💠برشی از یک کتاب؛
▶️اندلس مهمترین سرزمین اسلامی در قرن اولمسلمانان اندلس، ساکنان سرزمینهای شرق را الگوی خود میدانستند و در بسیاری از امور از آنان تقلید میکردند.
🔵به گزارش خبرنگار خبرگزاری ایسکا، کتاب «اهل بیت(ع) در آثار دانشمندان آندلس» تألیف حجت الاسلام حمیدرضا مطهری به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.
▶️برشی از مطالب کتاب:
❇️اندلس یکی از مهمترین سرزمینهایی بود که در پایان قرن اول هجری در اختیار مسلمانان قرار گرفت و بیش از هشتصد سال حاکمان مسلمان در آنجا فرمانروایی کردند.
مسلمانان اندلس در بیشتر قریب به اتفاق کارها و امور مختلف ازجمله تألیفات خود، سرزمینهای شرقی جهان اسلام را که مهد شکلگیری تمدن اسلامی بود، سرلوحه کار خود قرار میدادند. مسلمانان اندلس، ساکنان سرزمینهای شرق را الگوی خود میدانستند و در بسیاری از امور از آنان تقلید میکردند.
⚫️یکی از مهمترین تقلیدهای رقابتگونه با شرق در تألیفات را میتوان در اثر معروف ابنعبد ربه اندلسی دید که به تقلید از کتاب المعارف ابنقتیبه دینوری آن را نوشت.
اندلس از ابتدا به دست امویان فتح شد و تا مدت بسیاری تحت سیطره آنان قرار داشت؛ ولی اندیشههای شیعی و طرفداران خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله از همان زمان فتوحات وارد اندلس شدند و محدود، اما فعال در جامعه حضور داشتند.
▶️تاریخ اندلس نشان میدهد محدودیتهای سیاسی و مذهبی مانع بروز افکار و اندیشههای متمایل به اهل بیت علیهم السلام در آن خطه بوده است. حاکمیت امویان که در رقابت شدید با حکومتهای منسوب به خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله، چون ادریسیان و فاطمیان بود، هر گونه فکر و حرکت حامی آنان را سرکوب میکرد. این نکته با شکلگیری قیامهایی به نام یا طرفداری از اهل بیت یا دارای گرایش به آنان، چون قیام شقیا بن عبدالواحد مکناسی تشدید میشد.
💠ادامه مطالب را از لینک زیر مطالعه کنید.
http://yon.ir/W1FyJ
#پژوهشکده_تاریخ_وسیره_اهل_بیت
#حمید_رضا_مطهری
#اهل_بیت_در_آثار_دانشمندان_اندلس
#معرفی_کتاب
✅درآمدی بر سبک بندگی؛ اعتدال عبادی در سیره معصومان
دلیری، کاظم؛ درآمدی بر سبک بندگی: اعتدال عبادی در سیره معصومان؛ تهیهکننده: پژوهشکده اخلاق و معنویت؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، بهار ۱۳۹۳، ۴۴ص وزیری.
***
🔶یکی از منابع مهم اخلاق، سیره معصومان است که این سیره در طول دو و نیم قرن از حیات آن بزرگواران انعکاس یافته است، اما نگاههای غیرروشمند به آن در نقل و فهم و نقد سیره آسیبهایی را به همراه داشته است.
🔷 از مهمترین این آسیبها هرج و مرج اخلاقی در تحیّر انسان در برابر تعارضات و تناقضات موجود در سیره معصومان است که گاه این تحیر به شک در عصمت علم الهی منتهی میگردد. نمونهای از تعارضات در سیره، تعارضات سیره عبادی اهل بیت است که کتاب حاضر به بررسی آن پرداخته است.
♈️البته قلمرو بحث، اعمال عبادی غیر واجب است و در واجبات افراط و تفریط معنا ندارد؛ زیرا عبادات واجب حداقلِ تکالیفِ بندگان است که بر همه آنان واجب است، جز در مواردی که شارع استثنا کرده است.
