❗️ارائه طرح انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام و ابهامات بیپاسخ
🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام
🔹عباس امیرانتظام در خاطرات خود مینویسد:
«در مهرماه 1358 برای شركت در جلسهای كه #جان_استمپل و #جرج_کيو و كارمند ديگر #وزارت_خارجه_امريكا قرار بود با #مهندس_بازرگان نخستوزير داشته باشند، به #تهران آمدم. در چند روز اقامت در تهران در چند مهمانی خانوادگی شركت كردم... چون در اين جلسات اغلب زن و مرد و عدهای نوجوان هم شركت داشتند، من نمیتوانستم نظرات خود را درباره اوضاع و دورنمای آينده مملكت تشريح كنم، بنابراين درصدد برآمدم اعضای شورای مقاومت ملی سال 1332 را برای مشورت و تبادل نظر دعوت كنم. هر يک از حاضران برای چارهجويی پيشنهادی مطرح نمود كه مورد تأييد ديگران واقع نشد. نظر من اين بود كه مشكلات ما ناشی از فقدان قانون است و چون در اين رابطه مجلس خبرگان كه ماهيتی بدعتآميز داشت تخلف كرده بود، طرح انحلال آن را پيشنهاد كردم... »(آن سوی اتهام، ص48)
🔸برنامه انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام مكتوب میشود و به امضای چند تن از عناصر كمتر سياسی كابينه میرسد، اما دكتر يزدی، مهندس صباغيان، مهندس معينفر و دكتر ميناچی از امضای آن سر باز میزنند. سپس آقای اميرانتظام با هماهنگی آقای بازرگان طرح را در دستور جلسه هيئت دولت قرار ميدهد و ادامه ماجرا را خود اينگونه روايت میكند:
نخستوزير پيشنهادم را پذيرفت و من از رئيس دفتر ايشان خواستم تا از خبرنگاران دعوت كنند و خودم در اتاق رئيس دفتر ايشان منتظر ماندم. جلسه هيئت دولت پنج ساعت طول كشيد و در ساعت ده شب خاتمه يافت. اولين كسی كه از جلسه خارج شد و به طبقه بالا آمد، شخص نخستوزير بود. من بالای پلهها انتظار ايشان را میكشيدم. ايشان فوقالعاده عصبی و هيجانزده بود. وقتی به من رسيد مرا به كناری كشيد و ابتدا سوگند داد تا مسئله را فراموش كنم و دوم اينكه بلافاصله به سوئد بازگردم. »(آن سوی اتهام، ص50)
🔹همانطور كه از اين روايت پيداست آقای اميرانتظام تمام امكانات را فراهم كرده تا آقای بازرگان را وارد وادی خاصی كند. حتی خبرنگاران را فراخوانده تا برای اولينبار بحث انحلال مجلس خبرگان توسط ايشان به آنها و به تبع آن به جامعه منعكس شود. حال مسئله اين است كه در حالی كه ساير جريانات و نيروهای فعال سياسی به هيچوجه از اين برنامه آقای اميرانتظام اطلاعی نداشتند، چه بحثهایی در جلسه آن شب هيئت دولت صورت میگيرد كه موجب بروز چنين واكنشی از سوي آقاي بازرگان ميشود؟
🔸چه ابعادی از موضوع برای آقای نخستوزير روشن ميشود و نهايتاً اينكه چرا ايشان فوقالعاده از اين اقدام آقای اميرانتظام عصبی شده و از وی میخواهد تا بلافاصله تهران را به مقصد سوئد ترک كند؟ بدون ترديد قبل از جلسه هيئت دولت هم چند مطلب برای آقاي بازرگان روشن بود. نخست اينكه طرحی براي انحلال مجلس خبرگان ارايه شده است كه تبعات آن بر كسی پوشيده نيست. دوم اينكه خاستگاه سياسي اين طرح به آقای اميرانتظام باز میگردد، اما با وجود اين مفروضات، ايشان میپذيرد كه طرح مزبور در دستور كار دولت قرار گيرد. علیالقاعده بايد در آن جلسه مخالفان اين طرح مسائل خاصی را مطرح ساخته باشند كه تغييری چنين فاحش در ديدگاه و برخورد آقای بازرگان ايجاد شده و آن را از حد مخالفت نظری با يك طرح، بسيار فراتر برده باشد. آيا نبايد پرسيد چرا آقای اميرانتظام ترجيح میدهد در مورد علت اين امر سكوت كند؟(مقاله نقدی بر خاطرات عباس امیرانتظام، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش33، پاییز 1391)
#عباس_امیرانتظام
🇮🇷 @IRANeMOASER
نقد خاطرات امیرانتظام.pdf
819.4K
🖊نقدی بر خاطرات عباس امیرانتظام
🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام
🔹مقاله حاضر نقد اجمالی است به برخی از نكات مهم كتاب آن سوی اتهام؛ خاطرات #عباس_اميرانتظام كه بعد از 21 سال نگاشته شده است. نويسنده در قالب نگارش اين كتاب، توضيحات خود را در مورد طرح انحلال مجلس خبرگان، جاسوسي و... ارايه كرده است.
