هدایت شده از انتشارات ستارگان درخشان
❌ یک خبرایی تو راهه😁😍
🌹منتظر رونمایی کتاب های جدید باشید🌹
نام کتاب: مستند کتاب زیرزمین📘
به قلم✏️سرکار خانم فرزانه قائنی
#کتاب
#پیشنهادی
#کتاب_جدید
#زیرزمین
#بمباران
#لبیک_یا_خامنه_ای
#انتشارات_ستارگان_درخشان
با ما همراه باشید و کانال مارا به دوستان خود معرفی کنید😍👇
https://eitaa.com/joinchat/1293484218C0c5886aed0
#هویت_من
داستان دهم
#زیرزمین، روایتی از #بمباران اصفهان
از زیرزمین بالا آمدم. برق نبود. وضعیت بدی بود. از هرکه میپرسیدم کجا را زدند، جوابی نمیداد. انگار نزدیک ما بود. گفتم نکند خانۀ مادر من را زده است؟ دخترخالۀ مادرم گفت بیا تلفن بزن. هرچه زنگ زدم کسی جواب نداد. برق وصل شد. آمدم دمِ خانه. دیدم جمعیت دستهدسته بهسمت خانۀ مادر میروند. چادر انداختم سرم و با دمپایی بهسمت خانۀ مادرم دویدم. هرچه تندتر میرفتم نمیرسیدم. نزدیک خانه که شدم، همۀ فامیل شوهرم اطرافم را گرفتند که خانه را نبینم. بهزور جلو رفتم. دنیا روی سرم خراب شد. بمیرم الهی. خانهای نبود؛ مثل کاسهای واژگون شده بود. خانۀ مادرم مثل عروس بود. بمیرم الهی. هیچچیز نمانده بود. دلداریام میدادند. میگفتند توی زیرزمین هستند. همه زندهاند. نگران نباش. ماتومبهوت نگاه میکردم. امید داشتم که شاید توی زیرزمین باشند.
خواهرم بتول و برادرهایم آمدند. همه گریه میکردیم و بر سر میزدیم... ادامه دارد.
****************************
القبو، روایة عن القصف فی اصفهان
صعدت من القبو. لم یکن هناک کهربا. کانت اوضاعا سیئة. عندما کنت اسئل عن کل الاشخاص حول ای مکان قذفوا، کان لایجیبنی احد. کأنه کان قریب منا. قلت مع نفسی: لا سمح اللّه هل ضربوا منزل أمی؟ بنت خالة أمی قالت تعالی و اتصلی بها. اتصلت عدة مرات لکن لم یجب احد. جاءت الکهرباء. جئت الی باب البیت. رأیت أن الناس فئة فئة یذهبون الی بیتنا. لبست العبائة و رکضت الی بیت أمی بالنعال. كلّما رکضت بشكل أسرع، کنت ما أستطعت الوصول إلى هناك. عندما قربت من المنزل، کل اقرباء زوجی اجتمعوا حولي حتی انا لا اری البیت. تقدمت الی الأمام بإصراری. خربت الدنیا علی رأسي. یا لیتنی انا کنت قد اموت. ما کان بیتٌ؛ کان قد انقلب کالصحن. بیت أمی کان کبیت العروس. یا لیتنی انا کنت قد اموت. لم یکن قد بقی شئ. کانوا یواسونی. کانوا یقولون أنّهم فی القبو. کلهم احیاء. لا تقلقی. کنت قد انظر مذهولا. کنت آمل علی أنهم یمکن أن یکونون فی القبو.
اختی بتول و اخوانی جاءوا. کلنا کنا نبکی و نضرب علی الرأس...
متواصل...
کتاب _ القبو
#کنگره_ملی_شهدای_استان_اصفهان
#ستارگان_درخشان
#اصفهان
@setareganederakhshan