🔶بر این اساس، نویسنده در صدد پاسخ به این سؤالات است:
۱. آیا زیادهروی که امر مذمومِ اخلاقی است، عبادات را نیز شامل میشود؟
۲. حقیقت میانهروی در عبادت چیست؟
۳. ادله و شواهد سلبی میانهروی در عبادات را چگونه میتوان تجزیه و تحلیل کرد؟
۴. معیارها و ملاکهای تمیز افراط در عبادت از میانهروی در آن کداماند؟
۵. الگو و سبک عبادت معصومان چیست و چگونه قابل ارائه به دنیاست؟
برای یافتن پاسخ این پرسش و حل اشکالات پیشگفته دربارة مشکلات تعارضات سیرة عبادی اهل بیت(ع)؛
♈️ نویسنده در صدد دستیابی به چند هدف در کتاب حاضر بوده است که عبارتاند از:
۱. ارائه نمونههای عملی از تعارضهای سیره معصومان و حل آن؛
۲. زمینهسازی برای کشف حل این تعارضها؛
۳. زمینهسازی برای گسترش بحثهای فقه الاخلاق و اصول فقه الاخلاق در مجامع علمی و حوزوی و اصلاح هرج و مرج علمی موجود در استفاده و استنباط از سیره؛
۴. ترسیم تصویری واقعی و سازوار و عرصهپذیر به دنیای امروز از شخصیت و سبک زندگی معصومان. این اثر مبتنی بر روش تحلیل ـ انتقادی است. نویسنده کوشیده است اگر در سیر بحث به نتیجهای بر خلاف فرض خود رسید، آن را بپذیرد.
سند بیشتر احادیث در پانوشت ذکر و در برخی موارد درجه اعتبار آن بیان شده است. مبنای نویسنده در پذیرش روایات، حجیت خبر نبوده، بلکه وثوق به خبر بوده است. نویسنده روایتی را حجت میداند که شواهد بر وثوق به آن باشد، چه صحیحالسند باشد یا نباشد. همچنین به اعتبار و درجه و دستاولبودن مصادر بسیار اهمیت داده شده و از مصادر کماهمیتتر بهعنوان شاهد یا مؤید بهره گرفته شده است.
🔷پژوهشگر از ادله و شواهد میانهروی در عبادت، دو معیار را برای تشخیص افراط و تفریط در عبادت به دست آورده است: نخست ظرفیتها و تواناییهای جسمی و روحی افراد؛ مثل درجات ایمان و حالات عارضیشان؛ مانند ملالت یا عدم ملالت نفس از انجامدادن مستحباب. معیار دوم، کتاب و سنت است. چه بسا عبادتی در حدّ طاقت و با میل و رغبت باشد، اما به امضای شارع نرسیده باشد که این از مصادیق افراط در عبادت است و چه بسا تلاش عبادی اندک به دلیل مطابقت با کتاب و سنت، امری میانهروانه در عبادت تلقی گردد.
#معرفی_کتاب
#کتاب_خانه
#پویش_کتاب_خانه
✅@lib_isca_ac_ir
✅برگی از کتاب من و کتاب(ص۴۴)
❎کتابخوانی، عقبتر از نشر کتاب
♈️بیش از آنچه که از لحاظ عرضة کتاب عقبیم، از لحاظ کتابخوانی عقبیم، کتاب خواندن در کشور ما، متأسفانه یک کار اختصاصی است؛ مخصوص بخشی از مردم است؛ مربوط به همة مردم نیست؛ درحالیکه معارف و علوم و هنر و ذوق و آنچه که در حیطة کار فرهنگ هست، مال همة مردم است؛ مخصوص بخشی از مردم که نیست. همه به مفاد و محتوای کتاب احتیاج دارند؛ درحالیکه همه از کتاب استفاده نمیکنند.
💠اکنون ملت ایران باید عقب افتادگیها را جبران کند. اینک فرصت بینظیری از حکومت دین و دانش بر ایران پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانی و علمآموزی نهتنها یک وظیفة ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند؛ اگرچه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعللناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن تلقی خواهد شد؛ و نهتنها جوانان، که همة نسلها و قشرها به دلخواه و شوق، بدان رو خواهند آورد.
#معرفی_کتاب
#کتاب_خانه
#پویش_کتاب_خانه
✅برگی از کتاب در مکتب اهل بیت ع
ابوطالب بزرگ مکه (ص۴۲)
♈️دلایلی بر ایمان ابوطالب
1⃣درخواست ابوطالب از خداوند برای بارش باران.
