پیوست به متن قبل:
بدزبانیها در ساحت نوشتن
سعید احمدی: نیش مار و کژدم، ویرانی زلزله، تب گرما و سوز سرما را میشود به تن و جان خرید؛ اما «بدزبانی»های یک نویسنده را هرگز. حوادث طبیعی به اقتضای طبیعت خود، شیرینی هم دارند؛ اما شلمشوربای نوشتههای مو و رو ژولیدهی برخی، از جنس حوادث ناخواسته، ناگوار و تلخ است. دور از انتظار است که دانشآموختهی حوزه یا دانشگاه از بدیهیات نگارشی زبان آموزشی رایج (فارسی) پرت و بیگانه باشد. کدام انباردار به نظم و انضباط انبار خود کاری ندارد؟ کدام فرمانده، جاسوس دشمن را میان سربازان خود جا میدهد؟ چه کشاورزی سیبزمینی و پیاز و گوجه و شلغم و خیار را یکجا و در هم میکارد؟ چه آشپزی مواد قورمهسبزی را توی قیمه میریزد؟ نویسنده فقط آن نیست که کلمات را پشت سر هم بچیند و چشم خود را بر درست یا غلط بودن آنها ببندد. هیچ نویسندهای کمتر از معمار چیرهدست مسجد شیخ لطفالله نیست. هیچ نویسندهای از بافندگان زبردست و ریزهکار فرش پرسپولیس چیزی کم ندارد؛ اما با شرط و شروط خودش. هر که دو دم قیچی را به هم میزند پیرایشگر نیست. هر کس هم قلم به دست میگیرد نویسنده نیست. «درستنویسی» شرط اول و لازم نویسندگی است. کسی که درست مینویسد چیزی از احترام سرش میشود. وقتی برای خودت هم مینویسی به خودت، به چشمهایت، به سوادت و به فهم و درک و شعور خودت هم احترام بگذار. قلم حرمت دارد، نویسنده محترم است و خواننده حتی به اندازهی یک نیمفاصله بیمقدار نیست. الفاظ رکیک و فحشهای چالهمیدانی را میشود هنرمندانه و زیرکانه لابهلای نوشته نشاند؛ اما اغلاط املایی، غلطهای مشهور، بدترکیبی نگارش در ساحت واژهها، جملهها و بندها را هیچ جای دلمان نمیتوانیم جا بدهیم. قلمبهدستی که «خرد» را خورد، «مسائل» را مسایل، «رئیس» را رییس، «آثار» را اثرات، «مراسم» را مراسمات، «برای» را بهخاطر، «همه» را تمام، «مسئله» را مساله، «گاهی» را گاهاً، دوم و سوم را دوماً و سوماً، «خواهش» را خواهشاً، «بهناچار» را ناچاراً «واژهها» را واژه ها، «میشود» را می شود، «درباره» را در مورد، «استادان» را اساتید، «ثمربخش» را مثمرثمر، «عامالفیل» را سال عامالفیل، «گرایشها» را گرایشات، «پیشنهادها» را پیشنهادات، «حواس» را حواسها، «امور» را امورات، «اسلحه» را اسلحهها مینگارد و دهها نمونه از این دست را مثل سوزنی زهرآگین میکند توی چشم خواننده، به نوعی از بدزبانی و بیاحترامی به «خود، قلم و مخاطب» دچار است.
#سعیداحمدی
#باغ_انار
#درست_نویسی
بسم الله،
بریم سراغ اصول درستنویسی...
پررنگترین اشتباهی که اخیرا رایج شده، استفاده غلط از ه و کسره هست.
اشتباهی که باعث میشه من با دیدنش کهیر بزنم.
❌⚠️❌⚠️❌⚠️
خیلی مهمه، با دقت بخونید.
غالباً اشكالات شما در "ه و کسره"، به دو صورت هست و به همین جهت، باید حتماً این دو نکته رو بدونید:
الف) اینکه در آخرِ هیچ جملهای، تأکید میکنم هیچ جملهای، کسره نداریم! اینکه برخی از شما، به اشتباه در آخرِ جملات محاورهای خودتون، بهجای «ه» از «کسره» استفاده میکنید، تماماً غلط هست!
مثال:
حالم خوبِ
ماشینم خرابِ
کتاب مورد علاقهم، خیلیسبزِ
مامانم خیلی نگرانِ
برای اینکه مثالهای بالا رو درست کنیم، کافی هست از «ه» (مخفف است/هست در زبان محاورهای) استفاده کنیم؛ پس:
حالم خوبه.
ماشینم خرابه.
کتاب مورد علاقهم، خیلیسبزه.
مامانم خیلی نگرانه.
ب) توجه داشته باشید که در ترکیبهای وصفی و اضافی، چیزی به اسمِ «ه» آخرِ موصوف و مضاف وجود نداره؛ مگر اینکه یا خودِ کلمه طبيعتاً به این حرف ختم شه - که بعداً بازش میکنیم -!
باید در جریان باشید موصوف و مضاف، صرفاً در برخی مواقع "همزه" یا "ی" میگیرند (مثلِ بابای خوب/باغچهء بزرگ) و هیچرقمه «ه» بهشون اضافه نمیشه.
مثالهای رایج:
منه خوشحال
صدایه منه
عزیزه دلم
قصده بدی نداشتم
رمانه من رو بخون
با توجه به اینکه همه میدونیم مضاف و موصوفهای ما، «ه» رو نمیپذیرند - مگر برای خود کلمه باشه -؛پس:
منِ خوشحال (ترکیب اضافی - من و خوشحال به هم ربط دارند و بین کلماتی که به هم ربط دارند، «ه» نمیذاریم.)
