eitaa logo
همای‌ایران
60 دنبال‌کننده
107 عکس
3 ویدیو
0 فایل
اشعار، دل نوشته، متن ادبی و کوتاه نوشته هام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه‌بار تو سه‌شنبه بازار گم‌شدم. یه‌خانمه که روی صندلی‌پیاده‌رو نشسته‌بود گفت: _بیا پیش‌ من بشین تا مامانت پیدات‌کنه. ازترس مامانم گفتم: _خانم تو رو‌خدا مامانم که‌ پیدام‌کرد بگین منو دزدیدین! خانمه با‌ لنگه‌کفش پاشنه‌دارش گذاشت‌دنبالم. هما‌طنزیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تشنح بادیدن جمعیت دست و پایش را گم‌کرد. کفش نک‌تیز قندره‌بلندش به محض ورود به مجلس عروسی دردامن لباس‌تور پرچین سفیدش گیرکرد. پخش زمین‌شد و تشنج‌کرد. مادر‌داماد، پدرداماد را صداکرد و دادزد: _بساط عروسیو جمع‌ کنین _ولی خطبه‌‌عقد قبلا جاری‌‌شده _شده که شده. این یعنی غش در معامله. عروس تشنجیه! ده‌دقیقه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کام‌تلخ زن قلپی از چای روی‌میز را سرگشید. قندان وسط‌میز را جلویش‌‌گرفتم و گفتم: _اگه قند نمی‌خورین، شیرینی‌هم هست و به ظرف کنده‌کاری‌شده گوشه‌میز اشاره‌کردم. زن‌همانطور که به‌پیشانیش چین‌ انداخته‌بود و از‌میان پاکلاغی‌های پای‌چشمش به جایی نامعلوم خیره‌بود گفت: _بعداز این‌که ناخواسته و ناگهانی طلاقم‌داد هیچ‌ شیرین‌کننده‌ای نتونست کام‌تلخ چای‌تلخم رو شیرین‌‌کنه و نیم‌لیوان نیم‌خورده چای را برگرداند روی میزسیاه. ده‌دقیقه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین قاب زندگی مادرم کتاب به‌دست قرآن می‌خواند. پدرم دست به‌آسمان دعامی‌کرد. گورکن آخرین سنگ‌را در‌دست داشت. # عکس‌نوشت # ده‌دقیقه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر ازاین‌ جنگ‌هم جان‌سالم به‌در ببرم، داستانی خواهم‌نوشت از سرزمینی بدون‌جنگ. سرزمینی که نوزادانش عمری دراز‌ دارند، کودکانش بازی‌ای جز تفنگ‌‌بازی بلدند، مردانش حرفه‌ای جز جنگیدن برای جنگ‌افروزان و زنانش فرصت مادری‌کردن، فرصت سیرکردن شکم نوزادشان با شیره‌جان‌خود، فرصت پرورش نسلی بیزار ازجنگ را. زنده‌ اگربمانم، داستانی‌خواهم‌نوشت از زمینی که بوی‌صلح می‌دهد، گل‌های سفید درآن‌ می‌روید و طعم شیرین زندگی می‌دهد. ایران ده‌دقیقه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا