eitaa logo
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
2.1هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
801 ویدیو
223 فایل
پایگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی www.isca.ac.ir پایگاه رادیو پژوهش http://radio.isca.ac.ir کانال رسمی آرشیو صوت پژوهشگاه @isca_seda کانال رسمی پژوهشگاه در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/isca24 ارتباط با مدیر و ارسال مطلب @isca25
مشاهده در ایتا
دانلود
✅تأثیر گناه برمعرفت با تکیه بر آرای آگوستین قدیس ✍️پورسینا، زهرا؛ تأثیر گناه بر معرفت با تکیه بر آرای آگوستین قدیس؛ تهیه‌کننده: پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، زمستان 1385، 408 ص رقعی. *** 🔷در آموزه‌های اسلامی و سایر ادیان به این نکته اشاره شده است که گناهان و اخلاق ناپسند تأثیراتی در انسان دارند. تأکید بر پاک‌سازی درون، پیش از کسب معرفت بر همین امر دلالت دارد. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که آیا انسان برای دستیابی به معرفت، با موانعی از سنخ موانع اخلاقی روبه‌رو می‌شود؟ به‌عبارت دیگر، آیا گناه به منزله عاملی غیرمعرفتی می‌تواند بر معرفت تأثیر گذارد؟ آیا رفتارهای نادرست اخلاقی از جمله گناه می‌توانند انسان را از رسیدن به معرفت بازدارند؟ 💠کتاب حاضر درصدد پاسخ به این‌گونه پرسش‌ها از منظر دانشمند مسیحی به‌نام آگوستین است. این کتاب در پی تبیین و اثبات آن است که نه‌تنها آلودگی‌های اخلاقی می‌تواند معرفت بشر را به انحراف کشاند، بلکه به‌طور خاص گناه را باید از مقولات اصلی معرفت‌شناختی قلمداد کرد. این موضوع در تاریخ فلسفه مواد خام فراوانی دارد، اما ازآنجاکه موضوع نو و بدون پیش‌زمینه‌ای نظام‌مند است، طرح اصلی پژوهش مبتنی بر یک موضوع، و مواد و محتوای آن بر اساس دیدگاه‌های آگوستین، یکی از دانشمندان متقدم مسیحی، است که برای پاسخ به پرسش درباره تأثیر گناه بر معرفت، سیری منطقی را طی می‌کند تا گام‌به‌گام به پرسش‌های مربوط پاسخ دهد و ما را به پاسخ نهایی نزدیک سازد. ❎مطالب کتاب فوق در بخش سه عرضه شده است. در بخش اول به معرفی ساخت‌های وجودی انسان (ساخت‌های عقیدتی، عاطفی و ارادی)، در بخش دوم به چگونگی امکان تأثیرات مثبت و منفی ساخت‌های غیرعقیدتی بر ساخت عقیدتی، و در بخش سوم به چگونگی تأثیر گناه در مقام رویکرد به موضوع معرفت و تحصیل لوازم آن برمعرفت پرداخته شده است. 🔳بابررسی نویسنده که به تحلیل و توصیف اندیشه آگوستین پرداخته است، گناه تأثیر همه‌جانبه بر معرفت دارد، به‌ویژه تأثیر گناه بر معرفت در حوزه‌هایی که مربوط به شناخت ما از کانون هستی ـ یعنی منافع ما ـ است، بارزتر است. پذیرفتن و اثبات تأثیر گناه برمعرفت به‌معنای کم‌اهمیت نشان‌دادن ابزارهای شناخت دیگر، و نیز به‌معنای برکناربودن دین‌داران از آثار معرفتی گناه نیست. از منظر نویسنده، توجه به عمق و گستردگی دامنه تأثیر گناه بر معرفت، مانع از غرور انسان می‌گردد. 🌐https://eitaa.com/isca24/7164
✅ دانش سیاسی در ایران (مجموعه گفتگوها) 🔹دانش سیاسی در ایران (مجموعه گفتگوها)؛ به اهتمام عبدالوهاب فراتی؛ 🔳 تهیه‌کننده: پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پاییز 1394، 372ص وزیری.
الحرب قد بانت لها الحقائق و ظهرت من بعدها مصادق و الله ربّ العرش لا نفارق جموعکم او تغمدوا البوارق «جنگ است که جوهر مردان را آشکار می سازد و درستی ادّعاها پس از جنگ ظاهر می شود. به خدای عرش سوگند که از شما جدا نگردم مگر آنکه تیغهای شما غلاف شود»
گزیده گفت‌وگو با دکتر میراحمدی: 📌ما چون انتظار خود را دقیقاً مشخص و تعریف نکرده‌ایم و چون تلقی ما نادرست بوده، بنابراین گاهی اوقات به اشتباه انتظارمان هم از فقه و فقه سیاسی این بوده است که این مسائل را برطرف و حل کند و الان که نکرده می‌گوییم پس فقه ناکارآمد است. در حالی‌که ناکارآمدی در جای دیگری است. 📌من خیلی اعتقاد ندارم در حوزه علوم انسانی کاری انجام نمی‌شود و نظریه پردازی صورت نمی گیرد و ایده های جدید خلق نمی‌شود. به نظر من وجود دارد؛ به‌عنوان مثال ما نهادهایی پیرامون حوزه و نه در خود حوزه داریم - من کاری به بدنه اصلی و سنتی حوزه ندارم - که در عرصه علوم جدید ورودهای خوب و تخصصی انجام داده اند. کارهای خیلی خوب علمی، کتاب ها و مطالعات خوبی هم ارائه شده که از درون آن‌ها می توان نظریه های جدید را استخراج و ارائه کرد. در دانشگاه ها هم به همین ترتیب اغلب ایده ها و نظریه ها و مدل‌های خوبی توسط دانشمندان علوم انسانی ارائه شده است. 📌مشکل اصلی به عقیده بنده عدم ارتباط علوم انسانی با جامعه است. به این معنا که ما در حوزه علوم فنی و مهندسی تا حدی موفق شده ایم ارتباط بین این علوم را با صنعت برقرار کنیم. هرجا هم که برقرار کردیم موفق بوده ایم. اما در حوزه علوم انسانی چه با رویکرد اسلامی و چه غیر اسلامی، ما شاهد فاصله ای بین محصولات علوم انسانی با جامعه هستیم به این معنا که اصلاً وارد جامعه نمی‌شوند. 📌فقه سیاسی همانند دیگر دانش های سیاسی می تواند به نظریه پردازی در حوزه‌های موضوع خود با رویکرد و مبانی خاص خود بپردازد. در نتیجه من فقه سیاسی را دانشی می دانم که می تواند پس از کشف احکام شرعی ناظر به امر سیاسی به نظریه پردازی که بر اساس یک فعالیت علمی و اجتماعی صورت می گیرد، مبادرت ورزد و از فقیه می توان انتظار داشت در عرصه سیاست نظریه پردازی کند. حالا این نظریه پردازی باید فقط و فقط در چارچوب امر سیاسی و با هدف مؤمنانه ساختن زندگی سیاسی اتفاق بیافتد. فراتر از این نمی توان از فقه سیاسی انتظار داشت. نمی توان توقع داشت فقه قواعد و فرمول هایی برای مدیریت امور اقتصادی، اجتماعی یا مدیریت امور فرهنگی به ما ارائه دهد. اما تدبیر زندگی سیاسی - اجتماعی با نگاه فقیهانه برای مؤمنانه ساختن امر سیاسی را می توان از فقه سیاسی انتظار داشت. 📌اگر فقه سیاسی بتواند نظریه پردازی کند، آن گاه یکی از مهم ترین مصادیق امر سیاسی، نظام سیاسی و حکومت است. پس می‌تواند در حوزه حکومت و نظام هم وارد شود و نظریه‌پردازی کند
✅اجتهاد شورایی برای زیست مؤمنانه 🔶وظیفه فقه سیاسی مدل‌سازی نیست عصر اندیشه۱۳۹۹/۰۱/۱۰ 🔹گفت‌وگوی اختصاصی عصر اندیشه با حجت‌الاسلام دکتر منصور میراحمدی استاد دانشگاه، محقق و رئیس دانشگاه بین‌المللی اهل‌بیت (ع) و رئیش پژوهشکده علوم و اندیش سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🔶گزیده گفت و گو: ✅- فقه سیاسی فراتر از فقه عمومی حرکت می­کند و به‌عنوان دانشی تلقی می­شود که پشتوانه نظری حکومت است. یعنی می­تواند در هر موضوعی از موضوعات امر سیاسی که حکومت هم یکی از این موضوعات است، با نگاه اجتهادی به بحث و بررسی بپردازد. - منظور از اجتهاد شورایی این است که جمعی از فقها و مراجع ذی‌صلاح توانمند در حوزه اجتهاد و مجتهد در موضوعاتی که پیامدهای سیاسی و اجتماعی دارند، نه به شکل فردی بلکه با یک گفتگوی اجتهادی و فقهی در حوزه امر سیاسی کنار هم جمع شوند و همه در یک جایگاه حقوقی برابر قرار گیرند و آزادانه از منظر فقهی وارد بحث در حوزه امر سیاسی شوند. ❎- ما چون انتظار خود را دقیقاً مشخص و تعریف نکرده­ایم و چون تلقی ما نادرست بوده، بنابراین گاهی اوقات به اشتباه انتظارمان هم از فقه و فقه سیاسی این بوده است که این مسائل را برطرف و حل کند و الان که نکرده می­گوییم پس فقه ناکارآمد است. در حالی­که ناکارآمدی در جای دیگری است. 🔳- ما باید ابتدا در دانشگاه و حوزه تحقیقات و پژوهش‌هایمان را ناظر به امر اجتماعی و امر واقع انجام دهیم، بحث­های صرفاً انتزاعی نداشته باشیم، از بحث­ها­یمان خروجی قابل استخراج باشد، ایده بدهیم و بعد انتظار داشته باشیم از سمت جامعه هم اقبالی به این ایده­ها صورت بگیرد و درصدد عملیاتی کردن آن‌ها برآییم. ✅متن کامل را در عصر اندیشه شماره ۱۹ بخوانید. https://b2n.ir/129345
✅حجت الاسلام والمسلمین یوسفی مقدم در گفتگو با ایکنا:آیه ۱۴ سوره «فاطر»؛ حاکم بر احوال امروز جامعه 🔶رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم گفت: آیه ۱۴ سوره فاطر اکنون حاکم بر اوضاع و احوال زندگی ماست. خداوند در این آیه می‌فرماید که اگر در جریان امری قرار گرفتید با خبرگان آن امر ارتباط برقرار کنید و امروز خبرگان جامعه ما قرنطینه خانگی و فاصله‌گذاری اجتماعی و رعایت بهداشت را به طور منظم سفارش می‌کنند. 🔳به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (ایسکا) به نقل از حبرگزاری ایکنا ،حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی‌مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره قرنطینه خانگی و چگونگی بهره‌گیری از فرصت‌ها گفت: گرچه با شیوع ویروس کرونا فاجعه‌ به وجود آمده و کشور و جهان را درگیر خود کرده و افراد را با گرفتاری‌ها و سختی‌ها مواجه کرده است، اما در عین حال انسان نباید تحت هیچ شرایطی از وظایف خود شانه خالی کند، زیرا با وجود اینکه در شرایط بحرانی و سختی قرار داریم، اما هر کسی می‌تواند از آن بهره‌برداری کند. 🔶وی افزود: من هم چندین برنامه عقب‌افتاده داشتم و اکنون مشغول انجام آن‌ها هستم، از جمله اینکه مقاله‌ای را درباره ازدواج سفید از نگاه فقهی بررسی کرده‌ام و در حال نگارش و تکمیل مقاله‌ای درباره قرائات صحیح قرآنم که قرائت صحیح را در میان قرائات موجود مورد توجه قرار می‌دهد و پیشتر نیز کتابی را درباره فقه قرائات نوشته بودم و این مقاله از نگاه علم قرائت است و یک ماه آینده آماده منتشر می‌شود. 🔹جزئیات خبر در لینک زیر 🌐https://b2n.ir/quran.isca.ac.ir
✅رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:تشکیل کارگروه مذهبی در ستاد ملی مقابله با کرونا لازم است 💠حوزه/ معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تأکید کرد: باید کمیته مذهبی در ستاد ملی مقابله با کرونا تشکیل و تصمیمات مربوط به حوزه دین به آن واگذار شود. ✍حجت الاسلام والمسلمین نجف لک زایی در گفت و کو با خبرنگار  خبرگزاری حوزه، با اشاره به وضعیت کشور ناشی از وضعیت ویروس کرونا و تعطیلی اماکن مذهبی، مساجد و نماز جمعه ها و...، گفت: در اواسط کار (مقابله با کرونا) به دست اندارکاران موضوع پیشنهاد دادم که در کنار کمیته‎های بهداشت و درمان، امنیتی، اقتصادی و ... کمیته امور مذهبی هم در ذیل ستاد ملی به ریاست مدیر حوزه‌های علمیه تشکیل شود. این مطلب بعدها از سوی حوزه هم رسما به ستاد ملی اعلام شد، ولی اتفاقی نیفتاد. وی خاطرنشان کرد: این عدم آمادگی باعث شد نوع اقداماتی که در مورد مسائل مذهبی صورت گرفت باعث رنجش برخی از ائمه محترم جمعه و بخشی از نیروهای مذهبی بشود. ❇️رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با بیان بعضی از راهکارها در این موضوع گفت: می شد نماز جمعه را با کمترین افراد (مثلا 5 تا ده نفر) که کنترل مسائل بهداشتی آنها نیز راحت تر باشد، برگزار کرد تا در شرایطی که جامعه به ایجاد امید و روحیه و پاسخ دهی به بعضی شبهات اعتقادی در زمینه بیماری کرونا نیاز داشت، مردم این مطالب را از زبان امامان جمعه بشنوند. وی افزود: درباره اماکن مذهبی و مساجد نیز می شد همین کار را انجام داد تا به تعطیلی صد در صدی منجر نمی شد. 🔷لزوم توجه به مرکز مطالعات راهبردی حوزه های علمیه حجت الاسلام والمسلمین لک زایی با بیان اینکه دنیا و به تبع آن ایران در ماجرای کرونا غافلگیر شد ادامه داد: غافلگیری نیروهای مذهبی بیشتر بود و از این رو به نظر می‌رسد که ما در سطوح کلان همچنان به مرکز مطالعات راهبردی در حوزه های علمیه که چند سال پیش مقام معظم رهبری بر آن تأکید کردند، نیاز جدی داریم. ✅وی مهم ترین مأموریت های این مرکز را در عرصه پنج نهاد اساسی «بهداشت، خانواده، اقتصاد، سیاست و حکومت، و تعلیم و تربیت» برشمرد و گفت: هر کدام از این نهادها دچار مشکل شوند، بقای انسان به خطر می‌افتد و اساساً انسانی باقی نمی ماند که ما او را به دین دعوت کنیم. ♈️کمیته راهبردی بهداشت و سلامت استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، بهداشت را یکی از موارد موکد در دین اسلام دانست و گفت: دین مقدس، هر چند در بخش سلامت ظاهری از پزشکان استفاده می کند اما توصیه های فراوانی هم درباره بهداشت ظاهری دارد تا جایی که کتاب های فقهی و رساله های عملیه با کتاب الطهاره و باب الطهاره شروع می شود. وی در همین زمینه گفت: مهم تر از این عرصه، سلامت معنوی است که در آن کارنامه موفقی نداریم و تشکیل کمیته‎ای راهبردی برای حوزه سلامت ظاهری و معنوی در حوزه های علمیه می تواند خلأهای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی را بررسی و برای پرکردن آن برنامه ریزی کند. ♈️کمیته راهبردی اقتصاد معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم لزوم تشکیل کمیته راهبردی دوم با موضوع اقتصاد و معیشت مردم را مورد توجه قرار داد و گفت: حوزه های علمیه، علمای بزرگ ما و طلاب و فضلای عزیز ما از دوران قدیم تا کنون همواره به موضوع معیشت مردم حساسیت داشته اند و بحث انفاق و صدقات و زکوات و ... را برای تنظیم معیشت مردم و کمک به فقرا و مستمندان مورد توجه قرار داده اند. در شرایط کنونی به نظر می رسد، حوزه به عنوان یک نهاد کلان که متکفل امور مربوط به دین و دینداران است، در این عرصه تقریباً هیچ رصد راهبردی ندارد و اقدام راهبردی هم نمی تواند انجام دهد. وی خاطرنشان کرد: بیشتر درس های خارج حوزه ما در موضوع اقتصاد است، اما ما یک کمیته راهبردی و یک مرجع راهبردی نداریم که این قسمت را بررسی کند و به شکل رسمی و قانونمند به نظام قانونگذاری و اجرایی کمک کند. ❇️کمیته تعلیم و تربیت سومین کمیته ای که این پژوهشگر حوزوی بر تشکیل آن تأکید کرد کمیته تعلیم و تربیت است. به گفته حجت الاسلام والمسلمین لک زایی این کمیته باید مباحث مربوط به تربیت دینی شهروندان، تزکیه و تعلیم، آموزش و پرورش، آموزش عالی، مباحث مربوط به علوم انسانی و علوم اسلامی را از نظر راهبردی مورد مداقه و مطالعه قرار دهدو وی افزود: هر چند تولید مباحث علوم اسلامی و حضور منابع قوی انسانی در حوزه زیاد شده ولی تقریبا هیچ حضور راهبردی در سطح کلان کشور از طریق حوزه های علمیه ندارند مگر اینکه افراد به صورت شخصی (مانند نمایندگی مجلس و ...) در جاهایی موثر باشند. رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: امروز در دانشگاه های کشور، علوم اسلامی بدون نظر حوزه علمیه سرفصل گذاری و تدریس می شود و حوزه علمیه هیچ ممیزی و اثر راهبردی در علوم اسلامی دانشگاهی ندارد، تا چه رسد به وضعیت علوم اسلامی در سطح خارج از ایران و جهان و منطقه.
✅خانواده و زمینه‌سازی ظهور ♈️ملکی‌راد، محمود؛ خانواده و زمینه‌سازی ظهور؛ تهیه‌کننده: پژوهشکده مهدویت و آینده‌پژوهی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، وابسته به دفتر تبلیغات حوزه‌ علمیه قم، بهار 1395، 336ص رقعی. * ** ✍️رویدادها و پدیده‌های اجتماعی، بدون زمینه‌ها و شرایط لازمِ آن تحقق نمی‌یابد. سنت الهی نیز بر این امر استوار است که امور عالم از طریق مجاری طبیعی و براساس علل و اساب آن انجام گیرد، حتی در قیام‌ها و انقلابات پیامبران و اولیای الهی لازم است بسترها و زمینه‌ها فراهم شود. قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام نیز که از وعده‌های بزرگ الهی است، از این قاعده و اصل کلی مستثنا نیست و حرکت اصلاحی آن حضرت اتکای صرف و محض به اعجاز ندارد. باید اسباب و شرایط لازم فراهم شود و بسترسازی‌های لازم انجام گیرد تا آن حضرت بتواند ظهور و قیام کند؛ هرچند در کنار این اسباب و علل، آن حضرت از امدادها و کمک‌های غیبی نیز بهره‌مند می‌گردد. یکی از شرایط لازم ظهور حضرت مهدی علیه السلام ، تربیت و آماده‌سازی نیروها و سربازان فداکار است؛ به عبارت دیگر، باید مردم و نسلی ولایی و منتظر پرورش یابند تا او با کمک و یاری آنها ظهور و قیام کند که خانواده نقش مهمی در تربیت و اخلاق چنین نسلی دارد، اما اگر خانواده بخواهد چنین کارکردی در تربیت نسلی ولایی برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام ایفا کند، باید اولاً، از این نقش حساس خود آگاه باشد و ثانیاً، برای ایفای درست نقش خود باید با فنون تربیتی نسل ولایی زمینه‌ساز ظهور آشنا باشد. بر این اساس لازم است نقش خانواده در این زمینه به‌خوبی تبیین و ابعاد مختلف آن بررسی شود که کتاب حاضر به این موضوع پرداخته است. 💠نوشتار حاضر در مقام بیان نقش خانواده در تربیت بر اساس منابع و متون دست اول حدیثی امامیه و در نهایت تطبیق مباحث بر عصر غیبت و تبیین وظایف خانواده در این زمینه است. منابع تحقیق، کتاب‌های روایی و مهدوی و نرم‌افزارهای موجود در این زمینه است. نویسنده در این پژوهش درصدد دستیابی به چند هدف است: نخست شناخت وظایف و مسئولیت‌های خانواده در عصر غیبت، دوم ارائه راهکارها و شیوه‌های اخلاقی و تربیتی نسل منتظر، سوم بیان راه‌های نیل به خانواده مطلوب در جامعه منتظر. ⏹نویسنده پس از بررسی منابع دینی و روایی و تحلیل داده‌ها و یافته‌های خود معتقد است که برای تربیت زمینه‌سازان ظهور حضرت مهدی علیه السلام خانواده در چند عرصه می‌تواند نقش‌آفرینی کند: 1. در عرصه تقویت مبانی دینی و اعتقادی فرزندان؛ 2. در عرصه تقویت اخلاق و تربیت دینی فرزندان؛ 3. در عرصه تقویت خردورزی فرزندان و آماده کردن آنان از جهت فکری و بصیرت افزایی؛ 4. در عرصه تقویت روح عبادات فردی و اجتماعی فرزندان؛ 5. در عرصه بصیرت‌افزایی و تربیت سیاسی و اجتماعی آنان. ⬅️وی بر آن است که در مرحله نخست خود متولیان امر تربیت همچون نهاد خانواده باید آمادگی اعتقادی، فکری و اخلاقی کافی داشته باشند تا بتوانند نسلی ولایی تربیت کنند. نویسنده با بیان چند نکته کاربردی از کارکردهای مهدوی باوری، به این نکته می‌پردازد که در فرهنگ شیعی، معرفت و شناخت امام و اعتقاد به او از اهمیتی ویژه برخوردار است و به موجب دلایل عقلی و نقلی، ایمان بدون شناخت امام هر زمان تحقق نمی‌پذیرد. معرفت به امام زمان7 نیز زمانی می‌تواند ما را از مرگ جاهلی برهاند که بتوانیم با شناسایی امام عصر، خود را از هدایت‌های او بهره‌مند سازیم. اعتقاد به امام عصر باعث می‌شود که رفتار زن و شوهر و فرزندان و روابط حاکم بر افراد خانواده، مهدوی گردد و معیارهای الهی برآن حاکم شود و این ارزش‌ها به فرزندان انتقال یابد. 💠خرید نسخه دیجیتال اثر از کتابخوان پژوهان به قیمت رایگان 🌐https://eitaa.com/isca24/7179
♥️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
لطفا اطلاعات کتابشناختی خود را در کانال تلگرامی پژوهشگاه محک زنید. https://t.me/isca24/7288