صدای منه. (اضافی - صدا و من بههم مرتبطاند و صدا برای شخصِ منه. (مخفف هست))
عزیزِ دلم (اضافی - خواهش میکنم این رو درست بنویسید.)
قصدِ بدی نداشتم. (وصفی - قصد و بد با هم ارتباط دارند.)
رمانِ من رو بخون. ( اضافی - رمان متعلق به شخصِ منه. (مخفف هست))
بالا یک جمله گفتم: «بینِ کلماتی که به هم مرتبطاند، "ه" نمیگذاریم.»
حالا اگر مرتبط نبودند اما ما «ه» دیدیم، چی؟!
مثال رو ببینید:
رمانِ منه خوب هم هست.
شما بگید «ه»ای که برای "من" هست، لازمه حذف شه؟ آیا خوب و من با هم ارتباط دارند؟
اینجا خیر! "خوب"، تعریفی برای ترکیبِ "رمانِ منه" هست. منظور این هست که:
{من رمانی دارم که خوبه.}
در واقع شما، بعد از "منه" میتونید یک کاما بذارید و چون کلمات به هم مرتبط نیستند، جملهی شما درست خونده میشه:
"رمانِ منه، خوب هم هست."
تمرین: ✍️
از بینِ ترکیب و جملههای زیر، کدامیک درست و کدامیک نادرست است؟ (اگر نادرست بود، درستِ آن را بنویسید.)
١-كتاب خوبیه، من دوستش دارم. صحیح میباشد.
٢-ماهیه قرمز تو تُنگِ. صحیح نمیباشد و درستِ آن: ماهیِ قرمز تو تُنگه، است. | «ماهی و قرمز با هم مرتبطاند و "ه" این ارتباط را سلب میکند. آخر جمله نیز از کسره استفاده نمیکنیم.
٣-خونهی ما بزرگه. صحیح میباشد.
٤-محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیدهدمانه آفتاب را صحیح نمیباشد و درستِ آن: "سپیدهدمانِ آفتاب" است؛ چرا که با هم مرتبطاند و نیازی به "ه" نیست. اگر هم بهجای "ه" از "است" استفاده کنیم، مصراع بیمعنی میشود و با مصراع اول، جور در نمیآید.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله، بریم سراغ اصول درستنویسی... پررنگترین اشتباهی که اخیرا رایج شده، استفاده غلط از ه و کسر
⚠️چند نکته بسیاااار مهم دیگه:
❌استفاده از "میباشد" ممنوع!:
فعل «میباشد» کمتر مورد استفاده است و به جای آن میتوان از فعل «است» استفاده کرد.
این نکته بسیار مهمه و خیلی هم زیاد دیده میشه که افراد در متنهایی که مینویسند، خیلی از فعل «میباشد» استفاده میکنند. اصولا در زبان فارسی چنین فعلی نداریم اما به دلیل استفاده زیاد، به نوشتار رسمی هم راه پیدا کرده است.
به جای فعل میباشد بهتره تا جای ممکن از فعل «است» استفاده کنیم.
به جای میباشند نیز مثلا میتوان از هستند استفاده کرد.
❌ اصول محاوره و معیار را رعایت کنید.
ببینید زبان فارسی دو شکل داره، زبان معیار یا رسمی و زبان محاوره یا خودمانی.
مثلا:
معیار: میرود، میخواهد، خانه، خانواده
محاوره: میره، میخواد، خونه، خونواده
بهتره که برای داستان از زبان معیار استفاده بشه، بجز دیالوگهای داستان که بهتره به زبان محاوره نوشته بشن(مثل رمانهای خودم).
متن باید یکدست محاوره، یا یکدست معیار باشه. بارها دیدم توی داستانها، بیشترش معیاره و یهو اون وسط یک فعل یا کلمه به شکل محاورهای نوشته شده!
این خیلی اشتباهه!
میتونید هم مثل این متن، متن رو یکدست محاوره بنویسید. ولی محاوره نوشتن هم اصول داره و به معنی بیچارچوب بودن نیست!
مثلا باید نیمفاصلهها یا علائم سجاوندی رو رعایت کنید(در ادامه توضیح میدم).
در متن علمی نباید نوشت «میره»، باید بنویسیم «میرود».
نکته: اگر ما در بعضی داستانها این شکلی مینویسیم به خاطر اینه که در محیط این جور داستانها یا رمانها شکسته نویسی اشکالی نداره و یک جورهایی نشانه خودمونی بودنه! اما در مقاله علمی قضیه کاملا متفاوته!
❌دیالوگ باید از مونولوگ جدا باشه.
توی داستانهایی که فرستاده بودید، بسیار دیده شده که کلا یه متن درهم و برهمه، بدون این که از اینتر استفاده شده باشه. الحمدلله علائم سجاوندی که نداشت، محاوره و معیار هم قاطی بود و بیشترش محاوره بود، و من و مخاطب بیچاره باید خودش حدس میزد که سر و ته جمله کجاست و این جمله، دیالوگه یا مونولوگ؟
مونولوگ، به متن راوی گفته میشه، چه اول شخص چه سوم شخص.
دیالوگ، صحبتهای شخصیتهای داستانه.
قبل از دیالوگ، باید دو نقطه باشه، یا خط تیره.
