eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
422 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عید قربان، عیدی است که انسان‌های آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می‌اندازد؛ قربانگاهی که درس و در راه خدای بزرگ را به فرزندان آدم و اصفیا و اولیای خدا می‌دهد ،این پدرِ توحید و بت‌شکن جهان، به ما و همه انسان‌ها آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عیدی بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که مکه و منی قربانگاه عاشقان است و محل نشر توحید و نفی شرک که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است. (صحیفه امام، ج۱۸، ص۸۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۹ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۹ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۹ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شهر اسلامى قم از شاه استقبال نكرد 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/19 🔹شب چهارم بهمن 1341 ماشين‏هاى شركت واحد، صدها كماندوى ورزيده و كارآزموده و كارشناسان را به قم آورد، و تمام خيابان‏ها، ميدان‏ها، گلدسته‏هاى حرم و مساجد و نيز ساختمان‏هاى بلند حومه آن، از طرف آنان، اشغال و تحت‏نظر قرار گرفت. 🔸روز چهارم بهمن، شهر به صورت يک پايگاه نظامى درآمده بود، مأموران انتظامى و سربازان تا دندان مسلح و سربازان گارد كه به قم اعزام شده بودند، در سراسر خيابان‏ها و بسيارى از كوچه‏ها گماشته شدند و رفت و آمدها را زير نظر گرفته، به شدت كنترل مى‏كردند؛ منازل برخى از علما، مدارس دينى و مراكز حساس شهر در محاصره پليس مخفى و كارآزموده «ساواک» قرار گرفت؛ تانک‏ها و كاميون‏هاى نظامى مجهز به مسلسل‏هاى سنگين در اطراف صحن مطهر و در سر چهارراه‏ها مستقر شده بود؛ در بالاى مناره‏ها و گلدسته‏ها و پشت‏بام‏هاى بلند، سربازان با مسلسل سنگر گرفته بودند. ميدان آستانه از كماندوها و نظاميانى كه با لباس مبدل، به اسم «اهالى شاه‏دوست قم»! فرياد جاويد شاه سر مى‏دادند انباشته بود. از مردم و رفت و آمدهاى هر‏‏روزه و جنب و جوش‏هاى صبحگاهى خبرى نبود. 🔹برخلاف همه روزه كه ميدان آستانه و جلوى درب مدرسه فيضيه و خان، از روحانيان، زوار و مردم قم موج مى‏زد، آن روز چيزى به چشم نمى‏خورد. گويا شهر از سكنه خالى شده بود! 🔸اين تنها مردم و روحانيان نبودند كه با بيرون نيامدن از خانه و خوددارى از استقبال از شاه تنفر و انزجار خود را از ديكتاتور ايران به نمايش گذاشتند، بلكه برخى از مقامات رسمى و وابسته به رژيم ـ چون ابوالفضل مصباح، توليت آستانه قم ـ نيز به عنوان اينكه امام خمينى استقبال از شاه را تحريم كرده است، در صف مردم قرار گرفتند، از رفتن به استقبال شاه سرباز زدند و از منزل بيرون نرفتند. او بر اثر اين موضع‏گيرى مردمى، مبغوض شاه واقع شد و از قم تبعيد گرديد. او به اراده ملوكانه از توليت آستانه معزول شد و شخص شاه توليت آستانۀ قم را چون ديگر مناصب اجتماعى غصب كرد.(نهضت امام خمینی، ج1، صص288-287) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📌 انقلاب اسلامی 🗓 ۲۰ تیر ۱۳۵۷ در پایان امروز عده‌ای ناشناس پس از ورود به دبستان روستای کراخک-از توابع طرقبه مشهد- قاب عکس را که روی دیوار کلاس نصب شده بود شکستند و پس از نوشتن شعارهایی علیه رژیم روی تخته سیاه متواری شدند. 📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص363 🇮🇷 @IRANeMOASER
گوهرشاد ادیب هروی.pdf
8.53M