🔸تا پیش از انتشار این خاطرات، رسانههای خارجی و عمدتا سلطنتطلب از وی تصویری از اسوه پایداری و مقاومت ترسیم کرده بودند اما این خاطرات، که به صورت انفعالی و دفاعی تنظیم و طراحی شده بود، به روند تبلیغاتی رسانههای غربی شوک وارد کرد.
در مقاله ضمیمه، نقد خاطرات عباس امیرانتظام را خواهید خواند.
#عباس_امیرانتظام
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢مبارزات نوین حوزه علمیه علیه رژیم پهلوی
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/21
🔹هنگام تحويل سال نو [در سال 1342]، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعيتى كه براى گذراندن ساعت اول سال در كنار آن آستانه مقدسه راهى قم شده بودند، موج مىزد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و #مسجد_اعظم كه مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحويل سال بودند.
🔸به محض آنكه چراغهاى حرم مطهر به علامت تحويل سال، براى لحظهاى خاموش شد، موج اعلاميهها و تراكتهايى كه بازگوكننده جنايات رژيم و عيد نداشتن ملت ايران بود، فضاى صحن و حرم را سفيد كرد و ميان مردم ريخته شد.
🔹اين رهروان راستين راه خمينى و محصلين حوزه قم بودند كه براى نخستينبار از تاريخ تأسيس آن حوزه، به چنين كار انقلابى دست مىزدند و طبق قرار قبلى دهها نفر با انبوهى اعلاميه و تراكت، پيش از تحويل سال، وارد صحن و حرم شده، در لابهلاى انبوه جمعيت، هريک در جاى معينى كه از پيش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحويل سال نو يكباره اعلاميهها و تراكتها را به هوا ريختند و شور و هيجانى در ميان مردم ايجاد كردند.
🔸در ميان اعلاميهها، اعلاميه امام، با عنوان درشت «روحانيت امسال عيد ندارد» جلبنظر مىكرد.محصلين حوزه قم با آنكه براى اولينبار بود كه به اينگونه مبارزه دست مىزدند و مهارت و ورزيدگى كافى نداشتند و از طرفى قواى جهنمى «ساواک» با تمام نيرو بسيج شده بود و همه جا را تحتنظر و در كنترل خود داشت، توانستند با موفقيت كامل، بدون باقى گذاشتن كوچکترين اثر و ردپايى از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بيرون روند. (نهضت امام خمینی، ج1، ص365-364)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش نخست
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/22
🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در #مدرسه_فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسه مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مىباشد مجلس مزبور با ازدحام كمنظيرى تشكيل شده بود.
🔸تمام صحن حياط، بالكنهاى طبقه دوم و #شبستانهاى_مدرسه از جمعيت انباشته بود. در ميان شركتكنندگان همهگونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشهور، كشاورز و ... به چشم مىخورد؛ ليكن اكثريت شركتكنندگان را دهاتىها و روستانشينانى تشكيل مىدادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا بكلى بىاطلاع بودند و يا آنكه خيلى سردر نمىآوردند.
🔹قيافههاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آنها شرارت و هرزگى مىباريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلبنظر مىكرد و بنا به گفته يک زائر، بوى زننده الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامهها را مىآزرد و انسان را به ياد ميكدههاى قديم تهران مىانداخت!
🔸كاميونهاى نظامى مملو از #سربازان_مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوقزدنها و گازدادنهاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوشخراش و سرسامآور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسه فيضيه ايستاد. عنوان « #لشكر_گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميونها نوشته شده بود، جلبنظر مىكرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مىزد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركتهاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مىپذيرفت، وجود افرادى با چهرههاى ناآشنا، خشونتبار، رعبانگيز كه بوى شراب از دهانشان بيرون مىزد، رفتوآمدهاى غير عادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يك نوع توطئه خطرناكى مىكرد كه در شرف وقوع بود.
🔹در اين هنگام آقاى #انصارى ـگوينده معروف قم بر عرصه منبر قرار گرفت و راجعبه زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوششهاى دائم و دامنهدار آن حضرت در آگاهساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنىهاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آنگاه از #حوزه_علميه_قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانه امام زمان» سخن به ميان آورد و رشته سخن را به نقش حوزهها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يكباره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بىاعتنا به اين صلوات بىمورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشهاى كه در كار بود نشده بود و به گمان اينكه مردم روى عدم تشخيص و توجه و بهطور اتفاقى صدا به صلوات بلند كردهاند! از شنوندگان درخواست كرد كه بیجا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آنكه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند!
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش دوم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/22
🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم « #سيدرضا_موسوى_اردستانى» كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مىكند، به گمان آنكه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن #سيد_روحانى فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بیخود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشتهاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!
🔹مردم كه متوجه روى دادن حادثهاى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر مىكشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمىخاستند و مىكوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم
نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذلهگويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارتبار به او خيره شدهاند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهمزدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمدهاند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شدهايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى مىزنيم، سخنى مىگوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات..
🔸بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادنها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمانهايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمدهايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمىدهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه مىديد به هيچوجه نمىتواند سخن بگويد و اوضاع وخيمتر از آن است كه فكر مىكرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد.
🔹به محض آنكه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد #رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفهشو!
🔸مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانهوار و وحشتانگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمىدانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره
همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركتكنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند!
🔹هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازهاى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت مىگرفت و خارج شدن را دشوار مىكرد. هركس مىكوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عدهاى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خونآشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره مىزدند و حمله مىكردند.
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش سوم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/22
🔸دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز مىكرد، يک شكل و يک قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباسهاى دهاتى شكل، هيكلهاى وحشتانگيز و زمخت همانند خوكِ پروارى، با چشمانى شرارتبار و خونگرفته، مست و مخمور، مشتها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو مىدويدند و عربدۀ «جاويد شاه»! مىكشيدند!
🔹اين «گروه بىپدران» كه تحت تربيت #جاسوسهاى_امريكايى و اسرائيلى درس شهپرستى آموخته، از خداپرستى، وطنخواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمىدانستند، به اصطلاح افسران و درجهدارانى بودند كه عمرى از دسترنج تودههاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاك وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسانها، به قم آمده بودند و به آن وحشيگرىها و درندگىهاى غيرانسانى دست مىزدند.
🔸رياست آن « #گروه_بىپدران» برعهده #سرهنگ_مولوى جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه چند سال پيش متأسفانه در يك سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى... به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب #فاجعه_خونين_فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار مىبيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات مىباشد.
🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد ـبه عنوان علامت در زاويه ايوان يكى از حجرهها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى مىكرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد.
🔸شهپرستان خونآشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنهاى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حملهور شدند و با چوبهاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بىدفاع افتادند!
🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچگونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمىدانستند كه غرض و انگيزه آن وحشىهاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدنها چه مىباشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حملهور شدند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص371-367)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📌#روزشمار انقلاب اسلامی
🗓 ۲۳ تیر ۱۳۵۷
⚔️خبرگزاری رویتر: #کارتر رئیسجمهور آمریکا با فروش 600میلیون دلار اسلحه آمریکایی به ایران موافقت کرد.
📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص365
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۲۳ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۲۳ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۲۳ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۳ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢حمامى از خون در مدرسۀ طالبيۀ تبريز
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/23
🔹همزمان با به خاک و خون كشيدن روحانيان در #مدرسه_فيضيه، #مدرسه_طالبيه_تبريز نيز مورد يورش چنگيزى دژخيمان رژيم قرار گرفت. ماجرا از آنجا آغاز شد كه چند نفر از مأموران شهربانى و «ساواک» تبريز، به منظور پارهكردن اعلاميه امام كه بر ديوار مدرسه طالبيه زده شده بود به آنجا رفته بودند كه با اعتراض و حمله طلاب مدرسه روبهرو شدند و زد و خورد شديدى ميان آنان درگرفت كه به كشتهشدن يكى از مأموران شهربانى به علت سنگى كه يكى از طلاب قهرمان به گيجگاه او زده بود، منجر شد و مأموران را مجبور به فرار كرد.
🔸اين برخورد قهرمانانه چند روحانى بىسلاح مدرسه طالبيه، در برابر مشتى دژخيم مسلح و مجهز، باعث تقويت روحى مردم و جامعه روحانيت تبريز و وحشت بيش از حد رژيم و باند مزدور او شد و آنان را به درندگى و اعمال تلافىجويانه واداشت. يكباره صدها كماندو، چترباز، درجهدار و ... با اسلحه گرم و سرد به مدرسۀ مزبور ريختند و روحانيان مدرسه را هدف گلوله قرار دادند، با چاقو و دشنه سينه شكافتند! و پهلو دريدند، درب و پنجرۀ حجرهها را درهم شكستند و هرچه در سر راه خود ديدند، خرد كردند و يا با خود بردند و آن مركز علمى را همانند مدرسۀ فيضيه به حمام خون بدل كردند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص376)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📌#روزشمار انقلاب اسلامی
🗓 ۲۴ تیر ۱۳۵۷
🔹استعفای حزب رستاخیز اعلام به دلیل ناموفق بودن حزب
🔸قرائت اعلامیه در دانشگاه اصفهان توسط دانشجویان، به مناسبت چهلم شهدای نجفآباد
🔹روزنامه دیترویت فریپرس (چاپ آمریکا): اسرائیل، عربستان و ایران خریداران عمده سلاح از آمریکا هستند.
📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص366
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۲۴ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۴ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شجاعت امام در برابر فاجعه فیضیه
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/24
🔹برخى از افراد مرعوب شده كه در بيرونى خانه امام بودند، با دريافت خبر مدهشى كه «ساواک» شاه در آن لحظه بحرانى بر سر زبانها انداخته بود كه، اشغالگران فيضيه مىخواهند هماكنون به خانه امام خمينى بريزند، بىاختيار به سوى در خانه شتافته، آن را بستند! ناگهان فرياد امام كه تا چندين خانه به خوبى شنيده مىشد، همچون غريو دماوند برخاست كه: «چرا در را بستهايد؟ به اجازه كى در را بستهايد؟ در را باز كنيد!».
