eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
417 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش دوم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/22 🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم « » كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مى‏كند، به گمان آن‌كه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يكباره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن فرود آمد كه بكلى او را گيج و از خود بی‌خود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشت‏هاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد! 🔹مردم كه متوجه روى دادن حادثه‏اى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر مى‏كشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمى‏خاستند و مى‏كوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذله‏گويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارت‏بار به او خيره شده‏اند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم‏زدن مجلس و آشوبگرى به آنجا آمده‏اند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوبگرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شده‏ايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى مى‏زنيم، سخنى مى‏گوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملك و ملت را ...» صداى صلوات.. 🔸بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادن‏ها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يكباره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمان‏هايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمده‏ايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمى‏دهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه مى‏ديد به هيچ‏وجه نمى‏تواند سخن بگويد و اوضاع وخيم‌تر از آن است كه فكر مى‏كرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد. 🔹به محض آن‌كه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفه‏شو! 🔸مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانه‏وار و وحشت‏انگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را بكلى كلافه و حيرتزده كرده بود! كسى نمى‏دانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركت‏كنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! 🔹هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازه‏اى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت مى‏گرفت و خارج شدن را دشوار مى‏كرد. هركس مى‏كوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عده‏اى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خون‏آشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره مى‏زدند و حمله مى‏كردند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢فاجعه خونین فیضیه/بخش سوم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/22 🔸دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز مى‏كرد، يک شكل و يک قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباس‏هاى دهاتى شكل، هيكل‏هاى وحشت‏انگيز و زمخت همانند خوكِ پروارى، با چشمانى شرارت‏بار و خون‏گرفته، مست و مخمور، مشت‏ها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو مى‏دويدند و عربدۀ «جاويد شاه»! مى‏كشيدند! 🔹اين «گروه بى‏پدران» كه تحت تربيت ‏هاى_امريكايى و اسرائيلى درس شه‏پرستى آموخته، از خداپرستى، وطنخواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمى‏دانستند، به اصطلاح افسران و درجه‏دارانى بودند كه عمرى از دسترنج توده‏هاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاك وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسان‏ها، به قم آمده بودند و به آن وحشيگرى‏ها و درندگى‏هاى غيرانسانى دست مى‏زدند. 🔸رياست آن « ‏پدران» برعهده جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه چند سال پيش متأسفانه در يك سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى... به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب ، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار مى‏بيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات مى‏باشد. 🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد ـ‏‏به عنوان علامت‏‏ در زاويه ايوان يكى از حجره‏ها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى مى‏كرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد. 🔸شه‏پرستان خون‏آشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنه‏اى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حمله‏ور شدند و با چوب‏هاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بى‏دفاع افتادند! 🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچ‏گونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمى‏دانستند كه غرض و انگيزه آن وحشى‏هاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدن‏ها چه مى‏باشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حمله‏ور شدند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص371-367) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📌 انقلاب اسلامی 🗓 ۲۳ تیر ۱۳۵۷ ⚔️خبرگزاری رویتر: رئیس‌جمهور آمریکا با فروش 600میلیون دلار اسلحه آمریکایی به ایران موافقت کرد. 📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص365 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢حمامى از خون در مدرسۀ طالبيۀ تبريز 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/23 🔹همزمان با به خاک و خون كشيدن روحانيان در ، نيز مورد يورش چنگيزى دژخيمان رژيم قرار گرفت. ماجرا از آنجا آغاز شد كه چند نفر از مأموران شهربانى و «ساواک» تبريز، به منظور پاره‏كردن اعلاميه امام كه بر ديوار مدرسه طالبيه زده شده بود به آنجا رفته بودند كه با اعتراض و حمله طلاب مدرسه روبه‏رو شدند و زد و خورد شديدى ميان آنان درگرفت كه به كشته‏شدن يكى از مأموران شهربانى به علت سنگى كه يكى از طلاب قهرمان به گيج‏گاه او زده بود، منجر شد و مأموران را مجبور به فرار كرد. 