eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
630 ویدیو
80 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 📚 به توان هایتک📘 ✍🏻بهزاد دانشگر، شبنم غفاری حسینی #نشر_راه_یار 📍معرفی به قلم: فاتح کت
📖بریده کتاب به توان هایتک 📖 روز چهلم انگار می‌خواست دنیا به آخر برسد. دورتادور نیروگاه را ماشین‌های آتش‌نشانی با بهترین تجهیزات قرق کرده بودند. بعد از هر مرحله آزمودن، فشارم بالا و پایین می‌شد و ضربان قلبم یکی درمیان می‌زد. همه‌ی بچه‌ها همین‌طور بودند. رنگ یکی‌شان پریده بود، آن یکی تند تند راه می‌رفت، خانم عظیمی‌زاده که مسئول پروژه بود نتوانست دوام بیاورد. سپرد هروقت کار تمام شد صدایش بزنیم و رفت ته نیروگاه. قدم زدن‌های بی‌قرارش را می‌دیدم، راه رفتن‌هایش را، دست به دعا برداشتن‌هایش را. باید بایستی کنار آن توربین غول‌پیکر باشی تا بدانی از چه حرف می‌زنم. غولی عظیم با صدای غرشی که زمین و زمان را به لرزه در‌می‌آورد. ما انسان ها انگار در برابرش آدم کوچولوهایی بودیم که دیده نمی‌شدیم. حالا اما، ما آدم کوچولوها، ما جوان‌های بیست و چهار، پنج ساله، ما جوان‌هایی که هیچ‌کس بهمان اعتماد نکرده بود جز مهندس دهنوی، مایی که در آن لحظات فقط خدا را داشتیم، می‌خواستیم این غول عظیم‌الجثه را رام کنیم. همه‌مان می‌دانستیم که اگر قرار بود اتفاقی بیفتد، نه از دست آتش‌نشانی کار برمی‌آمد و نه هیچکس دیگر؛ واحد منفجر می‌شد و تمام.
📚 غریبِ قریب 📙 ✍🏻 سعید تشکری 📍معرفی به قلم: ش. شیردشت‌زاده "زمان خیلی چیزها را تعیین می‌کند. زمان خیلی چیزها را عوض می‌کند. زمان خیلی چیزها را از نو می‌سازد و یا در گذر زمان خیلی چیزها کهنه می‌شوند. امّا این صحن و سرا کهنه‌گی ندارد. هماره زنده است، نو و در حال رشد، در حال بزرگ شدن، در حال نفس کشیدن، جان دادن به همه، بخشیدن. این سرا مثل صاحبش، صبور است و پایدار و مانا." (سعید تشکری) 🌱🌱🌱 اینجایی که الان قلب ایران است، این گنبد و بارگاه، این مقصد هزاران زائر از تمام جهان، یک زمانی یک قبر کوچک و گمنام بوده. یک بقعه کوچک، وسط بیابان، وسط چهارتا روستای کوچک. نه کلانشهر مشهدی وجود داشته نه حرمی و نه آستان قدسی. یک قبر ساده بوده، با یک بقعه کاهگلی. چیزی اندازه یک اتاق کوچک. رهگذرها و کاروان‌ها از کنارش می‌گذشتند و آن را نمی‌شناختند؛ ولی صاحب آن قبر و بقعه کوچک، صاحب ایران بود، نگاه مهربانش روی مردم این سرزمین بود و شیعیانی داشت که او را فراموش نمی‌کردند. زائرانش کم بودند، زائرانی که سختی و خطرهای راه را به جان می‌خریدند برای چند لحظه آسودن زیر آن بقعه کاهگلی. خدا آرام‌آرام آوازه صاحب بقعه را بلند کرد، با کراماتی که هربار نشان می‌داد. کم‌کم حاجت‌گرفته‌ها زیاد شدند. روی قبر، ضریح چوبی ساختند. بقعه را بازسازی کردند و کم‌کم نام صاحب حرم بلند شد؛ نام سلطان خراسان در ایران پیچید. تمام این هزار و اندی سال، شاهان آمدند و رفتند و سلطان خراسان پابرجا بود. سامانیان، دیلمیان، سلجوقیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، تیموریان، صفویان، افشاریان، زندیان، قاجاریان، پهلویان... برخی شاهان دستور به تخریب حرم دادند، زائران را کشتند و زیارت را ممنوع کردند؛ اما خودشان مردند و حرم ماند و زائرانش دوباره آمدند؛ و برخی شاهان حرم را آباد کردند و گسترش دادند و باز هم آن‌ها رفتند و حرم ماند. مغولان حمله کردند و حرم پناه مردم شد، روس‌ها زائران را کشتند و کسی از زیارت دست نکشید. شاهبانوی تیموری کنار حرم مسجد ساخت، نادرشاه افشار برای سربازش در صحن سقاخانه بنا کرد... حرم گریه و خنده‌ی مردم ایران را دید، روز خوب و بدشان را دید، شکست و پیروزی‌شان را دید، زخم‌هایی که به جانشان نشست را دید. پناه شد، پایگاه شد، محور مقاومت و مبارزه شد. خط به خط تاریخ ایران در حرم نشست و ثبت شد؛ حرم ایران شد و ایران حرم. هرکس مهمان حرم شد، سلطان خراسان دستی از مهربانی به سرش کشید، گرهی را باز کرد و قلب‌های مردم ایران یکی یکی به پنجره‌های ضریح گره خورد، یک ایران به پنجره ضریح گره خورد و ایران، ایران امام رضا شد. هرکس آمد، دلش را داد و هرچه می‌توانست را. هنرمندان هنر هدیه دادند: خطاطی و معرق و آینه‌کاری و کاشی‌کاری‌شان را. هرکس از سر مهر، هرچه می‌توانست به حرم داد، نه که بخواهند دربار بسازند... نه. سلطان خراسان مثل پادشاهان و فراعنه نبود که دربار باشکوه بخواهد. شکوه بارگاهش، محبت مردم بود. گنبدش اگر طلایی شد و اگر صحن و سرا و چلچراغ و ضریحی بود، مردم خواستند؛ با اختیار، با دل و جان. و برای همین است که همیشه بار عام دارد، همه را راه می‌دهد، بدون تشریفات. کتاب «غریبِ قریب» رمانی ست که شخصیت اصلی آن حرم است. روایت هزار سال است، خادمان و عاشقانی که می‌آیند و می‌میرند و شاهان و جبارانی که می‌آیند و می‌میرند و حرمی که می‌ماند و علی‌بن‌موسی‌الرضایی که سلطان ایران بوده، هست و خواهد بود. بریده کتاب📖 "به غریبی مرا می‌بری؛ امّا غریب نخواهم ماند. باشد که دنیا برای دیدار من سفر کند. شهر من، مشهد‌الرّضا، منتظر است. می‌شنوید؟ صدای هر روزه‌ی هزاران هزار زائر که مرا می‌خوانند. مرا امام غریب می‌خوانند؛ غریب الغربا، معین الضّعفا، ضامن آهو، مرتضی. مرا رضا می‌خوانند؛ سلطان خراسان! سناباد و نوغان، هر روز آباد و آبادتر خواهد شد؛ زیرا سرای من اینجاست، و پناه آنانی خواهد بود که صدایم کنند. دهان به دهان، سینه به سینه، نَقل این سرا خواهد گشت. سرای حبیب. بقعۀ هارونیه، بارگاه سلطان خراسان خواهد بود. وعده‌گاه من و شما." 🍃 نویسنده کتاب، مرحوم سعید تشکری هم یکی از آن هزاران بود که قلمش را هدیه به سلطان خراسان کرد و در حرم سلطان آرمید و جزئی از حرم شد؛ نام‌ها کنار نام علی‌بن‌موسی‌الرضا جاودانه می‌شوند. پ.ن: این کتاب توسط نشر به‌نشر هم منتشر شده است. http://eitaa.com/istadegi
امروز بالاخره این کتاب رو تموم کردم؛ شنیده بودم تفسیر سوره حشر بین بقیه کتاب‌های تفسیر قرآن حضرت آقا خیلی متفاوت و عالیه، و واقعا بود. یه مرور عالی روی مبانی توحید؛ نه فقط توحید نظری بلکه توحید عملی بود. به مخاطب یه نگاه توحیدی میده و یاد میده چطوری به همه وقایع سیاسی از دریچه توحید نگاه کنه؛ مفهوم نفاق رو خیلی خوب جا میندازه و خیلی تلنگر مهمیه، و خیلی مفاهیم مهم اسلامی دیگه که مرورشون در این برهه، واقعا مهمه. اگه نمی‌دونید چه کتابی از نمایشگاه کتاب بخرید، اینو توصیه می‌کنم. 📚