🔸بسيارى از افرادى كه در آن لحظه در خانۀ ايشان گرد آمده بودند، به اندازهاى وحشتزده شده بودند كه در برابر فريادهاى امام خمينى با سماجت و سرسختى، ايستادگى كرده، از بازكردن درب خانه خوددارى مىورزيدند و اظهار مىداشتند كه: «وظيفه ما در قبال حفظ جان حضرتعالى ايجاب مىكند كه در اين مورد از شما اطاعت ننماييم و درب خانه را باز نكنيم»!!
🔹امام وقتى كه با آنگونه برخورد آميخته با ترس افراد روبهرو شد و وحشت و اضطراب بىحد آنان را ديد، #خون_انقلاب در شريان وجودش به جوش آمد، چهره او برافروخته شد، آثار خشم در چشمان او ظاهر گرديد و ناگهان از جا برخاست و گفت: «من بايد به فيضيه بروم و ببينم به طلبههايم چه مىگذرد»!
🔸اين حركت امام كه واكنش آن ترس و زبونى بعضى از افراد حاضر در بيرونى و بستن درب خانه بود، شور و هيجانى پديد آورد كه قلم از شرح آن عاجز است! صداى ناله و فرياد و التماس و زارى از هر طرف برخاست، يكى گريه مىكرد، ديگرى التماس مىكرد، و قسم مىداد و ديگرى خود را روى پاى او انداخته بود و نمىگذاشت گامى به جلو بردارد! جوانى ناآشنا كه روشن نشد از چه طبقهاى مىباشد مرتب به سرخود مىزد، خود را بلند مىكرد و به زمين مىكوبيد و فرياد مىزد كه: «آقا نمىگذارم از خانه بيرون برويد! خونريزى مىشود، مردم كشته مىشوند، نمىگذارم... به خدا نمىگذارم...»! و بعضى از افراد بيرونى كه دريافتند اين حركت و تصميم ناگهانى امام، پيامد بستن درب خانه و اظهار ترس و نگرانى آنان است فوراً درب خانه را باز كرده، به او اظهار داشتند كه: «درب خانه باز است، ديگر كسى در را نمىبندد و شما را به جده بزرگوارتان، #حضرت_فاطمه_زهرا از خانه خارج نشويد»!
🔹امام در برابر سوگند دادنهاى پىدرپى و خواهش و تمناى مردم، از رفتن به مدرسۀ فيضيه منصرف شد و در جاى خود قرار گرفت، و به منظور تقويت روحى افرادى كه در آنجا گردآمده بودند لب به سخن گشود و سخنانى آرامشبخش، انقلابى، نويد دهنده و اميدوار كننده ايراد كرد.
🔸سخنانى كه در آن روز، در آن لحظه و در آن شرايط حساس كه هر كسى #عفريت_مرگ را بالاى سر خود مىديد، فقط از دهان قهرمانى چون امام خمينى مىتوانست بيرون بيايد و همانند نغمههاى آسمانى به شنوندگان آرامش بخشد و روح تازهاى در كالبد افسرده آنان بدمد. ايشان در اين سخنان كوتاه اظهار كرد كه:
🔹«... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد. شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصايب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز مىبينيم نسبت به آن چيزى نيست. پيشوايان بزرگوار ما حوادثى چون روز #عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند! و در راه دين خدا يک چنان مصايبى را تحمل كردهاند.
🔸شما امروز چه مىگوييد! از چه مىترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از #حضرت_امير(ع) و #امام_حسين(ع) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحتآميز دستگاه حاكمه، خود را ببازند. دستگاه حاكمه با ارتكاب اين جنايت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و #ماهيت_چنگيزى خود را به خوبى نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه، شكست و نابودى خود را حتمى ساخت، ما پيروز شديم. ما از خدا مىخواستيم كه اين دستگاه، ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند.
🔹بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند. زندان رفتند، فداكارىها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند. امروز وظيفۀ ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مىباشد، براى تحمل هرگونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلوى اغراض و مطامع آنها را بگيريم...».(نزديك به اين مضامين) (نهضت امام خمینی، ج1، صص384-383)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📌#روزشمار انقلاب اسلامی
🗓 ۲۵ تیر ۱۳۵۷
🔹اعلامیه با امضای 120 نفر از روحانیون تهرات:«روحانیت تهران به پیروی از مراجع عظام تقلید اعلام میدارد که مراسم باشکوه میلاد مسعود حضرت ولیعصر ارواحنا فداه امسال بدون هیچگونه چراغانی و مبادله تبریک برگزار میشود.»
📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص366
🇮🇷 @IRANeMOASER
📃اسنادی از واقعه کشف حجاب
♨️کشف حجاب زنان شریف و حجاب اجباری زنان بدکاره!
🔻غمانگیزترین ماجرای کشف حجاب در دوران استبداد رضاخانی در آنجایی خودنمایی کرد که از سوی حکومت دستور داده شد زنان معروفه (بدکاره و فاسد) حق ندارند کشف حجاب کرده و بدون چادر در مجامع عمومی حاضر شوند. عجیبتر آن که اغلب کسانی که واقعه کشف حجاب را مورد بررسی قرار دادند عموماً از کنار این اقدام ناجوانمردانه حکومت رضاخان به راحتی گذشته و بدان نپرداختهاند. اقدامی که وقیحانه میلیونها زن ایرانی پاکسرشت و پاکطینت و عفیف را که حاضر نبودند عفت و شرافت خود را هزینه خوی استبدادی و استعماری نظام سرمایهداری نمایند و از حجاب خود دست بردارند، همطراز زنان بدکاره و فاسد قرار داد.
🔻اگر رژیم پهلوی در دوران سیطره ننگین رضاخان، هیچ جنایت و خیانتی مرتکب نشده بود، همین بخشنامه که میلیونها زن ایرانی را فقط به جرم حفظ عفت و شرافت، همسان زنان فاسد قرار داد، برای منفور شدن در تاریخ این ملت باید کافی دانست.
در تاریخ 27آذرماه 1314 یعنی حدود بیست روز قبل از ابلاغ رسمی کشف حجاب توسط حکومت رضاخان، محمود جم وزیر داخله و رئیسالوزراء این دوران، ابلاغی به کلیه وزارتخانهها صادر میکند که در انتهای این ابلاغ آمده است:
... از دخول بعضی عناصر بد و زنهای بدسابقه در این قبیل مجامع (مجامع عمومی و سایر مجامعی که توسط بیحجابها برگزار میشود) باید ممانعت شود. حتی اگر فواحش به کشف حجاب احترام نمایند باید قویاً جلوگیری شود که صدمه به این مقصود مقدس نزنند.
📚منبع: فصلنامه 15 خرداد شماره 67&68
#رضاخان #کشف_حجاب #محمود_جم
🇮🇷 @IRANeMOASER
اتحاد استکبار خارجی و ارتجاع داخلی در کودتای انگلیسی عراق
🔴سالروز کودتای انگلیسی حزب بعث در عراق
🔹به دنبال حمله وحشيانه #اشغالگران_فلسطين به كشورهاى عربى در خردادماه 1346 و شكست سهمگينى كه بر #جمال_عبدالناصر وارد آمد، قدرت ناصرىها در كشورهاى عربى تضعيف شد و سردمداران #حزب_بعث كه در زندان عراق به سر مىبردند، آزاد شدند و زير نظر #سرويسهاى_جاسوسى به منظور به دست گرفتن قدرت و بازگرداندن انگليس به عراق، به توطئه نشستند.
🔸سردمداران حزب بعث، پس از آزاد شدن از زندان به ظاهر خود را از فعاليتهاى سياسى كنار كشيدند و به منظور اغفال رژيم حاكم بر عراق، به كسب و كار مشغول شدند و به گاودارى و دامدارى پرداختند، ليكن در پشت پرده به بند و بستهايى جهت به دست گرفتن قدرت و ادامه خدمت و مأموريت براى استكبار جهانى سرگرم بودند و زير نظر انگليس به فعاليتهاى ضدميهنى خود ادامه مىدادند.
🔹تلاش حزب بعث، در داخل و خارج عراق به منظور انجام كودتاى نظامى و به دست گرفتن قدرت، بهشدت و سرعت دنبال شد؛ ليكن اشكال كار در اين بود كه اين حزب هيچگونه پايگاهى در عراق نداشت، نه در ارتش و نه در ميان ملت؛ و بيم آن مىرفت كه اگر دست به كودتا بزند همانند سال 1343 با نافرجامى و شكست روبهرو شود، بهويژه اينكه خونريزىها و وحشيگرىهاى حزب بعث در آن سال سبب وحشت و نفرت ملت عراق را فراهم آورده بود
🔸انگليس به منظور رفع اين مشكل و پيشگيرى از شكست كودتا، حزب بعث را بر آن داشت كه با كمونيستهاى هوادار شوروى در عراق رسماً ائتلاف كند و نيز از عناصر ارتجاعى در آن كشور و از #مهرههاى_امريكايى در ارتش عراق كمک بگيرد؛ و به اين ترتيب موافقت همه ابرقدرتها را در انجام كودتا عليه رژيم #عبدالرحمن_عارف فراهم آورد. از آنجا كه رژيم عبدالرحمن عارف وصله ناجورى در منطقه بود، نه امريكا از آن دلِ خوشى داشت و نه انگلستان، و نه شوروى مىتوانست به وسيله آن به منافع استعمارى خود در عراق و خليجفارس برسد؛ به همين دليل توافق ابرقدرتها جهت سرنگونى آن رژيم را آسان مىكرد.
🔹بنابه نوشته «حردان تكريتى» در خاطرات خود، حزب بعث پيش از دست زدن به كودتا به منظور نشان دادن قدرت توانست علاوه بر كمونيستها از قدرت نيروى مذهبى نيز استفاده كند، و با همكارى كمونيستها و #مذهبىهاى_ارتجاعى، تظاهرات بزرگى عليه رژيم عبدالرحمن عارف در #بغداد راه بيندازد و با حركت #احمد_حسنالبكر، #عماش، #حردان و ديگر سردمداران بعثى در پيشاپيش تظاهركنندگان، افراد و عناصر شركت كننده در آن تظاهرات را همگى بعثى و هواداران حزب بعث وانمود كند و به اين ترتيب زمينه را براى دست زدن به كودتا بهتر فراهم سازد.
🔸 #صدام_حسين كه از طرف حزب بعث به #لبنان رفته بود تا با بعضى دولتها راجع به كودتايى كه بنا بود در عراق راه بيندازند گفتگو كند، موفق شد موافقت امريكا را براى انجام آن جلب كند و از كمک مهرههاى امريكايى در ارتش تكريتى عراق برخوردار شود.
🔹انگليس پس از موفقيت در جلب موافقت امريكا به كودتا، نگران آن بود كه از طرف افراد گارد رياست جمهورى مقاومتهايى صورت گيرد و كودتا را به خطر اندازد؛ از اين رو بر آن شد كه با بهكار گرفتن حربه هميشگى ابرقدرتها كه همانا پخش ليره و دلار است، افراد و عناصر مؤثر در ارتش عراق را خريدارى كند، تا با پركردن جيبشان بتواند آنان را از وفادارى نسبت به رژيم عبدالرحمن محمد عارف بازدارد و راه را براى كودتاى مهرههاى خود در عراق كاملاً هموار سازد.
🔸 در تاريخ سه شنبه 25 تيرماه 1347 يعنى درست يک شب پيش از انجام #كودتاى_حزب_بعث_عراق، سفارت انگلستان در بيروت مبلغ 250 ميليون دينار عراقى در اختيار #بشيرالطالب قرار داد. نامبرده وابسته نظامى سفارت بغداد در بيروت و قبلاً نيز رئيس ارتش لشكر 20 عراق بود.
🔹بشيرالطالب مبلغ مزبور را بىدرنگ به #ناصر_الهانى، يكى از اعضاى حزب بعث عراق و سفير آن كشور در لبنان تسليم كرد و از طريق او بين بعضى از صاحبمنصبان ارتش و افراد گارد رياست جمهورى توزيع شد و #ابراهيم_الداوود، فرمانده گارد رياست جمهورى و #سعدون_غيدان، فرمانده نيروهاى زرهى نيز به كودتاچىها پيوستند و به اين ترتيب انگليس، توانست جلوى هرگونه پيشامد احتمالى را بگيرد و مهرههاى ورزيده خود را بدون كوچكترين مقاومتى بر گرده ملت عراق سوار كند.
🔸در نيمه شب چهارشنبه 26 تيرماه 1347 (20 ربيعالثانى 1388) كودتاى سياه انگليس در عراق به وقوع پيوست و حزب بعث عراق بدون دغدغه و زحمتى بر اريكه قدرت نشست و دوران تيرهبختى، سيهروزى، اسارت و ذلت مردم عراق آغاز شد.(گزیدهای از نهضت امام خمینی، ج2، صص516-512)
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢سخنرانی عاشورایی امام خمینی در سال 1342 به روایت اسناد ساواک
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/25
🔹امام در اين #نطق_آتشين و حماسى با حمله به شخص شاه، رسماً به بتشكنى پرداخت و بدين ترتيب رسالت تاريخى خود را در راه رويارويى با شاه و رژيم سلطنتى كه از آغاز نهضت، گام به گام پيش مىبرد، در عصر عاشوراى 83 (13 خرداد 42) به انجام رسانيد و رسماً روياروى شاه قرار گرفت و مشخص كرد كه مبارزه را براى واژگونى رژيم سلطنتى و تاج و تخت شاهنشاهى آغاز و دنبال كرده است. نيز با اين نطق، بار ديگر غول وحشت و هراسى را كه شاه با شايعهپراكنى و ارعاب و تهديد آفريده بود، درهم شكست و #روح_انقلابى تازهاى در مردم مسلمان ايران دميد.
🔸ساواک درباره چگونگى آمدن امام به #مدرسه_فيضيه و نطق تاريخى عصر عاشورا، اينگونه گزارش داده است:
🔹«چند نفر از اشخاص فهميده كه #قم بوده و مراجعت كردهاند، اظهار مىداشتند: روز عاشورا عصر، خمينى به مدرسه فيضيه قم آمد. جمعيت تمام صحن مدرسه فيضيه، صحن بزرگ حضرت، ميدان جلو صحن و صحن #مسجد_اعظم را گرفته بود. تمام پشتبامها پر از جمعيت بود، كه غالباً از شهرستانها آمده بودند. تعداد جمعيت را در حدود دويست هزار نفر مىگفتند و اظهار مىداشتند: در #تاريخ_قم چنين جمعيتى ديده نشده است. دوازده بلندگو در مسجد اعظم به مدرسه فيضيه، صحن بزرگ، جلو ميدان نصب كرده بودند و براى اينكه دولت، برق را خاموش كرده بود، يک موتور آورده بودند و با استفاده از برق، آن بلندگوها كار مىكرد. خمينى را مثل امام وارد كردند و تمام جمعيت آنچنان صلوات مىفرستادند كه تا دو كيلومتر صداى آن مىرفت.
🔸خمينى منبر رفت و بلافاصله گفت:
بسماللّه الرحمن الرحيم و شروع كرد به صحبت و بدگويى شديد و اظهار داشت: به ما مىگويند «مفتخور». ما و يك مشت طلبه فقير مفتخور هستيم يا آنها كه مملكت را غارت كرده و پولها را در بانکهاى خارج گذاردهاند. شاه! كارى نكن كه مثل پدرت كه قشون اجنبى از هر طرف به مملكت آمده و او را بيرون كردند، همه مردم خوشحال شدند، من نمىخواهم تو از بين بروى ولى عقل پيدا كن. اين كارها چيست كه مىكنى؟ هر كار مىشود، هر جنايتى مىشود، مىگويند شاه كرده (است) و بعد مرتب تكرار مىكرد:
🔹بدبخت بيچاره، بدبخت بيچاره، كارى نكن كه بعد هم تو را بيرون كنند. و مرتب به شاه نصيحت مىكرد و مىگفت: بيچاره چرا اين كارها را مىكنى؟ سر عقل بيا؛ و مرتب كلمه بيچاره بيچاره را با لحن دلسوزى تكرار مىكرد. يك ساعت صحبت كرد و از منبر پايين آمده است. از نطق او هم نوار تهيه كردهاند و به تهران آوردهاند».(نهضت امام خمینی، ج1، صص500-499)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
🖊نوشتاری کمتر دیده شده از مرحوم علامه مصباح در خصوص عید غدیر/١
🔹 #مرحوم_علامه_مصباح_یزدی یکی از شخصیتهای حوزوی برجسته بود که علاوه بر علمیت عمیق و جامع از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با نوشتاری ژرف رسا و گویا مبانی سیاسی اسلام را برای تشنگان معارف اهلبیت علیهمالسلام تشریح میکرد و نشریه انقلابی ایشان، #نشریه_مخفی_انتقام، محلی برای نشر افکار ایشان بود.
🔸در شماره ۵ این نشریه (١٣۴۴.٢.٩) یادداشتی از آن #عالم_جلیلالقدر به مناسبت عید شریف غدیر منتشر شد که به مناسبت حلول این عید مبارک آن را بازنشر خواهیم کرد.
🔹«عید غدیر
روز پایه گذاری خلافت اسلامی
آفتاب آتش میبارید، شنهای بیابان گداخته شده بود، بادها از فشار گرما میگریختند، جمعیتی انبوه عرق میریختند و روی ریگهای داغ پا به پا میشدند، گردش چشمها، گوشها، دلها و اندیشهها همه متوجه یک نقطه بود، مردم با همدیگر زمزمه میکردند:
🔸برای چه هنگام ظهر فرمان توقف ما در این بیابان سوزان صادر شده؟ مگر چه امر ضروری و شگرفی در پیش است؟ ناگاه همه دیدند مهتابی عالمتاب که نورش چشم ها را خیره میکرد، بر دوش آفتاب برآمد، ماهی تمام بر بالای دست خورشید درخشید. در این هنگام صدایی لطيف و نافذ در گوشها طنین انداخت و به دلها نشست: «من کنت مولاه فهذا على مولاه».
🔹غروب آفتاب عمر #رسول_اکرم (ص) نزدیک شده بود و میبایست جانشین شایستهای برای زمامداری مسلمین و پاسداری دین تعیین شود. پیغمبر اکرم بر بالای جهاز شتری قرار گرفت و علی را به فرمان خدا به خلافت نصب فرمود، سپس دهها هزار نفر مسلمانی که برای آخرین بار با پیغمبر اکرم به حج رفته بودند، دست امیرمؤمنان را به عنوان بیعت فشردند و تبریک گفتند، نور وحی بر قلب نازنین پیامبر (ص) درخشید و این آیه شریفه نازل شد:
« اليوم أكملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی »
امروز دین را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم.
🔸آری کمال دین و تمامیت نعمت بسته به تعیین پیشوا و زمامدار مسلمین است و بقای اسلام منوط به برقراری #حکومت_صالح_اسلامی میباشد و حکومت اسلامی در صورتی بر مجرای صحیح خود ادامه خواهد یافت که زمام آن به دست رادمردی چون على باشد.
🔹مسئله خلافت به منزله علت مبقیه اسلام است و جا داشت که درباره آن این همه اهتمام بشود و چنین آیهای نازل گردد:
«ان لم تفعل فما بلغت رسالته»
اگر این فرمان (نصب على به خلافت را اطاعت نکنی، وظیفه پیامبری و رسالت الهی را انجام ندادهای).
🔸آری کسانی که اهمیت مطلب را درک میکردند و علی را خوب میشناختند، مانند #سلمانها و #ابوذرها از منحرف شدن حکومت اسلامی پس از رحلت پیغمبر گرامی سخت بیمناک بودند و به همین جهت با رفراندوم سقیفه به شدت مخالفت کردند، ولی افرادی که از عدالت علی (ع) بیم داشتند و روش او را با آمال و آرزوهای نامشروع خود موافق نمیدیدند، سفارشهای پیغمبر اکرم (ص) را زیر پا نهادند و بیعت خود را نقض کرده، به خلافت دیگران تن در دادند... .
🔹علی (ع) برای ارشاد مردم و جلوگیری از انحراف مسلمین کوششها کرد و نصيحتها نمود، ولی تعصبات جاهلیت و وعدههای ریاست و فرماندهی و امتیاز در #بیتالمال و تلقینات و سفسطههای شیطانی و ... کار خود را کرده بود و گروههایی از مردم صف اصحاب اجماع (!) و اکثریت رأی دهندگان را تشکیل داده بودند، تا جایی که امیرمؤمنان قیام علیه ایشان را به ضرر اسلام دانست و از خلافت خود صرف نظر فرموده و به نصیحت و ارشاد و راهنمایی زمامداران در تدبیر امور مسلمین اکتفا ورزید.»
🇮🇷 @IRANeMOASER
🖊نوشتاری کمتر دیده شده از مرحوم علامه مصباح در خصوص عید غدیر/٢
🔹بدون تردید اگر از روز نخست #على زمام امور را دست گرفته بود و مردم مغرض و نادان آن همه ستیزهجوئی با وی نکرده بودند، اکنون نور اسلام دورافتادهترین زوایای ربع مسکون را روشن کرده و پرچم توحید بر سراسر نقاط جهان سایه انداخته بود، ولی افسوس....
🔸علی (ع) خلافت را برای رسالت و #مقام نمیخواست، خلافت پیغمبر (ص) را برای گسترش عدالت و ریشهکن کردن جور و ستم میخواست، برای احقاق حقوق مظلومین و سرکوبی ستمگران و متجاوزین میخواست، هنگامی که کفش کهنهاش را پینه میزد به ابنعباس فرمود:
«به خدا قسم این کفش در نظر من از حکومت بر شما محبوبتر است، جز اینکه حقی را برپا دارم یا باطلی را از بین ببرم».
🔹هنگامی که علی (ع) عملا #حکومت را به دست گرفت، به قدری #شکاف و #انحراف در #جامعه_مسلمین راه یافته بود که اصلاح و جبران آنها میسر نبود و با همه بردباریهایی که کرد و رنجهایی که تحمل نمود و کوششهایی که برای برگرداندن آب از جوی رفته انجام داد، نتوانست ریشه ستم را به کلی از اجتماع برکند و جلوی افراطها و تفریطها را بگیرد و سرانجام چند نفر از #خوارج با هم پیمان بستند که در یک شب و یک ساعت سه نفر را در سه شهر به قتل برسانند. #ابنملجم به قصد قتل علی (ع) به #کوفه آمد و دو نفر دیگر به منظور کشتن #معاویه و #عمروعاص به #شام و #مصر رفتند، در این توطئه مرد عدالت در محراب عبادت به شهادت رسید، ولی دو مجسمه خیانت و جنایت و دو مظهر حیله و شیطنت، جان سالم به در بردند و نجات خود را از مهلکه کرامتی برای خویش دانستند و بدین وسیله تبلیغات زیادی به نفع خودشان نمودند و بسیاری از مردم سادهدل و نادان را فریب دادند.
🔸قرآن مجید درباره چنین افرادی می فرماید:
«و لايحسبن الذين كفروا أنما نملي لهم خير لأنفسهم إنما نملي لهم ليزدادوا إثما و لهم عذاب مهين».
🔹بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز #یزید باد به دماغ انداخت و به پیروزی و موفقیت خود مباهات نمود؛ ولی دختر بزرگ علی (ع) با یک خطابه آتشین پایه این گونه اوهام را فرو ریخت و دماغ پر نخوت یزید را به خاک مالید، ایشان فرمودند:
🔸آیا چنین میپنداری که اگر زمین و آسمان را بر چشم ما تنگ و تاریک نموده و ما را به اسارت کشیده و خود بر اریکه سلطنت تکیه زدهای ، این دلیل خواری ما و قرب تو نزد پروردگار است؟ هرگز چنین نیست... شهادت برای ما مایه سعادت و افتخار است و شهدای ما زنده و جاویداناند ... ننگ بیداد هرگز از دامان پلید تو شسته نشود و دولت تو بیش از روزکی چند دوام نیابد و جمعیت تو جز پراکندگی بهرهای نخواهد داشت.
🇮🇷 @IRANeMOASER