پاسخ به شبهات نوجوانان جلسه 2.mp3
32.83M
پاسخ به شبهات نوجوانان جلسه دوم شیخ قمی
فایل صوتی
➖➖➖➖
🟢نشر حداکثری🟢
➖➖➖➖
🔗لینک کانال های شیخ قمی:
| کانال سخنرانی جهادتبیین | حمایت مالی| فهرست سخنرانی های شیخ | رزومه شیخ | ادمین فروشگاه دوره تخصصی|پیام مستقیم به شیخ قمی|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸صفر و صدی به مسائل کشور نگاه نکنیم ، واقع بین باشیم
➖➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
فتنه 2023 جاسوسان دنبال مبارزه با حساب با نقشه و برنامه .mp3
10.36M
🎙فتنه 2023 : کشف حجاب کننده ها دنبال آزادی بانوان ایرانی از حجاب اجباری نیستند!
➖بانوی بزرگواری که کشف حجاب کردی!!
این صوت را حتما گوش بده
🧨چون اتفاقات عجیبی داره می افته که اینها هیچ کدام حتی به دنبال حذف حجاب اجباری نیستند!
🧨نقشه های عجیبی برای شما کشیدند!
😱مراقب باشید قربانی نقشه این دشمنان نشوید!!
🧟♂️جاسوسان دنبال مبارزه با حساب با نقشه و برنامه
➖➖➖
🟢بفرست برای افراد محترمی که کشف حجاب کردند🟢
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
نقد سبک زندگی غربی جامعه الزهرا.mp3
29.61M
🎙 فایل صوتی جلسه مجازی برای فعالین تبلیغی جامعه الزهراء س قم
دوشنبه 11 اردیبهشت 1402
ویدئو این جلسه:
https://eitaa.com/TablighGharb/6032
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
جریان تحریف در نبرد آخر با امپراطوری شیطان_1.mp3
19.84M
🎙فایل صوتی سخنرانی
جریان تحریف در نبرد آخر با امپراطوری شیطان
https://eitaa.com/TablighGharb/6034
تهران 12 اردیبهشت 1402
شیخ قمی
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
چهار گام کلیدی برای پاسخ به شبهات جوانان_1.mp3
17.6M
🎙فایل صوتی سخنرانی
چهار گام کلیدی برای پاسخ به شبهات جوانان
https://eitaa.com/TablighGharb/6035
تهران 12 اردیبهشت 1402
شیخ قمی
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
خاطرات یک برانداز از آمریکای لاتین تا جهاد تبیین در ایران-.mp3
34.9M
🎙فایل صوتی سخنرانی
خاطرات یک برانداز از آمریکای لاتین تا جهاد تبیین در ایران
https://eitaa.com/TablighGharb/6036
تهران 12 اردیبهشت 1402
شیخ قمی
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
وضعیت فساد و تباهی جوانان در سبک زندگی جنسی غربی_1.mp3
29.1M
🎙فایل صوتی سخنرانی
وضعیت فساد و تباهی جوانان در سبک زندگی جنسی غربی
https://eitaa.com/TablighGharb/6037
تهران 12 اردیبهشت 1402
شیخ قمی
➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
28.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸چگونه با کلمات مثبت انسان ها را هرز کنیم؟
🔸چطور با سند ۲۰۳۰ سرباز غرب تولید کنیم؟!
➖➖➖➖
کانال سخنرانی جهاد تبیین | حمایت مالی
🆔 @Tablighgharb
پاسخ جالب هوش مصنوعی به سوالی درباره رفراندوم
🔹 توئیت و ویراست #حجت_الاسلام_راجی
💢 از #هوش_مصنوعی سوالی درباره #رفراندوم پرسیدم، هر چند پاسخش ناقص است اما جالب بود.
🔴 هوش مصنوعی هم فهمید، چرا برخی در فهمیدن مقاومت میکنند؟
⭕️ پ.ن رهبر انقلاب: مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟
♦️ ما را در ویراستی (توئیتر فارسی) دنبال کنید
https://virasty.com/H_raji
جهت نصب ویراستی کلیک کنید
💠اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری_کلیپ | انتظار فرج نهایی
✏️حضرت آیتالله خامنهای: انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست - «للباطل جولة» - و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد.
💗 #مهدویت
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امر به معروف میکنیم؟
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در برنامه پخش زنده حرم مطهر رضوی
💠اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌دختر سبزواری که مورد تعرض قرار گرفته بود:
چاقوش رو درآورد و زد به بازوی من، گفت باید با من بیای..
💔 روایت دختر سبزواری در مورد رخ دادی که به شهادت حمید رضا الداغی منتهی شد🖤
#شهید_غیرت
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇🏻
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
آمریکا نزدیک به 55 هزار نیروی نظامی در اطراف ایران مستقر کرده! البته هروقتم که این آمریکاییها تنشون به تن بچههای سپاه و ارتش خورده از ترس به خودشون ادرار کردن...حرف من نیست؛ مستند شکست هیمنه رو ببینید متوجه میشید نیروهای عملیات ویژه آمریکایی چطور قبل از دستگیری توسط ایران توی قایق خودشون خیس کردن
ویراستی ما 👈 https://virasty.com/Fazel_twt/1683191778942238778
@Fazel_twt
این عکس نماینده ی استرالیاست!
برای زنان و دختران ما نسخه هرزگی میپیچن و سرگرمشون میکنن با سگ و گربه،اما به خودشون که میرسه مادر بودن میشه اولویت....
🇮🇷vahideh janani
🇮🇷نیمه پنهان
🇮🇷@nimeyepenhan
⭕️ کارخانه تولید کیک زرد در ساغند اردکان، با حضور رئیس سازمان انرژی اتمی به بهره برداری رسید
🔸اسلامی:
🔹امروز روز بزرگ و تاریخی برای صنعت هسته ای کشور محسوب میشود، زیرا برای نخستین بار، تولید کیک زرد به روش هیپ لیچینگ انجام شد.
@e_tejarat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
ویدئویی در شبکههای اجتماعی معاند منتشر شده است که نشان میدهد، تعداد زیادی موتورسوار که بسیاری از آنها یک سرنشین زن بدون حجاب همراه خود داشتند به صورت گروهی و با هم در یکی از خیابانهای تهران در حال حرکت هستند.
البته مدل موتور ها ( همه موتورها از یک برند و یک مدل) و بصورت همزمان تعداد زیادی در یک مسیر ، نشان می دهد که حرکت این جماعت سازماندهی شده است
آقای اژه ای
پس کی این دریای رحمت و عطوفت و رأفت شما می خشکد؟
به زنان محجبه توهین میکنند
مامور را می زنند
آمر به معروف را با چاقو تکه تکه می کنند
پاساژها به زنان بی حجاب جایزه می دهند و آنرا رسماً از قبل اعلام می کنند
عرصه را بر غالب مردم تنگ کرده اند
جوانها در حال جذب شدن به سمت فساد هستند
اگر کسی هنگامه نبرد خواب باشد با لگد دشمن در خانه خود بیدار می شود
این موارد لگد دشمن برای بیدار شدن هست متأسفانه در خانه و شهر ما
آیا وقت بیدار شدن قوه قضاییه نرسیده است؟
آیا باز هم با خواب غفلت مسئولین ، باید خون بدهیم ، جوانهای ما را پر پر کنند؟
آقای اژه ای
ما عادت داریم هر روز در تلویزیون نصیحت های قشنگ شما را بشنویم ( عالِم بی عمل )
آیا شده شما هم یکبار نصیحت ما را بشنوید ؟
که اگر شنیده بودید اوضاع شهرها و خیابان ها و پاساژها و پارکها و از همه بدتر کنار دریا و باشگاه های ورزشی و تالارها اینچنین نبود.
آیا باز هم مردم مقصرند؟
شهدا
باز هم شرمنده ایم
🌷❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖🌷
نیاز به قانون برای برخورد با کشف حجاب به عنوان «حرام اجتماعی»
کسانی که مدّعی هستند که تنها باید سازوکارهای فرهنگی را به کار گرفت و پای قانون و کارگزاران قانونی را به این عرصه باز نکرد، چه بخواهند و چه نخواهند، کشف حجاب را «حرام اجتماعی» نمیدانند و آن را به «حرام شخصی» فروکاهیدهاند.
فارسپلاس؛ مهدی جمشیدی در یاددشتی نوشت: ۱. بدونشک، حجاب را باید در درجه نخست، یک «مقوله فرهنگی» به شمار آورد که در فهرست «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» قرار میگیرد و از نمادهای هویّتی زنِ مسلمان ایرانی است. این واقعیّت فرهنگی، دلالتهای دیگری نیز مییابد و مجموعهای از معانی را با خود حمل میکند اما به طریق اوّلی و اساسی، چنین منزلتی دارد. ازاینرو، علاج وقوع لغزش و انحراف در آن نیز در مرحله نخست، فرهنگی است؛ یعنی باید از «سازوکارهای فرهنگی» برای تولید و بازتولید این ارزش فرهنگی بهره گرفت و به آن در دل و جان مردم، عمق بخشید. ارزش حجاب، باید جامه «باور» به تن کند و به پارهای از «هویّت» فرد تبدیل بشود.
حال اگر پس از این مرحله، کسانی در جامعه اسلامی - که اکثریّت افراد آن متعهد به ارزشهای اسلامی هستند - «گردنکشی» و «قانونشکنی» کردند، روشن است که نباید به «توصیه» و «موعظه» بسنده کرد و باید «سازوکارهای قضائی» را در پیش گرفت. حجاب یک ارزش دینی است که به سبب «جنس اجتماعی» اش، باید «قانونی» نیز بشود و باید قانون از حجاب در عرصه عمومی دفاع کند. هر گونه سازش و مماشات در این زمینه، جامعه را آلود و آفتزده خواهد کرد و بهتدریج، ارزشهای فرهنگی دیگر را نیز دچار سستی و بیاعتباری خواهد نمود.
پس حجاب، یک «ارزش اسلامیِ اجتماعی» است و ضعف حجاب و کشف حجاب، «حرام اجتماعی» است. آنچه که «حرام» است ممکن است مورد نهی «اخلاقی» یا «قانونی» قرار بگیرد، اما آنچه که «اجتماعی» است، بهحتم باید منزلت «قانونی» بیابد و قانون از اجرای آن دفاع کند. پس مسأله کشف حجاب، فقط این نیست که «حرام» است، بلکه «حرام اجتماعی» است و اجتماعیبودنش به معنی ضرورت حضور «قانون» در کنار آن است.
بنابراین، کسانی که مدّعی هستند که تنها باید سازوکارهای فرهنگی را به کار گرفت و پای قانون و کارگزاران قانونی را به این عرصه باز نکرد، چه بخواهند و چه نخواهند، کشف حجاب را «حرام اجتماعی» نمیدانند و آن را به «حرام شخصی» فروکاهیدهاند. چنین برداشت تقلیلگرایانهای از کشف حجاب - که سویههای اجتماعی و عمومی آن را نادیده میگیرد - خطایی آشکار و پُرخسارت است.
۲. روشن است که باید در مواجهه با ضعف حجاب و کشف حجاب، ترکیبی از سازوکارهای نرم و سخت را به کار گرفت و دچار تقلیلگرایی نشد، امّا مسأله این است که در طول دهههای گذشته، نهادها و نیروهای فرهنگی در این باره، دچار «کمکاری» و «کمعملی» بودهاند و تبدیلشدن حجاب به یک چالش، حاصل غفلتها و انفعالها و خاموشیهای آنهاست. همه نهادهای فرهنگی در طول دهههای گذشته، فرصتها و امکانهای فراوانی برای «روایتپردازی» درباره حجاب و نشاندن حجاب در «ساختار هویّتی» داشتهاند، اما از این زمینهها و بسترها، استفاده چندانی نکردهاند.
در واقع، حجاب از لحاظ منطق فرهنگی، در حال «رهاشدگی» و «بهخودوانهادگی» بوده است. از قلب سیاستگذاری فرهنگی که شورای عالی انقلاب فرهنگی است تا نهادهای مجری از قبیل آموزش و پرورش، «بیعملیهای فراوان» داشتهاند و کارنامهشان قابلدفاع نیست. در چنین خلائی، بهتدریج مسأله دیرینه حجاب، برجستهتر و چالشیتر شد و توانست بحران تولید کند. از مدّتها پیش میشد حدس زد که زخم کهنه حجاب، مستعد تولید تنش و تکانه است و باید برای توجیه و توضیح حجاب و درونیسازی آن، چارهاندیشی کرد.
بخشی بزرگی از جامعه، حتّی مستقل از کنشگری نهادهای فرهنگی، به حجاب وفادار بودند و ماندند و هیچ نوسانی در هویّت آن راه نیافت، اما بخش کوچکی از جامعه، گرفتار کجروایتهایی شدند که در فضای تهی از اعمال حکمرانی فرهنگی، یکهتازی کرد و ذهنیّتشان را دگرگون کرد. این تغییر زیرپوستی، اندکاندک آشکار شد و نمود و تعیّن یافت و بحران آفرید. همه این اتّفاقها در پیش چشم نهادهای فرهنگی و کارگزاران و تصمیمسازان آنها قرار داشت، اما به اندیشهورزی و عمل آنها پیوند نخورد.
این مسیر افولی و چالشی طی شد تا به نقطه کنونی رسیدیم که مسأله «ضعف حجاب» به «کشف حجاب» تبدیل شده است، بلکه به عیان مشاهده میکنیم که حتّی کشف حجاب نیز در حال تبدیل شدن به «کشف بدن» است. در واقع، همه لغزشها و انحرافهای فرهنگی که در طول دهههای گذشته، بهتدریج رخ دادند و شکل ظاهریِ بخشهایی از جامعه را دگرگون کردند، در ماههای اخیر با «شتاب خیرهکننده» ای در حال گسترش و عادیسازی هستند.
در چنین شرایطی، هیچ عاقل آیندهاندیشی به سازوکار فرهنگی بسنده نمیکند، بلکه میکوشد متناسب با «اضطرارهای فرهنگیِ کنونی»، نهادهای امنیتی و قضائی و انتظامی را به عرصه فرابخواند تا مجال پیشروی از این حرام اجتماعی گرفته شود و «ثبات فرهنگی» ایجاد شود و «اقتدار ضربهخورده»، بازسازی شود، آنگاه در قالب برنامههای فرهنگیِ تفصیلی به علاج بپردازد. وضع کنونیِ صحنه فرهنگی، به گونهای نیست که صلاح باشد نیروی انتظامی را از آن راند و به حضور و کنشگری نیروهای فرهنگی اکتفا کرد؛ چراکه در این معرکه ترکیبی و چندگانه، انگیزههای غیرفرهنگیِ فراوانی بازیگردانی و بازیگری میکنند.
نهتنها ضروری است که نیروی انتظامی، مواجهه هوشمندانه خود را ادامه بدهد و از قانون، عقبنشینی نکند، بلکه باید حضور و حیاتش در این میدان، بسیار محسوستر و مؤثّرتر نیز باشد. ما در وضع خاصی قرار دارد که برای جبهه دشمن، حکم «زمان طلایی» دارد و او میتواند در این فرصت، ما را زمینگیر نماید. پس باید «سهم الزام» را در مواجهه افزود و مجال نداد که این زنجیره، تثبیت و کامل شود. کاری که امروز از حاکمیّت ساخته است، فردا به دشواری ممکن خواهد بود.
اگر از این مقطع عبور کنیم، روشن است که باید بر «سهم اقناع» بیفزاییم و از تمام سازوکارهای فرهنگی بهره بگیریم تا هرچه بیشتر، «الزام قانونی» را به «تعهد وجدانی» تبدیل نمائیم. ازاینرو، انقباضهای حقوقی و حسّاسیّتهای قانونی و بهکارگیری نیروی انتظامی، هیچ تعارضی با کارهای فرهنگی میانمدّت و بلندمدّت ندارد، بلکه میتواند از طریق ایجاد «ثبات فرهنگی» و «بازآفرینی اقتدار سیاسی»، زمینهساز آنها باشد.
در مقابل، برچیدن یا تعلیق الزام قانونی، به بدنه اجتماعی تجدّدی در ایران جسارت میبخشد تا هرچه بیشتر پیشروی کند و مسیرهای بازگشت را مسدود نماید. در عین حال، هرگز نباید تصوّر کرد که جامعه با چنین رویکردی مخالف است و مواجهه نیروی انتظامی را برنمیتابد. هرچه آنچه که در چهارچوب قانون و با روشهای اخلاقی انجام بگیرد، مورد توافق جامعه نیز هست و هیچ گسستگی و تعارضی ایجاد نخواهد کرد.
پایان پیام/ت
حادثه سبزوار و سکوت مرگبار مدعیان آزادی
خیابان محل زندگی شهید الداغی به نام «جوانمرد» مزین شد
تداوم و شدت خشونتزایی و خشونتطلبی در جامعه نگرانکننده شده اما نکته عجیب سکوت مدعیان روشنفکری است؛ سکوتی که فارغ از بایدها و نبایدها ناجوانمردانه به نظر میرسد.
به گزارش مشرق، چند ماهی است که ناامنیها و اغتشاشات در کشور فروکش کرده است اما با این حال تنش و خشونت هنوز در ستون اخبار حوادث قدرتنمایی میکند، خشونتی که در حوادث اخیر ریشه دارد و به وضوح توسط گروهی از هنجارشکنان علیه قشر مذهبی جامعه اتفاق میافتد. خشونتی که از جنس درگیری و بحث و جدل نیست، بلکه از جنس جنایت و کشتار است.
تداوم و تعدد چنین حوادثی در کشور، علاوه بر آنکه آرامش جامعه را سلب و خاطر مردم را مکدر کرده است، باطن ضد دموکراسی جریانی را به تصویر میکشد که مدتی قبل ادعای آزادیخواهی داشت و در ناقوس دموکراسی میدمید. این جریان، آنچنان یکجانبه خود را بر حق میبیند که در این مسیر هر اقدام غیرقانونی و حتی ضدانسانی را مباح میداند و حتی آن را ارج مینهد. همچنانکه در جریان ناامیهای خیابانی، شاهد صحنههای تلخ و بزهکارانهای بودیم که منجر به شهادت مظلومانه «روحالله عجمیان» و «آرمان اللهوردی» و جوانان بسیار دیگر شد.
حالا که بعد از چند ماه، اپوزیسیون به دلیل فقدان تئوری و پشتوانه سیاسی و اجتماعی، دیگر بهانهای برای بر هم زدن امنیت را ندارد؛ با ایجاد موجهای رسانهای و تبلیغات گسترده میکوشد خود را زنده نگاه دارد و بر حق نشان دهد؛ اما علیرغم این تلاش، شهادت «حمیدرضا الداغی» در سبزوار که مظلومانه فدای خشونت بی حد و مرز شد، فرصت دیگری برای شناخت دقیق جریان براندازی و فاصله قابل توجه عمل و ادعای آنها فراهم کرده است.
شهادتی که پایانی بر شعار دروغین «زن، زندگی، آزادی» بود. حادثه سبزوار نشان داد که وزن این شعارها ثقیلتر از دهان افرادیست که به دختر ایرانی تنها به عنوان صعود برای کسب قدرت مینگریستند. شعاری که در نهایت به هنجارشکنی و خشونت در جامعه ختم شد.
دفاع و تحقق شعار زن، زندگی، آزادی را الداغی با اقدام شهادت گونه اش به تصویر کشید که برای آزادی دختر ایرانی از جانش گذشت. اقدامی که ثابت کرد علی رغم تلاشهای ضدانقلاب و رسانههای بیگانه که قصد دارند مردم ایران را مخالف و مغایر با دین و ارزشهای اسلامی و ایرانی جلوه دهند اما مردم ایران بر اصولها و ارزشهای دینی و عرفی جامعه که مبتنی بر آزادی، معرفت، غیرت و آزادگی است، پایبند هستند.
الداغی در یکی از خیابانهای سبزوار وقتی آزار و اذیت دو جوان نسبت دو دختر را میبیند به سمت آنها میرود تا از «خواهرهایمان» دفاع کند اما اوباش وارد درگیری شده و او را مورد اصابت ضربات مکرر چاقو قرار میدهند.
آنچه در سبزوار برای این جوان رخ داد، به قدری بغرنج و ناراحت کننده و توأم با بیعدالتی است که هیچ تئوری و ادعایی حجم رفتار غیرانسانی صورت گرفته در آن را برنمیتابد. پدر دختری ۳ ساله که برای حمایت از دو دختر جوان جان خود را در اثر اصابت چندین ضربه چاقو از دست داده و کسانی درباره این واقعه تلخ سکوت کردهاند که مدتی قبل به خاطر درگیری بر سر رعایت حجاب در یک مغازه ماست فروشی زمین و زمان را به هم دوخته بودند و فریاد وا اسفا سر میدادند.
سوالی که در تداوم این خشونتها پیش میآید این است که حالا که دشمن به روشهای نئولیبرالیستی و از طریق جنگ سرد سعی در بهم ریختن آرامش و دوقطبیسازی جامعه دارد و هرروز هم نمود بیشتری پیدا میکند؛ چند جان دیگر باید فدای افکار ضد وطنپرستی شوند؟
سالها پیش نیز «علی خلیلی» طلبه ناهی از منکر که در تیرماه سال ۹۰ در یک درگیری خیابانی زخمی شد و حدوداً سه سال بعد براثر همان جراحات به شهادت رسید. نگاهی به اتفاقات اخیر نشان میدهد تعدد این میزان از خشونت به سطح نگران کنندهای رسیده است؛ به طوری که در حدود یک هفته گذشته ۴ روحانی مورد حمله قرار گرفتند.
اخیراً در قم خودرویی به دو طلبه در ایستگاه اتوبوس خیابان شهدا حمله و پس از زیر گرفتن و مصدومیت آنها، از خودرو پیاده شده و یکی از طلاب را مورد ضربات شدید چاقو از ناحیه گردن و پهلو قرار داد. ضارب سپس برای حمله به مأموران نیروی انتظامی اقدام میکند و قصد خلع سلاح و تصاحب اسلحه مأموران انتظامی را داشته که با شجاعت مأموران دستگیر میشود.
در مورد دیگری، یک روحانی ۳۵ ساله در بلوار مرزداران تهران ساعت ۹ روز چهارشنبه هفتم اردیبهشت پس از پارک خودرو شخصی، توسط یک دستگاه خودرو سواری به زیرگرفته شد. طبق اظهارات مسئولان انتظامی، راننده که به قصد عمد روحانی را بر روی کاپوت ماشین برای فاصله طولانی میکشد، از صحنه متواری شده است و تحت تعقیب پلیس قرار دارد.
ترور آیتالله عباسعلی سلیمانی نماینده مجلس خبرگان در یک بانک نیز مصداق دیگری از فوران این خشونت افسارگسیخته و بی حد و مرز است که پیر و جوان نمیشناسد.
علاوه بر این دهم اردیبهشت نیز فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در حالی که با خانوادهاش در یکی از خیابانهای شهرستان در حال تردد بودند، ناجوانمردانه ترور شدند.
اما آنچه مایه تعجب است، این است که روشنفکران و اصلاحطلبان که در ماههای گذشته برای کوچکترین اتفاقات صورت گرفته از سوی مذهبینماها (ازجمله اقدام زشت خالی کردن سطل) از کاه، کوه ساختند و از هیچ تلاشی برای هیاهو و قیل و داد دریغ نکردند، در برابر چنین حوادثی، جامه سکوت بر تن کرده و منفعت خویش را در سکوت انفعالگونه میبینند.
ناصر ایمانی کارشناسی مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره شرایط نگرانکننده جامعه و طغیان خشونتی تمام نشدنی، میگوید: «دو موضوع متفاوت وجود دارد که باید محل بحث قرار بگیرد؛ یکی بحث آکادمیک علمی از نظر روانشناختی و روانشناسی جامعه و بحث دیگری بحث سیاسی است. بحث اول که باید متخصصین امر و روانشناسان اجتماعی درباره آن اظهارنظر کنند این است که جامعه ما، الان از عقدههای فروخفته یا خشم درونی رنج میبرد. بحث فقط بر سر مسائل سیاسی نیست.»
حادثه سبزوار و سکوت مرگبار مدعیان آزادی
ایمانی ادامه میدهد: «درگیریهای پیش پا افتاده بر سر موضوعات ساده که میتواند به راحتی حل شود به درگیریهای شدید منجر میشود. جامعه به لحاظ روانشناختی ملتهب است و خشم درونی دارد؛ نه الان بلکه مدتهاست اینگونه است و عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا مجموعهای از اینها پشت این ماجرا وجود دارد.»
او درباره حادثه تلخ سبزوار و شهادت حمیدرضا الداغی میگوید: «در ماجرای اخیر، وقتی دو تا خانم مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و یک نفر به کمک آنها آمد میبینیم بلافاصله چاقو بیرون میآید و فردی در این ماجرا شهید میشود، این افراد میتوانستند دست به ضرب و شتم بزنند اما فوری چاقو به دست میشوند.»
این کارشناس سیاسی در تحلیل وجه سیاسی شرایط موجود بیان میکند: «رفتار مخالفان یا معاندان نظام در ماههای گذشته این طور بوده که اگر فردی به نوعی در چارچوب طرفداری از نظام یا قوانین قرار بگیرد هرگونه خشونتی علیه او، حتی قتل او کاملاً مباح و جایز است و حتماً باید انجام شود؛ اما اگر کوچکترین توهین یا بی احترامی به او صورت بگیرد؛ چه برسد به آسیبهای بدنی با فردی که مخالف نظام است یا از قوانین حکومت تبعیت نمیکند به شدیدترین شکل موضوع را در رسانهها مطرح و پیگیری میکنند.»
ایمانی به اشاره برخوردهای دوگانه در برابر قانون معتقد است: «رویهای ایجاد شده از یک طرف خون را مباح میدانند و از طرف دیگر حرام. این بسیار عجیب است و شاید در جای دیگری شاهد نباشیم. در شرایط فعلی کسی که مخالف نظام هم باشد، در اقدامی قوانین را زیر پا بگذارد یا حتی مرتکب قتل شود؛ تحسینش میکنند. وقتی قاتل مخالف نظام باشد انتظار دارند در امان باشد و حتی مورد تشویقش و تقدیس قرار میگیرد. چنین پدیدهای در هیچ جای دنیا سابقه ندارد.»
به نظر میرسد آنچه در رسانههای رسمی و غیررسمی درباره چنین مسائلی بازگو میشود، در ادامه این روند اثرگذار است. چهرههای شناخته شده و سلبریتیها میتوانند با موضعگیری خود درباره خشونتهای این چنینی تا حدی از ادامه این چرخه ممانعت ورزند. ایمانی در این باره میگوید: «این پدیده که اینها از لحاظ رسانهای تبلیغ میکنند واقعاً خطرناک است و به شدت خشونت را افزایش میدهد؛ آنها از یک طرف خون ریختن و قتل را مباح میدانند و از طرف دیگر کوچکترین برخورد را حرام میکنند.»
او همچنین در تحلیل مواضع اخیر سلبیریتیها نسبت به حوادثی از این دست عنوان میکند: «در چند ماه اخیر سلبریتیها در مقطع حساس تاریخی قرار گرفتند؛ اصلاً حرف این نیست که آنها عقاید خو را ابراز نکنند یا اینکه عقایدشاید باید منطبق با تعاریف رایج کشوری باشد. اصلاً منظور این نیست! آنها هم مثل آحاد جامعه میتوانند حق انتخاب و آزادی داشته باشند؛ اما دو نکته مهم وجود دارد؛ اول اینکه سلبریتی یا مشهور شدن آنها در این جامعه و با ساز و کار و قوانین این حکومت بوده است؛ ناجوانمردانه است که بخواهند نمک بخورند و نمکدان بشکنند.»
این کارشناس مسائل سیاسی در پایان یادآوری میکند: «نکته دوم اینکه نمیخواهیم سلبریتیها آنچه ما میپسندیم را بیان کنند اما این ناجوانمردانه است که در مواردی که یک کار خلاف قانون و عرف صورت میگیرد، سکوت کنند؛ حتی نمیگویم خلاف شرع! واقعاً جریان روشنفکری که به «روشنفکری سلبریتیها» تبدیل شده در طول تاریخ کشورمان کارنامه خوبی در مقاطع حساس از خودشان به جا نگذاشتهاند.»
نتیجه تصویرسازی ضعیف از پلیس؛
جنایتی با الهام از سریالهای شبکه نمایش خانگی/ سریال «خونسرد» خون ریخت
سریال خون سرد
وقوع تراژدی قتل با الهام از یک سریال شبکه نمایش خانگی نشان داد، این مجاری ساختارشکن نه تنها سبک زندگی و فرهنگ عامه را در معرض تهدید قرار داده، بلکه جان شهروندان را به مخاطره انداخته است.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - توزیع سریال «خون سرد» آن از ۲۸ مرداد ۱۴۰۱ در پلتفرم فیلم نت آغاز و به صورت هفتگی این سریالراس ساعت ۱۲ روزهای جمعه در این پلت فرم منتشر میشد. توزیع سراسری این مجموعه در ۲۵ آذرماه سال گذشته به پایان رسید.
روایت سریال
داستان این سریال پلیسی و جنایی با ماجرای تحقیقات سرگرد امیرعلی طلوعی (شهرام حقیقتدوست) روی پرونده ربودن «لیلا کریمی» در ترکیه و پرونده قاچاق دختران آغاز میشود. طلوعی عاملان این پرونده را پیدا میکند اما موفق به دستگیری و طرح اتهام علیه آنان نمیشود.
شخصیت امیر شاهسواری در سریال خون سرد
سرگرد در بررسیهایش بـه نام امیر شاهسواری میرسد. وی این موضوع را با دوستش دکتر کسری کیا (امیر آقایی) در نقش پزشک همکار پلیس در میان میگذارد. کیا با خاطرات تلخی از دوران کودکی به علت رفتارهای پدرخواندهاش و آزار مادرش زندگی می کند.
این درد و کینه عمیق قدیمی او را به سمت قتلهای سریالی میکشاند. کسری بهواسطه ظاهر موجه و نفود در اداره آگاهی،حضور رفیق صمیمیاش امیرعلی، سابقهاش در پزشکی قانونی و همچنین هوش و ذکاوت خاصش مانع موفقیت پلیس در کشف این پرونده میشود.
کسری تمام پروندههای زنآزاری که پلیس بهصورت ناقص به آن پی میبرد یا همسرش در مواجهه با موکلانش کشف میکند را بهصورت غیرقانونی پیگیری میکرد و با پیدا کردن عاملین آنها را به کارخانه قدیمی پدرش میبرد و آنان را به قتل میرساند. ادامه پیدا کردن این قتلها تا جایی پیش میرود که کسری برای پنهان نگاه داشتن عملکردش اقدام به کشتن همکار پزشک خود میکند.
در روایت موازی سریال، خواهر کوچک کسری در پی کشف خیانت مشهود همسرش اقدام به قتل وی میکند و کسری با پاکسازی محل وقوع جرم، خواهرش را از مشارکت در قتل مبرا میکند.
چرا سریال خون سرد تبلیغ مستقیم و مشروعی برای آدمکشی است؟
یکی از نخستین افرادی که توسط امیرعلی شکار میشود امیر شاهسواری است. محکومی که عامل اصلی قاچاق دختران ایرانی در ترکیه است. پلیس در تحقیقات برای متهم کردن به مستندات قانونی دست پیدا نمیکند و کسری کیا به روش سریالهایی نظیر دکستر، هانیبال و بریکینگ بد، شاهسواری را شکار میکند و به کارخانه قدیمی و متروک پدرش می برد و او را روی صندلی معروف خود مینشاند و با وسایل جراحی که در اختیار دارد او را به قتل میرساند.
این مجموعه با قتل شاهسواری آغاز میشود اما پس از چندی مشخص می شود کسری حرفه خودسرانه اقدام به قتل را پیش از این آغاز کرده است. اگر مستندات کاراکتری نظیر امیرشاهسواری تکمیل و او جلب به دادرسی شود، کمترین حکم برای او اعدام است. شاید از منظر مخاطبشناسی قتل این شخصیت مشروع به نظر برسد، اما سایر قتلهای کسری کیا عملی نیست که بتوان با درونمایه انتقامی و نمایشی مشروع جلوه داد.
این سریال همانطور که اشاره شد با گرتهبرداری مستقیم از سریال دکستر ساخته شده و از جزئیات داستانی بریکینگبد و هانیبال استفاده میکند. نکته مهمی که از دید دستگاههای نظارتی مغفول مانده این است که آیا معادل سریالی که در فرهنگ غربی ساخته شده و مجازات فردی را مشروع جلوه میدهد که نسبتی با فرهنگ نمایشی ایرانی دارد؟
از جمله گزینههایی که توسط کسری کیا به قتل میرسند افرادی هستند که در اشکال مختلف به زنان آزار میرسانند و این افراد حتی در مجازاتهای سنگین قضایی مشمول حکم اعدام نخواهند بود، اما مخاطب با مجازات فردی این افراد به شدت همذات پنداری میکند. این ترویج نمایشی در شرایط روی می دهد که جامعه ایرانی با شیوع خشونت افسارگسیختهای در آثار نمایشی مواجه است و طبیعی است پمپاژ این حجم از خشونت در متن جامعه، خودنمایی خواهد کرد.
قاتل محبوب و پلیس مغلوب
در این سریال پلیس در اغلب پروندههایی که در این سریال نمایش داده می شود، مغلوب قاتل محبوب سریال میشود.این شگرد در ادامه همان موازنه تازه نمایشی است که در شبکه نمایش خانگی رواج پیدا کرده و القاء تصویر پلیس شکست خورده همواره دنبال می شود.
«خونسرد» چگونه تراژدی خلق کرد؟
در روزهای پایانی آذر ماه سال همزمان با انتشار آخرین قسمت از سریال خونسرد، روشهای خودسرانه در کشتن افراد توسط دکتر کسری کیا دستمایه یه برادر کشی میشود.
اواخر آذرماه گذشته پزشک سرشناسی در تهران، در خیابان فرشته به سبک «پزشک قاتل» سریال «خون سرد» برادرش را در مطبش به قتل رساند و به مدت سه روز جسد او را در ساختمان اداری مطبش مخفی کرد.
این پزشک سرشناس تهرانی برادر خود را به صندلی بست و در ابتدا رگ دست و پای او را زد، بعد از قتل نیز جسد را مثله کرده و در نقاط مختلف تهران پخش کرد.
او در تشریح بازسازی صحنه این قتل اعتراف کرد که شیوه قتل را با کپیبرداری از سریال «خون سرد» انجام داده و به همان نحوی که در سریال نمایش داده شد مقتول را به صندلی بسته و سپس اقدام به زدن رگ او با تیغ کرده است.