سلام کتاب «پدر» از نرجس شکوریان فرد، کم‌حجمه و میشه تعداد بالا هدیه داد. کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند و قدیس هم درباره فضائل امام علی علیه‌السلام هست و خوبه، کتاب کیمیاگر(نوشته رضا مصطفوی) و فرشته‌ای در برهوت هم برای اثبات ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام مناسبه. کتاب علی از زبان علی هم که دیگه معرف حضورتون هست😉
📚 دشواری مبارک 📓 ✍🏻فائضه غفارحدادی 📍معرفی به قلم فاتح دشواری مبارک، خواندنش واقعا دشوار بود. نویسنده گفته بود که مانند نامش خواندنش دشوار است؛ ولی نمی‌دانم چه شد که وقتی پدر گفتند چندساعتی برویم خارج از اصفهان و در دل طبیعت اردیبهشت باشیم، کتابی که برای خواندن در مسیر طبیعت زیبای اردیبهشتی انتخاب کردم این کتاب بود! حین خواندن نمی‌دانستم باید از دیدن طبیعت زیبا ذوق کنم و خوشحال باشم، یا از خواندن روایت‌های کتاب غمگین باشم و اشک بریزم! بین دو راهی مانده بودم. بغض در گلویم گیر کرده بود و منتظر موقعیتی بود تا خودش را بیرون بریزد. بغض را در گلو خفه کردم تا سفر کوتاهمان به دهان خانواده زهر نشود. ولی همچنان به خواندن کتاب ادامه دادم. روایت‌ها از زبان جانبازان پیجری نیست. از زبان عزیزان آنهاست(همسر، فرزند، مادر...). هرچقدر از خواندن سختی اتفاقی که برایشان افتاده بود، رنج کشیدم؛ از روحیه صبر و مقاومتشان لذت بردم. چطور می‌شود در برابر این رنج بزرگ که بعد از مدتی هم، شهادت سیدحسن نصرالله به آن اضافه شد صبر کرد؟ نه تنها صبر، که خدا را شکر کرد...؟! نویسنده مثل تمامی کتاب‌هایش توانسته احساسات روایتگران حادثه را در قالب کلمات به خواننده منتقل کند. از آن کتاب‌های خواندنی ست. http://eitaa.com/istadegi
🔹اتاق شماره ۶🔹📚 ✍🏻به قلم آنتوان چخوف 📍معرفی از (طناز سابق😶) یک داستان کوتاه، با جو حاکم ادبیات روسیه. قبل از این‌ها به ادبیات روسیه، علاقه نداشتم، اما با این کتاب و یک کتاب دیگه‌ای که شاید در ادامه معرفیش کنم، یه مقدار تونستم ارتباط برقرار کنم. در این کتاب، آنتوان چخوف از یک مثال کلی برای نشون دادن مفهوم "دانایی و عقل" استفاده کرده. روایت یک بیمارستان روانی، که یک اتاق خاص، یک دیوانه‌ی عاقل رو در خودش جا داده و به مرور اونقدر سخنان فلسفی میگه، که در نهایت، خود دکتر روان‌پزشک، درگیر این بیمار میشه و اتفاقات عجیبی توی زندگیش پیش میاد. داستان در ابتدا کند پیش میره ولی نگم از پایانش! عجیب و میخکوب کننده بود! پیشنهاد خوبیه برای یه مطالعه کوتاه و مختصر و مفید😉 http://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 🔹اتاق شماره ۶🔹📚 #نشر_هرمس ✍🏻به قلم آنتوان چخوف 📍معرفی از #نیل (طناز سابق😶) یک داستان
🔹در جنگل‌های سیبری🔹📚 ✍به قلم سیلون تسون معرفی از یهو به خودت میای میبینی وسط هیاهو و صدای بوق ماشینا گیر کردی، دلت میخواد از دست عالم و آدم فرار کنی و بری یه جای دور خلوت کنی،‌ بری و دل از حال و احوال شهر و مدرنتیه بِکنی. حالا کجا رو انتخاب می‌کنی بری؟ نویسنده کتاب، به همین احوال دچار میشه و از دل پاریس، میره شش ماه در یک کلبه چوبی اون‌سر دنیا زندگی میکنه. حالا کجا؟ سیبری! جایی که طبیعت خودش هم به زور زنده مونده! خوندن روایت های این شش ماه، جالب و خوندنیه😉 http://eitaa.com/istadegi
سلام کتاب‌های طرح ولایت، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی، کتاب توحید شهید مطهری و کتاب جهان‌بینی توحیدی از ایشون.