بعد از دیالوگ، باید اینتر بزنید و برید خط بعد. لازم نیست دیالوگ رو توی گیومه بذارید.
مثلا:
زهرا گفت: امتحان تا صفحه چنده؟
- تا صفحه صد و بیست.
این حالت که فقط اسم شخصیتها رو قبل از دیالوگ مینویسید اشتباهه؛
زهرا: امتحان تا صفحه چنده؟
مریم: تا صفحه صد و بیست.
این حالت اشتباهه و فقط توی نمایشنامه هست نه داستان.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
⚠️چند نکته بسیاااار مهم دیگه: ❌استفاده از "میباشد" ممنوع!: فعل «میباشد» کمتر مورد استفاده است و
❌در جمع بستن تركیب صفت و موصوف، علامت جمع با موصوف میآید.
غلط: صورت فلكیها.
درست: صورتهای فلكی.
❌جمع بستن واژههای فارسی با علامت جمع عربی، اشتباه است:
غلط: گرایشات
درست: گرایشها
غلط: آزمایشات
درست: آزمایشها
غلط: پیشنهادات
درست: پیشنهادها
❌ جمع بستن واژههایی که خود جمع هستند، اشتباه است:
غلط: امورات
درست: امور
غلط: آثارها
درست: آثار
❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌
این نکته رو خیلی دقت کنید، خیلی مهمه
❌غلطی که بسیار رایج شده، استفاده از "و" بجای علامت مفعول است.
مثلا:
دوستم و دیدم.
کتاب و خوندم.
درس چند و داده؟
و...
یا حتی از این بدتر، استفاده از _ُ برای نشانه مفعول هست!
مثلا:
امتحانُ دادم.
اینا دیگه واقعا وحشتناکه!
و خیلی زشته که یک نفر سواد داشته باشه، مدرسه رفته باشه و باز هم اینطور بنویسه.
عزیزان!
نشانه مفعول در زبان فارسی "را" هست! البته در حالت معیار.
مثلا:
درسم را خواندم.
امتحان را دادم.
دوستم را دیدم.
وقتی هم که بخوایم به شکل محاوره بنویسیم، باید بنویسیم:
درسم رو خوندم.
امتحان رو دادم.
دوستم رو دیدم.
یه حالت دیگه هم هست:
درسمو خوندم.
امتحانو دادم.
دوستمو دیدم.
ولی حالت اول محاوره و استفاده از "رو" درستتره.
"و" در فارسی نشانه عطف هست نه مفعول. مثلا: کتابها وَ داستانها.
و وقتی ازش به عنوان نشانه مفعول استفاده میکنید، جملهتون کاملا بیمعنیه.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
❌در جمع بستن تركیب صفت و موصوف، علامت جمع با موصوف میآید. غلط: صورت فلكیها. درست: صورتهای فلكی.
❌⚠️❌⚠️❌
نکته خیلی مهم دیگه، نیمفاصله ست که اصلا رعایت نمیشه.
❌در بعضی افعال و کلمات باید به جای فاصلهی کامل از نیم فاصله استفاده بشه. دقت کنید نیم فاصله بسیار مهمه دوستان.
مورد اول: بعضی افعال دو جزئی هستند، یعنی پیشوند یا پسوند دارند. در چنین افعالی باید نیم فاصله استفاده بشه.
افعال استمراری که "می" و "نمی" دارند، باید با نیم فاصله جدا بشن.
مثال:
میخوام←میخوام
می رفت←میرفت
نمیشد←نمیشد
نمیخورم←نمیخورم
نمی دونم←نمیدونم
اینجا یه نکته هست باید عرض کنم که مربوط به افعال چهار حرفی هست که نوشتن این افعال چهار حرفی به هر دو صورت درست هست.
مثال:
✅میام، میرم، میشه، میشد، میگه و... .
✅میآم، میرم، میشه، میشد، میگه و... .
مورد دوم: نشانههای برتری و جمع مثل "تر" ، "ترین" و "ها" درصورتیکه در آخر کلمهها بیان، باید از نیم فاصله استفاده بشه.
مثال:
چایی ها رو پخش کن←چاییها رو پخش کن
آنها با بیادبی حرف می زدند←آنها با بیادبی حرف میزدند
محترم تر←محترمتر
بزرگترین←بزرگترین
* استثنایی وجود داره: اگه "ها" درحالت تاکید باشه، نیم فاصله نمیگیره.
مثال:
اون شکلات ها رو نخوری ها! ← اون شکلاتها رو نخوری ها!
مورد سوم: در بعضی کلمات مرکب باید از نیم فاصله استفاده بشه.
مثال:
دلهره آور←دلهرهآور
هق هق←هقهق
نم نم←نمنم
شگفت انگیز←شگفتانگیز
یکم←یهکم
و یک مورد دیگه
در کلماتی که به حروف صامت منتهی میشن، ضمایر ملکی با نیم فاصله جدا نمیشه.
مثال:
یعنی
قلبش
و
عشقش
هر دو درسته چون به یک حرف صامت و بیصدا منتهی شده.
اما برای کلمات منتهی به حروف ضمیر ملکی
معشوقهاش
خانهام
درسته.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
❌⚠️❌⚠️❌ نکته خیلی مهم دیگه، نیمفاصله ست که اصلا رعایت نمیشه. ❌در بعضی افعال و کلمات باید به جای
بسم الله...
بریم ادامه #درست_نویسی رو یاد بگیریم...
این مطالب خیلی مهم هستن و متاسفانه درست در مدرسه آموزش داده نشدند، و بعد هم به لطف فضای مجازی کلا از یاد ما رفتند...
بنده بعد از آموزش، دیگه متنی که این نکات رو رعایت نکرده باشه نه میخونم و نه منتشر میکنم در کانال.
🔰علائم سجاوندی🔰
علائم نگارشی یا سجاوندی همانند ویرگول (،)، نقطه (.)، دونقطه ( : ) و... بلافاصله پس از کلمه قبلی و با یک فاصله نسبت به کلمه بعدی قرار میگیرند. مثال زیر را ببینید:
درست: خورشید ستارهای متوسط است. دانشمندان دریافتند که...
غلط: خورشید ستارهای متوسط است.دانشمندان دریافتند که...
درست: علی گفت: من میروم.
غلط: علی گفت : من میروم.
غلط: برای این که نیشخندش را تلافی کنم،میگویم:افرا نیومد.امتحان داشت.
درست: برای این که نیشخندش را تلافی کنم، میگویم: افرا نیومد. امتحان داشت.
کاربرد علائم مختلف:
در ادامه به مهمترین کاربرد نشانههای اصلی میپردازم:
1- نقطه(.):
-در پایان جملههای ساده و مرکب خبری.
(در خیلی از داستانهایی که فرستاده شده، دیدم که نویسنده اصلا اعتقادی به استفاده از نقطه نداره و آخر جمله بازه! عزیزان، جمله یک مجموعه معنایی واحد هست و پایانش باید نقطه بذارید.)
-پس از حروف اختصاری که مخفف اسم یک فرد است: م. ح. سجادی: محمد حسن سجادی.
2- ویرگول(،):
ویرگول در زبان فارسی نشانه درنگی کوتاه است و کاربردهای زیر را دارد:
-جدا کردن گروههای کلمات برای جلوگیری در ابهام و اشتباه شدن معانی. مثل همان مثال معروف:
بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.
بخشش، لارم نیست اعدامش کنید.
-برای جدا کردن منادا:
ای خدای بزرگ، فقط تو را میپرستیم.
-جدا کردن جملههای پایه و پیرو(شرطی):
اگر باران ببارد، برنامه به تعویق میافتد.
3- نقطه ویرگول(؛):
کاربرد نقطه ویرگول نیز مانند ویرگول و نقطه برای درنگ است. کاربرد آن موارد زیر است:
- قرار گرفتن بین جملههایی که از نظر دستوری مستقلند ولی از نظر معنایی به هم مربوط یا مکمل هم هستند.
4- دو نقطه ( : )
کاربرد این نشانه در موارد زیر است:
قبل از نقل قول.
مثلا:
زهرا گفت: سلام.
توضیح در مورد آنچه در ادامه میآید.
(به معنای زیرا و چون هم به کار میرود.)
5- پرانتز ():
معمولا برای دادن توضیح اضافی استفاده میشود. در بسیاری از موارد نیز واژهای که داخل پرانتز میآید، هم معنی کلمه قبلی است و در این کاربرد، معنی "یا" و "یعنی" میدهد.
❌عزیزان!
بسیار دیده شده که از دوتا پرانتز پشت سر هم، به عنوان گیومه استفاده کردید. اینطوری: (( )).
این بسیار غلطه. اولا دوتا پرانتز اصلا نباید پشت هم باشند. و دوما پرانتز یک توضیح اضافی در متن هست که میتونیم حذفش کنیم و حذفش به جمله ضربه نمیزنه.
ولی گیومه «» برای کلمات خاص هست که بخشی از جمله هستن که نباید حذف بشن.
پس لطفا قیمهها رو نریزید توی ماستها و از پرانتز بجای گیومه استفاده نکنید.
مثال:
غلط: نادر ابراهیمی رمان ((آتش بدون دود)) را نوشت.
غلط: نادر ابراهیمی رمان (آتش بدون دود را نوشت.
توی این دو جمله غلط، اگه "آتش بدون دود" رو حذف کنیم جمله بیمعنی میشه. درحالی که پرانتز برای کلماتی هست که حذفشون به جمله ضرر نمیزنه.
درست: نادر ابراهیمی رمان «آتش بدون دود» را نوشت.
6- علامت نقل قول(گیومه):
علامت نقل قول معمولا گیومه است: «...» برخی هم از علامت نقل قول انگلیسی استفاده میکنند یعنی این مدلی: "..." .
در ویکیپدیای فارسی قرارداد شده است که از گیومه استفاده شود.
همچنین برای برخی کلمات خاص در جمله، از گیومه استفاده میشود.
7- خط تیره (-):
خط تیره گاهی به جای پرانتز برای توضیح دادن استفاده میشود اما جمله داخل آن، اهمیت کمتری از متن اصلی دارد.
خط تیره برای جداسازی کلمات مرکب هم استفاده میشود مثل: علمی- آموزشی.
گاهی نیز از خط تیره برای شروع دیالوگ استفاده میشود.
8- علامت سه نقطه (...):
• اسم این علامت سه نقطهست، نه دو نقطه، نه چهار نقطه! دیگه بماند که بعضیها هم دستشون رو میذارن رو این علامت و دیگه ول کن ماجرا نمیشن! (ده نقطه، بیست نقطه و الی آخر!)
• این علامت به عنوان مکث فقط و فقط در دیالوگها به کار میرود و تنها در منولوگها میتواند در انتها جمله برای کامل نکردن آن و یا به معنی "غیره" بیاید.
حالا باز یه سریها میان وسط مونولوگها هی سه نقطه میذارن.
در پایان همهی جملات، حتی اگه اون جمله فقط از یک کلمه تشکیل شده باشه، باید از علائم (. یا ! یا ؟ یا ؟!) بسته به نوع جمله استفاده شود.
مهشکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله... بریم ادامه #درست_نویسی رو یاد بگیریم... این مطالب خیلی مهم هستن و متاسفانه درست در مدرس
#تکمیلی
کارکرد علامت پرانتز:
۱- افزودن مطالبی خارج از فحوای طبیعی کلام به متن. باید توجه داشت که آوردن مطالب داخل پرانتز، زمانی شایسته است که ذکر آن ضروری باشد:
به زعم برنامهسازان، زیرنویس کردن لفظ استاد دانشگاه یا کارشناس در گزارشهای تلویزیونی (و هیچ وقت نمینویسند کدام دانشگاه، کدام رشته، چه کارشناسی) برای ضمانت دادن به بینندگان کافی است.
۲- آوردن معنا یا معادل کلمات و عبارات:
افعال، یا گذرا (متعدی) هستند یا ناگذر (لازم).
این سازمان باید مساله سنخشناسی (تیپولوژی) انجمنهای خصوصی و تخصصی را روشن کند.
۳- ذکر منبع مطلبی که پیش از پرانتز آمده:
در بحبوحه جنگ جهانی دوم، قوای شوروی، شهر انزلی را چند بار بمباران کردند (علینژاد، ۱۳۸۵).
۴- همراه با علامت سوال برای تعجب، تردید و تمسخر:
خیلی اهل گذشت (؟) است.
۵- برای نشان دادن کوته نوشتها:
امام علی (ع)
هوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه)
۶- ذکر تاریخ تولد یا وفات:
صائب (۹۸۶_۱۰۸۶ هـ.ق) شاعر برجسته سبک هندی است.
۷- در فرهنگها توضیحات لازم مقولههای دستوری، مشخصات واژهها یا هر توضیح دیگر:
سحاب (اِ) (ع): ابر (اِ: اسم ع: عربی)
چند نکته:
۱- هنگام استفاده از پرانتز، داخل آن «یا» و «یعنی» نمیآوریم.
۲- اگر مطلب داخل پرانتز، جمله کامل باشد، نشانه نگارشی داخل پرانتز میآید.
۳- جمله داخل پرانتز میتواند همراه با گیومه و قلاب هم باشد: («») ([])
۴- بهتر است از کاربرد پرانتز داخل پرانتز و پرانتز به دنبال هم (به جز در فرمولنویسی) پرهیز کنیم.
نکته پایانی این که علامت پرانتز با یک فاصله از کلمه قبل و بعد از خود نوشته میشود؛ اما متن داخل آن، به دون فاصله با آن قرار میگیرد.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله... بریم ادامه #درست_نویسی رو یاد بگیریم... این مطالب خیلی مهم هستن و متاسفانه درست در مدرس
#تکمیلی
کارکرد نقطه ویرگول:
۱- هنگام برشمردن و تفکیک اجزای مختلف وابسته به یک حکم کلی به شکل فهرست، دستهبندی و شمارهبندی و یا بدون شماره و پشت سر هم:
در داستان شاهد چهار نوع حرکت هستیم: جنگ و کشمکش؛ انجام دادن کار دشوار؛ کشمکش و کار دشوار؛ بسط دادن داستان بدون هیچ یک از آنها.
آثار مولانا جلالالدین رومی عبارتاند از: مثنوی معنوی؛ فیه مافیه؛ دیوان کبیر؛ مجالس سبعه.
* دقت داشته باشید که اینجا، برخلاف نشان کاما، قبل از آخرین مورد، از «و» استفاده نمیشود.
اهداف ما در درستنویسی عبارتند از:
۱- رعایت صورت درست کلمات؛
۲- ارائه شکل بهتر از نوشته برای خواندن بهتر؛
۳- سرعت بخشیدن در کارها.
* توجه داشته باشید که همواره پس از آخرین مورد، حتی اگر مورد، به صورت جمله کامل هم نباشد، نقطه گذاشته میشود.
۲- به جای نقطه، پیش از جملهی توضیحی و تکمیلی که به دنبال جملهی قبلی آمده باشد؛ اما معنی جملهی قبلی به خودی خود نیز کامل باشد:
این مذاکرات اگر به همین ترتیب ادامه یابد، به نتیجه نخواهد رسید؛ اگر هم با واکنش کشورهای حوزه خلیج فارس روبهرو شود، ممکن است به ایجاد تنش میان دو طرف مذاکره ختم شود.
۳- برای جداکردن عبارتها یا جملههای شرطی که درون آنها ویرگولهای متعددی به کار رفته باشد، به جای ویرگول برای تمایز، از نقطه ویرگول استفاده میشود:
اگر دولت نتواند وظایف خود را که همان تامین امنیت، حفظ حقوق مردم، تسهیل قوانین و مسایلی از این قبیل است، به خوبی انجام دهد؛ مردم با دیدن کمترین نارسایی، آن را به دولت نسبت میدهند.
۴- در جملههای مرکب و قبل از کلمههای توضیحی مثل: ( یعنی، مانند، مثلاً، زیرا، اما، بنابراین، در نتیجه، از این رو، در این صورت، چنانکه، با وجود این، با این حال، با این همه، برای نمونه، در مثل، بر فرض و همانطور که):
ایران تاریخ پرشیب و فرازی داشته است؛ برای نمونه دوره مغول را مطالعه کنید.
قانون جذب «علم» نیست؛ با وجود این خیلیها آن را باور دارند.
* دقت داشته باشید که شرط به کار بردن نقطه ویرگول قبل از کلمههای توضیحی این است که قبل از خود نقطه ویرگول، فعل قرار گرفته باشد؛ در غیر این صورت از ویرگول استفاده میکنیم:
معلم، یعنی عاشق کلاس، درس، مدرسه و دانشآموز.
نکته پایانی اینکه مانند نقطه و کاما، نقطه ویرگول هم به کلمع قبل از خود میچسبد و با کلمهی بعد از خود یک فاصله دارد.
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله... بریم ادامه #درست_نویسی رو یاد بگیریم... این مطالب خیلی مهم هستن و متاسفانه درست در مدرس
#تکمیلی
کاربرد علامت خط فاصله (_) و خط تیره (-)
۱. جدا کردن دو کلمه که دو جنبه مختلف از یک منظور را نشان میدهد:
مباحث هنری_ادبی علاقهمندان خاص خود را دارد.
۲. برای نشان دادن فاصله زمانی و مکانی به معنای «تا» و «به»:
امشب قطار تهران_مشهد با تاخیر میآید.
۳. برای نشان دادن حد فاصل دو عدد (صفحه، تاریخ):
سالهای ۱۳۴۰_۱۳۴۵ بسیار خاطرهانگیز بودند.
دقت داشته باشید که عدد کوچکتر باید سمت راست قرار گیرد.
۵. در دو طرف جملههای معترضه (اغلب طولانی و تاکیدی):
این استدلال او _که غیرقابل انکار بود_ همه را مجاب کرد.
۶. برای شکستن یا تقطیع واژگان به هجاهای آن برای مقاصد مختلف:
پیشدانشگاهی چند بخش است: پیش - دان - ـِش - گاه - یی
مَ - مَ - مَن هم مِ - مِ - مثلِ تُـ تُ - تو (انعکاس لکنت زبان در نوشتار)
۷. میان اجزای برخی ترکیبها که تلفظ یا خوانش آنها دشوار است:
پیمان گِس-گلشاییان
۸. برای تقسیمبندی یا ذکر گیرندگان نامه:
گیرندگان:
- رئیس محترم دانشگاه
- معاون محترم پژوهشی
- کارگزینی هیئت علمی
این دانشگاه سه دانشکده دارد:
- دانشکده علوم انسانی
- دانشکده فنی مهندسی
- دانشکده علوم پایه
#درست_نویسی
مهشکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله... بریم ادامه #درست_نویسی رو یاد بگیریم... این مطالب خیلی مهم هستن و متاسفانه درست در مدرس
9-کاربردهای علامت تعجب:
۱- در حالت تعجب:
چه هوای خوبی!
۲- در حالت شگفتی:
بهبه از آفتاب عالمتاب!
۳- در حالت نهی:
زنهار میازار ز خود هیچ دلی را!
۴- در حالت تحسین:
حقا که این کتاب، شایسته دریافت جایزه است!
۵- در حالت خطابی:
آقای رئیس جمهور!
دبیر کل محترم!
حاضران گرامی!
۶- در حالت نفرین:
الهی خیر نبینی!
۷- در حالت تحقیر:
زهی خیال باطل!
۸- در حالت تاسف:
افسوس که این مزرعه را آب گرفته!
۹- در حالت استهزایی:
شب عید است و یار از من چغندر پخته میخواهد!
۱۰- در حالت تاکیدی:
به هوش باش!
۱۱- در حالت هشدار:
به دره نزدیک میشوید!
علامت تعجب به کلمه قبل خود چسبیده و با کلمه بعد از خود یک فاصله دارد.
10-کاربرد علامت سوال:
۱- پس از جمله پرسشی یا پرسش تاکیدی:
تا کنون برای رفع نیازهای جوانان روستایی چه اقداماتی صورت گرفتهاست؟ (جمله پرسشی)
مگر نمیدانی ساعت چند است؟ (پرسش تاکیدی است؛ یعنی میداند ولی به قصد تاکید، یادآوری میکند.)
توجه کنید که در سه مورد زیر به جای علامت سوال، از نقطه استفاده میکنیم:
۱- اگر سوال، حالت خواهش یا فرمان داشته باشد:
ممکن است فردا شما را ملاقات کنم.
۲- سوال، غیر مستقیم باشد:
لطفا بگویید در کجا زندگی میکنید.
۳- صورت سوال برای حل تمرین باشد:
علت تغییرات آب و هوا را بنویسید.
۲- برای نشان دادن حدس، گمان و تردید:
تلفات این حادثه، ۳۵۰ نفر (؟) گزارش شدهاست.
۳- در نقل قول مستقیم:
گفت: تا کی این ماجرا ادامه خواهد داشت؟
* دقت داشتهباشید همانطور که در بالا گفتهشد، در نقل قول غیر مستقیم یا زمانی که پیش از جمله نقل شده، حرف ربط «که» بیاید، به جای علامت سوال، نقطه گذاشته میشود:
ریشی درون جامه داشتیم و شیخ هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست.
۴- برای نشان دادن مفهوم استهزا و تمسخر:
او واقعا نابغه (؟) است.
* آوردن علامت سوال به جای علامت تعجب با استفاده از دو یا چند علامت سوال برای نشان دادن تعجب زیاد، درست نیست:
مگه امروز امتحان داشتیم؟؟؟؟؟؟؟؟ (اشتباه است)
* هرگاه چند جمله سوالی پشت سر هم بیاید، اغلب فقط در آخرین جمله، علامت سوال میآید:
خودت بریدی و دوختی و پوشیدی؟
علامت سوال به کلمهی قبل از خود میچسبد و با کلمهی بعد از خود یک فاصله دارد.
پ.ن: به قول یکی از مخاطبان عزیز، سر جدتون فارسی را پاس بدارید!
#درست_نویسی
✨ژانرهای استاندارد برای رمانها✨
🍂🍂🍂
عاشقانه
این ژانر تمرکز زیادی بر بیان احساس علاقهی شدید میان دو جنس مخالف، و نتایج و آثار آن بر زندگی اشخاص مهم رمان دارد.
📚
یک عاشقانه آرام، نادر ابراهیمی
گره خوردهام به نام تو، نسیبه استکی
🍂🍂🍂
اجتماعی
این ژانر به مسائل اجتماعی و معضلات جامعه، تاثیر آنها بر مردم و واکنش مردم جامعه به آن معضلها، به طرز آموزشی و بیدار کننده میپردازد.
📚
فرمانروای مه، مهدیه ارطایفه
ناتور دشت، جروم دیوید سلینجر
🍂🍂🍂
طنز
این ژانر به بیان مسائلی انتقادی در لفافه و با بیانی خندهآور و البته توصیفهای اغراقی خندهدار و دیالوگهای طنزآلود میپردازد.
📚
آبنبات هلدار، مهرداد صدقی
جام جهانی در جوادیه، داود امیریان
🍂🍂🍂
جنایی
این ژانر که با قتل، مبارزه(اغلب پلیس با خلافکار) و هر گونه جرم و جنایت سر و کار دارد، خود شامل چهار ژانر زیر مجموعه به نامهای پلیسی، مافیایی، معمایی و جاسوسی میشود:
✅ پلیسی
در این ژانر پلیسها قهرمانان و شخصیتهای اصلی مثبت داستان هستند. هدف نویسنده نشان دادن تلاش و پیروزیهای آنان است. در این ژانر مخاطب با پلیس ارتباط بیشتر و بهتری برقرار میکند.
📚
نجواگر، الکس نورث
تازهوارد، کیگو هیگاشینو
✅ مافیایی
در این ژانر باندهای مافیایی خلافکار قهرمانان و شخصیتهای اصلی داستان هستند که هدف نویسنده نشان دادن تلاشهای هوشمندانهی آنان و پیروزیهایشان است. در این ژانر مخاطب با باند مافیایی ارتباط بیشتر و بهتری برقرار میکند.
📚
پدرخوانده، ماریو پوزو
✅ معمایی
در این ژانر که با کنجکاو کردن ذهن خواننده با نوشتن دیالوگهای چند پهلو و گنگ و البته وقایع غیر منتظره که به طرز عجیبی به هم ربط یافته و در ذهن خواننده همچون پازل شکل میگیرند، جنگ بین خوبی و بدی و به عبارتی جنگ هوشمندانه میان پلیس و خلافکار مطرح است که هر کدام ممکن است بنا به میل نویسنده پیروز شوند.
📚
هشت قتل حرفهای، پیتر سوانسون
مرداد دیوانه، محمدحسن شهسواری
✅ جاسوسی
این ژانر از فیلم به رمان رسیده است و تمرکز آن بر عملیات جاسوسی و مبارزه میان دو یا چند سرویس اطلاعاتی و امنیتی ست.
📚
سکوی پنهان، صالح مرسی
چشمهایم در اورشلیم، مریم مقانی
🍂🍂🍂
ترسناک
این ژانر از سری وقایعی که حس هیجان منفی از جنس ترس را در خواننده ایجاد کرده و رشد میدهند تشکیل میشود. در این ژانر که غالباً ترکیب خوبی با ژانر تخیلی است، برای ترساندن مخاطب از وقایع، موجودات و مکانهایی با توصیف و فضاسازی کافی و البته دیالوگنویسی مناسب استفاده میشود.
📚
جعبه پرنده، جاش ملرمن
کتابخانهی ارواح، ریچارد دنی
🍂🍂🍂
درام
این ژانر که ابتدا تنها برای نمایشنامهها مورد استفاده قرار میگرفت، بعدها برای رمانها هم مورد استفاده قرار گرفت. در این ژانر وقایع غمانگیز و گاه کمی شادیآور زندگی در خواننده حس غم خوشایندی را ایجاد میکنند و ارتباط نویسنده با خواننده از طریق بیان عواطف غمآلود روزمرهی بشر صورت میگیرد.
📚
چایت را من شیرین میکنم، زهرا بلنددوست
آن دختر یهودی، خوله حمدی
🍂🍂🍂
تراژدی
این ژانر نیز همانند درام از نمایشنامه به رمان رسیده است. میزان غمی که این ژانر به نمایش میگذارد بسیار بیشتر از ژانر درام بوده و حتی الامکان تلاش در متاثر و بسیار غمگین کردن مخاطب را دارد. در این ژانر وقایع منفی و دردآلود بسیار زیادند و در اغلب موارد با پایانی تلخ تیر نهایی ایجاد غم را به مخاطب شلیک میکنند.