امکان تمدن در وضعیت «استضعاف» مقدمه آیا مومنان و صالحانِ مستضعف می‌توانند در مورد تمدن اندیشه کنند و یا در صدد ساخت تمدن برآیند؟ آیا می‌توان در وضعیت استضعاف کنشی تمدنی داشت و درفرایند تمدن‌شدن قرار گرفت؟  اگر در معنای استضعاف نوعی از عدم استطاعت و فقدان هدایت («لا یستطیعون حیله و لا یهتدون سبیلا») وجود داشته باشد، آنگاه چگونه می‌توان در شرایط فقدان قدرت و نبودِ بصیرت، راهی به سمت تمدن گشود و حرکتی تمدنی آغاز کرد؟ پاسخ قرآنی به این پرسش می‌تواند در میان مستضعفان دنیای اسلام بلکه در انبوه مستضعفان جهان امیدهای حرکت‌بخشی را ایجاد کند و کسانی را که ضعف‌های القا شده از سوی مستکبران آنها را نسبت به زندگی دینی و دنیوی‌شان سرخورده و ناتوان ساخته، نسبت به آیندۀ دین و دنیای‌شان توانمند بسازد.  ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
ماهیت «استضعاف» استضعاف به معنای «وجدان الشیء ضعیفا» و یا «عدّ الشیء ضعیفا بتوهین امره» است. چیزی را ضعیف یافتن و یا چیزی را ضعیف شمردن و یا چیزی را ضعیف کردن می‌تواند ابعاد مختلف و سطوح متعددی داشته باشد. ضعیف یافتن چیزی و یا ضعیف یافتن کسی می‌تواند به معانی مختلف و در مصادیق متعددی بکار رود: به معنای القای ضعف (القاء الضعف للشیء)، به معنای پیدا کردن نقطه‌های ضعف (وجدان الشیء ضعیفا)، به معنای خیال ضعف (ضعیف‌پنداری) در آنچه و آنکه در واقع ضعفی ندارد (عدّ الشیء ضعیفا)، به معنای آرزو و یا مطالبۀ ضعف برای کسی (طلب الشیء ضعیفا)، و به معنای تضعیف و یا تحقیر کسی (جعل الشیء ضعیفا). هریک از این موارد می‌تواند احکام متفاوت اجتماعی، سیاسی و حتی تمدنی داشته باشد. بدین‌سان، ضعیف شمردن یا ضعیف یافتن گاه به معنای القای ضعف به کسی است که ممکن است ضعیف نباشد. اگر چنین القائی در آن فرد اثرگذار باشد و او نیز در برابر این القا تمکین کند و خود را ضعیف بپندارد، بالطبع او ضعیف می‌شود و توان ترقی و رشد خود را از دست می‌دهد. گاهی ضعیف شمردن، نه به معنای القای ضعف، بلکه خیال ضعف و توهم ضعف (به موجب عدم آگاهی و شناخت لازم از آن شیء و یا از آن کس) است. خیال ضعف و ضعیف پنداری که خود حاصل ناآگاهی و جهل به فرد ضعیف‌شمرده شده است، موجب ضعف در فرد استضعاف شده می‌شود. شایان ذکر است که خیال ضعف و القای ضعف، گاه از سوی دیگری انجام می‌شود، و گاه از سوی خود فرد مستضعف پیدا می‌شود. آنجا که فرد مستضعف خود را فاقد توان و فاقد شایستگی می‌داند او در واقع خود را مستضعف ساخته و آن را نهایتا ضعیف می‌سازد. گاهی نیز استضعاف، استضعاف عملی یا ضعیف‌داری است به گونه‌ای که نه فقط برای القای روانی ضعف، بلکه در جهت انسداد مسیرهای رشد و زمینه‌سازی برای ضعف و سستی است تا دیگری تضعیف گردد و قوای خود را از دست دهد. بدین‌سان نتیجه استضعاف همیشه ضعیف شدن نیست، ضعیف شدن بیش از آنکه به فرایند استضعاف از ناحیه استضعاف‌گر مربوط شود، به وضعیت فرد استضعاف‌شده و تمکین او در برابر فرایند استضعاف مربوط می‌شود.  از این رو ارادۀ انسانی در مواجهه با استضعاف مهم است، اگر ارادۀ فرد در برابر استضعاف‌گر بر تسلیم و تمکین تعلق بگیرد، بی‌شک استضعاف هم به ضعف و ناتوانی منتتهی خواهد شد، و اگر ارادۀ انسانی بر مقاومت و ایستادگی تعلق بگیرد، عملیات استضعاف به قوت و رشد فردِ مستضعف منجر خواهد شد. از این رو، هرچند فاعل و عامل استضعاف (ضعیف‌کنندگی) غالبا فرد دیگری  (مستضعِف یا ضعیف‌شمارنده و یا همان استضعاف‌گر) است نه خود فرد مستضعَف (و ضعیف شمرده شده)، ولی عامل و فاعل ضعیف‌شدگی، خود فرد ضعیف‌شده است که گاه استضعاف از ناحیه فرد استضعاف‌گر را می‌پذیرد و گاه از پذیرش آن ابا کرده و در برابر آن استقامت می‌کند.  بنابراین، مستضعفان هستند که در برابر عملیات استضعاف تصمیم به تسلیم می‌گیرند و یا عزم بر سرکشی کرده و در برابر عوامل ضعف‌آور ایستادگی می‌کنند. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