سلام کتاب‌های: دا، فرنگیس، من زنده‌ام، دختر پاییز، پوتین‌های مریم الان فقط همینا یادمه که همه‌ش هم کتاب خاطراته.
هدایت شده از مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
📚 حماسه حسینی📕 ✍🏻استاد شهید مرتضی مطهری حماسه حسینی رو انقدر ازش تعریف کردم که نیاز به معرفی نداره! خوندنش برای هر بچه شیعه‌ای لازمه! قلم بسیار ساده و روانی داره، و خیلی دقیق قیام امام حسین علیه‌السلام و فلسفه و ریشه‌هاش رو تحلیل می‌کنه. به خیلی از پرسش‌ها درباره قیام حسینی پاسخ میده، تحریف‌ها و روایات غلط رو کنار می‌زنه و شما رو با روایات اصیل و نگاه متعالی به قیام امام حسین علیه‌السلام آشنا می‌کنه. حتی اگه کتابخون نیستید یا فکر می‌کنید خوندن کتاب‌های شهید مطهری براتون سخته، حماسه حسینی رو بخونید. واقعا قشنگه و نگاهتون رو عوض می‌کنه... http://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 🔹در جنگل‌های سیبری🔹📚 #نشر_مروارید ✍به قلم سیلون تسون معرفی از #نیل یهو به خودت میای م
🔹صدسال تنهایی🔹📚 ✍🏻به قلم گابریل گارسیا مارکز 📍معرفی از صدسال تنهایی، روایتگر یک خانواده است، خانواده‌ای که با وقوع انقلاب صنعتی و تشکیل جبهه چپ و راست( همون اصلاح طلب و اصول گرای خودمون یه جورایی!)، تحولات شخصیتی زیادی در فرهنگ خانواده رخ میده و بنیان های خانواده سست و متزلزل میشه اما مادر خانواده تا لحظه های آخر عمرش، درست شبیه یک ستون تمام‌عیار،تمام فرزندان رو کنار هم و با سنت های خانواده، جمع میکنه که من محوریت نقش زن در این داستان و معرفی این الگو رو خیلی دوست داشتم. کتاب نسبتا طولانیه و ۴۸۰ صفحه هست و برای شروع کتابخوانی، پیشنهاد نمیشه، اما اگر عاشق دونستن جزئیات ریز روایت ها هستید و یه مقداری هم به تاریخ و جامعه‌شناسی علاقه‌مندید، بهتون پیشنهاد میکنم. https://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 🔹اتاق شماره ۶🔹📚 #نشر_هرمس ✍🏻به قلم آنتوان چخوف 📍معرفی از #نیل (طناز سابق😶) یک داستان
یکی از چیزهایی که شما در کتاب به دست می‌آورید و در تماشای فیلم نه، این است که این جزییات توصیف و شرح را فقط در یک سکانس چند ثانیه‌ای میبینید و فراموش میکنید! در کتاب اتاق شماره۶، به قلم ، در این بخش، توصیفی از ساختمانی که اتاق شماره ۶ در آن قرار دارد میخوانیم. اینکه سقف اتاق قدیمی است و با رنگ آبی کثیف، رنگ‌آمیزی شده، در یک ثانیه از یک فیلم میتواند دیده شود ولی هیچگاه نمیتوانید دود زده بودن دیوار اتاق در اثر زمستان های سخت را در چند ثانیه با این دقت، در فیلم نشان بدهید! https://eitaa.com/istadegi