پرونده این جنایت مخوف، توجهها را معطوف به سریال خون سرد به کارگردانی امیرحسین ترابی و تهیهکنندگی بهمن کامیار کرد این سریال محصول سال ۱۴۰۱ بوده که تأثیر خود را در کمترین زمان گذاشته است.
لازم به ذکر است تهیه کننده این سریال بهمن کامیار از وکلای سرشناس دادگستری است.
بیشتر بخوانید:
شبکه نمایش خانگی چگونه چرخه خشونت و پلیسکشی را عادیسازی کرد؟
با انتشار گسترده روایت قتل مذکور در رسانهها و الهام قاتل از یک سریالی که نمونههای خارجی کپی شده، یک ضرورت را در نظرت یادآوری میکند، بازسازی سریالهای خارجی خشونت آمیز به بومی سازی خشونت در جامعه منجر خواهد شد.قطعا دستگاههای قضایی، نظارتی و انتظامی کشور بازهم با این سئوال مواجه هستند که چه عملکرد نظارتی در قبال سریالی که خشونت را به متن جامعه پمپاژ داشتهاند؟!
نکته مهم در مورد این جنایت الهام گرفته شده از یک سریال شبکه نمایش خانگی این است که قاتل از تودههای فرودست اجتماعی، اقشار سرخورده با سطح سواد پایین نبوده است. او پزشک بوده و در محدوه گرانقیمت تهران زندگی می کرد. طبیعتا تاثیرپذیری قاتل نشان میدهد الگوپذیری از اثر نمایشی مرزهای بالادست و فرودست، فقیر و پولدار، طبقه متوسط را به راحتی درمینوردد و تراژدی خلق میکند.
برخی منتقدان ممیزیها و سازندگانی آثاری از این با این رویکرد دستگاههای نظارتی را توجیه میکنند که فیلم و یا سریالی اثر بر مردم نخواهد داشت و با نمایش عریان قتل و قاتل، در جامعه نمونه سازی نخواهد شد و این خشونت صرفا در ابعاد مدیومی که نمایش داده می شود باقی خواهند ماند.
وقوع چنین تراژدی نشان داد، تولیدات فاقد نظارت در شبکه نمایش خانگی نه تنها سبک زندگی و فرهنگ عامه را در معرض تهدید قرار داده، بلکه جان شهروندان را به مخاطره انداخته است.
امید میروند این آشفتگی در در مدیریت پر از اعوجاج ساترا اصلاح و روندهای نظارتی باسازی شود.
با وجود پخش رسمی قورباغه و انتشار تا قسمت های میانی دامنه اعتراضات به محتوای آن گسترش یافت. جدا از سکانس های خشن و با خشونت بالا در این سریال که مناسب هر مخاطبی نیست، شخصیت های سریال که افرادی بی نهایت بزهکار هستند با استفاده از مادهای مسخ کننده با اقدام به سرقت و قتل امرار معاش می کنند. نکته جالب این هسته خشن در شهرک اکباتان تهران زندگی می کنند و چندین سکانس در آن جا فیلمبرداری شده است اعتراض این افراد نیز زیاد شده است.
شبکه نمایش خانگی چگونه چرخه خشونت و پلیسکشی را عادیسازی کرد؟
کاربران اکباتانی معترض به محتوای این سریال آنطور که باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: می گویند که یک جریان خاص در سینما و تلویزیون میخواهد این طور القا کند که اکباتان پر از آدم های عجیب و غریب و خلافکار است در حالی که این منطقه یکی از محله های قدیمی تهران است. از آن طرف بعضی از کاربران فضای مجازی هم ادعا کردهاند که سیدی کلاس محله آن ها را پایین آورده چون در قسمت اول چند جوان اول به حمام عمومی میروند و بعد راهی اکباتان میشوند!
این اولین بار نیست که هومن سیدی اکباتان را به عنوان لوکیشن کارهایش انتخاب میکند، او در فیلمهای سیزده و آفریقا هم از فضای شهرک اکباتان و خانه هایش استفاده کرده و اتفاقا به نظر این شهرک خیلی با حالوهوای کارهای سیدی جور است.
پدرکشی فراتر از پلیس کشی!
در سکانسی از این سریال نوری (نوید محمد زاده) هدفون را روی سر خواهرش میگذارد و با دو نفر دیگر از همراهانش اقدام به قتل پدرش میکند و دخترک خردسال از آینه خودرویی که داخل آن سوار است، نحوه کشته شدن پدرش را تماشا میکند. سازنده کاملا حرفهای با جزئیات خشونت را بزک میکند. چنین صحنه ملتهبی حتی توسط کمپانیهای هالیوودی هم ممیزی میشود. ممیزی، یعنی ممانعت از القاء ناهنجاریهایی که با جامعه ما نسبتی ندارد. پمپاژ تصاویری اینچنین خشن، هیچ سنخیتی با فرهنگ عامه ایرانی ما نداشت و این سریال پس از نرمالیزه کردن پلیسکشی، پدرکشی را طبیعی جلوه داد. یکی از مشکلات اساسی تولیدات شبکه نمایش خانگی اصرار طی سالهای اخیر تم اجرای عدالت با اسلحه است که در سریال «ممنوعه» مخاطب را به هیجان میآورد.
وظیفه ساترا دفاع از حقوق سلبریتیها نیست
قورباغه با حواشی فراوان علی رغم نامهنگاریهای فراوان که از جهات مختلف برای ممیزی دقیق سریال به وزارت ارشاد ارسال شد، از این ممیزی «خشونت» گریخت و مدیریت پیشین ساترا، محمدصادق امامیان، با یک پست اعتراضی هومن سیدی، صیانت از حقوق سلبریتیها را بر صیانت فرهنگ عامه ترجیح داد.
