زویا پیرزاد با نشان دادن برشی از یک زندگی معمولی با چنین زیرلایه عشقی، در واقع به دنبال نشان دادن عواطف واقعی یک زن، نیاز او به توجه، درک و دیدهشدن و یا عشق و همراهی از سوی همسرش به صورتی محجوبانه و زنانه است که به آرامی و لابلای مشغولیتهای روزمره و هنرمندانه از سایه به زیر نور کشیده میشود، در معرض دید همگان قرار میگیرد و سپس به آرامی پنهان میشود. دلبستگی روحیای که کلاریس باید در تمام فراز و نشیبهای روحی در همراهی و همدلی همسر خود دریافت میکرد به وضوح اتفاق نیفتاد. گویی برای احساسات زنانه او مراقبت خاصی از جانب دنیای اطراف در نظر گرفته نمیشود.
متن کامل یادداشت #معصومه_سلامی بر رمان #چراغ_ها_را_من_خاموش_میکنم را در پایگاه ایرانی بخوانیم مطالعه کنید:
https://iranibekhanim.ir/blog/cheraghha-salami
➡️ iranibekhanim.ir
➡️ https://t.me/iranibekhanim
➡️ instagram.com/iranibekhanim
ایرانی بخوانیم
📚 چراغها را من خاموش میکنم، یک جهان زنانه دارد که در نظام مسائل، ارزشها و تعاملات، تعدد و تکثیر شخصیتهای زن و همین طور جنس زبان و واژههای به کار رفته در پرداخت اثر به درستی سر جای خود نشسته و به انسجام و یکپارچگی اثر کمک نموده است.
آنچه کلاریس به عنوان محور ماجرا و شخصیت اصلی روایت پیش روی خویش میبیند، گمگشتگی در زندگی است. او خود را در حاشیه میبیند و تردیدش امکان جمع میان متعلق خود بودن و متعلق به خانواده بودن را از او گرفته.
کلاریس همیشه پل عبور دیگری بود. او همیشه خود را در دیگری زیسته و حالا میل به شناخت خود با دیگری و زیست با دیگری، پس از ورود همسایه جدید – امیل– شکاف عمیقی در نگاهش به زندگی و تشدید تردید و هراسهایش ایجاد کرده. در یک داستان شخصیت محور، مهمترین نقطه و محل برای شخصیت و برای کلیت اثر، انتخاب شخصیت بر سر از دست دادن و به دست آوردن است. کلاریس تا لبه پرتگاه از دست دادن خانواده و ورود به رابطه با امیل پیش میرود اما شرایط به گونهای پیش میرود که به درک و شناخت جدید از مدل زیست و زندگی نزیستهاش میرسد.
عدم توافق حیات درونی و حیات بیرونی، کلاریس را دچار گمگشتی معنایی کرده.
کلاریس که هرگز خود را خارج از ذهن برملا نکرده حالا با بیرون ریخته افکارش – در تعامل با خانم نوراللهی – گویی در روبهرو شدن با انعکاس افکارش و خارج شدن از تک صدایی زندگی و افکارش در یک ارتباط بین الاذهانی، نقش و جایگاه و معنای بودنش را دریافته. او که بودن و ایفای نقشش تا پیش از این مبتنی بر نیاز و امور خانه بوده، حالا بودن خودش معنا یافته است...
📚 متن کامل یادداشت #سیدحسین_موسوی_نیا بر رمان #چراغ_ها_را_من_خاموش_میکنم را اینجا بخوانید.
➡️ iranibekhanim.ir
➡️ https://t.me/iranibekhanim
➡️ instagram.com/iranibekhanim