احمد کریمی فرزند علی(صفر)
تاریخ شهادت؛ ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۶۴
محل شهات ؛ شهر فاو
نام عملیات؛ والفجر ۸
حضور ؛در جبهه ۴سال
یگان اعزامی ؛ تیپ ۷۷ لشگر ثامن الائمه خراسان
ارتش جمهوری اسلامی ایران
مزار: شهرستان دلیجان ؛ گلزار شهدای روستای سینقان
ستاد یادواره شهدای روستای سینقان
#معرفی_شهید
#شهید_احمد_کریمی
#روستای_سینقان
#یادواره_شهدا
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
ایثار دلیجان
احمد کریمی فرزند علی(صفر) تاریخ شهادت؛ ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ محل شهات ؛ شهر فاو نام عملیات؛ والفجر ۸
🌷سالگرد شهید احمدکریمی🌷
🌹خاطره ازمرحومه نصرت خانم نباتی مادرشهید🌹
🥀انگار به دلم می گذشت که احمدشهیدشده آروم وقرارنداشتم یه حال عجیبی داشتم
که نیروهای نظامی آمدن منزل ما متوجه شدم که اینها خبری آوردن بله همینطور بود احمد من شهید شده بود
خلاصه برنامه ریزی شد برای تشیع شهید و شهید را آوردن من اصرار کردم می خواهم پسرم را ببینم
گفتن نمی شه
گفتم علتش چیه؟
به همدیگه یه نگاهی کردن ، نمی توانستن به من بگن
خلاصه یکیشون گفت
پسر شما سر نداره
گفتم فدای سر علی اکبر امام حسین علیه السلام
انگار به آرامش رسیدن یه نفسی تازه کردن حالشون حال دیگه شد
انگار روحیه گرفتن
گفتم باید ببینم سرنداشته باشد
قربون حضرت زینب (س)برم ازکوچکی یه علاقه خاصی به اباعبدالله علیه السلام داشتم با دختر بچه ها که تو کوچه بازی می کردیم هرکجا صدای روضه می آمد یه پارچه روسرم می انداختم می رفتم روضه عاشق حضرت فاطمه و بچه های فاطمه علیه السلام بودم
خلاصه رفتم احمدم را دیدم
نصف سر رفته بود
گفتم🤲 خدایا راضیم به رضای تو ✨
فدای سر حسین فاطمه سلام الله علیها🥀🥀🥀
🌷 خاطره خواهرشهید 🌷
یادمه مادرم برای ما تعریف می کرد که هر موقعه دلم می گرفت می رفتم سرخاک احمد و همون شب خواب شهید رامی دیدم
می آمد توحیاط می گفت ببین مادر من سالم هستم و کنار تو چرا انقدر غصه می خوری
چند بار این اتفاق برای مادرم پیش آمده بود
🌷 دوست داداشم اسمش محمد بود از دره گز مشهد تعریف می کرد
گفت احمد شب قبل از شهادتش خواب دیده بود که جشن عروسیش است و حنابندان داشتند گفت همان شب وصیت نامه را نوشته بود
خیلی خوشحال بود
خیلی برای اخرین بارنامه نوشته بود وسلام به همه رسانده بود
🌹برای شادی روح شهیدومادرشهید صلوات 🥀
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#معرفی_شهید
#شهید_احمد_کریمی
#روستای_سینقان
#یادواره_شهدا
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
وصیت نامه شهید والامقام عباس ابراهیمی
«به نام کسی که ما را آفریده، این وصیتنامه را آغاز میکنم. خداوندا، تو میدانی که من برای رضای تو و دین تو به جبهه رفتم. خداوندا، تو میدانی من برای اسلام و برای پیروزی جمهوری اسلامی به جبهه رفتم. خداوندا، تو میدانی که من برای برقرار ماندن دین محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به جبهه رفتم تا با صدامیان کافر بجنگم و آنها را نابود کنم. پدر و مادر عزیزم، الان که این نامه را در تپه میمک در تاریخ 2/12/59 مینویسم، بدانید اگر شهید شدم من را حلال کنید چون شما زحمتهای زیادی برای من کشیدید و سفارشی که به شما میکنم این است که دست از امام(قدس سره شریف) برندارید و اگر چنانچه من شهید شدم، اولادی از من به دنیا میآید؛ پسر بود، اسمش را عباس بگذارید که نام خودم است و اگر دختر بود زینب. از خواهر و برادرم میخواهم که اگر از من ناراحتی دیدهاند، حلال کنند. دیگر عرضی ندارم. همگی شما را به خداوند بزرگ میسپارم. خدا یار و نگهدار همه شما.
