eitaa logo
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
541 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
58 فایل
جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید رهبر انقلاب ✅بزرگترین ویترین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در کشور ✅ معرفی موزه و بیان دستاورد های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ✅ ارتباط با ادمین @iranrhdm_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
از مواردی که شهید صیاد رعایت می‌کرد حقوق بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام. ما در طول این مدت تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم که رسید همه‌ی این پرداختی‌ها هم موجود است. شهید صیاد یک پیکان داشت در حالی که ده‌ها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز می‌کرد و می‌گفت کارهای شخصی را با ماشین شخصی‌ام پیگیری کنید. 👤 راوی : حسن کلانتری رئیس دفتر سابق 📚 از کتاب 📖 ص 70 🆔 @iranrhdm
🌟 نمای کلی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در همسایگی باغ کتاب ، باغ هنر و پارکی طالقانی 😍 🆔 @iranrhdm
ما که رفتیم، مادر پیری دارم و یک زن و سه بچه قد و نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید. 🆔 @iranrhdm
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ اَقْبَحُ الصِّدقِ ثَناءُ الرَجُلِ عَلى نَفْسِهِ؛ 💠 زشت‌ترين راستگويى، تعريف انسان از خودش مى‌باشد. 📚 غررالحكم، ج ۲، ص ۳۸۸، ح ۲۹۴۲ 🆔 @iranrhdm
از دلبستگی خبری نیست! همسر شهید عباس بابایی می‌گوید: «عباس، روزی آمد خانه و گفت: خانوم! باید خونه‌مان رو عوض‌ کنیم، می‌خوام خونه‌مان رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه در یک خونۀ دواتاقه زندگی می‌کنند. این خونه برای ما بزرگ است، می‌دهیم به آن‌ها و خودمان می‌رویم آنجا... آن بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواهد این کار را بکند قبول نکرد؛ اما با اصرارِ عباس بالأخره پذیرفت و خونه‌مان رو با آن‌ها عوض کردیم.» 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ با منطق مورچه زندگی کن 🔹منطق مورچه‌ای دارای چهار قسمت است. 🔸اولین بخش آن این است: «یک مورچه هرگز تسلیم نمی‌شود.» 🔹اگر آن‌ها به‌سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان کنید، به‌دنبال راه دیگری می‌گردند. 🔸بالا می‌روند، پایین می‌روند، دور می‌زنند. آن‌ها به جست‌وجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می‌دهند. 🔹بخش دوم این است: «مورچه‌ها کل تابستان را زمستانی می‌اندیشند.» 🔸این نگرش مهمی است. نمی‌توان این‌قدر ساده‌لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است! 🔹پس مورچه‌ها وسط تابستان در حال جمع‌آوری غذای زمستانشان هستند. باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می‌برید، به فکر سنگ و صخره هم باشید. 🔸سومین بخش از منطق مورچه این است: «مورچه‌ها کل زمستان را مثبت می‌اندیشند.» 🔹این هم مهم است. در طول زمستان مورچه‌ها به خود یادآور می‌شوند که این دوران زیاد طول نمی‌کشد، به‌زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت و در اولین روز گرم، مورچه‌ها بیرون می‌آیند. 🔸اگر دوباره سرد شد، آن‌ها برمی‌گردند به لانه. ولی باز در اولین روز گرم بیرون می‌آیند. آن‌ها برای بیرون‌آمدن نمی‌توانند زیاد منتظر بمانند. 🔹چهارمین و آخرین منطق مورچه‌ها:  «یک مورچه در تابستان چه‌قدر برای زمستان خود جمع می‌کند؟» 🔸هرچه‌قدر که در توانش باشد. 🔹پس: هرگز تسلیم نشو؛ آینده را ببین (زمستانی بیندیش)؛ مثبت بمان (تابستان را به‌خاطر بسپار)؛ همه تلاشت را بکن. 🆔 @Masaf
🔹اخلاق خوب، نماز اول وقت، احترام به پدر و مادر و محبت به خانواده از خصوصیات او بود. کلاس اخلاق هم می‌رفت و وقتی می‌آمد خانه اگر نماز شبش قضا می‌شد یا نمازش را خیلی با صفای دل نمی‌خواند، می‌گفت: خانم اگر من کاری کردم یا فلان جا عصبانی شدم من را ببخشید. 🔸یا به بچه‌ها می‌گفت که اگر من این اشتباه را کردم و سرتان داد زدم من را ببخشید. می‌گفت: "طلب بخشش و گذشت کردن باعث می‌شود خدا به ما نگاه ویژه‌ای بیندازد تا مطمئنا بهتر بتوانیم خدا را بشناسیم. " 🌷 🆔 @iranrhdm
🌟 نمای بیرونی سراسرنمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍 🆔 @iranrhdm
🔸️پارچه لباس پلنگی خریده بود، به یک خياط داد و گفت: يک دست لباس كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود، از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم هديه دادم به او! ساعتش رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! 🔹️اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب اخلاق ابراهيم شوند. 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم ۱" 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ قبل از ورود به سیاهی، نوری تهیه کن 🔹مردی شبانگاهان دیر به خانه می‌آمد و چون داخل خانه را در تاریکی نمی‌دید، چراغ از همسایه می‌گرفت و به منزل آمده کبریتی می‌یافت و چراغ منزل را روشن می‌کرد. 🔸روزی همسایه به او گفت: یا قبل از تاریکی به منزل درآی و کبریت پیدا کن، یا کبریت در کنار چراغ بگذار، یا همیشه کبریت همراه خود داشته باش. 🔹آدمی نیز باید قبل از رسیدن بلا و ظلمت، نوری داشته باشد که از آن ظلمت رها شود؛ یا باید عالم باشد، یا عالمی چراغ‌وار نزد خود داشته باشد تا قبل از ورود به ظلمت و تاریکی (که معصیت و گناهی بر او متصور است) به آن عالم مراجعه کند و چراغی برای ظلمتش از او بگیرد‌. 🆔 @iranrhdm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجتماع روزه اولی‌ها در تهران 😍❤️ سه‌شنبه ۲۹ فروردین. موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و باغ کتاب ساعت ۱۵:۳۰ 🆔 @iranrhdm
🌷وصیت نامه شهید داوود شوبکلایی ( نفر اول سمت راست) 🌹در سر کوچه بیکار ننشینید و با سخن خویش در بین مردم اختلاف ایجاد نکنید. بیکاری فساد برانگیز است و شیطان در فرد بیکار بیشتر نفوذ می کند... برای همدیگر سخن بگویید که راه گشای زندگی و آخرتتان باشد و یا راه گشای زندگی و آخرت دیگران... ای جوانانی که اگر درون خویش را از بند شیطان آزاد کنید، می توانید برای اسلام و قرآن که کلام خداوند است، برای حفظ دین و کتاب دینتان که همانا قرآن کریم است مایه ی سربلندی باشید. 🌺ای برادر! سلاح خونین مرا برگیرید و با دشمنان اسلام در هر لباس و شکل و قیافه ای که هستند بجنگید. یا همه در راه خدا ( به شهادت برسید ) و یا اینکه دشمنان اسلام را از پای در بیاورید. ای خواهرانم! شما نیز حجاب خویش را حفظ کرده و پیام رسان خون تمام شهدا و از جمله پیام رسان خون برادر خویش باشید. 🆔 @iranrhdm
🌟 نمای ورودی سراسرنمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍 🆔 @iranrhdm
🔅 علیه السلام: ✍️ الجاهِلُ أسِيرُ لِسانِهِ 💠 نادان، اسير زبان خود است. 📚 الدرّة الباهرة: ۴۱ 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ آهسته و آرام در دل خود سخن بگو 🔹فارابی چون سنتور را ساخت بسیاری از سران و درباریان و مردم را جمع کرد تا از ساز خود رونمایی کند. 🔸آهنگی بر آنان نواخته و همه را مدهوش کرد و در حیرت برد. 🔹سؤال کردند: سازت بسیار صدای خوشی دارد ولی گاهی مضراب چنان آرام بر سیم تار می‌زدی که صدای آن نمی‌شنیدیم. چرا مضراب قدری محکم‌تر نمی‌زدی؟! 🔸فارابی گفت: زیبایی دُهُل در آن است که محکم بر آن کوبیده شود و زیبایی سنتور به آن است که گاهی چنان آرام مضراب بر سیم فرود آریم که کسی صدایِ آن نشنود که اگر چنین نبود شما چنین مدهوش آن نشده بودید. 🔹در دنیا هم گاهی باید صدایت بلند باشد که همه صدای تو را بشنوند. گاهی چنان صدای خود آرام کنی که تنها به گوش اهل کلامت برسد. و گاهی باید چنان آهسته و آرام در دل خود سخن گویی که جز خدای تو کسی توانِ شنیدن آن نباشد تا آهنگ زندگی‌ات زیبا باشد. 🆔 @iranrhdm
✍️ سلام ملت بر ارتش قهرمان 🍃🌹🍃 🔻ارتشی ها یک شعار دارند که می گویند "ارتش فدای ملت" 🔸بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که ارتش از مهره ای در راهبرد بلوک غرب، به نیروی مستقل و در خدمت منافع کشور بزرگ ایران تبدیل شد، در بزنگاه‌های مختلف از جمله در هشت سال دفاع مقدس، این فدایی بودن برای ملت را ثابت کرده است. اگر قدرت بازدارندگی ایران در بالاترین نقطه خود قرار دارد، یک پایه اصلی آن بر دوش ارتشیان قهرمان می باشد. 🔹نیروهای سه گانه ارتش در زمین، هوا و دریا تحت فرماندهی معظم کل قوا و برای دفاع از تمامیت ارضی ایران در اوج آمادگی قرار دارند و کمتر نیرویی در منطقه است که جرات رویارویی با نیروی قهرمان ارتش ایران را داشته باشد. 🔸قدرت قوای مسلح ایران که ناشی از وحدت و هماهنگی و است، از ابتدا دشمنان داخلی و خارجی فراوانی داشته است چه افرادی که در داخل زمزمه شوم انحلال ارتش را در اوایل انقلاب سر می دادند و چه دشمنان خارجی که در صدد نفوذ یا تضعیف ارتش بودند. 🔺اما به فضل خدا و درایت امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی و افراد کاردانی همچون شهید چمران، امروز ملت ایران ارتشی قوی، بصیر و مجهز دارد که بدخواهان کشور ایران را مرعوب اقتدار خویش کرده است، لذا مردم ایران نیز در جواب شعار ارتشیان قهرمان می گویند: "ملت حامی ارتش" و سلام ملت بر ارتش دلاور ایران 🌺 ۲۹ فروردین روز ارتش گرامی باد 🆔@iranrhdm
✍️ یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز . ترمز زد و ایستاد . یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد : الله اکبر و الله اکــــبر ... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب . اشهد ان لا اله الا الله ... هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟ ! خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که ! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن . من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !" همین! "برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین” 🆔 @iranrhdm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌟سراسرنمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 🌟 روایتی متفاوت از جبهه مقاومت 🌺 🆔 @iranrhdm
شهید مدافع حرمی که در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) آرامید 🔹شهید محمد هادی ذوالفقاری در نجف تا ظهر درس می‌خواند و بعد از ظهرها به کارهای مختلفی مشغول بود. لوله‌کشی را یاد گرفته بود و بعد از ظهرها به خانه طلبه‌هایی می‌رفت که می‌دانست دستشان تنگ است. بدون دریافت هزینه‌ای برایشان لوله‌کشی می‌کرد و گاهی کار برقی انجام می‌داد. 🔹بارها کسی از محمد هادی ذوالفقاری پولی قرض می‌گرفت؛ شهید موقع پس گرفتن پول می‌گفت این مبلغ را ببر به فلان خانواده بده که نیازمندند و نگو از طرف من آورده‌ای. 🔹شهید ‌محمد هادی ذوالفقاری معروف به شیخ هادی از نخستین شهدای مدافع حرم، بنا به وصیت خود در قبرستان وادی السلام نجف در جوار مرقد مطهر حضرت امیرالمومنین علی(ع) تدفین گردید. 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ هر خیری را به وقتش انجام بده 🔹قاسم ۳۰ سال دارد. از ۱۵سالگی در دیار غربت با کارگری مشغول کار شده است. 🔸در سال‌های آخر عمر مادرش، زیاد برای دیدن او به شهرستان نمی‌آمد و بهانه‌اش کار و نداشتن مرخصی بود. 🔹حال که مادرش را از دست داده، بسیار نادم و پشیمان است. 🔸سال قبل پدرش زن جوانی را به‌جای مادر قاسم، چشم و چراغ زندگی خود کرده است و همسرش به کُل با قدم نوعروس جوان فراموش شده است. 🔹قاسم که پسر ساده و مومنی است از من می‌پرسد که می‌خواهد به نیت مادرش به نامادری‌اش خدمت کند و برای او خرید کند. 🔸گفتم: این کار تو مثل مسواک‌زدن دندان مصنوعی است. در زمان حیات والدین خدمتشان نمی‌کنیم، بعد از مرگشان بر مزارشان بقعه می‌سازیم و خیریه می‌زنیم. 🆔 @iranrhdm
🌟 صدای اذان که در دانشگاه می‌پیچید، عباس خود را برای رفتن به مسجد مهیا می‌کرد. از جلوی در هر اتاقی که رد می‌شد و می‌دید که سرباز ها در آن هنوز مشغول کارند، با خوشرویی و محترمانه می‌گفت: " کار تعطیل! " اگر همکارانش را هم می‌دید، غیر مستقیم آن ها را به نماز دعوت می‌کرد و می‌گفت: " ما رفتیم نماز! " جزو اولین کسانی بود که وارد مسجد می‌شد. بعضی از شب ها که عباس در اتاق من استراحت می‌کرد، هنگام اذان صبح که از خواب بیدار می‌شدم، می‌دیدم که عباس رفته است. برای خواندن نماز شب به اتاق خودش می‌رفت تا با خدایش خلوت کند. او دوست داشت که در سکوت و خلوت، نجوایی عاشقانه با خداوند داشته باشد. 🆔 @iranrhdm
🌟 دعای مادر پدر نداشت. از کسی هم حساب نمی برد. مادر پیرش هم کاری نمی توانست بکند. اشک می ریخت و برای فرزندش دعا می کرد: خدایا پسرم را ببخش، عاقبت به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان (عج) قرار بده. دیگران به او می خندیدند. اما او می دانست که سلاح مومن دعاست. کاری نمی توانست بکند الا دعا. زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت. تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. مسیحا نفسی آمد و از انفاس خوش او مسیر زندگی شاهرخ تغییر کرد. بهمن ۱۳۵۷ بود. شب و روز می گفت:فقط امام، فقط خمینی (ره). وقتی در تلویزیون صحبت های حضرت امام پخش می شد، با احترام می نشست. اشک می ریخت و با دل و جان گوش می کرد. می گفت: عظمت را اگر خدا بدهد، می شود خمینی. با یک عبا و عمامه آمد. اما عظمت پوشالی شاه را از بین برد. 🆔 @iranrhdm