✳️غدیر، روز تعیین الگوی حکمرانی اسلامی
🔰امام خمینی قدس سره الشریف :
روز عید غدیر روزی است که #پیغمبر_اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ تکلیف حکومت را معیّن فرمود و #الگوی_حکومت_اسلامی را تا آخر تعیین فرمود که حکومت اسلام نمونهاش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همه جهاتْ مهذّب، در همۀه جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را میدانستند که به تمام معنی کسی مثل حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ نمی تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعی باشد از حکومتها، تا آخر تعیین فرمودند. (صحیفه امام ج۵ ص٢٨)
#عید_غدیر
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۲۶ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۶ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۲۶ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۲۷ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۲۷ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۷ تیر ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📌#روزشمار انقلاب اسلامی
🗓 ۲۷ تیر ۱۳۵۷
🔹آقایان #مهدی_بازرگان، #یدالله_سحابی و #محمد_توکلی با #جان_دیاستمپل، کارمند سیاسی سفارت آمریکا در تهران ملاقات و درباره «نهضت آزادی» و نقش آن در موقعیت سیاسی کشور گفت و گو کردند.
🔸با ورود #رضاپهلوی (فرزند محمدرضاشاه) به تگزاس، دانشجویان ایرانی دانشگاه فنی تگزاس اعلام کردند در مدت اقامت پسر شاه در تگزاس علیه رژیم ایران دست به تظاهرات میزنند.
📚منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص368
🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️دیدگاه امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ
🔰سالگرد صدور نامه ٢۶تیر١٣۴٣ امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ
🔹امام با تأسيس دارالتبلیغ مخالف بود، ليكن از آنجا كه به #اتحاد_جامعه_روحانيت و ملت اسلام سخت اهميت مىداد از اظهار مخالفت با آن بشدت پرهيز مىكرد و تا آخرين روزى كه در #قم مىزيست علىرغم استفتاها و پرسشهاى پى در پى مردم، كوچکترين سخنى كه بازگوكننده عدم موافقت او با #دارالتبليغ باشد بر زبان نياورد و معتقد بود كه در سايه تدبير و تفاهم مىتواند گردانندگان آن را به زيانهايى كه آن مؤسسه مىتواند براى حوزه و استقلال روحانيت دربرداشته باشد متوجه سازد و آنان را از دست زدن به آنگونه كارها در آن شرايط حساس بازدارد، از اين رو تا آنجا كه توانست نظر خيرخواهانه و صلاحانديشانه خود را بهطور سرّى و دور از جنجال تذكر داد و خطرات را گوشزد كرد، ليكن پيش از آنكه بتواند به آن مشكل پايان بخشد، تبعيد شد و «دارالتبليغ» به صورت #غده_سرطانى در اندام حوزه قم سردرآورد.
🔸امام در برابر سؤالى كه مطرح شده است كه «آيا مىتوانيم در اين مورد (بنياد دارالتبليغ) كمک كنيم يا نه؟ پاسخ داده است: «حقير دخالتى ندارم»، متن پاسخ امام چنين است:
بسمهتعالى
جناب آقاى حسين ساعتپور ـ دام توفيقاته
مرقومه جنابعالى واصل و از مضمون آن اطلاع حاصل گرديد. راجع به مطلبى كه مرقوم داشتهايد، حقير دخالتى ندارم. از خداى متعال موفقيت آنجناب را در انجام فرائض مذهبى مسألت دارم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته.
به تاريخ ٧ ع١ ٨۴
روحاللّه الموسوى خمينى
🔹بعضى از عناصر وابسته به دارالتبليغ كوشيدند كه امام را مخالف نظم و #اصلاحات_حوزه بنمايانند و بدينگونه عدم موافقت او با آن مؤسسه را توجيه كنند و افكار را از حقيقت امور دورنگهدارند، ليكن پيش از هركس خود امام در اعلاميه تاريخى عليه احياى #رژيم_كاپيتولاسيون به اين اتهام ناروا پاسخ گفت، و اين نكته را يادآور شد: در شرايطى كه هر روز خطرهاى خانمانسوزى از جانب شاه متوجه اساس اسلام و استقلال ايران است، پرداختن به امور سرگرمكنندهاى مانند تأسيس «دارالتبليغ» براى پيشوايى كه در برابر اسلام و جامعه اسلامى مسئول است كار سزاوارى نمىباشد:
🔸 «... علماى اعلام براى خاتمه دادن به هرج و مرج و بىنظمىها در فكر اصلاح عمومى هستند، اگر دولت مجال فكر به ما بدهد، اگر گرفتارىهايى كه از ناحيه هيأت حاكمه پيش مىآيد و ناراحتىهاى روحى مجال تصفيه و اصلاح داخلى به ما بدهد. اين نحو گرفتارىهاست كه ما را از مسير خود كه مسير تصفيه حوزهها و اصلاح همهجانبه است باز مىدارد. با احساس خطر براى اسلام و قرآن كريم، براى ملت و مليت مجال تفكر در امور ديگر باقى نمانده. اهميت اين موضوعات به قدرى است كه مشاغل خاص ما را تحتالشعاع قرار داده است...».(نهضت امام خمینی، ج١، صص ٩٩۶-۹۹۵)
🇮🇷 @IRANeMOASER
🗂سند | نامه تاریخی امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ
بسمهتعالى
🔰جناب آقاى حسين ساعتپور ـ دام توفيقاته
مرقومه جنابعالى واصل و از مضمون آن اطلاع حاصل گرديد. راجع به مطلبى كه مرقوم داشتهايد، حقير دخالتى ندارم. از خداى متعال موفقيت آنجناب را در انجام فرائض مذهبى مسألت دارم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته.