فاجعه گوهرشاد به روایت ادیب هروی 🔹روایت مرحوم مشهور به یکی از دقیق‌ترین و نزدیک‌ترین روایت‌ها در مورد فاجعه است.این روایت تاریخی در کتاب الحدیقة الرضویة، باب هفتم منتشر شده است. 🖊ضمیمه: متن کامل و بدون کم و کاست ادیب هروی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش68-67، بهار و تابستان 1400 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۰ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۰ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۰ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢عدم استقبال مردم از رفراندوم آمریکایی شاه 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/20 🔹روز ششم بهمن پاى صندوق‏هاى رأى جز عده‏اى از گماشتگان «ساواک» كسى ديده نمى‏شد و محل صندوق‏ها كاملاً خلوت بود و ايران چهرۀ شگفت‏آور و غيرعادى به خود گرفته بود و هر گاه تازه واردى آن مناظر را مى‏ديد، تصور مى‏كرد كه كشور از طرف دولت مهاجمى اشغال شده است! خيابان‏ها از مردم تهى و از تانک و توپ و سربازان تا بن دندان انباشته بود! 🔸در چنين شرايطى، شب هنگام، پس از نه ساعت و نه دقيقه و نه ثانيه، صندوق‏هاى رأى كه از پيش آبستن شده بودند معجزه كردند! ، با كمال گستاخى در بوق و كرنا دميد كه «اصول پيشنهادى شاهنشاه با استقبال پرشور و بى‏نظير ملت ايران روبه‏رو گرديد و همۀ طبقات براى شركت در اين انقلاب كبير شاهنشاه، با اشتياق فراوان، به خيابان‏ها آمدند(!!) و اصول شش‏گانه شاهنشاه با پنج ميليون و ششصد هزار رأى موافق، در مقابل چهار هزار و صد و پنجاه رأى مخالف به تصويب ملت ايران رسيده است»!! 🔹اين دروغ آشكار و ادعاى ناهنجار رژيم، غير قابل پيش‏بينى نبود، بلكه از آغاز كار به خوبى روشن بود كه رژيم شاه مأمور است كه اين رفرم امريكايى را بر ملت ايران تحميل كند و خود او نيز به ‏اللّه_كمالوند صريحاً گفته بود كه «اگر آسمان زمين بيايد و زمين به آسمان برود من بايد اين برنامه را اجرا كنم و...». از اين رو جاى شگفتى نبود كه در روز ششم بهمن كه ملت ايران از خانه‏هاى خود خارج نشدند، يكباره پنج ميليون و ششصد هزار رأى موافق! از صندوق بيرون بياورند! و شكست فضاحت‏بار شاه را با جار و جنجال تبليغاتى، پيروزى! و موفقيت بزرگ! قلمداد كنند و آن را «انقلاب سفيد شاه و مردم»! بنامند. 🔸به دنبال ادعاى رژيم شاه داير بر تصويب لوايح ششگانه از طرف عموم ملت، طراح اصلى اين رفرم اسارت‏بار (جان اف.كندى) رئيس جمهور آن روز امريكا تلگرامى به حضور ملوكانه! مخابره كرد و اين پيروزى (؟!) را به او تبريك گفت و در حقيقت از اينكه مأموريتى را كه بر عهده او گذاشته است با جديت دنبال مى‏كند و در انجام آن مى‏كوشد، اظهار امتنان كرد! 🔹 در ايران نيز بلافاصله با امير اسداللّه‏ علم ملاقات كرد و مراتب رضامندى و خشنودى را از تصويب لوايح ششگانه و پيروزى شاه ابلاغ كرد. شگفت‏آور اينكه راديو مسكو، در ساعت چهار بعد از ظهر روز شش بهمن، ضمن اخبار خود، برنامه شاه را ستود و مخالفان آن را عوامل غربى و ارتجاع ناميد! و اين سخن در حقيقت تكرار گفتار راديوى رژيم بود. 🔸روزنامه‏هاى وابسته به و ‏داران_غربى نيز هر يک به نوبه خود به تأييد و پشتيبانى از رفرم امريكايى « » برخاستند و تا آنجا كه توانستند با قلم خود، مخالفان اين رفرم استعمارى را ـ كه اكثريت قريب به اتفاق ملت ايران مى‏بود ـ به باد ناسزا گرفتند و آنچه را كه رژيم شاه و دستگاه تبليغاتى او به دروغ به آنان نسبت مى‏دادند پى‏‏در‏‏پى نشخوار كردند. (نهضت امام خمینی، ج1، صص300-297) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢 انقلاب اسلامی 🗓 ۲۱ تیر ۱۳۵۷ 🔻به گزارش رئیس ساواک آذربایجان غربی: دستگیری 5 نفر در سردشت 📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص363 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📌 انقلاب اسلامی 🗓 ۲۲ تیر ۱۳۵۷ 🔹در پی مصاحبه آقای شریعتمداری با خبرنگار بی‌بی‌سی و موضع‌گیری نسبت به اصلاحات سیاسی (ونه تغییر نظام)، آیت‌الله صدوقی نامه‌ای به آیت‌الله محلاتی نوشت و شایعه مصالحه روحانیت با