🔷در یکی از سال ها مکه به قحطی شدیدی مبتلا شد. قریش از ابوطالب درخواست کردند تا برای آنها طلب باران نماید. او همراه نوجوانی که صورتش مثل خورشید می درخشید ـ و همان رسول الله(ص) بود ـ از منزل خارج شد. ابوطالب پشت به دیوار کعبه گذاشت و این نوجوان به سوی آسمان اشاره کرد. ابوطالب مشغول دعا کردن بود که تکه های ابر از این طرف و آن طرف پیش آمدند و در هم مخلوط شدند و چیزی نگذشت که باران شدیدی بارید و بیابان ها سرسبز و حیوانات سیراب شدند.( [۱۰۴])
💠ابوطالب در همین مورد در مدح رسول خدا(ص) گفت:
وَ أَبیَضُ یستسقی الغمام بِوَجهه
ثمال الیتامی عصمهً للارامِلِ( [۱۰۵])
آن سفید چهره ای که به وسیله ی او درخواست باران شد همان کسی که سرپرست یتیمان و پناهگاه بیوه زنان است.
2⃣ در یکی از شب ها ابوطالب در شعب از علی(ع) درخواست کرد تا به جای او بخوابد و پیامبر را به جای دیگر منتقل کرد. علی(ع) به پدرش گفت: پدرجان! بالاخره من یک شب کشته خواهم شد!
ابوطالب گفت:
اصبِرَن یابُنی فالصبر أحجی...
صبر کن ای پسرکم که صبر چیز خوبی است و بدان که سرنوشت همه به سوی منزلگاه ابدی است. اگرچه سختی های زیادی متحمل می شوی، ولی این ها برای مردی پاک و پاک زاده ای است.
علی(ع) در سخنان زیبایی در جواب پدرش فرمود:
تأمرنی بالصبرِ فی نصر احمد
و واللهِ ما قلت الذی قلت جازعا
و لکننی أحببت أنْ تری نُصرتی
و تعلم أنی لم أزل لک طائعا( [۱۰۶])
آیا مرا به صبر در یاری احمد دعوت می کنی؟ به خدا قسم آنچه را که گفتم از روی جزع و فزع نبود. بلکه دوست داشتم که نصرت و یاری مرا ببینی و بدانی که من همیشه مطیع تو هستم.
3⃣ سخن ابوطالب به جعفر که فرمود: » پسر عمویت را یاری کن و
برو در سمت چپ او به نماز بایست« .( [۱۰۷])
4⃣وقتی که ابوطالب از دسیسه قریش در مورد ارسال هدایایی برای نجاشی مطلع شد، دو نامه برایش فرستاد، در این نامه که به زبان شعر بود، او را از دسیسه مشرکان آگاه کرد و درخواست نمود که به پناهندگان مسلمان، عطوفت و مهربانی داشته باشد، چنان که فرمود:
تعلّم أبیت اللعن أنک ماجِدُ
کریم فلا یشقی لدیک المجانِبُ( [۱۰۸])
بدان که تو شخص کریمی هستی و از لعن و نفرین دور می باشی و غریبان و بی پناهان در پیشگاه تو در مشقت نمی افتند.