فرزند شما، عباس ابراهیمی
#وصیتنامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
زندگینامه شهید والامقام عباس ابراهیمی
شهید، عباس ابراهیمی، در سال 1334 از پدر و مادری، اهل دلیجان استان مرکزی، در تهران بهدنیا آمد. از همان کودکی علاقه وافری به ائمه(علیهم السلام) داشت. در ده سالگی با هم کلاسیهای خود در روزهای محرم، تکیه میبستند و به خانهها میرفتند و پول جمعآوری مینمودند و نذری درست میکردند و به مردم میدادند
تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در تهران ادامه داد. در دوران پیروزی انقلاب در همه فعالیتها شرکت داشت. در سال 1356 به خدمت اعزام شد و چهار ماه آموزش خود را در شهرستان بیرجند به پایان رسانید؛ بعد از چهار ماه به اهواز منتقل شد و در آنجا مشغول خدمت شد
از خدمت سربازی که برگشت، بعد از چند ماهی در سازمان تأمین اجتماعی منطقه16 تهران به استخدام درآمد. در سال 1357 پس از زلزله طبس، زمانی که اعلام شد به نیرو احتیاج داریم، برای کمک به ساختن خانه، بلافاصله از مافوق خود اجازه گرفت و روانه طبس شد. بیشتر از دو ماه در آنجا کمک کرد و بعد به تهران بازگشت. زمانی که راهپیماییها شروع شد در راهپیماییها شرکت میکرد و پشت زیر پیراهنش، با خودکار قرمز اسم و فامیل و آدرس خود را مینوشت که اگر شهید شد معلوم شود.
راستی کدامین مکاتب میتوانند این چنین دور اندیشان اندیشه سازی را پرورش دهد و در کدام کلاس درس یک چنین شاگردان را مییابید، که هیچ سهمی را در بودن و زیستن دنیای مادی برای خود قائل نباشند و همگان را برخود مقدم بدارند؟
... ادامه
#زندگینامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
ایثار دلیجان
زندگینامه شهید والامقام عباس ابراهیمی شهید، عباس ابراهیمی، در سال 1334 از پدر و مادری، اهل دلیجان ا
ایشان در تاریخ ۱۳۵۹/۱۲/۰۹ در جبهه میمک به شهادت رسید.
در وصیتنامه خود نوشته بود: «اگر فرزند من به دنیا آمد و پسر بود، نامش را عباس بگذارید و اگر دختر بود زینب».
آرامگاه شهید ابراهیمی در گلزار شهدای دلیجان است و 25 روز پس از شهادتش فرزند گرامیش به نام عباس به دنیا آمد. تا ادامه دهنده راه آن عزیز باشد.
#زندگینامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
وصیتنامه شهید والامقام محمد دلیری
(از شهدای روستای رباط ترک . شهرستان دلیجان)
بسمه تعالي
«ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون»
مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه آنها زنده اند و در پيش خداي خود روزي مي خورند. بنام خداوندي كه ما را آفريد و به ما روزي داد و براي راهنمايي ما پيامبران و امامان را فرستاده تا ما را به راه راست هدايت كنند، خداوندي كه ما را مي ميراند و دوباره زنده مي كند.
ضمن درود و سلام بي پايان بر تمام پيامبران مخصوصاً نبي اكرم خاتم پيامبران قائم آل محمد و با درود و سلام بر دخت گراميش حضرت فاطمه (ع) و دوازده امام و درود و سلام بر امام امت اميد مستضعفان بت شكن زمان و درود و سلام بر تمامي شهداي صدر اسلام از بدر تا كربلاي ايران و درود و سلام بر تمامي پدران و مادران شهداي اسلام كه آنچنان فرزنداني تربيت كرده و تحويل اسلام داده اندكه در راه الله كشته شده اند.
پدر و مادر بزرگوارم چندكلمه سخن با شما دارم و آن هم اين است كه اگر من لياقت شهادت داشتم خواهشم از شما اين است كه بر سر مزار من گريه مكنيد. پدر عزيزم و مادر مهربانم و برادران و خواهران ارجمندم مرا ببخشيد كه در زمان حياتم ثمره اي براي شما و اسلام نداشته و اينك با خون خودم دينم را نسبت به اسلام و شما ادا مي كنم .
#شهید_محمد_دلیری
#معرفی_شهید
#دهه_فجر
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
شهید والامقام محمد دلیری
ولادت ۱ آبان ۱۳۴۸
شهادت ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
محل شهادت فاو
محل مزار : گلزار شهدای روستای رباط ترک در شهرستان دلیجان
#شهید_محمد_دلیری
#معرفی_شهید
#دهه_فجر
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
هدایت شده از ایثار دلیجان
وصیت نامه شهید والامقام عباس ابراهیمی
«به نام کسی که ما را آفریده، این وصیتنامه را آغاز میکنم. خداوندا، تو میدانی که من برای رضای تو و دین تو به جبهه رفتم. خداوندا، تو میدانی من برای اسلام و برای پیروزی جمهوری اسلامی به جبهه رفتم. خداوندا، تو میدانی که من برای برقرار ماندن دین محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به جبهه رفتم تا با صدامیان کافر بجنگم و آنها را نابود کنم. پدر و مادر عزیزم، الان که این نامه را در تپه میمک در تاریخ 2/12/59 مینویسم، بدانید اگر شهید شدم من را حلال کنید چون شما زحمتهای زیادی برای من کشیدید و سفارشی که به شما میکنم این است که دست از امام(قدس سره شریف) برندارید و اگر چنانچه من شهید شدم، اولادی از من به دنیا میآید؛ پسر بود، اسمش را عباس بگذارید که نام خودم است و اگر دختر بود زینب. از خواهر و برادرم میخواهم که اگر از من ناراحتی دیدهاند، حلال کنند. دیگر عرضی ندارم. همگی شما را به خداوند بزرگ میسپارم. خدا یار و نگهدار همه شما.
فرزند شما، عباس ابراهیمی
#وصیتنامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
هدایت شده از ایثار دلیجان
زندگینامه شهید والامقام عباس ابراهیمی
شهید، عباس ابراهیمی، در سال 1334 از پدر و مادری، اهل دلیجان استان مرکزی، در تهران بهدنیا آمد. از همان کودکی علاقه وافری به ائمه(علیهم السلام) داشت. در ده سالگی با هم کلاسیهای خود در روزهای محرم، تکیه میبستند و به خانهها میرفتند و پول جمعآوری مینمودند و نذری درست میکردند و به مردم میدادند
تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در تهران ادامه داد. در دوران پیروزی انقلاب در همه فعالیتها شرکت داشت. در سال 1356 به خدمت اعزام شد و چهار ماه آموزش خود را در شهرستان بیرجند به پایان رسانید؛ بعد از چهار ماه به اهواز منتقل شد و در آنجا مشغول خدمت شد
از خدمت سربازی که برگشت، بعد از چند ماهی در سازمان تأمین اجتماعی منطقه16 تهران به استخدام درآمد. در سال 1357 پس از زلزله طبس، زمانی که اعلام شد به نیرو احتیاج داریم، برای کمک به ساختن خانه، بلافاصله از مافوق خود اجازه گرفت و روانه طبس شد. بیشتر از دو ماه در آنجا کمک کرد و بعد به تهران بازگشت. زمانی که راهپیماییها شروع شد در راهپیماییها شرکت میکرد و پشت زیر پیراهنش، با خودکار قرمز اسم و فامیل و آدرس خود را مینوشت که اگر شهید شد معلوم شود.
راستی کدامین مکاتب میتوانند این چنین دور اندیشان اندیشه سازی را پرورش دهد و در کدام کلاس درس یک چنین شاگردان را مییابید، که هیچ سهمی را در بودن و زیستن دنیای مادی برای خود قائل نباشند و همگان را برخود مقدم بدارند؟
... ادامه
#زندگینامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
هدایت شده از ایثار دلیجان
ایشان در تاریخ ۱۳۵۹/۱۲/۰۹ در جبهه میمک به شهادت رسید.
در وصیتنامه خود نوشته بود: «اگر فرزند من به دنیا آمد و پسر بود، نامش را عباس بگذارید و اگر دختر بود زینب».
آرامگاه شهید ابراهیمی در گلزار شهدای دلیجان است و 25 روز پس از شهادتش فرزند گرامیش به نام عباس به دنیا آمد. تا ادامه دهنده راه آن عزیز باشد.
#زندگینامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
در سال 1357 وقتی اعلام شد به افراد احتیاج داریم برای کمک به ساختن خانه در طبس بلافاصله از ما فوق خود اجازه گرفت و روانه طبس شد و دو ماه در آنجا برای ساختن منزل به آنها کمک کرد و بعد به تهران بازگشت.
زمانی که راهپیمایی ها شروع شد در راهپیمایی ها شرکت می کرد و پشت زیر پیراهن خود را با خودکار قرمز اسم و فامیل و آدرس خود را می نوشت که اگر شهید شد معلوم شود.
.... ادامه در پست بعدی
#خاطرات
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan
ایثار دلیجان
در سال 1357 وقتی اعلام شد به افراد احتیاج داریم برای کمک به ساختن خانه در طبس بلافاصله از ما فوق خود
انقلاب که به پیروزی رسید همان شب بلافاصله به طرف پادگان قلعه مرغی شتافت و فردای آن روز با عده ای شروع کردند به کلتف مالاتف درست کردن و گاهی به ملحفه جمع آوری کردن و شب ها چون اسلحه نداشتند با عده ای از رفقای خود با چوب در خیابان امیر شرفی تهران شب را تا صبح به گشت مشغول بودند.
چندین مرتبه به پادگان ولی عصر مراجعه نمود که به جبهه برود که گفتند فعلاً احتیاج نداریم. اول خیابان امیر شرفی ساختمانی دو طبقه بود و کیسه های شن را به کول می گرفت و می برد بالا تا سنگر درست کنند. بعد از مدتی دوباره به خدمت سربازی اعزام شدند. بلافاصله خود را به پادگان ولی عصر رساندو لباس گرفت. او را به خرّم آباد اعزام و مدت 5 ماه و 26 روز انجام وظیفه نمود.
شش روز مانده بود که خدمت او تمام شود که شب هفت مرتبه عراقی ها حمله می نمایند و ایشان هم استراحت بود. یکی از رفقای او به ایشان می گوید که من خسته هستم شما بیایید به جای من دیدبانی نمایید. نزدیک های صبح خمپاره به سر او اصابت می نماید و شهید می شوند.
چون ایشان از تهران اعزام شده بود از رفقای ایشان اطلاعی ندارم. سازمان تأمین اجتماعی منطقه 16 به نام شهید عباس ابراهیمی نام گذاری شده است. زمانی که او شهید شد از پادگان خرّم آباد من را دعوت کردند و بنده رفتم خرّم آباد وقتی که در آنجا رفتم یک سرهنگی بود به نام سرهنگ کلانتری به من گفت این چه پسری بود که تربیت کرده بودی. هر جا از آن بدتر بود او پیش قدم می شد. ایشان در وصیت نامه خود نوشته بود اگر فرزند من به دنیا که آمد اگر پسر بود نامش را عباس بگذارید و اگر دختر بود زینب. پسرش 25 روز بعد از شهادتش به دنیا آمد که نامش را عباس گذاشتیم.
در دفعه آخر نگاهش طور دیگری بود نگاهی که تا به حال از عباس ندیده بودم. همیشه می گفت کاش من هم مانند حضرت عباس فدای امام خودم می شدم. که همین طور هم شد فدای اسلام و قرآن و امام خمینی شد ما از شهادتش راضی هستیم چون امانتی بود که خدا به ما داد و خیلی راحت ما این امانت را به صاحب اصلی خودش برگرداندیدم انشاالله که در آن دنیا شفیع ما شود.
#معرفی_نامه
#معرفی_شهید
#شهید_عباس_ابراهیمی
#ایثار_دلیجان
#بنیاد_شهید_و_امور_ایثارگران_شهرستان_دلیجان
🌷@isaardelijan
🌷http://eitaa.com/isaardelijan