🔸اين برخورد قهرمانانه چند روحانى بى‏سلاح مدرسه طالبيه، در برابر مشتى دژخيم مسلح و مجهز، باعث تقويت روحى مردم و جامعه روحانيت تبريز و وحشت بيش از حد رژيم و باند مزدور او شد و آنان را به درندگى و اعمال تلافى‏جويانه واداشت. يكباره صدها كماندو، چترباز، درجه‏دار و ... با اسلحه گرم و سرد به مدرسۀ مزبور ريختند و روحانيان مدرسه را هدف گلوله قرار دادند، با چاقو و دشنه سينه شكافتند! و پهلو دريدند، درب و پنجرۀ حجره‏ها را درهم شكستند و هرچه در سر راه خود ديدند، خرد كردند و يا با خود بردند و آن مركز علمى را همانند مدرسۀ فيضيه به حمام خون بدل كردند.(نهضت امام خمینی، ج1، ص376) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📌 انقلاب اسلامی 🗓 ۲۴ تیر ۱۳۵۷ 🔹استعفای حزب رستاخیز اعلام به دلیل ناموفق بودن حزب 🔸قرائت اعلامیه در دانشگاه اصفهان توسط دانشجویان، به مناسبت چهلم شهدای نجف‌آباد 🔹روزنامه دیترویت فری‌پرس (چاپ آمریکا): اسرائیل، عربستان و ایران خریداران عمده سلاح از آمریکا هستند. 📚منبع: روزهای حماسه و نور: ج1، ص366 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۶۱ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شجاعت امام در برابر فاجعه فیضیه 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/24 🔹برخى از افراد مرعوب شده كه در بيرونى خانه امام بودند، با دريافت خبر مدهشى كه «ساواک» شاه در آن لحظه بحرانى بر سر زبان‏ها انداخته بود كه، اشغالگران فيضيه مى‏خواهند هم‏اكنون به خانه امام خمينى بريزند، بى‏اختيار به سوى در خانه شتافته، آن را بستند! ناگهان فرياد امام كه تا چندين خانه به خوبى شنيده مى‏شد، همچون غريو دماوند برخاست كه: «چرا در را بسته‏ايد؟ به اجازه كى در را بسته‏ايد؟ در را باز كنيد!». 🔸بسيارى از افرادى كه در آن لحظه در خانۀ ايشان گرد آمده بودند، به اندازه‏اى وحشت‏زده شده بودند كه در برابر فريادهاى امام خمينى با سماجت و سرسختى، ايستادگى كرده، از بازكردن درب خانه خوددارى مى‏ورزيدند و اظهار مى‏داشتند كه: «وظيفه ما در قبال حفظ جان حضرتعالى ايجاب مى‏كند كه در اين مورد از شما اطاعت ننماييم و درب خانه را باز نكنيم»!! 🔹امام وقتى كه با آنگونه برخورد آميخته با ترس افراد روبه‏رو شد و وحشت و اضطراب بى‏حد آنان را ديد، در شريان وجودش به جوش آمد، چهره او برافروخته شد، آثار خشم در چشمان او ظاهر گرديد و ناگهان از جا برخاست و گفت: «من بايد به فيضيه بروم و ببينم به طلبه‏هايم چه مى‏گذرد»! 🔸اين حركت امام كه واكنش آن ترس و زبونى بعضى از افراد حاضر در بيرونى و بستن درب خانه بود، شور و هيجانى پديد آورد كه قلم از شرح آن عاجز است! صداى ناله و فرياد و التماس و زارى از هر طرف برخاست، يكى گريه مى‏كرد، ديگرى التماس مى‏كرد، و قسم مى‏داد و ديگرى خود را روى پاى او انداخته بود و نمى‏گذاشت گامى به جلو بردارد! جوانى ناآشنا كه روشن نشد از چه طبقه‏اى مى‏باشد مرتب به سرخود مى‏زد، خود را بلند مى‏كرد و به زمين مى‏كوبيد و فرياد مى‏زد كه: «آقا نمى‏گذارم از خانه بيرون برويد! خونريزى مى‏شود، مردم كشته مى‏شوند، نمى‏گذارم... به خدا نمى‏گذارم...»! و بعضى از افراد بيرونى كه دريافتند اين حركت و تصميم ناگهانى امام، پيامد بستن درب خانه و اظهار ترس و نگرانى آنان است فوراً درب خانه را باز كرده، به او اظهار داشتند كه: «درب خانه باز است، ديگر كسى در را نمى‏بندد و شما را به جده بزرگوارتان، از خانه خارج نشويد»! 🔹امام در برابر سوگند دادن‏هاى پى‏درپى و خواهش و تمناى مردم، از رفتن به مدرسۀ فيضيه منصرف شد و در جاى خود قرار گرفت، و به منظور تقويت روحى افرادى كه در آنجا گرد‏‏آمده بودند لب به سخن گشود و سخنانى آرامش‏بخش، انقلابى، نويد دهنده و اميدوار كننده ايراد كرد. 🔸سخنانى كه در آن روز، در آن لحظه و در آن شرايط حساس كه هر كسى را بالاى سر خود مى‏ديد، فقط از دهان قهرمانى چون امام خمينى مى‏توانست بيرون بيايد و همانند نغمه‏هاى آسمانى به شنوندگان آرامش بخشد و روح تازه‏اى در كالبد افسرده آنان بدمد. ايشان در اين سخنان كوتاه اظهار كرد كه: 🔹«... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد. شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصايب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز مى‏بينيم نسبت به آن چيزى نيست. پيشوايان بزرگوار ما حوادثى چون روز و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشته‏اند! و در راه دين خدا يک چنان مصايبى را تحمل كرده‏اند. 🔸شما امروز چه مى‏گوييد! از چه مى‏ترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از (ع) و (ع) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحت‏آميز دستگاه حاكمه، خود را ببازند. دستگاه حاكمه با ارتكاب اين جنايت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و خود را به خوبى نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه، شكست و نابودى خود را حتمى ساخت، ما پيروز شديم. ما از خدا مى‏خواستيم كه اين دستگاه، ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند. 🔹بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند. زندان رفتند، فداكارى‏ها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند. امروز وظيفۀ ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مى‏باشد، براى تحمل هرگونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلوى اغراض و مطامع آنها را بگيريم...».(نزديك به اين مضامين) (نهضت امام خمینی، ج1، صص384-383) 🇮🇷 @IRANeMOASER