📚
پاییز فصل آخر سال است، نسیم مرعشی
گنجشکها بیصدا میگریند، زینب بخشایش
🍂🍂🍂
علمی-تخیلی
در این ژانر که نیاز به تحقیقات علمی نویسنده و تخیل برای ترکیب با مقولهای علمی دارد، تمرکز بر وقایع مبتنی بر علوم و تخیل نویسنده دارد.
📚
زایو، مصطفی رضایی کلوزی
حصار، محمدعلی میقانی
🍂🍂🍂
تاریخی
در این ژانر که نیاز به تحقیق تاریخی زیادی دارد، جریانات و وقایع داستان بر اساس واقعیت یا مرتبط با واقعیت گذشته در تاریخهای خاصی بیان میشوند.
📚
پس از بیست سال، سلمان کدیور
آنک آن یتیم نظر کرده، محمدرضا سرشار
🍂🍂🍂
سیاسی
در این ژانر تمرکز اصلی داستان بر روی جنگهای قدرت، انقلابها و برخوردهای سیاسی میان مردم و دولتها یا حکومتها میباشد. این ژانر نیاز به تحقیق و مطالعهی زیادی دارد و صرفا یک عقیدهی خام و ساده بیان نمیکند.
📚
تاب طناب دار، مهدی پناهیان
سرخِ سفید، مهدی یزدانی خرم
🍂🍂🍂
#درست_نویسی
http://eitaa.com/istadegi
🍂🍂🍂
فانتزی
دست نویسنده در این ژانر باز است. در داستانهای تخیلی باورپذیری به پایینترین حد خود میرسد و نویسنده با پردازش دنیای خیالی، شخصیتهایی که با چشم بشر دیده نمیشوند این داستان را شکل میدهد. برای نوشتن این ژانر باید جوری عمل کنید که مخاطب با خواندن چند صفحه یکی از کاراکترهای شما شود و در دنیای شما زندگی کند. توصیف مکان، حالات و فضاسازی در این داستانها از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. همچنین توصیفاتی شبیه به رمانهای اجتماعی و عاشقانه _آرایههای خیلی زیاد و استفاده از کلمات ناآشنا_ مخاطب را پس میزنند و معمولا متنها باید روان اما بیان شیرین و خیالی داشته باشند.
نویسندهها معمولا به جای فانتزی از تخیلی استفاده میکنند که این غلط است.
📚
جستجوگران شمشیر عدالت، داود امیریان
شازده کوچولو، آنتوان دوسنت اگزوپری
🍂🍂🍂
اساطیری
در برگیرنده حماسه و تاریخ است. اکثراً در این ژانر ما یک قهرمان داریم که در گذشتههای دور بوده است و همه مردم او را ستایش میکردند؛ حالا ممکن هست این قهرمان بمیرد یا زنده بماند؛ اما تاکید داستان بیشتر روی کارها و قهرمانی آن فرد است. این ژانر نیازمند زبان فاخر و ادبی است.
📚
پارسیان و من، آرمان آرین
مجموعه هفت جلدی افسانه نارنیا، سی. اس. لوئیس
🍂🍂🍂
رئال جادویی
رئالیسم جادویی، ژانریست که در آن تقریبا نیمی از رمان حول واقعیت میچرخد و نیمه دوم فانتزی میشود. این داستانها معمولا طوری هستند که در دنیای واقعی، اتفاقات جادویی و فرای باور میافتد.
📚
مجموعه هفت جلدی هری پاتر، جی.کی. رولینگ
هزار قدم در دل شب، تریسی چی
🍂🍂🍂
تریلر
ژانر مهیج یا تریلر یکی است. یعنی رمان یا داستانی پر از وقایع هیجانانگیز باشد و از هیجان نفس خواننده را بند بیاورد. این ژانر بیشتر حول موضوعاتی مثل: قاچاق، ترور و... میچرخد.
📚
عزرائیل، نیما اکبرخانی
مثل بیروت بود، زهرا بلنددوست
🍂🍂🍂
طنز سیاه
کمدی سیاه یا طنز سیاه یک ژانر از گونهٔ کمدی است. این گونه داستانها معمولاً به موضوعاتی که جزء دستهٔ پرهیزهها(مثل مرگ، دست درازی، خشونت) هستند میپردازند. در این ژانر، نویسندگان اغلب به زبان طنز و با دست گذاشتن روی تابوها داستانی را روایت میکنند.
📚
مغازه خودکشی، ژان تولی
🍂🍂🍂
روانشناختی
این ژانر یک سبک داستانگویی است که بر کشف ویژگیهای روانی، عاطفی و ذهنی شخصیتها تأکید دارد. این نوع شیوه روایت، دلایل رفتارهای شخصیتها را بررسی میکند و با استفاده از آن، پیرنگ را پیش میبرد و داستان را توضیح میدهد. در داستان روانشناختی معمولاً با استفاده از شیوههای روایت مانند جریان سیال ذهن و فلشبک، سعی میکند تا حالات روانی شخصیت را کشف و توضیح دهد.
📚
دروغگویی روی مبل، اروین د. یالوم
دختران مطرود، سایمون سنت جیمز
🍂🍂🍂
پ.ن: یک رمان میتونه چند ژانر داشته باشه. مثلا دختران مطرود یک رمان ترسناک هم هست. یا «مثل بیروت بود» درام هم هست.
#درست_نویسی
http://eitaa.com/istadegi