رژیم شاه را نادرست خواند. 📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص364 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴نگرانی امیرانتظام از تأثیر فوق‌العاده امام خمینی 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام از: وزیر امور خارجه واشنگتن تاریخ: آگوست 79برابر با 18مرداد 58 به: سفارت در تهران فوری نسخه آن به کاخ سفید گزارشگر: ونس موضوع: مذاکره با امیرانتظام 🔹« انتظام نظراتی برای بهبود روابط ایران و آمریکا دارد. او به عنوان یک سفیر فوق العاده از طرف دولت موقت انقلابی ایران در اروپا خدمت می کند. انتظام نسبت به نفوذ مذهب افراطی در دولت و خمینی اظهار نگرانی می کند. 🔸اصطکاکهای قابل ملاحظه ای بین گروههای خیلی مذهبی (رادیکال) افراطی اطراف خمینی و کسانی که صرفاً ”مسلمانان خوب“ در نهضت آزادی خوانده می شوند و هم اکنون ملت را اداره می کنند، وجود دارد. انتظام ظاهر شدن دوباره بختیار در صحنه سیاست را مسئله مهمی قلمداد نمی کند. اگر دولت به طور جدی عمل کند، خطر چپ مسئله ای نخواهد بود.»(اسناد لانه جاسوسی، ج1، ص 548) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴توطئه عباس امیرانتظام و دولت موقت برای انحلال مجلس خبرگان 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام 🔹در تاریخ ۵٨/٧/١٨ به پیشنهاد ، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی ، جلسه‌ای در منزل تقی انواری و با حضور آقایان امیرانتظام، مقدم مراغه‌ای، عباس سمیعی، فتح‌اللّه بنی‌صدر، عباس رادنیا و احمد صدر حاج سید جوادی برقرار شد و طرح انحلال مجلس خبرگان ریخته شد. 🔸صرف نظر از این که آیا دولت حق دخالت در این کار را داشت یا نه، این طرح به خاطر این بود که فهمیده بودند که مجلس خبرگان، به دنبال تصویب اصل ولایت فقیه و تغییر برخی اصول پیش‌نویس است. 🔹این طرح در هیئت دولت به امضای ١٧ نفر از اعضای دولت رسید و تنها ۴ نفر آن را امضا نکردند. در شب تصویب نیز دولت روزنامه‌ها را آماده نگه داشت تا خبر مصوبه را به صورت فوق‌العاده منتشر کنند و رادیو-تلویزیون هم آن را بلافاصله اعلام کنند. در این میان بازرگان آن را منوط به تأیید امام کرد و البته امام نیز قاطعانه با آن مخالفت کردند: 🔸«مگر شما مى‏توانيد كه مجلس خبرگانى كه ملت با آن آراء زياد اين مجلس را درست كرده با يك كلمه‏اى كه شما بگوييد «ما مى‏گوييم كه منحل باشد» مگر با اين حرف‌ها شما مى‏توانيد، مگر شما قابل آدم هستيد! اگر چنانچه ولايت‌فقيه بشود، ديگر همه قدرت‌ها دست فقيه مى‏آيد! پس بنابر اين عزا بايد بگيريد! 🔹اين‌ها اگر همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور مثلاً كذايى بيايد، هيچ حرفى ندارند، همه قدرت‌ها دست رئيس‌جمهور باشد، اگر همه قدرت‌ها دست يک نخست‌وزير مثلاً منحرفى بيايد، آن هم حرفى به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتى كه است، آنى كه نظارت بر امور مملكت است كه نبادا معوج بشود... 🔸باز هم با رأى ملت. باز هم رأى ملت است كه آن اشخاص را يا آن هيئت‌هايى را كه مثلاً مى‏خواهند درست‏ بكنند، با رأى ملت درست مى‏شود، با اكثريت. شماها در اقليت هستيد. نشسته‏ايد آنجا با قلم مى‏خواهيد حكومت كنيد بر اكثريت! »(صحیفه امام، ج ١٠، ص ٣٠٩) 🔹 در یک سخنرانی به مناسبت رحلت آیت‌اللّه طالقانی از مصوبات مجلس خبرگان اظهار نگرانی می‌کند. در پاسخ او، نایب رئیس مجلس خبرگان اظهار شگفتی می‌کند و وجود هر گونه نگرانی را رد می‌کند. 🔸 نیز در سخنرانی خود به وی جواب می‌دهد: «موقعی نگران می‌شویم که این انقلاب را بدهیم به دست کسانی که در این مدت هشت ماه تجربه نشان داد که آن‌گونه که باید نمی‌توانند عمل کنند. مسئله ولایت فقیه این است که اگر امروز این را در قانون اساسی ننویسیم، فردا امام خمینی هم اگر بخواهد در یک موضوعی اظهار نظر کند، می‌گویند تو مقام غیر مسئولی و حق نداری اظهار نظر بکنی. ما می‌خواهیم پای ولایت فقیه را به دولت و حکومت بکشانیم تا فردا به فقیه نگویند که تو آدم غیر مسئول هستی و نمی‌توانی اعتراض کنی.» 🔸 بعدها از بازرگان به خاطر نداشتن شجاعت در اعلام انحلال مجلس خبرگان و در میان گذاشتن طرح با امام گلایه نمود و گفت: «متأسفانه مهندس بازرگان با همه خصوصیات عالی و قدرت فوق‌العاده در قبول شرایط سنگین زمان، فاقد جسارت کافی است. فردا بازرگان و عده‌ای از افراد هیئت دولت به دیدن امام رفتند و طرح را مطرح کردند. پرواضح بود که امام آن را رد خواهد کرد، در حالی که اگر قبلاً اعلام شده بود، شانس رد کردن آن ده درصد بود ولی در عوض ٣۶ میلیون مردم که به دلیل وضع خاص زمان فکر می‌کردند به جای پیاده کردن قانون اسلام، آخوندیسم بر مملکت حکومت خواهد کرد، بپا خاستند و تحت رهبری امام بازگشت بازرگان را از ایشان خواستند.» بازرگان، بعدها عملکرد مجلس خبرگان در تصویب اصل ولایت فقیه را یکی از معضلات دانست و از سرایت آن به تمام ارکان حکومتی انتقاد کرد.(نخستین پیش‌نویس قانون اساسی، صص ٢٠٠-١٩۶) 🇮🇷 @IRANeMOASER
❗️ارائه طرح انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام و ابهامات بی‌پاسخ 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام 🔹عباس امیرانتظام در خاطرات خود می‌نویسد: «در مهرماه 1358 برای شركت در جلسه‌ای كه و و كارمند ديگر قرار بود با نخست‌وزير داشته باشند، به آمدم. در چند روز اقامت در تهران در چند مهمانی خانوادگی شركت كردم... چون در اين جلسات اغلب زن و مرد و عده‌ای نوجوان هم شركت داشتند، من نمی‌توانستم نظرات خود را درباره اوضاع و دورنمای آينده مملكت تشريح كنم، بنابراين درصدد برآمدم اعضای شورای مقاومت ملی سال 1332 را برای مشورت و تبادل نظر دعوت كنم. هر يک از حاضران برای چاره‌جويی پيشنهادی مطرح نمود كه مورد تأييد ديگران واقع نشد. نظر من اين بود كه مشكلات ما ناشی از فقدان قانون است و چون در اين رابطه مجلس خبرگان كه ماهيتی بدعت‌آميز داشت تخلف كرده بود، طرح انحلال آن را پيشنهاد كردم... »(آن سوی اتهام، ص48) 🔸برنامه انحلال مجلس خبرگان توسط عباس امیرانتظام مكتوب می‌شود و به امضای چند تن از عناصر كمتر سياسی كابينه می‌رسد، اما دكتر يزدی، مهندس صباغيان، مهندس معين‌فر و دكتر ميناچی از امضای آن سر باز می‌زنند. سپس آقای اميرانتظام با هماهنگی آقای بازرگان طرح را در دستور جلسه هيئت دولت قرار مي‌دهد و ادامه ماجرا را خود اين‌گونه روايت می‌كند: نخست‌وزير پيشنهادم را پذيرفت و من از رئيس دفتر ايشان خواستم تا از خبرنگاران دعوت كنند و خودم در اتاق رئيس‌ دفتر ايشان منتظر ماندم. جلسه هيئت دولت پنج ساعت طول كشيد و در ساعت ده شب خاتمه يافت. اولين كسی كه از جلسه خارج شد و به طبقه بالا آمد، شخص نخست‌وزير بود. من بالای پله‌ها انتظار ايشان را می‌كشيدم. ايشان فوق‌‌العاده عصبی و هيجان‌زده بود. وقتی به من رسيد مرا به كناری كشيد و ابتدا سوگند داد تا مسئله را فراموش كنم و دوم اينكه بلافاصله به سوئد بازگردم. »(آن سوی اتهام، ص50) 🔹همان‌طور كه از اين روايت پيداست آقای اميرانتظام تمام امكانات را فراهم كرده تا آقای بازرگان را وارد وادی خاصی كند. حتی خبرنگاران را فراخوانده تا برای اولين‌بار بحث انحلال مجلس خبرگان توسط ايشان به آن‌ها و به تبع آن به جامعه منعكس شود. حال مسئله اين است كه در حالی كه ساير جريانات و نيروهای فعال سياسی به هيچ‌وجه از اين برنامه آقای اميرانتظام اطلاعی نداشتند، چه بحث‌هایی در جلسه آن شب هيئت دولت صورت می‌‌گيرد كه موجب بروز چنين واكنشی از سوي آقاي بازرگان مي‌شود؟ 🔸چه ابعادی از موضوع برای آقای نخست‌وزير روشن مي‌شود و نهايتاً اينكه چرا ايشان فوق‌‌العاده از اين اقدام آقای اميرانتظام عصبی شده و از وی می‌خواهد تا بلافاصله تهران را به مقصد سوئد ترک كند؟ بدون ترديد قبل از جلسه هيئت دولت هم چند مطلب برای آقاي بازرگان روشن بود. نخست‌ اينكه طرحی براي انحلال مجلس خبرگان ارايه شده است كه تبعات آن بر كسی پوشيده نيست. دوم اين‌كه خاستگاه سياسي اين طرح به آقای اميرانتظام باز می‌گردد، اما با وجود اين مفروضات، ايشان می‌پذيرد كه طرح مزبور در دستور كار دولت قرار ‌گيرد. علی‌القاعده بايد در آن جلسه مخالفان اين طرح مسائل خاصی را مطرح ساخته باشند كه تغييری چنين فاحش در ديدگاه و برخورد آقای بازرگان ايجاد شده و آن را از حد مخالفت نظری با يك طرح، بسيار فراتر برده باشد. آيا نبايد پرسيد چرا آقای اميرانتظام ترجيح می‌دهد در مورد علت اين امر سكوت كند؟(مقاله نقدی بر خاطرات عباس امیرانتظام، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش33، پاییز 1391) 🇮🇷 @IRANeMOASER
نقد خاطرات امیرانتظام.pdf
819.4K
🖊نقدی بر خاطرات عباس امیرانتظام 🔻سالروز مرگ عباس امیرانتظام 🔹مقاله حاضر نقد اجمالی است به برخی از نكات مهم كتاب آن سوی اتهام؛ خاطرات كه بعد از 21 سال نگاشته شده است. نويسنده در قالب نگارش اين كتاب، توضيحات خود را در مورد طرح انحلال مجلس خبرگان، جاسوسي و... ارايه كرده است. 🔸تا پیش از انتشار این خاطرات، رسانه‌های خارجی و عمدتا سلطنت‌طلب از وی تصویری از اسوه پایداری و مقاومت ترسیم کرده بودند اما این خاطرات، که به صورت انفعالی و دفاعی تنظیم و طراحی شده بود، به روند تبلیغاتی رسانه‌های غربی شوک وارد کرد. در مقاله ضمیمه، نقد خاطرات عباس امیرانتظام را خواهید خواند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢مبارزات نوین حوزه علمیه علیه رژیم پهلوی 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/21 🔹هنگام تحويل سال نو [در سال 1342]، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعيتى كه براى گذراندن ساعت اول سال در كنار آن آستانه مقدسه راهى قم شده بودند، موج مى‏زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و كه مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحويل سال بودند. 🔸به محض آن‌كه چراغ‏هاى حرم مطهر به علامت تحويل سال، براى لحظه‏اى خاموش شد، موج اعلاميه‏ها و تراكت‏هايى كه بازگوكننده جنايات رژيم و عيد نداشتن ملت ايران بود، فضاى صحن و حرم را سفيد كرد و ميان مردم ريخته شد. 🔹اين رهروان راستين راه خمينى و محصلين حوزه قم بودند كه براى نخستين‏بار از تاريخ تأسيس آن حوزه، به چنين كار انقلابى دست مى‏زدند و طبق قرار قبلى ده‏ها نفر با انبوهى اعلاميه و تراكت، پيش از تحويل سال، وارد صحن و حرم شده، در لابه‏لاى انبوه جمعيت، هريک در جاى معينى كه از پيش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحويل سال نو يكباره اعلاميه‏ها و تراكت‏ها را به هوا ريختند و شور و هيجانى در ميان مردم ايجاد كردند. 🔸در ميان اعلاميه‏ها، اعلاميه امام، با عنوان درشت «روحانيت امسال عيد ندارد» جلب‏نظر مى‏كرد.محصلين حوزه قم با آن‌كه براى اولين‏بار بود كه به اينگونه مبارزه دست مى‏زدند و مهارت و ورزيدگى كافى نداشتند و از طرفى قواى جهنمى «ساواک» با تمام نيرو بسيج شده بود و همه جا را تحت‏نظر و در كنترل خود داشت، توانستند با موفقيت كامل، بدون باقى گذاشتن كوچک‌ترين اثر و ردپايى از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بيرون روند. (نهضت امام خمینی، ج1، ص365-364) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش نخست 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/22 🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در برقرار بود و از آنجا كه مدرسه مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مى‏باشد‏‏ مجلس مزبور با ازدحام كم‏نظيرى تشكيل شده بود. 