خودتحقیری، کم آگاهی و سوءاستفاده گری چه بر سر جامعه میآورد؟
اخیرا نتایج مطالعهای در تهران، به مذاق چند نفر، جهت استوری غم انگیز گذاشتن خوش آمده و تعدادی به اصطلاح خبرگزاری هم با عنوان زنی های جلب توجه کننده، برداشت دیگری از مطالعه را انعکاس داده اند.
🔴 متاسفانه افراد غیرمتخصص، با ارائه کج فهمی های خود از بسیاری داده های معمولی، در ایجاد بحران سازی ذهنی برای مخاطبان خود سهیم هستند.
نمونه آن را کمی قبلتر درباره کج فهمی از آمارهای ازدواج و طلاق مورد بررسی قرار دادیم. اینجا و اینجا را ببینید.
نمونهای از پرسشهای یکی از ابزارهای سنجش سرزندگی شهری در یک مطالعه منتشرشده را در تصاویر پیوست شده قرار دادهام تا خود قضاوت کنید که چه نسبتی بین افسردگی و چنین سوالاتی برقرار است!
برای بنگاههای خبرپراکنی داخلی که با عناوین تحریک آمیز، در ناامن سازی ذهنی مردم نقش دارند نیز باید چاره اندیشی کرد.
جهت آگاهی بیشتر، نمونه دیگری از موردی مشابه (موضوع شادکامی) را که پیشتر در همین کانال درباره اش صحبت شده بود قرار می دهم. اینجا را ببینید.
توجّه: هيچکس منکر برخی مسائل نیست. اما حال بَدکُن ها با جدّیت مشغول کارند.
#خودتحقیری
#ناامیدسازی
#خودتحقیری_ممنوع
#افسردگی
#سرزندگی
#شادکامی
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
برای برنامهریزی صحیح باید درک درستی از شادکامی، فرهنگ، روانشناسی و دین، داشت
به تازگی، خبری درباره دادن نخستین مجوز برگزاری #کنسرت در یکی از شهرستانهای یکی از استانهای باورمند و مذهبی کشور دست به دست شده است.
چند نکته پیرامون این خبر (اگر خبر صحت داشته باشد):
۱. دست اندرکاران برگزاری چنین رویدادهایی، باید متوجه این مطلب باشند که فتح باب برخی رویدادها، گرچه ممکن است در ظاهر امر مهمی قلمداد نشود، اما بعضا پیامدهایی دارد که ایشان در آن پیامدها سهیم خواهند بود. ایجاد تغییر در ذائقه ها، کمترین اثر است.
۲. دغدغه #شادکامی مردم، البته یک دغدغه بسیار خوب است. اما، اگر بدون آگاهی کافی، و با دیدگاههای سطحی، شادکامی را بنگریم، نتیجه هم چنین تصمیماتی خواهد شد. هیجانات زودگذر و سطحی، غیر از شادکامی هستند. برای ارتقای شادکامی حقیقی، نیازمند شناخت خود آن و عوامل ارتقای آن در بافت فرهنگی آن هستیم. میتوان از مشورت #متخصصان در این زمینهها کمک گرفت.
۳. برای هر برنامهریزی، باید جوانب #فرهنگی و #دینی را نیز در نظر گرفت. نمیتوان بدون در نظر داشتن بافت یک شهر، برای آن نسخه پیچید.
۴. امروزه، در روانشناسی، پدیدهای با عنوان افسردگی پس از کنسرت (Post Concert Depression) مورد مطالعه قرار گرفته و به عنوان تجربهای معمول برای شرکت کنندگان در کنسرتها از آن یاد میشود (برای نمونه این مطلب را ببینید). بنابراین، نسبت بین کنسرت و شادی، اصلا آنگونه که در اذهان برخی افراد نقش بسته، نیست، و بلکه ممکن است در بسیاری موارد، وارونه هم باشد یا بشود.
۵. نکته ای هم خطاب به عزیزانی که مخالف برگزاری این قبیل رویدادها هستند: لازم است مخالفت، به شیوهای مستدل و منطقی صورت بپذیرد و اقدامات و گزینههای جایگزین پیشنهاد شود.
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس
https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231