریخی خلاف واقع، مصون خواهد کرد و امتداد چنین تحقیقاتی موجب پالایش منابع تاریخی داخلی و پیشگیری از گسترش روند تطهیر خواهد شد. ضمیمه: مقاله «تطهیر پهلوی در کتاب الف لام خمینی»، سهراب مقدمی شهیدانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش62، زمستان 1398. 🇮🇷 @IRANeMOASER
تحریف مکتب امام خمینی در کتاب موسوم به «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/9 ▫️دایرةالمعارف بزرگ اسلامی یکی از نخستین و گسترده‌ترین تلاش‌ها جهت دانش‌نامه‌نویسی در ایرانِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی است و در آخرین مجلد منتشر شده از این دانشنامه، مدخلی به امام خمینی (ره) اختصاص داده شده است. نویسندگان این مدخل آقایان فرامرز حاج منوچهری، احمد پاکتچی و حمید انصاری هستند. ▪️با توجه به جایگاه دایرةالمعارف بزرگ اسلامی این مدخل پس از انتشار به عنوان متن معیار در معرفی امام خمینی تلقی خواهد شد و بی‌شک منشأ قضاوت پیرامون پیشینه خانوادگی، مبارزاتی، علمی و شخصیتی حضرت امام خواهد بود اما مطالعه دقیق و تاریخی این کتاب حاکی از بروز خطاها و تحریفات اساسی در این مدخل است. بخشی از این تحریفات عبارت است از: ▫️تحریف در سیره و اندیشه سیاسی امام خمینی ▪️تحریف به نقیصه در خصوص عزل آقای حسینعلی منتظری ▫️تحلیل امام بر اساس مبانی و الگوهای غربی ▪️روایت وارونه از تسخیر لانه جاسوسی ▫️تحریف در خصوص پیشینه نظریه ولایت‌فقیه و... ▪️پیش از این؛ بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با کتاب «نقدی بر مدخل «خمینی، روح‌الله» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» به بررسی انتقادی مدخل مزبور پرداخت. مخاطبان فرهیخته با مراجعه به این اثر می‌توانند با اساسی‌ترین تحریفات در حوزه سیره و مسلک امام خمینی، و پاسخ به آن تحریفات آشنا شوند. ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 📞تلفن: 32904231-025 🇮🇷 @IRANeMOASER
تحریف مکتب امام خمینی در «دایرةالمعارف تشیع» به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/10 ▫️نقد مستند و علمی دانشنامه‌های مرتبط با انقلاب اسلامی و امام خمینی قدس سره الشریف ، از آن جهت ضرورت دارد که به واسطه شهرت و اعتبار ملی و فراملی این قبیل متون، مطالب آن به عنوان متن معیار مورد استناد و مراجعه علمی محققان داخلی و خارجی قرار می‌گیرد. ▪️مدخل امام خمینی در دایرةالمعارف تشیع برای نخستین‌بار در سال 1378 منتشر شد و برای اولین‌بار توسط بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. ▫️نویسنده این مدخل «عمادالدین باقی»، نویسنده و سیاستمدار نزدیک به نهضت آزادی و از فعالان رسانه‌ای رادیکال اصلاح‌طلب، شاگرد آقای حسینعلی منتظری و عضو ارشد بیت اوست و طبیعتا این مدخل؛ روایت امام خمینی از منظر یک نویسنده منتقد و مخالف اندیشه سیاسی رهبر کبیر انقلاب اسلامی محسوب می‌شود و معلوم نیست متولیان دایرةالمعارف تشیع به چه علت این مدخل را به چنین فردی واگذار کرده‌اند. ▪️در هر صورت فارغ از رویکرد ایدئولوژیک و گزینشی نویسنده، مدخل مورد بررسی دچار اشکالات فاحش علمی و تاریخی متعدد است و بنیاد تاریخ‌پژوهی با انتشار کتاب «نقدی بر مدخل امام خمینی در دایرةالمعارف تشیع» به این اشکالات و تحریفات پرداخته است. ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 📞تلفن: 32904231-025 🇮🇷 @IRANeMOASER
نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای اکبر هاشمی رفسنجانی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/11 🔹راه‌های پیشرفت برای جوامع و ملت‌ها باز است؛ اگر از شکست‌ها و پیروزی‌ها عبرت بگیرند و در یک کلمه؛ برای خود اهمیت قائل شوند. عوامل مختلفی در شکل‌گیری این حافظه مؤثر است که خاطره‌نگاری یکی از مهم‌ترین آنها است. اما مسئله اساسی اینجا است که رجال سیاسی معمولاً بر اساس حب و بغض‌های شخصی و یا جناحی خاطرات خود را ثبت می‌کنند. 🔸روایت‌ها و خاطرات به خاطر جایگاه سیاسی وی و حضور در صحنه‌های مختلف برای همه تاریخ‌پژوهان انقلاب اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است و دقیقاً به همین دلیل؛ اگر عمداً یا سهواً «روایت‌های ناروا» در این خاطرات وارد شده باشد، اثر تخریبی آن در مخدوش‌سازی حافظه تاریخی محققین و و به ویژه معرفی تحریف‌آمیز مکتب امام خمینی، اثر بسیار منفی برجا خواهد گذاشت. 🔹مجموعه « » 10 مقاله در نقد خاطرات سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی است که همگی در سال‌های حیات وی، منتشر شده است. تنوع مقالات در این اثر باعث شده ابعاد مختلفی از خاطرات آقای رفسنجانی مورد واکاوی و دقت تاریخی قرار گیرد.برخی از تحریفات و اشکالات خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی عبارت است از: 🔸نامحرم شمردن مردم در تبیین مسائل تاریخی 🔹نادیده انگاشتن ویژگی‌های برجسته امام خمینی 🔸تبدیل خاطرات سیاسی به معرفی‌نامه خانوادگی 🔹غلو در خاطره‌گویی و القای «ژست رهبری و فرماندهی» 🔸خلاف‌گویی پیرامون برخی جریانات ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 📞تلفن: 32904231-025 🇮🇷 @IRANeMOASER
نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای حسینعلی منتظری به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/12 🔹آقای حسینعلی منتظری به دلیل اعتماد ویژه برخی دل‌سوزان و مطرح شدن به عنوان قائم‌مقام رهبری از جایگاه سیاسی بالایی برخوردار شد و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا پیش از عزل؛ در مناصب و موقعیت‌های حساس حضور داشت اما در نهایت به دلیل ضعف شخصیتی و نفوذ دادن جریانات انحرافی به بیت خود از خط امام جدا شد و به یک مخالف‌خوان تمام عیار در برابر جمهوری اسلامی تبدیل شد. 🔸همان جریانات انحرافی سیاسی پس از عزل نیز دست از او نکشیدند و با تولید روایات تاریخی تحریف‌آمیز تلاش کردند انتقام خود را از امام و نظام بگیرند. روایاتی که اگر تحریفات آن افشا نمی‌شد خسارتی سنگین به حافظه تاریخی ایرانیان وارد می‌ساخت. 