🔸تمام صحن حياط، بالكن‏هاى طبقه دوم و ‏هاى_مدرسه از جمعيت انباشته بود. در ميان شركت‏كنندگان همه‏گونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشه‏ور، كشاورز و ... به چشم مى‏خورد؛ ليكن اكثريت شركت‏كنندگان را دهاتى‏ها و روستانشينانى تشكيل مى‏دادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا بكلى بى‏اطلاع بودند و يا آنكه خيلى سردر نمى‏آوردند. 🔹قيافه‏هاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آن‌ها شرارت و هرزگى مى‏باريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلب‏نظر مى‏كرد و بنا به گفته يک زائر، بوى زننده الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامه‏ها را مى‏آزرد و انسان را به ياد ميكده‏هاى قديم تهران مى‏انداخت! 🔸كاميون‏هاى نظامى مملو از كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوق‏زدن‏ها و گازدادن‏هاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوشخراش و سرسام‏آور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسه فيضيه ايستاد. عنوان « ـ گردان مخابرات» كه روى كاميون‏ها نوشته شده بود، جلب‏نظر مى‏كرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مى‏زد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركت‏هاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مى‏پذيرفت، وجود افرادى با چهره‏هاى ناآشنا، خشونت‏بار، رعب‏انگيز كه بوى شراب از دهانشان بيرون مى‏زد، رفت‏وآمدهاى غير عادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يك نوع توطئه خطرناكى مى‏كرد كه در شرف وقوع بود. 🔹در اين هنگام آقاى ـ‏‏گوينده معروف قم‏‏ بر عرصه منبر قرار گرفت و راجع‏به زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوشش‏هاى دائم و دامنه‏دار آن حضرت در آگاه‏ساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنى‏هاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آنگاه از به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانه امام زمان» سخن به ميان آورد و رشته سخن را به نقش حوزه‏ها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يكباره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بى‏اعتنا به اين صلوات بى‏مورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشه‏اى كه در كار بود نشده بود و به گمان اين‌كه مردم روى عدم تشخيص و توجه و به‏طور اتفاقى صدا به صلوات بلند كرده‏اند! از شنوندگان درخواست كرد كه بی‌جا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آن‌كه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند! 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش دوم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/22 🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم « » كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مى‏كند، به گمان آن‌كه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بی‌خود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشت‏هاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد! 🔹مردم كه متوجه روى دادن حادثه‏اى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر مى‏كشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمى‏خاستند و مى‏كوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذله‏گويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارت‏بار به او خيره شده‏اند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم‏زدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمده‏اند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شده‏ايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى مى‏زنيم، سخنى مى‏گوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات.. 