به تاريخ ٧ ع١ ٨۴ (٢۶تیر١٣۴٣)
روحاللّه الموسوى خمينى
📍توضیحات مختصر پیرامون این نامه و دیدگاه امام خمینی در خصوص دارالتبلیغ را اینجا بخوانید
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢ماجرای دستگیری امام خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/بخش نخست
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/26
🔹ساعت، 3.30 بعد از نيمه شب 15 خرداد را اعلام مىكرد. كاميونهاى نظامى در بيرون شهر #قم متوقف شدند. صدها كماندو، چترباز و سرباز گارد كه تا دندان به اسلحههاى گرم و سرد مجهز بودند وارد قم شدند و در حالى كه تلاش مىكردند از هرگونه حركتى كه سكوت را بشكند خوددارى كنند، به سوى خانه امام خمينى به راه افتادند.
🔸از ابتداى كوچه تا درب منزل او را كه بيش از پانصد متر نبود تحت كنترل قرار دادند و درب هر خانهاى سربازى گماردند. در اطراف منزل و باغ انارى كه پشت منزل امام خمينى قرار داشت سنگر گرفتند و براى مقابله با هرگونه حادثه پيشبينى نشدهاى آماده شدند. دهها #كماندو و #چترباز_مسلح، يكباره از بام و ديوار به خانه امام يورش بردند و در ظرف يک چشم به هم زدن، سراسر حياط، اتاقها، زيرزمين، پشتبام و
همه جا را گردش و اشغال كردند، ليكن امام را نيافتند.
🔹دلهره و وحشتى كه سراپايشان را فرا گرفته بود فزونى يافت، ترس و اضطراب بىاندازه در صداى لرزان و #قيافه_پريشان آنان به خوبى
مشاهده مىشد. گمان برده بودند كه حتماً امام در داخل خانه داراى پناهگاه مستحكمى است كه از طرف افراد مسلح محافظت مىشود! و هر لحظه منتظر بودند كه رگبار مسلسل محافظين خمينى آنان را به خاك و خون بكشد! آنگاه كه از يافتن او نااميد شدند به چند نفر كاركنانى كه روزها از حضار و ميهمانان امام خمينى پذيرايى مىكردند و شبها همانجا مىخوابيدند حمله كردند و از آنان مىخواستند كه پناهگاه خمينى را نشان دهند و با اين وجود مىكوشيدند كه نگذارند صداى شيون، زارى و ضجه آنان بلند شود كه موجب آگاهى همسايگان و به هم خوردن نظم و آرامش و امنيت شهر گردد! آن اشخاص بيگناه با تمام قوا در زير شكنجه #دژخيمان_شاه مقاومت مىكردند و از نشان دادن جايگاه امام خوددارى مىورزيدند.
🔸امام از اول محرم كه در حياط منزل او چادر زده بودند، شبها را در منزل فرزندش #حاج_سيد_مصطفى كه مقابل منزل او بود، استراحت مىكرد. در آن ساعت شب، تازه براى نماز شب از خواب برخاسته بود كه سر و صداى ناهنجار و غيرعادى، او را متوجه يورش دژخيمان شاه كرد. فوراً از جا برخاست و حاج سيد مصطفى را كه در حياط در كنارش خوابيده بود بيدار كرد:
🔹مصطفى! بلندشو، مثل اينكه آمدند؟
🔸حاج سيد مصطفى چشم باز كرد و در جاى خود نشست. ساعت 4 پس از نيمه شب را نشان مىداد. پدر را ديد كه بهسرعت لباس مىپوشد، زمزمه گنگ و مبهمى از خارج به گوش مىرسيد.
🔹نتوانست باور كند كه اين مزدوران شاه هستند كه هجوم كردهاند. از جاى برخاست و خود را به پشتبام رسانيد. ديد سراسر كوچه و اطراف منزل پر از سرباز مسلح و كماندو است كه برق اسلحههاى گرم و سرد در دست آنان منظره وحشتناكى پديد آورده بود.
🔸امام به پشت درآمده و گوش فرا داد. يقين كرد كه ارتش شاه براى دستگيرى او يورش آورده است. لحظهاى مكث كرد تا ببيند چه مىشود؟اما...
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢ماجرای دستگیری امام خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/بخش دوم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/26
🔹صداى ضجه و ناله آن چند نفر كه تحت #شكنجه_دژخيمان، سرسختانه مقاومت مىكردند به گوش امام رسيد، صداى پيرمردى كه از سپيده صبح تا پاسى از شب در هواى گرم خرداد پاى سماور مىنشست و خدمت مىكرد، صداى آن رنجديدهاى كه از بام تا شام چاى مىداد و از مراجعين پذيرايى به عمل مىآورد و صداى آن بىپناهى كه زندگى خود را رها ساخته و به عشق و علاقه خمينى به سوى قم آمده، با جان و دل كار مىكرد، سخت خمينى را برآشفت و خشمناک ساخت بهطورى كه ديگر نتوانست تحمل كند.
🔸 از اين رو، امام از خانه بيرون آمد و با صداى رسا اظهار كرد:
«روحاللّه خمينى منم! چرا اينها را مىزنيد؟»
🔹با طنين افكندن نام «خمينى» در فضاى كوچه، دژخيمان شاه دستپاچه شدند. هرگز تصور نمىكردند كه بدين گونه خمينى را در مقابل خود ببينند و با پرخاش او روبه رو شوند. امام قدم به داخل كوچه نهاد و در حالى كه عبا را زير بغل گرفته بود از شدت خشم مشتهاى گره خورده خود را تكان مىداد و بر سر دژخيمان مسلح شاه مرتب فرياد مىكشيد:
🔸« #روحاللّه_خمينى منم، چرا اين بيچارهها را كتک مىزنيد؟ اين چه رفتار وحشيانه است كه با مردم مىكنيد؟ چرا به اصول انسانى پايبند نيستيد؟ اين چه وحشیگرىهاست كه از شما سر مىزند؟»
🔹مزدوران شاه در حالى كه مىكوشيدند بر اعصابشان مسلط شوند با صداى لرزان و گرفته مرتب پاسخ مىدادند:
🔸«همه ارادت داريم! همه مؤمنيم!! كسى را نمىزنيم!!!»
🔹آدمدزدان رژيم با ترس و بيم و احتياط، #قائد_بزرگ را محاصره و به ماشين فولكسواگن سياهرنگى كه دم درب خانه ايستاده بود سوار كردند و چند نفر از درجهداران و صاحبمنصبان نيز كه هنوز براى ما ناشناختهاند سوار شدند؛ و ماشين را با «هُل» دادن تا سر خيابان آوردند و از
سر خيابان، امام را با يک سوارى كه از پيش آماده بود به تهران بردند.
🔸حاج #سيد_مصطفى كه از بالاى بام ناظر جريان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج مترى به داخل كوچه بيفكند و تا آنجا كه ممكن است از دستگيرى پدر ممانعت به عمل آورد! امام كه از داخل ماشين متوجه تصميم خطرناک او شده بود با حركت دست او را از اين كار منع كرد. يكى از كماندوها نيز كلت كشيد و تهديد كرد: اگر تكان بخورى آتش مىكنم! حاج سيد مصطفى روى نهى و منع پدر از پايين پريدن منصرف شد، ليكن با تمام نيرو فرياد سر داد كه:
🔹«مردم، خمينى را بردند... مردم، خمينى را گرفتند»
🔸اهالى قم با فرياد تكاندهنده و باور نكردنى: «مردم خمينى را گرفتند» از خواب پريدند، شتابان از خانه بيرون دويدند تا به يارى امام بشتابند و از دستگيرى او جلوگيرى كنند؛ ليكن ديگر دير بود. مأموران رژيم با سرعت سرسامآورى امام را از قم بيرون برده بودند.
🔹اضطراب، نگرانى و ترس در چهره دژخيمانى كه امام را به تهران مىبردند به خوبى هويدا بود، ديوانهوار ماشين مىراندند و به عقب و اطراف مىنگريستند. وحشت و نگرانى آنان به حدى بود كه هر چه امام اصرار ورزيد تا براى چند دقيقهاى ماشين را نگه دارند تا #نماز_صبح به جا آورد،
نپذيرفتند.
🔸امام در مقام دلدارى آنان اظهار كرد: «اينقدر مضطرب نباشيد، در وسط اين بيابان كسى نيست كه قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقيقهاى ماشين را براى اداى نماز متوقف كنيد شما نيز نماز بخوانيد، شما #ارتش_كشور_اسلامى هستيد، از بودجه اسلام ارتزاق مىكنيد و واجب است كه به احكام و فرامين اسلام پابند باشيد.» دژخيمانى كه در ارتش شاهنشاهى تربيت شده و پرورش يافته بودند از اين سخنان امام پند نگرفتند و گستاخانه از پيشنهاد و اصرار امام براى به جا آوردن نماز صبح سرباز زدند و سرانجام بر اثر فشار و اصرار بيش از حد او حاضر شدند كه براى چند لحظهاى ماشين را نگه دارند كه فقط او تيمم كند! و امام پس از تيمم با خاک حاشيه جاده، سوار ماشين شد و نماز صبح را در ماشين كه به سرعت در حركت بود به جا آورد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص512-511)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER