eitaa logo
وایپ
1.3هزار دنبال‌کننده
520 عکس
107 ویدیو
0 فایل
##گروه مستقل## تمامی مطالب کانال و سایت تولیدی گروه روبش است. ارتباط با مدیر @W_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖥 از واقعیت تا افسانه؛ تلویزیون کره‌ی جنوبی راوی تاریخ ناشناخته‌ی شبه‌جزیره‌ی کره ✏️کره‌ی جنوبی از دهه‌ی ۹٠ میلادی سریال‌سازی را کلید زده و در کنار موسیقی، موج کره‌ای را آغاز کرد، سپس با شروع دهه‌ی ۲٠٠٠ میلادی به اوج شکوفایی خود رسیده و با تولید سریال‌هایی خوش‌رنگ و لعاب، تاریخ ناشناخته‌ی خود را با یک برنامه‌ریزی قوی به جهانیان معرفی کردند. از جمله‌ی آثار مشهور کره‌ی جنوبی که در تلویزیون ایران برای اولین بار پخش و به محبوبیت فراوان رسیده‌اند و بارها نیز بازپخش شده است می‌توان به «تاجر بوسان»، «جواهری در قصر» و «امپراطور دریا» اشاره کرد که توأم با اغراق و تحریف، تاریخ خود را برای مخاطب جهانی صادر و در کنار سود مالی فراوان، از لحاظ دیپلماسی فرهنگی نیز به موفقیت برسد. ✏️سریال جومونگ (Jumong) محصول سال ۲٠٠۶ کره جنوبی در گونه‌ی تاریخی، عاشقانه و حماسی بود که بعد پخش از تلویزیون ایران تبدیل به پربیننده‌ترین سریال خارجی صدا و سیما شد؛ که شاید از دلایل آن جذابیت داستان، قهرمان سازی شاخ برگ داده شده‌ی حماسی-اسطوره‌ای و همچنین دوبله‌ی با کیفیت آن بود.
وایپ
🖥 از واقعیت تا افسانه؛ تلویزیون کره‌ی جنوبی راوی تاریخ ناشناخته‌ی شبه‌جزیره‌ی کره ✏️کره‌ی جنوبی از
✏️در فیلم‌ها و سریال‌های خارجی، دوبله یکی از مهم‌ترین ارکان جذب مخاطب است که متاسفانه برخی از گویندگان این مجموعه به دلایلی چون بازنشستگی، قطع همکاری با تلویزیون، مهاجرت از ایران، وفات و... دیگر‌ در‌ دسترس نیستند گویندگانی چون کامبیز شکوفنده، ظفرگرایی، بتسابه کاظمی، سعید‌ مقدم‌منش، شهروز‌ ملک‌آرایی، فریبا شاهین‌مقدم، اکبر‌ میرطاهری، بیژن علیمحمدی و... ✏️داستان سریال با توضیحات راوی در ارتباط با تاریخ باستانِ شبه‌جزیره‌ی کُره آغاز می‌شود، زمانی که امپراطوری «گوچوسون-چوسانِ‌قدیم» به دلیل نفاق و شکاف بین درباریان بعد از دو هزار سال حکمرانی بر شبه‌جزیره‌ی کُره و بخش‌هایی از چین امروزی در سال ۱٠۸ قبل‌ از میلاد بعد از دو سال نبرد با امپراطوری قدرتمند هان از صحنه‌ی روزگار محو و مردم به اسارت امپراطوری هان درآمدند و عده‌ای نیز به قبایل و حکومت‌های تازه تاسیس هم‌چون بویو مهاجرت کردند. ✏️قهرمان سریال در آغاز جومونگِ نازپروده، ترسو، عیاش و بی‌خیالی است که در سِیر اتفاقات داستان و خصوصاً برخورد با پدر واقعی‌اش تبدیل به مردی با هدفی متعالی می‌شود و تمام تلاش خودش را برای رسیدن به این هدف می‌کند. ✏️بیان مسائلِ سیاسی که همچنان در دوره‌ی زمانی حال نیز کاربرد دارد به چشم می‌آید، از جمله‌ اهمیت تقویت قدرت نظامی و اقتصادی یک کشور، فشار امپراطوری هان به بویو بابت عدم تقویت نیروهای نظامی و توسعه‌ی سرزمینی، تحریم و فشار اقتصادی برای تضعیف و تسلیم کردن کشورهای کوچک‌تر توسط قدرت‌های برتر و... ✏️در بسیاری از سریال‌های تاریخی همان‌گونه که قبلا اشاره کرده بودیم، شاهد مسائل ماورایی، جادویی و پیشگویی هستیم که در سریال جومونگ این مورد از تمامی سریال‌ها پُر‌رنگ‌تر بود؛ مواردی چون قدرت دادن و احترام به پیشگوهای زن در بین مردم و دربار، پیشگویی پرنده‌ی سه‌پا که جومونگ نماد آن است، زدن صاعقه به کسانی که خواستار مرگ جومونگ هستند، نشانه‌های شوم و اخطار آمیز و... که از لحاظ فرهنگ اسلامی کشور ما به هیچ وجه مورد تایید نیست و مخصوص فرهنگ شرقِ دور‌‌ است. اغراق نیست اگر بگوییم پخش فیلم‌ها و سریال‌هایی با چنین پرداخت‌هایی، می‌تواند یک حرکت ضدفرهنگی در کشور باشد! ✏️امپراطوری گوگوریو در نهایت هم‌چون سریال «فرمانروا تِه‌جویونگ» که قبل از پخش مجدد سریال «جومونگ» از شبکه‌ی تماشا به نمایش درآمد، به علت خیانت و نفاق درباریان قدرت طلب نابود شد؛ چرا که این افراد به وعده‌های دشمن اصلی اعتماد کرده و زمینه‌ساز اصلی سقوط کشورشان به دست دشمن بودند و بعد از آن به خدمت دشمن درآمدند. 🔔باید توجه‌ کرد و هشدار جدی داد که سریال‌ها فقط ابزار سرگرمی نیستند و می‌توان از آن نکات عبرت‌آموزی را دریافت کرد و پرداخت به تاریخ کشورهایی که بیشترین قرابت فرهنگی با کشور عزیزمان ایران را دارند می‌تواند یک گزینه در جدول پخش تلویزیون باشد. اما همواره اصلی‌ترین نقد ما به پخش چندباره‌ی فیلم و سریال‌هایی است که از لحاظ فرهنگی، مذهبی و ارزشی، کوچکترین تقارنی در کشور سازنده و کشور ما وجود ندارد! آنچه در سریال‌های کره‌ای حفره و خلأ اصلی محسوب می‌شود نداشتن رنگ و بوی الهیات در آثار است، اساساً ارزش در سریال‌های کره‌ای چیزی بسیار بسیار دورتر از ارزش‌های ماست. 🔔بارها و بارها گفتیم که شاید یکبار پخش سریال‌های قوی برای آشنایی با فرهنگ و تاریخ و اساساً افسانه‌های ملل جذابیت داشته باشد؛ ولی هربار تکرار این‌گونه سریال‌ها در شبکه‌های مختلف تلویزیون حسرت و افسوس ما را بابت نپرداختن به قهرمانان واقعی و غیر افسانه‌ای تاریخ گهربار ایران عزیزمان بیدار و تلنگری بر وجدان‌های خفته‌ی فیلم‌سازانی است که از تاریخ ایرانِ اسلامی غافل هستند. کمااینکه با ساخت آثاری در جهت روشنگری، مردم را با قهرمانان مِلی خود آشنا کرده تا برای دیدن قهرمان سازی‌های کشورهای بیگانه حسرتِ غلطِ تاریخ آنان را نخورند! 🔔در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان از این‌چنین سریال‌هایی مفاهیم سیاسی را دریافت کرد تا با وعده‌های پوچ و دروغین دشمنان ایران زمین، سُست نشده و کشور خودمان را با بهانه‌هایی هم‌چون دلسوزی، تضعیف و خدایی نکرده با خیانت تسلیم دشمنان نکنیم. 🔔 سریال «جومونگ» با وجود بارها پخش از تلویزیون هم‌چنان بسیار محبوب بوده به طوری که شاهد بازدید میلیونی بعد از هر بار بازپخش این مجموعه‌ی تلویزیونی در تارنمای تلوبیون هستیم؛ همین مورد باید زنگ خطر جدی را باید برای مسئولان فرهنگی کشور به صدا درآورد و آنان را از خواب خرگوشی و غفلت طولانی مدت بیدار کرده تا به وظایف خود عمل کنند؛ چرا که حلقه‌ی مفقوده‌ی هنر را پیدا نکردند و از تاریخ، فرهنگ و ادبیاتِ غنی ایران زمین برای ساخت آثار فاخر و یا قابل قبول بهره نبرده‌اند! 📝 حمید عارفی 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
🦌 «گوزن‌های اتوبان» در باتلاق بلاگری! 🔸گوزن‌های اتوبان این‌روزها اکرانش آغاز شده، فیلمی که در جشنواره فجر سال گذشته با محوریت تصویر کردنِ صنعت بلاگری، روی پرده رفت. 🔸عابس راننده پیک موتوری یک رستوران است که با رفقای همکارش وقتی در صف نوبت پیک هستند کنار اتوبان می‌نشینند و سر حدس زدن شماره پلاک ماشین‌های عبوری قمار می‌کنند؛ فیلم از همین‌جا شروع می‌شود از شکل برگزاری اوقات فراغت یک عده جوانِ پیک موتوری!
وایپ
🦌 «گوزن‌های اتوبان» در باتلاق بلاگری! 🔸گوزن‌های اتوبان این‌روزها اکرانش آغاز شده، فیلمی که در جشنوا
🔸عابس سر همین شرط‌بندی‌ها اتفاقی دنبال یک ماشین می‌افتد که راننده‌ی آن یک دختر بلاگر معروف است، دنبال او وارد یک فضای ممنوعه می‌شود وقتی می‌خواهد با او حرف بزند، دخترک فکر می‌کند عابس خفت‌گیر است و در حالی که گوشی‌اش روی لایو است، گفت‌وگوهایش با او به سرعت وایرال و خیلی زیاد بازدید خورده و بازنشر می‌شود. بعد از آن شاهد اتفاقاتی هستیم که یقه‌ی عابس را گره می‌زند به دنیای بلاگری؛ البته مهره‌گردانِ بلاگرها یقه‌ی عابس را با تطمیع نامزدِ جوان و جذابش گره می‌زند به ماجراهایی که خود از آن سود کند! 🔸در سال‌های اخیر مسئله بلاگری و ورود آن از دریچه‌ی صفحات تلفن همراه و سکوهای اینستاگرام، تلگرام و... به سبک زندگی‌ها و روابط خانوادگی با تغییر ذائقه و سطح توقعات آدم‌ها از زندگی‌شان، نشان داده که مسئله‌ی بزرگ و قابل پرداختی‌ست که متاسفانه شاید هرگز در سطح درخور به آن پرداخت نشده است. 🔸«گوزن‌های اتوبان» اما به این مسئله و تاثیراتش در زندگی آدم‌های یک جامعه ورود کرده، تغییر چهره و هویت اشخاص خیلی معمولی و آدم‌های متعلق به قشر پایین اقتصادی-اجتماعی جامعه را با ورود به دنیای بلاگری نشان داده؛ بازی‌های کثیفی که اینفلوئنسرها برای جذب مخاطب درگیر آن می‌شوند، دروغ‌هایی که به خورد مخاطب می‌رود و زندگی‌هایی که متأثر از همین دروغ و فریب‌ها از هم می‌پاشند، غیرت‌هایی که فرو می‌شکنند، ارزش‌هایی که دور انداخته می‌شوند و... را روایت می‌کند. 🔸هرچند از پس ادا کردن حق مطلب برنیامد و برای روایت این بحران بزرگ اجتماعی در سطح ایستاد و بیشتر درگیر قلاب‌های جذب مخاطب برای خودش شد؛ سکانس‌های رختخوابی، صحنه‌های اروتیک و شوخی‌های جنسی عابس و نامزدش در پیشبرد هدف فیلم تأثیری جز جذب جنجالی مخاطب نداشت و از یک جایی به‌بعد بیشتر به‌نظر می‌رسید فیلم‌ساز برای روایت چاله‌چوله‌های صنعت بلاگری، خودش هم تبدیل به یک بلاگر شده که برای جذب فالوئر از هیچ روش کثیفی نمی‌گذرد! وگرنه صحنه‌ی لخت عابس در کنار نامزدش توی رختخواب دونفره‌شان میان آن‌همه شمع روشن و آن نگاه‌ها و مکالمات اروتیک در فاصله‌ی چند میلیمتری همدیگر جز زنده کردن یاد سکانس‌های داغ فیلم‌فارسی با این دو بازیگر چشم و ابرو مشکیِ مدل دهه پنجاهی چه قدمی را در مسیر روایت معضلات صنعت بلاگری برداشت؟! یا آن فحش‌های رکیک قاسمخانی که بارها و بارها تکرار می‌شد و انگار نویسنده هیچ حد یقفی برای خودش و شخصیتی که نوشته قائل نبوده و گوش مخاطبی که مقابل پرده نشسته را اساساً محترم نشمرده! البته که در مسیر داستان این حجم از فحاشی لازم نبود. 🔸«گوزن‌های اتوبان» روی یک موضوع جنجالی دست گذاشته و اتفاقاً آن را خیلی جنجالی روایت کرده است؛ شاید اگر برای روایت همه‌ی آن چرک و کثافتی که در بطن اصل و اساس ماجرا نهفته است، با گذر از سطح و ورود به لایه‌های عمیق این بحران و معضل اجتماع، زبان مأخوذ به حیاتری را برمی‌گزید و درست‌تر به مسئله ورود می‌کرد، شاید اگر چهره‌های سرشناسش را وادار به بازی‌های بهتری و بازیگری‌ها را تقویت می‌کرد، اگر مثل شروعش روند پرهیجانی را ادامه میداد و اسیر تکرار و سردرگمی نمی‌شد و با آن پایان‌بندی خراب ماجرا را فیصله نمی‌داد می‌توانست بخاطر موضوعش یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره باشد، اما حیف که با پرداخت‌های سطحی و درگیر شدن در صحنه‌های اروتیک، سیگار و مستی و خماری، قبح‌شکنی‌های مکرر و سکانس‌هایی که جز حیازدایی ثمره‌ی دیگری نداشت، تبدیل شد به فیلمی که قبله‌ی آمالش فتح گیشه است. 🔸«گوزن‌های اتوبان» فیلمی است که توصیه می‌کنم اگر آدمی هستید که عادت ندارید در یک فضای جمعی و درحضور مرد و زن غریبه تماشاچی صحنه‌های بسیار بسیار اروتیک و دیالوگ‌های بسیار بسیار زننده باشید، اگر قرار است مچاله شده و با سردرد از سینما بیرون بیایید؛ سراغش نروید! 📝 نرجس احمدی 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱«عشق ابدی» هنری مبتذل برای معرفی مدیتیشن‌های شکرگزاری! شکرگزاری‌های بدون اطاعت از حق، راهکار تمدن مادی و شبه عرفانی برای انسان‌های سرخورده از درد و رنج! «سلام بر خورشید، سلام بر صبح دوباره بخاطر صبح دوباره و معجزات فراوان; سپاسگزارم. خدای درونم به پاس اینکه در منی و من، توأم و تو منی; سپاسگزارم. خداوندا! به پاس اینکه مرا در مدار عشق و آگاهی مطلق و برکت و نعمت و ثروت و نگاه الهی و روزی بی‌حساب قرار دادی; سپاسگزارم» ▪️«مدیتیشن سپاسگزاری» تجویزی از "ماهرخ، رپربلاگرِ عشق ابدی" است! البته باید قبلش ۲۱ بار نفس عمیق بکشی تا مؤثر واقع شود!
▪️این روزها «چله شکرگزاری»، «دفتر شکرگزاری» یا برخی از «کتب شکرگزاری» باب شده و برخی چهره‌های هنری آن را در صفحات خود ترویج می‌دهند و در فرهنگ عامه نیز نفوذ داشته است. ❓با اینهمه روش‌های مختلف شکرگزاری و ترویج آن توسط اشخاص مختلف! پس چرا آن آرامشی که حاصل از آن است، نصیب افراد و جامعه‌ی پیرامونی‌شان نشده است؟! ❓براستی این نوع شکرگزاری‌ها، آیا باعث شاکر شدن این افراد می‌شود؟ اگر این افراد شاکر هستند، پس چرا در بحران‌های زندگی شخصی و اجتماعی خود، نوع عملکردشان نامطلوب و مانند انسان‌های ناسپاس است؟! ▪️شکرگزاری قطعا مطلوب است و کمتر کسی پیدا می‌شود که به این باور نرسیده باشد که شکر و شاکر بودن سبب آرامش فردی و محیطی می‌شود اما شکرگزاری حقیقی چگونه است؟ ▪️نام بردن نعمت‌ها راهکار درستی است برای شاکر شدن اما اگر این نام بردن نعمت‌ها، آدمی را به مُنعم متصل نکند و فرد را بدهکار غنی مطلق نکند! چه حاصلی دارد؟ تنها حاصلش شاید آرامش آنی باشد چون در دنیای متکثر و متنوع امروز با چرخ زدن در دنیای بلاگرها خواهد فهمید چه نعمت‌های فراوان مادی که ندارد! پس طلبکار خواهد شد و ناامید! ▪️بعد از این نگاه خرد به مسئله‌ی شکرگزاری‌های اینچنینی، شاید بتوان در نگاه کلان، آن را «راهبردِ دنیای مادی» برای تسلی به برخی از انسان‌هایش دانست! ▪️انسان‌هایی که «همراه دردها و رنج‌ها» و «سرخورده از استدلال‌ها و تجربه‌ی دنیای مادی» شده‌اند، بناچار پناهی می‌طلبند و چه پناهی، بهتر از «شبه عرفان»! ▪️بنظر می‌رسد این رو‌ش‌های نوظهور در این دست از برنامه‌ها و ترند شدن آن توسط بلاگرها و تایید آن به واسطه‌ی چاپ کتب، روش جدید حاکمیت مادی برای داشتن انسان‌های سرخورده از رنج‌های دنیای مادی است! از قضا رواج این شبه عرفان‌ها در ایران بسیار به سود جهان استکبار خواهد بود، زیرا بدنه‌ی مردم هنوز دین سنتی در درونشان ریشه دوانده! همانطور که در این مستندمسابقه پر از ابتذال، قسم‌های به خدا، به قرآن، به امام رضا علیه‌السلام شنیده می‌شد! این افراد محتاج این شبه عرفان هستند تا از اطاعت خدایی که در دین مبین اسلام است رها شوند چون آن اطاعت ملزوماتی چون مبارزه با استکبار و استعمار خواهد داشت. نمونه‌ی سطح بالای این شبه عرفان‌ها را می‌توان در «کتب پائولو کوئیلو به ویژه کتاب کیمیاگر» آن یافت که در جهانِ تشنه آن‌روزها بسیار پرفروش شد و در ایران چقدر خواهان یافت. ▪️پس بنظر می‌رسد، اینبار هم هنرِ فاسد با برنامه‌ای چون «عشق ابدی» بدنبال ترویج این نوع شکرگزاری‌ها برای پرکردن خلا انسان‌ها به خدایی که باید اطاعت شود، هستند! ✨برای مقابله با جریان عمومی این شکرگزاری‌ها، باید «شکر» در ادبیات دینی را شناخت و ترویج نمود! «استاد صفائی حائری»، برای رسیدن به «شکر» یک فرآیند را مطرح می‌کنند، این فرآیند در «کتاب مسئولیت و سازندگی» اینگونه مطرح شده است: «من با تفکر به شناخت خودم و در نتیجه به شناخت ربم و در نتیجه به عشقِ او می‌رسم(ایمان) و این عشق و ایمان، مرا به اطاعت و عمل می‌کشاند(تقوا) باز این عشق، مرا از عشق‌های کوچک‌تر آزاد می‌کند و از اسارت‌ها رها می‌سازد(زهد) و هنگامی که یافتم داده‌ها ملاک افتخار نیست و هنگامی که یافتم داده‌ها، بازدهی می‌خواهند و از هرکس به اندازه‌ی سرمایه‌اش سود می‌گیرند و هنگامی که یافتم حتی نسبت‌ها و سعی‌ها را و عمل‌ها را با هدف می‌سنجند، در این هنگام‌ها به رضا و خوشنودی می‌رسم و در هر کلاسی درسم را می‌خوانم; چون دو پا برای رشد ما هست: بهره‌برداری برای حق در هنگام دارایی‌ها(شکر) و به پای باطل نچسبیدن در هنگام نداری‌ها(صبر)....» ✨در نگاه دینی، شکر یک اقدامی به همراه دارد و آنهم بهره‌برداری از نعمت‌ها برای حق است! ▪️درحالیکه در مدیتیشن‌های سپاسگزاری، اگر حال خوب یافتی، آن را به خود و خدا همزمان نسبت می‌دهی و در بحران قطعا «خدا» را محاکمه می‌کنی! ✨در نگاه دینی، شکر منتج می‌شود به تقوای بیشتر و اطاعت. ▪️درحالیکه در مدیتیشن‌های سپاسگزاری، اثر نهائی‌اش آرامش زودگذر خواهد بود. ✨در نگاه دینی، شکر باعث احساس بدهکاری نسبت به خداوند غنی می‌شود و این احساس، ضامن حرکت انسان با رعایت تقوا و اطاعت دستورات همراه می‌شود. ▪️درحالیکه در مدیتیشن‌های سپاسگزاری، چنین تلازمی وجود ندارد! 🕹در پایان باید تاکید کرد که این نوع سپاسگزاری‌ها اگر در متن اطاعت واقع نشود، ابتر خواهد بود. 🔜 ادامه دارد.. 📝 زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
🔴تمرکز بر تولید مستندمسابقه‌های مبتذل خارجی با بازیگری مهاجران ایرانی 🔻هنوز حواشی آثار تولیدی ترکیه ادامه داشت و بحث‌ها بر سر چرایی تمرکز ترکیه روی تولید سرگرمی‌ها برای جامعه ایرانی داغ بود که خبر رسید در کانادا نیز برنامه‌ای برای مردم ایران با استفاده از مهاجرین ایرانی تولید شده است! مستندمسابقه‌‌ای به نام VILA XO با ابتذال شدیدتری از «عشق ابدی» ترکیه، اینبار از کانادا با شرکت‌کنندگان متنوعی از مهاجران ایرانی!
وایپ
🔴تمرکز بر تولید مستندمسابقه‌های مبتذل خارجی با بازیگری مهاجران ایرانی 🔻هنوز حواشی آثار تولیدی ترکیه
◾️در این سال‌ها که موضوع مهاجرت به شکل جدی‌تری مطرح شده و افراد با انگیزه‌های متعدد و تحت تاثیر عوامل گوناگون به فکر مهاجرت می‌افتند فقط «فرار مغزها» نیست که دل‌های پاک‌نهاد «ملت‌ ایران» را به درد می‌آورد! بلکه مهاجرینی که در آن سوی دنیا با معضلات گوناگون دست و پنجه نرم می‌کنند نیز آزار دهنده است. منطبق بر داده‌های دیداری و شنیداری تعدادی از مهاجرین با بحران‌های زیادی مواجه می‌شوند که در مواردی منجر به تغییر هویت می‌شود! این تغییر هویت ممکن است سبب ایجاد آسیب‌هایی برای شخص مهاجر و همچنین کشور ما باشد. یک نمونه کنونی آن استفاده از مهاجران برای تولیدات مبتذل تهیه‌کنندگان کشورهای دیگر است! که آدمی را به فکر وا می‌دارد که این روند به کجا خواهد رسید! ▪️بعد از تهیه‌کنندگان ترک! اینبار Villa XO در کشور «کانادا» بناست محتوای مبتذلی چون «عشق ابدی» را تولید و از پلتفرم(سکو) یوتیوب پخش کند! اما اینبار شرکت‌کنندگان از سراسر جهان‌اند و محتوای برنامه جسورتر خواهد شد! جسورتر از عشق ابدی احتمالا... بماند! ▪️عمدتا شرکت‌کنندگان این برنامه‌ها، بلاگرها یا هنرمندان جویای نام هستند! استفاده از این افراد، سبب دیده‌شدن بیشتر برنامه می‌شود و دیده شدن برنامه، سبب بیشتر مشهور شدن افراد! بیشتر مشهور شدن افراد نیز، سبب بهره‌مندی این صنعت از شهرت این افراد خواهد شد! 🔘 حال آورده‌ی این هجمه‌های فرهنگی با تولیدات متعدد چیست؟! یکی از راهبردهای مهم دستگاه شیطان، تزیین است و در عصر کنونی، تزیین با ابزار هنر به کمک دستگاه شیطان آمده است! به اسم مستندمسابقه خزعبلاتی چون ازدواج سفید، عدم فرزندآوری، خیانت، مشروب و... را در اذهان بیننده عادی جلوه می‌دهند و با حضور زیبارویان در مکان‌های زیبا این حجم از کثافت را تزیین می‌کنند و به مخاطب ایرانی، در یک سكوی ارزان تقدیم می‌کنند! 🔘 جمهوری اسلامی ایران با قدمت تاریخی و ادغام با فرهنگ غنی اسلامی توانست در دل آزادگان جهان غوغا کند! حرکت مقاومت در سراسر جهان بخاطر جسارت ایرانیان انقلاب اسلامی است! این تاثیر نظام توحیدی، نظام استکبار را راحت نمی‌گذارد چون برای سلطه باید برده تربیت کرد و برده‌ها را با درگیر کردن به این مسائل حقیر و رذل می‌توان ساخت! 🔘بماند که تمام این حرکات در سطح کلان ابتر خواهد ماند چون جمهوری اسلامی ایران توان بازتولید انسان‌های طراز را دارد! همانگونه که شیرودی‌ها، باکری‌ها و همت‌ها را در دهه‌ی اول انقلاب می‌سازد، حججی‌ها و ذوالفقاری‌ها را در دهه‌ی چهارم تحویل می‌دهد و میوه‌اش را در دهه‌ی پنجم انقلاب با علی‌وردی‌ها و عجمیان‌ها می‌چیند! 🔘اما آنچه دل آدمی را به درد می‌آورد این است که فرهنگ ما، توان انسان‌سازی وسیعی را دارد و این اهمال‌کاری‌ها از جانب تمامی مسئولان و مدیران داخلی و اراده‌ی پولادین جریان استکبار برای تهاجم و سلطه فرهنگی ایران این توان را به حداقل می‌رساند! 📝 زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
🖥 روایت تلویزیونی سیروس حسن‌‌پور از ترکمن صحرا تا زابل ✏️ سیروس حسن‌پور؛ کارگردان، بین سال‌های ۹۶-۹۷ سریال «بازی نقاب‌ها» با محوریت زندگانی مردم ترکمن صحرا را روی آنتن شبکه ۲ برد که با وجود بازیگران مطرح خود نتوانست آنگونه که انتظار می‌رفت نظرات را به خود جلب کند، یکی از دلایل عدم موفقیت آن می‌تواند داستان تلخ سریال باشد. ️️️️ سال‌ها بعد این کارگردان، سریال جدید خود به نام «بادار»را که اخیراً از شبکه‌ی اول سیما به اتمام رسید، با محوریت زندگی مردم استان سیستان و بلوچستان و شهر زابل روی آنتن برد. ✏️ سریال در ارتباط با جوان مهربان و در عین حال تندخویی به نام «بادار» با بازی محمد رِشنو است که تخصص مراقبت از گاوهای سیستانی دارد و علاقه‌ی زیادی به رانندگی با اتومبیل های خاص...