🔸بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادن‏ها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمان‏هايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمده‏ايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمى‏دهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه مى‏ديد به هيچ‏وجه نمى‏تواند سخن بگويد و اوضاع وخيم‌تر از آن است كه فكر مى‏كرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد. 🔹به محض آن‌كه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفه‏شو! 🔸مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانه‏وار و وحشت‏انگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمى‏دانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركت‏كنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! 🔹هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازه‏اى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت مى‏گرفت و خارج شدن را دشوار مى‏كرد. هركس مى‏كوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عده‏اى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خون‏آشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره مى‏زدند و حمله مى‏كردند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش سوم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/22 🔸دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز مى‏كرد، يک شكل و يک قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباس‏هاى دهاتى شكل، هيكل‏هاى وحشت‏انگيز و زمخت همانند خوكِ پروارى، با چشمانى شرارت‏بار و خون‏گرفته، مست و مخمور، مشت‏ها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو مى‏دويدند و عربدۀ «جاويد شاه»! مى‏كشيدند! 🔹اين «گروه بى‏پدران» كه تحت تربيت ‏هاى_امريكايى و اسرائيلى درس شه‏پرستى آموخته، از خداپرستى، وطنخواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمى‏دانستند، به اصطلاح افسران و درجه‏دارانى بودند كه عمرى از دسترنج توده‏هاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاك وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسان‏ها، به قم آمده بودند و به آن وحشيگرى‏ها و درندگى‏هاى غيرانسانى دست مى‏زدند. 🔸رياست آن « ‏پدران» برعهده جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه چند سال پيش متأسفانه در يك سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى... به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب ، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار مى‏بيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات مى‏باشد. 🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد ـ‏‏به عنوان علامت‏‏ در زاويه ايوان يكى از حجره‏ها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى مى‏كرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد. 🔸شه‏پرستان خون‏آشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنه‏اى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حمله‏ور شدند و با چوب‏هاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بى‏دفاع افتادند! 🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچ‏گونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمى‏دانستند كه غرض و انگيزه آن وحشى‏هاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدن‏ها چه مى‏باشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حمله‏ور شدند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص371-367) 🇮🇷 @IRANeMOASER