5⃣ سخن ابوطالب در آنجا که می گوید: ای جماعت قریش، دوستدار محمد و پشتیبان او باشید به خدا قسم که هیچ کس از او پیروی نمی کند مگر این که به راه درست هدایت می شود و هر کس از هدایت او برخوردار شود، رستگار می شود.( [۱۰۹])
6⃣ تهدید سران قریش به قتل در صورتی که محمد(ص) پیدا نشود.( [۱۱۰])
7⃣هنگامی که مرگش فرا رسید، بنی عبدالمطلب را فراخواند و
گفت: مادامی که از محمد(ص) اطاعت کنید، بر خیر و نیکی هستید. از او اطاعت و پیروی کنید و او را یاری نموده و تنها نگذارید.( [۱۱۱])
8⃣ابوطالب، بنی هاشم و بنی عبدالمطلب را تشجیع کرد تا در اولین مجمع سیاسی که در منزل پیامبر(ص) برگزار شده بود، شرکت نمایند و حدیثی که در این روز از پیامبر(ص) صادر شد به حدیث الدار مشهور شد.( [۱۱۲])
9⃣ ابوطالب، همه طوایف قریش را تهدید کرد و گفت: » به خدا قسم که اگر محمد(ص) را بکشید، هیچ کدام از شما را باقی نخواهیم گذاشت.« ( [۱۱۳])
0⃣1⃣به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: » ای برادر زاده ام! اگر خواستی که مردم را به سوی خدا دعوت کنی، به ما خبر بده تا با سلاح خارج شویم که از تو محافظت نماییم« .( [۱۱۴])
1⃣1⃣ سخن رسول خدا(ص) که فرمود: » قریش جرأت نمی کرد مرا آزار و اذیت کند تا این که ابوطالب از دنیا رفت« .( [۱۱۵])
2⃣1⃣ رسول خدا(ص) سالی را که ابوطالب و خدیجه از دنیا رفتند، عام الحزن نامید.( [۱۱۶])
3⃣1⃣ رسول خدا(ص) از مرگ ابوطالب و خدیجه به عنوان دو مصیبت بزرگ یاد کرد و فرمود: » در این ایام دو مصیبت بزرگ برای ما پیش آمده است و نمی دانم که به کدام یک بیشتر جزع و فزع کنم« ( [۱۱۷]).
#معرفی_کتاب
#کتاب_خانه
#پویش_کتاب_خانه
▀▄▀▄▀▄ ✅برگـے از ڪتاب من ۅ ڪتاب ص ۸۴
♈️سخنان مقام معظم رهبرـے ▄▀▄▀▄▀
بدون مطالعه نباید خوابتان ببرد
همة افراد خانة ما تقریباً، یعنی شاید بگویم هیچ استثنایی ندارد، شب همیشه در حال مطالعه خوابشان میبرد. خود من هم همینطورم؛ نه اینکه وسط مطالعه خوابم ببرد؛ مطالعه میکنم، تا خوابم میآید؛ کتاب را میگذارم و میخوابم. همة افراد خانة ما همینطورند؛ یعنی وقتی که میخواهند بخوابند، حتماً یک کتاب پهلوی دستشان است. من فکر میکنم که همة خانوادههای ایرانی باید اینطوری باشند؛ من توقعم این است .
#معرفی_کتاب
#کتاب_خانه
#پویش_کتاب_خانه
★·.·´¯
·.·★ برگی از کتاب بر آستانه نیایش ص۲۱۹ موسوعه حضرت آیت الله مظاهری ★·.·´¯·.·★ 🔷مناجات شعبانیه از نظر سند و متن از استحکام بالایی برخوردار است، این دعا از امام علی علیه السلام نقل شده است و به داشتن مضامین عرفانی و بلند مشهور می باشد و سیدبن طاووس در کتاب اقبال، مولی محمدباقر مجلسی در کتاب بحار الانوار، سماهیجی در الصحیفه العلویه و شیخ عباس قمی نیز در مفاتیح الجنان به طور ارسال مناجات شعبانیه را نقل کرده اند. ✅همه راویان این مناجات، آن را به طور ارسال و با حذف سلسله سند آورده اند؛ راوی اصلی این مناجات شخصی به نام قاضی علی بن محمد بن یوسف بن مهجور فارسی و مکنی به « ابن خالویه » است. ♈️گرچه متاسفانه کسانی که این مناجات را نقل کردند « حسین بن احمد بن خالویه » نویسنده کتاب های « لیس » و « آل » ادیب مشهور را به عنوان راوی آن معرفی کرده اند ولی این گفته، به دلایلی صحیح نیست. این اشتباه نخستین بار از ناحیه « ابن النجار » صورت گرفته و مرحوم سید بن طاووس ( م. ۶۶۴ ) در کتاب شریف اقبال از وی نقل کرده و سایرین نیز از سید بن طاووس نقل کرده اند. 🔶 البته این تعجب وجود دارد که چگونه سید بن طاووس به اشتباه توجه نکرده و آن را اصلاح نکرده است. به هر حال ممکن است منشأ اشتباه « ابن النجار » صرفًا تشابه کنیه ای این دو نفر « خالویه » باشد. انشاءاللَّه در فرصتی به تحقیق عمیق پیرامون سند مناجات شعبانیه خواهیم پرداخت. #معرفی_کتاب #کتاب_خانه #پویش_کتاب_خانه