بررسی نقش پلتفرمها در اغتششات/۷
شبکه نمایش خانگی چگونه چرخه خشونت و پلیسکشی را عادیسازی کرد؟
سریال قورباغه
قبل از انتشار سریال «قورباغه» به صورت مکرر از سوی نهادهای نظارتی و حتی قضایی هشدار داده شد که در قسمت اول این سریال موضوع پلیسکش اثرات وضعی بسیار نامطلوبی را در پی خواهد داشت.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در آشوبهای اخیر برخلاف اغتشاشات سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و آبان ۹۸، مسئله حمله به نیروهای انتظامی به چالشی امنیتی بزرگتری تبدیل شده است و به صورت گسترده حمله به سویه نیروهای امنیتی توسط رسانههای معارض تبلیغ میشود.
اما این عادیسازی ریشه در یک پیوست مدیایی دارد. سریال قورباغه یکی از خشنترین آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی است، که در همان قسمت اول مسئله پلیسکشی را نرمالیزه میکند. در عطف نخست نمایشی که موتور محرکه قسمت اول سریال محسوب میشود، دو کاراکتر فرعی(جواد و فرید) همراه با یک کاراکتر اصلی(امیرعلی) سریال شاهد حمله دو تن از اراذل به سوی یکی از نیروهای انتظامی در شهرک اکباتان هستند که به صورت بسیار خشنی با سلاح سرد مامور پلیس را به قتل میرسانند. این مامور شبیه وقایع اخیر از ناحیه گردن مورد اصابت سلاح سرد قرار میگیرد.
امیرعلی وقتی با جسد پلیس غرق در خون مواجه میشود و از مرگ او مطئمن میشود، او را خلع سلاح میکند و سلاح پلیس موتور محرکه رفتارهای خشونتآمیز بعدی این سریال است.
قبل از انتشار سریال «قورباغه» به صورت مکرر از سوی نهادهای نظارتی و حتی قضایی هشدار داده که در قسمت اول این سریال موضوع پلیسکش اثرات وضعی بسیار نامطلوبی را در پی خواهد داشت.
قورباغه که طبق تبلیغات گستردهای را انجام داده بود، قرار بود ۲۴ آذرماه ۱۳۹۹ در سامانه نماوا توزیع شود، اما روابط عمومی پلتفرم نماوا با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد توزیع این مجموعه فعلا متوقف شده است.
در این اطلاعیه نماوا آمده بود: «با وجود اینکه ۲۴ آذر از سمت سازمان سینمایی به عنوان روز انتشار اولین قسمت سریال «قورباغه» به بینندگان وعده داده شده بود، فعلا به دستور قضایی (به منظور پایش و نظارت) متوقف شده است. سریال «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی و سرمایهگذاری نماوا تولید شده است.
روزنامه کیهان امروز (۲۴ آذرماه ۱۳۹۹) در خبری با عنوان "عدم تمکین سازندگان یک سریال نمایش خانگی از نهادهای نظارتی! " به جزئیاتی از یک سریال شبکه نمایش خانگی با مضمون تبلیغ و ترویج پلیس کشی پرداخت که با اعلان توقیف قورباغه مشخص شد که احتمالا منظور کیهان، همین سریال بوده است.
شبکه نمایش خانگی چگونه چرخه خشونت و پلیسکشی را عادیسازی کرد؟
کیهان در گزارش خبری خود نوشته است:
«سازندگان یک سریال شبکه نمایش خانگی به اصلاحات نهادهای نظارتی تن ندادند، اما مجوز انتشار آن صادر شده است! سازندگان یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی حاضر به انجام اصلاحیههای نهادهای نظارتی نیستند.
با این حال مدیریت پیشین ساترا در اقدامی غیرمنتظره به این سریال را بر اساس سیستم درجهبندی +۱۸ اجازه انتشار داد و صورت مسئله اصلی یعنی تعدیل خشونت این سریال توسط مقامات قضائی با فضاسازی رسانهای به سویه دیگری هدایت شد و مسئله سرمایهگذاری سریال مطرح شد.
با انتشار این سریال با مضمون پلیسکشی، پدرکشی و انواع کشتنهای غیرمتعارف منطبق با ساختار نمایشی، خشونتی بی اندازه به مخاطبان این سریال ارائه شد. در انتقاد به این خشونت بیوقفه و غیرمتعارف باشگاه خبرنگاران جوان به محتوای سریال واکنش نشان داد و نوشت:
این اثر، یکی از خشنترین سریالهای شبکه نمایش خانگی است که در نخستین قسمت مخاطب خود را به پلیسکُشی ترغیب و تشویق میکند! نقطه عطف روایت قسمت اول این سریال، کشته شدن مأمور انتظامی است و این ماجرا طوری طراحی شده که مخاطب به این کار تشویق میشود! این اتفاق در حالی میافتد که مسئولان نیروی انتظامی علیالخصوص ناجی هنر از محتوای ملتهب این سریال مطلع نیستند و سازندگان هم از حذف مفهوم پلیسکشی در این سریال امتناع میکنند. باید دید مسئولان نیروی انتظامی نسبت به چنین ترویجی واکنش نشان خواهند داد؟»
باشگاه خبرنگاران جوان با نقد مدیریت پیشین ساترا در ادامه نوشت: این نهاد پس از بازبینی، دستوری مبنی بر سانسور قورباغه نداد ولی در عوض عنوان کرد که این سریال با رده بندی سنی و تحت عنوان +۱۸ باید پخش بشود. دلیل آن نیز همان صحنههای خشونت آمیز غلیظی است که در قسمت هایی از قورباغه دیده می شود. صحنه هایی که الان با وجود پخش ۲ قسمت از آن همگان می دانیم که کم و بیش چه بودند. صحنه های قتل با ضربات فجیع بیل، خونریزی های شدید و شستن خون، فردی که دستور به قتل پدرش می دهد و…. صحنه پلیس کشی (که توسط عده ای به این معنی برداشت شد که مخاطب را ترغیب به این کار ناشایست می کند!
شبکه نمایش خانگی چگونه چرخه خشونت و پلیسکشی را عادیسازی کرد؟