🔹مورخ خبیر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی طی 21 مقاله، از فصلنامه تخصصی پانزده خرداد شمارگان 21-1، به تفصیل آن خاطرات را نقد کردند. برخی از تحریفات خاطرات منتظری عبارت است از: 🔸تناقض‌گویی و عدم ثبات روایی 🔹رویگردانی از اصول خاطره‌نگاری و تلاش برای تبرئه خود و تخطئه دیگران 🔸بزرگ‌نمایی و اسطوره‌سازی از آقای منتظری 🔹سانسور نقش سایر مبارزان 🔸پنداربافی و ارائه مطالب خیالی 🔹خط‌دهی مصاحبه‌کننده به آقای منتظری و ارائه مطالب از پیش‌مهندسی‌شده و... 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️نبوغ ذاتی یا دروغ حرفه‌ای؟ به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/13 🔴 نقد خاطرات منسوب به منتظری 🔹 خاطرات شفاهی یکی از منابع تاریخی است که البته از نظر تاریخ‌پژوهان اعتبار چندانی ندارد و استفاده از آن ضوابط خاص خود را دارد. به ویژه اگر آن خاطرات مربوط به کسی باشد که تحت تأثیر جریانات مختلف قرار گرفته و حتی از جناب شخصی چون امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف فاسق و فاسد و مفسد لقب گرفته باشد.(ر.ک: روزگار قائم‌مقامی، 132-126) 🔸 کتاب «آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله العظمی منتظری» یکی از آثار مجتبی لطفی؛ از هواداران قدیمی آقای منتظری است که در برخی موارد با سیاست خاطرات مخدوش وی را که مورد نقد اهل نظر قرار گرفته بود بازنشر داد که در ادامه به برخی از تحریفات تاریخی این خاطرات اشاره خواهیم کرد: 🔹 یکی از روایت‌های مخدوش درج شده در این کتاب، مربوط به تأثیر آقای منتظری در ورود به قم است. خاطره‌گو در این مجال خود را مدافع حضور آیت‌الله بروجردی و امام اعلی الله مقامه‌الشریف را در جایگاه مخالف می‌نشاند: 🔸 «من یادم هست قبلش به آقای خمینی می‌گفتیم که از آقای بروجردی بخواهید به قم بیایند و ایشان گفتند: «می‌ترسیم سه تا آقا چهارتا بشود» باورشان نمی‌آمد که آقای بروجردی بتواند کاری انجام دهد ولی بعد که آقای بروجردی به قم آمده بود روزی ایشان فرمودند:«آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد، درس ایشان جوری است که طلبه‌ها غیرمستقیم بدون این‌که بفهمند می‌بینند مجتهد شده‌اند.» این تعبیر آقای خمینی نسبت به درس آقای بروجردی بود.»(آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله منتظری ص36-35) 🔹 این خاطره پیش از این نیز به بیانی دیگر در خاطرات منتشر شده آقای منتظری درج شده بود. او در جای دیگر گفته بود: گاهی اوقات درس اخلاق که‌ تمام‌ می‌شد‌، من و آقای مطهری می‌رفتیم خدمت ایشان [امام خمینی] اگر نظریاتی‌ داشتیم اظهار می‌کردیم. مثلاً یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در‌ قم‌ هست‌ الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند‌، این‌ چیز بدی است. اگر یک جوری می‌شد که آیت‌الله بروجردی را از بروجرد دعوت می‌کردند می‌آمدند‌ قم‌ و ایشان‌ را به عهده می‌گرفتند، این اختلافات کمتر می‌شد، مرحوم آقای‌ خمینی‌ گفتند‌ می‌ترسیم سه تا آقا، چهار تا بشود ... (خاطرات ص91) ❇️ تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: 🔸 آقای منتظری در این‌ فراز‌ از‌ خاطرات کوشیده است برای خود در مورد دعوت آقای بروجردی به قم، نقشی دست‌ و پا‌ کند و چنین بنمایاند که گویا امام به مقام و موقعیت علمی آقای بروجردی و تفوق‌ و برتری‌ او‌ از علمای قم آگاه نبود و او را در ردیف دیگر علمای آن روز قم‌ می‌پنداشت‌. لیکن آقای منتظری با اینکه بیش از چند صباحی نبود به قم آمده‌ بود‌، روی‌ و خارق العادگی که داشت به مقام علمی و موقعیت اجتماعی آقای بروجردی پی برد‌ و اصولاً‌ پیشنهاد دعوت از آقای بروجردی به قم برای نخستین بار از جانب‌ او‌ مطرح‌ شد و از ابتکارات ذهنی او بود!! در این مورد بایسته است چند موضوع مورد بررسی‌ قرار‌ گیرد‌: 🔹 نخست اینکه آقای منتظری در سال 1320ش به قم آمد و در آن‌ برهه‌ هنوز «‌سطح» می‌خواند و خود اعتراف کرده است که «هنوز درس خارج برایم زود بود... و سطح را‌ هم‌ ‌ ‌آن جور که باید مسلط نشده بودم...»(خاطرات ص100) بی‌تردید طلبه تا چند سالی‌ در‌ حوزه‌های درسی فقها و علما زانو نزند و با‌ مبانی‌ علمی‌ آنان به صورت ریشه‌ای آشنا نشود، نمی‌تواند‌ تفوق‌ و برتری برخی از آنان را بر دیگری به دست آورد. تشخیص اعلمیت نیازمند‌ آن‌ است که طلبه در خبره باشد‌ و خبرگی‌ بدون‌ گذراندن چند دوره و به‌ دست‌ آوردن مبانی قوی علمی، محقق نمی شود. بنابراین آقای منتظری در آن روز‌ به‌ عنوان یک محصل مبتدی نمی‌توانست چنین‌ پیشنهادی را به عنوان‌ یک‌ نظر ابتکاری داشته باشد مگر‌ اینکه‌ از زبان دیگری شنیده باشد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
رد ادعای منسوب به منتظری در خصوص نقش وی در دعوت از آیت‌الله بروجردی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/14 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری آقای منتظری ادعا کرده بود که امام اعلی الله مقامه الشریف با حضور آیت‌الله بروجردی در قم مخالف بودند ولی او پیشنهاد داد و زمینه حضور را فراهم کرد. در بخش اول نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری اولین دلیل را برای رد این ادعا آوردیم و اینک دلیل دوم: 🔹 امام سالیان درازی پیش از آمدن‌ آقای‌ منتظری به قم، از آقای‌ بروجردی‌ شناخت‌ داشت و به مقام‌ علمی‌ و تفوق فقهی او نسبت‌ به‌ علمای قم آگاه بود. 🔸آقای بروجردی در دوران زعامت حاج دریک‌ برهه‌ به قم آمد و مورد استقبال آن‌ مرجع‌ بزرگ و علما‌ و فضلای‌ حوزه‌ قرار گرفت. در حوزه‌ی‌ قم به تدریس پرداخت و بسیاری از علما و اساتید فن را مجذوب مقام علمی خود ساخت‌. 🔹در‌ این برهه امام و دیگر اساتید حوزه‌ی‌ قم‌ به‌ برتری‌ علمی‌ و اندیشه‌های سیاسی او‌ بیش‌ از پیش پی بردند. مقام والای علمی آقای بروجردی تا آن پایه بود که حتی مراجع‌ قم‌ نیز‌ به برتری و تفوق او نـسبت به خود‌ اذعان‌ داشتند‌ و این‌ مقام‌ و موقعیت‌ او تقریباً مورد اتفاق مقامات علمی قم و نجف و دیگر علمای بلاد ایران بود و موضوعی نبود که در آن جای شبهه و خدشه باشد. 🔸اگر آقای بروجردی در آن‌ مقطع در حوزه‌ی قم ماندگار شده بود، بی‌تردید تنها مرجع شیعه در حوزه‌ی قم به شمار می‌آمد. لیکن پافشاری اهالی بروجرد و سیل نامه و طومار و تلگرام آنان آقای بروجردی‌ را‌ ناگزیر ساخت که حوزه‌ی قم را ترک کند و به بازگردد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
رد ادعای منتظری در خصوص نقش برجسته وی در مرجعیت امام به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/15 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخش دیگری از کتاب منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🇮🇷 @IRANeMOASER
ادعای ناروای منتظری در خصوص نقش وی در مرجعیت امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/16 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
نقدی دیگر بر ادعای بی‌اساس منتظری در زمینه مرجعیت امام به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/17 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 نکته درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
منتظری و نادیده گرفتن حقایق تاریخی در زمینه مرجعیت امام به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/18 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹آقای منتظری خود را در مرجعیت امام مؤثر می‌داند. این در حالی است که ایشان پیش از آغاز نهضت در سال 1341 در جرگه‌ی مراجع‌ قرار‌ داشت و در میان کسانی که او‌ را می‌شناختند و با نام‌ او‌ آشنا بودند، به عنوان یک‌ مرجع‌ ‌ ‌مطرح بود حتی در دوران در برخی از نقاط ایران‌ مقلدینی‌ داشت. چنان که در کتاب‌ نهضت‌ امام‌، آمده‌است: 🔸 ... مقامات جاسوسی‌ و به‌ اصطلاح امنیتی رژیم شاه‌ در‌ ابتدای تأسیس ساواک درباره‌ی حوزه‌ی قم و مقامات برجسته‌ی‌آن حوزه و شمار طلابی که در آن‌ حوزه‌ به تحصیل سرگرمند، نیز درباره‌ی مدارج‌ تحصیلی‌ و حقوق مستمری‌ آنان‌، به‌ تحقیق و تفحص دست زده‌ و گزارشی تهیه کرده‌اند. در این گزارش درباره‌ی مراجع تراز دوم پس از حاج آقا حسین‌ بروجردی‌ (مرجع علی الاطلاق جهان تشیع) و شمار‌ طلابی‌ که‌ در‌ درس‌ آنان شرکت می‌کنند‌ و منطقه‌ی‌ نفوذ آنان نیز اطلاعاتی داده‌اند. 🔹در این گزارش که در تاریخ 22/12/1335 داده شده‌، شاگردان‌ درس‌ امام را حدود پانصد نفر ذکر کرده‌ و اعتراف‌ کرده‌ است‌ که‌ از‌ لحاظ درس حائز اهمیت است و یادآور شده است که در ایالات مرکز و غرب ایران، مقلد دارد... این گزارش از سوی سرهنگ قلقسه رئیس دایره‌ی امنیت و مذاهب، به‌ اداره‌ی سوم ساواک داده شده‌است.... (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
خدشه‌ای دیگر در روایت مرجعیت امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/19 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخشی از کتاب به نقل از آقای ادعا شده بود درج نام امام در جراید به عنوان به خاطر مصاحبه ایشان بوده است. این ادعا نیز پیش از این در خاطرات منسوب به آقای منتظری منتشر شده بود: 🔸 ... پس از فوت آیت‌الله بروجردی از‌ روزنامه‌ها‌ آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند، ما آیت‌الله خمینی را مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را جزو مراجع نوشتند... تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی جناب سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌نویسد: 🔹 اولا در آن روز این‌گونه مرسوم نبود که‌ خبرنگاران‌ در کوچه و بازار راه بیفتند و با مردم یا طلاب مصاحبه کنند. 🔸 ثانیا نمایندگان و خبرنگاران روزنامه‌ها در به علت اینکه بلیت بخت‌‌آزمایی، ورق قمار و کتاب‌های مستهجن می‌فروختند، از نظر‌ روحانیان‌ و طـلاب آنقدر منفور بودند که به خود جرأت نمی‌دادند به فیضیه و طلاب و روحانیان نزدیک شوند. 🔹 ثالثا آقای منتظری از نظر ارباب جراید و مطبوعات چهره شناخته شده‌ای نبود که خبرنگاران‌ سراغ‌ او‌ بروند، تنها روحانیانی که در‌ حوزه‌ قم‌ از نظر ارباب جراید شناخته شده بودند نویسندگان مجله « » بودند. 🔸 رابعا اگر خبرنگاری به سراغ آقای منتظری رفته بود‌ و با‌ او‌ در زمینه مراجع گفتگویی کرده بود، بی‌تردید آقای‌ منتظری‌ یا تنظیم کنندگان خاطرات او آن را با آب و تاب بیان می‌کردند که خبرنگار روزنامه‌ای مثلا به منزلم آمد‌، یا‌ سر‌ درس من حاضر شد و یا اینکه در مسیر راه جلوی‌ مرا گرفت. آقای منتظری در خاطرات آنگاه که با کلمه «ما» و به صورت سربسته ادعایی می‌کند: «ما آیت‌الله‌ خمینی‌ را‌ مطرح کردیم» نشان از این نکته دارد که شخصا نقشی نداشته‌ است‌ و می‌خواهد به اصطلاح خود را به گونه‌ای «قاطی» کند! 🔹 خامسا این علمای تهران مانند ، و و حتی مرحوم سید محمد بهبهانی بودند که در گفتگو با‌ برخی‌ از‌ ارباب جراید از مقام و موقعیت علمی امام سخن گفتند. آنگونه که شهید محلاتی روایت‌ می‌کرد‌ در‌ ملاقات خصوصی‌ای که برخی از ارباب جراید مانند عباس مسعودی در پی درگذشت آقای‌ بروجردی‌ با سید محمد بهبهانی داشتند، آقای بهبهانی صریحا اظهار کرده بود «آقای خمینی‌ اگر‌ به‌ میدان بیاید از همه این مراجع شایسته‌تر است، حیف که اهلش نیست». 🔸 سادسا مقامات‌ دولتی‌ و کارشناسان در امور روحانیت سالیان درازی پیش از درگذشت آقای بروجردی‌ از‌ مقام‌ و موقعیت امام آگاهی داشتند، چنان که در پیش اشاره شد، سرهنگ قلقسه در گزارش خود‌ در‌ سال 1335، شمار شاگردان امام را و اینکه در کدام منطقه ایران مقلد‌ دارد‌، بازگو‌ کرده است، بنابراین امام به عنوان مرجع تقلید مطرح بود، نه اینکه آقای منتظری بنابر‌ ادعای‌ خود‌، او را مطرح کرده باشد و روزنامه‌ها طبق گفته او «نام ایشان را‌ جزو‌ مراجع‌» نوشته باشند.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
منتظری و خدشه در مقام علمی و اجتماعی امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/20 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخش از خاطرات منسوب به آقای منتظری آمده است: ... همه مراجع برای فاتحه گرفتند و هر کدام به تناسب‌ موقعیت‌ خود زودتر اعلام فاتحه می‌کردند آیت‌الله خمینی شاید نفر پانزدهم، شانزدهم بود‌ که‌ اعلام فاتحه کرد...(خاطرات ص189) 🔸 در نقد این کلام؛ استاد سیدحمید روحانی چنین می نویسد: در این فراز از‌ خاطرات‌ تلاش‌ شده است، به شکل مرموزی مقام علمی‌ و اجتماعی‌ را به زیر سؤال ببرد و او را از نظر مقام و موقعیت در‌ حوزه‌ قم در رده «پانزدهم، شانزدهم‌» بنمایاند‌ که لابد‌ در‌ ردیف‌ فضلای تراز دوم حوزه قرار داشته‌ است‌!! در صورتی که اعلام فاتحه از طـرف امام پس از دیگران نه‌ به‌ تناسب موقعیت، بلکه روی ادب و بود که نمی‌خواست در‌ برپایی‌ مراسم بزرگداشت، معارض دیگران باشد‌. اصولا‌ دأب امام در این‌گونه برنامه‌ها این بود که می‌گذاشت همه کسانی که برآنند‌ مراسمی‌ برپا دارند، برنامه خود را‌ اعلام‌ کنند‌ و به انجام برسانند‌، آنگاه‌ که برپایی مراسم از‌ طرف‌ این و آن به پایان می‌رسید و دیگر از طرف کسی اعلام فاتحه نمی‌شد، امام مراسمی‌ برپا‌ می‌داشت. 🔹 نگارنده(حجت الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی) به یاد دارد که‌ در‌ پی درگذشت‌ آقای‌ حکیم‌ در نجف اشرف در‌ سال 1349، آنگاه که مراجع تراز اول و دوم، فضلا و اساتید حوزه، طلاب برخی شهرها و کشورها‌ و حتی‌ اصناف بازار مراسم فاتحه برپا کردند‌، امام‌ آخرین‌ نفری‌ بود‌ که برای آن‌ مرحوم‌ مراسم بزرگداشتی گرفت و دستور داد که در اعلام مراسم از طرف او، نام او را بدون‌ هیچ‌گونه‌ عناوین‌ و القابی ببرند، شماری از جوانان عرب و طلاب به دفتر مؤذن هجوم‌ بردند و می‌خواستند گوینده را مورد ضرب و شتم قرار دهند که چرا از امام به صورت اهانت‌آمیز نام برده است. گوینده دست خط امام را به آنان ارائه داد که در‌ آن‌ تأکید شده بود از من جز به عنوان « » نام برده نشود. افق عرفانی و اخلاقی امام کجا و آن تحلیل‌های ناسوتی و دنیا‌‌زده کجا! (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
منتظری و تضعیف علمای مشهد به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/21 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 بخش دیگری از خاطرات آقای منتظری در حقیقت طعنه و است که البته آقای منتظری آن را به امام نسبت می‌دهد: 🔸 یادم‌ است این داستان را برای من نقل کردند،ایشان‌ فرمودند: مرحوم الحسن_اصفهانی که فوت شد، علمای مشهد جمع شدند که‌ مرجع معین کنند، یکی‌ از‌ آقایان در آن جلسه می‌گوید آقای حاج آقا حسین قمی برای‌ مرجعیت خوب است ولی ریشش دست پسرش آ سید مهدی است،آقای بروجردی‌ هم‌‌ خوب است ولی ریشش دست‌ حاج‌ آقا روح اللّه است، ما بیاییم آسید محمود شاهرودی را معین بکنیم که در اختیار خودمان باشد...مرحوم آیت اللّه آقای حاج میرزا مهدی‌ اصفهانی‌‌ (رحمت اللّه علیه)در‌ آن‌ جلسه گفته بودند پس این جلسه ما از جلسه کمتر نیست. ما آمده‌ایم ببینیم چه کسی اعلم و است یا اینکه ببینیم چه کسی ریشش دست‌ ماست‌... .(خاطرات ص190) 🔹 این‌ داستان را از قول در خاطرات‌ آورده‌اند،لیکن اگر به‌ راستی چنین داستانی را بازگو کرده چرا لحظه‌ای اندیشه نکرده است که چگونه‌ امام در سخنرانی‌های عمومی‌ و یا‌ نیمه‌ عمومی‌ خود هیچ‌گاه به بازگو کردن این‌ داستان نپرداختن و حتی به آن اشاره‌ نکردند؟!آیا خردمندان و عقلای قوم هر‌ آنچه می‌شنوند ‌ ‌بی‌تأمل و نسنجیده بر زبان می‌آورند؟ 🔸دور از نظر نیست که در‌ ارتباط‌ آقای‌ منتظری با هم‌ آزردگی خاطری بوده است که به آوردن‌ این داستان و یا ساختن آن ‌‌به‌ نام امام‌ منجر گردیده است؟!در این داستان نه‌ تنها علمای مشهد به زیر‌ سؤال‌ رفته‌اند‌، بلکه مرحوم حاج آقا حسین قمی و آقای بروجردی نیز مورد اهانت قرار گرفته‌اند. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 16 تابستان1387) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
شواهدی دیگر بر عدم نقش جدی منتظری در مرجعیت امام خمینی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/22 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در خاطرات منسوب به ادعا شده که وی در طرح و تثبیت اعلی الله مقامه‌الشریف نقش ویژه‌ای داشت است. در یادداشت‌های سابق این ادعا نقد و رد شد اما برای جمع‌بندی مستند بحث؛ ادله و شواهد تاریخی دیگری نیز خواهیم آورد: 🔸 1 . نکته مقدماتی این‌که ادعای تأثیر ویژه آقای منتظری در طرح و تثبیت مرجعیت امام اعلی الله مقامه الشریف تقریبا نخستین بار در کتاب ؛ مدخل امام خمینی مطرح شد و اساسا با هیچ‌کدام از مستندات معتبر تاریخی سازگار نیست و محملی برای توجیه ندارد. 🔹2 . در ردّ مدعای مزبور، ذکر برخی شواهد، خالی از لطف نیست. اوّلاً امری است که به سانِ مسأله «اجتهاد» تابعِ ضوابطِ مخصوص حوزوی است و چیزی نیست که بدون وجود مقتضای آن، بتوان آن را طرح و تثبیت کرد! ثانیاً طبق مستندات معتبر، از نیمه دوّم دهه 30 و در دوران اقتداردینی ، درس امام خمینی به عنوانِ پرجمعیّت ترین درسِ قم مطرح بوده است. 🔸بعد از ارتحال نیز قرائنی وجود دارد که نشان می دهد که جایگاه حوزوی و فقهی امام خمینی نه فقط در میان حوزویان، که در نزد اصحاب رسانه نیز کاملاً شناخته شده بوده است. روزنامه کیهان در تاریخ 12 فروردین 1340، اسامی مراجع و علمایی را که از دید علمای اهل خبره و صاحب نظر، صلاحیت جانشینی را داشته اند، درج کرده و در صدرِ اسامی از امام نام برده و اکثر شاگردان ایشان را از فضلای طراز اوّل حوزه قم برمی شمارد و چنین نوشته است: 🔹 «آقایانی که ذیلاّ نام آن ها برده می شود طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیّه قم دارای صلاحیت مرجعیّت تقلید و مورد اعتمادکامل حوزه علمیّه هستند. 1.آیت اللّه حاج آقا روح اللّه خمینی: ایشان 1درس فقه صبحها و درس اصول عصرها در حوزه علمیّه تدریس می نمایند که در هر یک از دروس ایشان متجاوز از 400 نفر دانشجو و طلاب علوم دینی شرکت دارند. اکثر شاگردان حوزه درس ایشان فضلای تراز اوّل حوزه علمیّه شهر قم را تشکیل میدهند.»(نقدی بر مدخل امام خمینی در دایرة المعارف تشیع ص183-182) 🇮🇷 @IRANeMOASER
نقد نیکی کدی.pdf
314.8K
نقد کتاب «نتایج انقلاب ایران» نوشته نیکی کدی به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/23 بعضی از کتاب‌ها بیشتر از آن‌ که خودشان مهم باشند نام و شهرت نویسنده‌شان مهم است. نتایج انقلاب ایران هم حتماً یکی از این کتاب‌هاست که نیکی کدی در سال ۲۰۰۳ و در سن ۷۳ سالگی آن را نوشت. نتایج انقلاب ایران در اصل تکمله‌‌ای است سه فصلی بر کتاب ریشه‌های انقلاب ایران که در سال ۱۹۸۱م نوشته شده است و هر دو به سفارش دانشگاه ییل که دانشگاهی خصوصی و امریکایی‌ست. در این نوشتار ضمن بازخوانی شبکه ارتباطات انسانی ، به زمینه‌های نگارش کتاب نتایج انقلاب ایران و خوانش انتقادی محتوای آن خواهیم پرداخت. ضمیمه: مقاله «خوانش انتقادی داستان نتایج انقلاب ایران به‌روایت نیکی کدی»، سیدمحمد میرصالحی، شماره 59-58، زمستان 1397 و بهار 1398. 🇮🇷 @IRANeMOASER