استضعاف تمدّنی منظور از استضعاف تمدنی، استضعاف در سطح کلان، استضعافی نظام‌مند، و استضعافی جامع و شامل (در ناحیه ابعاد مادی و معنوی) است به گونه‌ای که احتمالا جامعه اسلامی در سطح کلان را متأثر  سازد و امت مسلمان را در امت‌بودگی‌اش گرفتار ضعف‌های بزرگ نماید. مقابله با چنین استضعافی و خروج از ضعف‌های حاصل از آن، باید از طرق تمدنی و در سطح تمدن رخ بدهد. البته ممکن است خروج از ضعف سیاسی، صرفا از طرق سیاسی مانند انقلاب و کودتا و غیره رخ بدهد، لیکن خروج تامّ از ضعفِ برآمده از استضعافی که همه ساحت‌های انسانی را شامل بشود، جز در ساحت تمدنی ممکن نمی‌شود و رشد و رهایی انسان به صورت کامل نیز در سطح و ساحت تمدن بوقوع می‌پیوندند. بدین‌سان، در صورتی که استضعاف در سطح کلان باشد، خروج از استضعاف هم ناگزیر باید در سطح کلان تمدنی باشد. آنگاه که استضعاف‌شدگی از ناحیه تمدن‌ها باشد و یا استضعاف در سطوح کلان اجتماعی باشد، رهایی ازآن استضعاف بزرگ و ضعف‌های برآمده از آن هم باید همه‌جانبه و در سطح کلان و در مقیاس تمدنی باشد. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
اقتدار تمدنی و مسئلۀ عزت برخی محققان گونه‌های مختلفی برای استضعاف بیان کرده‌اند و استضعاف را امری عام و شامل تلقی کرده‌اند که مواردی همچون استعباد (به بندگی کشاندن)، استثمار (ضعف اقتصادی)، استبداد (ضعف سیاسی)، استعمار (ضعف ملی)، و استحمار (ضعف فکری، روحی و اخلاقی) را دربر می‌گیرد. برخی نیز علاوه بر استضعاف اقتصادی (فقر اقتصادی)، و استضعاف فکری و عقلی، بر استضعاف اجتماعی تأکید کرده و ماهیت استضعاف در آیه «نرید ان نمن» را به استضعاف اجتماعی تفسیر کرده‌اند. براین مبنا، وقتی سخن از دولت مستضعفان (و ضعفا) می‌شود، منظور از آن دولت پابرهنگان و دولت فقرا نیست. یعنی چنین نیست که پابرهنگی، فقر، و گرسنگی علت شکل‌گیری دولت و حکومت مستضعفان باشد. اساسا علت غیبت حضرت، ثروتمند بودن مردم و نبود فقر و نداری در میان مردم نیست و برای تبدیل غیبت به ظهور هم نباید فقر و پابرهنگی را توسعه داد. همین‌طور مراد از دولت مستضعفان، دولتی نیست که حاکمان قدرت تشخیص حق از باطل را نداشته باشند (استضعاف یا ضعف فکری). اگر چنین باشد باید علت غیبت حضرت، قدرت فکری و فهم و شعور مردم باشد و علت ظهور ایشان هم ضعف و ناتوانی فکری مردم به حساب آید و این البته با روایات مربوط به تکامل عقلانی مردم در دوره دولت مهدوی منافات دارد. براین مبنا که استضعاف و ضعف را یکی می‌گیرد، استضعاف در دولت مستضعفان به معنای استضعاف اجتماعی است، یعنی کسانی که دارای ولایت و حق حاکمیت هستند، اما به جهت اجتماعی حکومت آنان تحقق نیافته است (استضعاف اجتماعی). از این منظر، مقابل استضعاف، اقتدار است و «تحقق حاکمیت نیز بسته به عنصر اقتدار اجتماعی است و نبود عنصر اقتدار و پیش آمدن وضعیت استضعاف، عامل اساسی در تحقق نیافتن حکومت معصوم است». مشکل چنین نگاهی علاوه بر یکی‌انگاشتن «استضعاف» و «ضعف»، شقه‌شقه کردن «استضعاف»، و جزء جزء کردن «اقتدار» است (دیدنِ استضعاف در سطح خرد و غفلت از استضعافِ جامع، نظام‌مند، و کلان در سطوح تمدنی). در نگرش کلان به مسئله استضعاف هم آنچه در نگاه فوق نادیده گرفته شده، «استضعاف ایمانی» (یا استضعاف در ایمان و عمل صالح) و تأثیر آن در صورت‌بندی اقتدار اجتماعی و بلکه تمدنی است. در سطح کلان، اقتداری که راه خروج از استضعاف تمدنی خواهد بود، نه اقتداری جزء و خُرد در مقیاس یک محله و شهر و دولت، بلکه اقتداری در مقیاس یک تمدن است. اقتدار تمدنی است که می‌تواند راه‌های استضعاف تمدنی را فروبندد. طرفه اینکه، استضعاف تمدنی صرفا با اقتدار تمدنی هم از بین نخواهد رفت، چرا که همواره مستکبران در وضعیت اقتدار مسلمانان هم برنامه‌ها و نقشه‌های زیادی دارند تا آنها را تحقیر کنند و سبک بشمارند (تعبیر «استخفاف» در ادبیات قرآنی). زمانی عملیات استضعاف از ناحیه مستکبران، بی‌معنا و بی‌فایده خواهد بود که مومنان و صالحان نه تنها اقتدار پیدا ‌کنند و قوی ‌شوند، بلکه قوت و اقتدار آنها منجر به «عزت جهانی» نیز بشود. اساسا در وضعیت عزت است که عملیات استضعاف از طرف مستکبران به پایان خواهد رسید. در این نگاه، قوت و قدرت گام اول است و عزت و شکوه انسانی و تمدنی گامی است نهایی برای رهایی از استضعاف. و تمدن‌ها با انسان‌های بزرگ ساخته می‌شوند و انسان‌های بزرگ هم با عزت انسانی بزرگ‌تر می‌شوند.   ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
نتیجه حال آیا در وضعیت غیبت و در وضعیت استمرار استضعاف، امکانی برای حرکت تمدنی در جامعه وجود دارد یا نه؟ آیا اساسا می‌توان تمدن مستضعفین را داشت و آیا مستضعفان در عین استضعاف می‌توانند حرکت تمدنی و یا احیای تمدن را داشته باشند؟ روشن است اگر استضعاف به معنای ضعف (ضعف اجتماعی، ضعف فکری، یا ضعف ایمانی) باشد، بدون شک در وضعیت ضعف نمی‌توان تمدنی را برساخت؛ اما اگر استضعاف را به گونه‌ای دیگر تعریف کنیم و در آن بین ضعف و استضعاف تفکیک شویم، و بر این نکته همچنان تأکید کنیم که همیشه چنین نیست که استضعاف منجر به ضعف در ناحیه اقتدار اجتماعی و یا ضعف در ناحیه ایمان و عمل صالح شود، آنگاه می توان برای مستضعفان، اقتداری را تعریف کرد و برای مستضعفان امکان عمل صالح را ترسیم و تسهیل کرد. در این صورت، در دوره استضعاف (در عصر غیبت) مومنان و مستضعفان با استقامت در برابر جریان استکبار می‌توانند کسب اقتدار و کسب ایمان و عمل صالح ‌کنند و آنگاه به سمت تمدن حرکت کنند تمدنی که در آن هم اقتدار جامع و جهانی وجود دارد و هم اقتدار ایمانی (و نمکن لهم دینهم). ا در چنین وضعیتی، می‌توان مستضعف بود، در عین حال اقتدار داشت، می‌توان مستضعف بود در عین حال امکانی برای ایمان جامع و عمل صالحِ کامل داشت. این اقتدار و این ایمان و عمل صالح موجب رفع استضعاف نمی‌شود، ولی می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری تمدن اسلامی در دوره غیبت و آنگاه ظهور امام عصر عج بشود. در این صورت، می‌توان در عصر غیبت تمدن ساخت و حضور امام را هم در وضعیت تمدن طلب کرد.  @Habibollah_Babai
‌ ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس موسی آنجا به امید قبسی می‌آید هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید جرعه‌ای ده که به میخانهٔ ارباب کرم هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید خبر بلبل این باغ بپرسید که من ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید یار دارد سر صید دل حافظ یاران شاهبازی به شکار مگسی می‌آید 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔
هدایت شده از مرسلات مدیا
🔴🔶درآمدی بر نظام اخلاقی قرآن مولف: حسن سراج زاده نگاهی نو به چگونگی شناخت و نظام‌مندسازی گزاره‌های اخلاقی قرآن در کتاب «درآمدی بر نظام اخلاقی قرآن» توسط حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین حسن سراج‌زاده تبیین شده است. نویسنده در این کتاب مقدس، نشانه‌های استوار و یقینی آفریدگار هستی بیان کرده است و تحقیق نموده است که انسان با کاوش و بررسی‌های عمیق و دقیق می‌تواند به معارف پنهان آن دست یابد و بدان عمل کند تا مسیر هدایت را صحیح و دقیق بپیماید. ایشان اخلاق را اساسی‌ترین هدف انبیا و محور اصلی کتاب‌های آسمانی بیان کرد .همانگونه که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در فلسفة نبوت خویش فرمودند:«انما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق»؛ از این رو، ضرورت است با بهره‌گیری از قرآن کریم، نظام اخلاقی قرآن استخراج و تدوین شود تا الگویی شایسته برای پژوهش‌های قرآنی و تحقیقات اخلاقی قرار گیرد. قرآن از زوایای مختلف ابعاد اخلاقی، یعنی معرفت، عاطفه، اراده، فعل و منش و با جنبه‌های مثبت و منفی، منظومه بزرگ اخلاقی را تشریح کرده و فرا روی انسان قرار داده است که نظام‌وارة وسیعی را شکل می دهد.  @taghcheh1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قواعد فقه سیاسی شریعتی، روح‌الله؛ قواعد فقه سیاسی؛ تهیه‌کننده: پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تابستان 1387، 464ص رقعی.