🖇 ادامه تلخیص جلسه نهم
🔻 *الگوی بالاتر، همان بیان من شامل امام نسبت به امّت است.* «یوم ندعوا کل اناس بامامهم» مثال امام و مأموم است، امام شامل مأمومین می شود و آنها به واسطه تبعیتی که از امام دارند، در عمل هم تابع و شأن امام هستند و با او در قیامت محشور می شوند.
🔻 *این الگوی #من_شامل در نظام امامت، در میثاق الهی نیز پیاده شده است.* در روایات آمده است که در اخذ میثاق، از مردم بیعت گرفتیم که تابع انبیا باشند و از انبیاء پیمان گرفتیم که تابع انبیاء اولو العزم باشند و از انبیاء اولوالعزم پیمان گرفتیم که تابع نبی خاتم صلی الله علیه و آله باشند. این نظامی است که در عین مراتب داشتن، مرتبه بالاتر سعه و شمول نسبت به مراتب پائین تر دارد. این یک #الگوی_تشکیلاتی را ارائه می دهد.
🔻 همین بیان در بحث مراتب روح انسانی هم هست در روایات آمده است که *روح پنج مرتبه دارد. سه مرتبه روح در همه هست، مرتبه چهارم روح الایمان است که مختص مؤمنین است و مرتبه پنجم روح القدس که مرتبه معصومین یعنی انبیاء و ائمه است.* این #مراتب_روح و مراتب حجت درونی است که منطبق با نظام امامت و #حجت_بیرونی هم هست. همان رابطه انبیاء و ائمه علیهم السّلام با عالمان و نواب عام و مؤمنین تا رابطه با عموم مردم. رابطه ای که در این نظام هست نیز الگویی است برای تبیین رابطه تشکیلاتی بر اساس الگوی امامت و من شامل جمع.
🔻 البته *ممکن است در تشکیلات فردی سعه وجود داشته باشد اما در اعتبار ظاهری او مدیر تشکیلات نباشد* ، (لذا بحث ما از روابط اعتباری نیست و اینطور نیست که هر کسی به اعتبار و قرارداد، رئیس یک تشکیلات شد، حما از جهت واقعی هم نسبت به دیگران این سعه و شمول را دارد) امّا *تشکیلات مطلوب باید به سمتی برود که مدیریت و ریاست در نظام اعتباری با کسی که در حقیقت سعه و شمول دارد، منطبق باشد و نظام ظاهری اعتباری منطبق با نظام واقعی گردد.* البته در نظام واقعی تشکیلات هم ممکن است کسی از حیث اداره و قدرت اجرا شمول داشته باشد و دیگران تابع او باشند و کس دیگری از حیث معرفتی شمول و سعه داشته باشد و دیگران تابع و شان او باشند. (همانطور که در نظام بدن، عضو رئیسی در نظام اعصاب مغز است و عضو رئیسی در نظام خون رسانی قلب است، در واقع در نظام خون رسانی همه تابع محوریت قلب هستند و در نظام عصبی تابع مغز هستند. در عین حال این دو نظام در هماهنگی و تعامل کامل هستند.)
🔻 (آنچه بیان شد نمونه هایی از ظرفیت #نظام_تکوین_و_تشریع در تبیین #تشکیلات بر اساس الگوی من شامل جمع بود.) ما عموماَ محتوا را از دین می گیریم ولی در طراحی قالب ها مستقلاً تفکر می کنیم در حالیکه نظام تشریع و تکوین در الگوسازی کارساز هستند و الگو را هم می توان به روش اجتهادی از نظام الهی چه در تکوین و چه در تشریع اخذ کرد.
🔻 یکی از این نمونه ها در همین الگوی من شامل جمع، در نظام مقابله با باطل و دشمن، نظام تبلیغی حضرت عیسی علیه السلام است. قرآن می فرماید «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ»(آل عمران: 53) که وقتی ایشان احساس کرد که در جمع دینداران رفتار مبتنی بر کفر محسوس است، یعنی با اینکه مؤمن هستند، اما در سبک زندگی آنها رفتار با مبدئیت کفر محسوس است و با اینکه مومن هستند اما رفتار آنها مؤمنانه نیست، گروهی را با خود همراه کرد که قرآن آنها را حواریون نامیده است، آنها با عیسی همراه شدند و زندگی مومنانه را به صورت ملموس و محسوس با عیسی ع تجربه کردند. تعبیر مرحوم علامه طباطبایی (رض) این است که حضرت عیسی علیه السلام با این کار کانون های متراکم دینداری ایجاد کرد و آنها به درون جامعه می رفتند و باز می گشتند و با این رفت و برگشت آنچه در عمل از ایشان فرا گرفته بودند را به صورت عینی و عملی با رفتار خود به مردم ارائه می دادند. (این نظام هم مبتنی بر الگوی امامت در سه مرتبه نبی، حواریون و عموم مؤمنین است.)
#استاد_عابدینی
#حرکت_کاروانی
@karavani
🔰حوزه دانشگاهیان علم و صنعت
@iust_hodat_ir