🔸 گناهکار با شرف 🔸#یادمون_باشه بچه‌ها! باشرف باشین! حداقل به اندازه یه خربزه‌فروش! #شیخ_اسماعیل_رمضانی #قطعه_تصویری #رفتار‌_دین‌_دارانه ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

🔰دعای عهد فرهمند

#گوسن #گاوآهن،، #خیش #ابزار_کشاورزی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

شخم زدن با #گوسن و #ورزو (گاو و زیده) #گاوآهن،، #خیش #ابزار_کشاورزی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

شخم زدن با #گوسن و #ورزو (گاو و زیده) #گاوآهن،، #خیش #ابزار_کشاورزی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

شخم زدن با #گوسن و #ورزو (گاو ورزیده) #گاوآهن، #خیش #ابزار_کشاورزی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#گوسن از #خاطرات زنده‌یاد حاج #سیف‌الله_شیرمحمدی #ابزار_کشاورزی #گاوآهن؛ گوسن، خیش، ابزاری ساده بود که از یک تکه آهن، و چوب درست می‌شد و با آن زمین را شخم می‌زدند. گاوآهن را به گاو، الاغ یا اسب می‌بستند. در خصارخروان، یک گوسن به یک جفت ورزو (گاو ورزیده) بسته‌ می‌شد. رعیت‌ها در قالب تعاونی ۶ نفره، با ۶ گاو که جفت جفت، به آنها گوسن می‌بستند زمین را شخم می‌زدند. برای اینکه گاوآهن به میزان مناسب در زمین شیار بزند، روی ان را با یک قطعه سنگ، سنگین می‌کردند. شخم زدن با گوسن و ورزو، تا دهه ۱۳۳۰ ه.ش در حصارخروان ادامه داشت. پس از خشکسالی سالهای ۳۹ تا ۴۱، تراکتور به حصارخروان آمد و زحمت کشاورز و ورزو کم شد. البته از این زمان، بساط ورژو نیز جمع شد و نیروی گاو، کم‌کم از کشاورزی به حاشیه رفت و تنها برای شیر و گوشت مورد توجه بود. ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

زنده یاد #سیف‌الله_شیرمحمدی اواخر دهه ۱۳۳۰ راوی #خاطرات درباره #گوسن و #ورزو و شخم زدن... ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

خدا هست... #یادمون_باشه عهد و پیمانی که با خون خودش امضا کرده بود...! قدیمی‌ه ولی خیلی قشنگه می‌ارزه تماشا کنین ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

روشنایی امامزادگان از #خاطرات #رضا_رضائیان بازنشسته بانک صادرات چگونه برق‌های امامزادگان #احمدومحمود(علیهماالسلام) دائمی گردید؟ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، برق این امامزادگان به‌صورت محدود و مثل برق خانگی کنتور داشت و هر وقت قبض می آمد، متولی وقت امامزاده ها(مرحوم #سید_مولود_حسینی) از مردم پول جمع آوری می‌کرد، تا هزینه کنتور پرداخت شود. تا اینکه در یک مقطعی، این‌کار صورت نگرفت و چند ماه پول برق هم واریز نشد و اداره ی برق، برق امامزاده ها را به دلیل بدهی، قطع کرد. لازم است توضیح بدهم آن موقع که مثل الان روشنایی‌های معابر این‌طور وسیع نبود و از مهمانسرا، پیاده روها و حد فاصل دوتا امام زاده و ... تاریک بودند‌ و روشنایی امامزادگان نیز در حد دو سه لامپ ۱۰۰ و داخل محوطه بود. بازهم بااین وضعیت، برق قطع شد، با قطع برق محیط امامزادگان در ظلمات فرو رفت و متولی ناگزیر، عصرها که روبه خانه اش در حصارخروان می آمد دو تا چراغ گرد سوز روی ضریح چوبی امام زاده ها می گذاشت و می آمد ... تا اینکه #حاج_احمد_علی‌بابائی شروع به تعمیر امامزاده محمود(ع) نمود. آن روزها، آقای طوفانی، رئیس اداره برق زیباشهر (شهر محمدیه) و از دوستان من بود یک روز به او گفتم : «هر کسی هر کاری چه نقدی و چه غیر نقدی که از دستش بر می آمد برای این امامزاده‌ها کرده است. شما نمی خوای سهمی از این ثواب داشته باشی؟» آقای طوفانی گفت: «من چه کنم؟» گفتم: «فردا عصر، بیا حصارخروان بگویم، چه کنی.» عصر فردایش آمد، خانه ما و غروب با هم رفتیم امامزاده محمود (ع) تا آن صحنه تاریک و غریبانه امامزادگان را دید، دلش سوخت و گفت: «حالا من چه کنم؟!» گفتم: «ببین! این کار مال خود شماست و این دست شما رو می بوسد. بنابر این زحمتش را بکش.» ایشان گفت: «چشم.» بنده خدا خودش طرح کشید که از جاده قدیم تهران - قزوین تا #امامزاده_احمد(ع) تیز برق و سیم‌کشی و برق معابر متصل شود. خودش هم طرح را برد اداره مافوق خودش و بودجه لازم را گرفت و هر آنچه از تجهیزات لازم بود (سیم، تیربرق، لامپ و . . .) تهیه کرد و در سال ۱۳۷۷ ه.ش برق #امامزادگان (احمدو محمود) را از آن وضعیت نجات داد و متصل نمود و به برق عمومی متصل که الان با این همه مصرف یک ریال پول برق برای آن نمی آید. اینگونه شد که روشنایی امامزادگان حتی زودتر از معابر و خیابان‌های حصارخروان برقرار شد و آن روزها این مثل در میان مردم معروف شد که؛ «مرده های ما برق دارند ولی کوچه های ما تاریک است.» بعد از رواج این مثل، پیگیری‌های بیشتری صورت گرفت تا روشنایی معابر و کوچه‌ها نیز برقرار شود. ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#رضا_رضائیان راوی #خاطرات روشنایی امامزادگان #احمدومحمود ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#سید_مولود_حسینی عکس مربوط به #خاطرلت #محمدرضا_رضائیان از روشنایی امامزادگان سید مولود بن سید علی حسینی؛ آخرین مکتبدار #حصارخروان در دهه ۱۳۳۰ و متولی امامزادگان احمد و محمود تا پیروزی انقلاب اسلامی بود. آن بزرگوار در سال ۱۳۶۳ ه.ش وفات یافت.‌مزار او و فرزندان و ذریه‌اش در جانب شرقی #امامزاده_احمد است. در کتاب «حصارخروان» که به زندگی‌نامه حاج #سیف‌الله_شیرمحمدی می‌پردازد، خاطراتی از او را نقل شده است. ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

چشمان مادر! #یادمون_باشه تا حالا شده تو چشمای مادرتون نگاه کنید، و همون لحظه از خدا بخوایید که هیچ وقت از دستش ندین .. خدا همه مادرا رو حفظ کنه و مادرای آسمونی رو هم قرین رحمت🙏 ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

سلام صبح همگی‌ به‌خیر و برکت قرار عاشقانه با امام زمان هر روز صبح...🕊 #دعای_عهد ✋

عملی که دو ملک را مشغول می کند #یادمون_باشه قشنگه با دقت گوش بدهید و انجام دهید! •┈••✾🔹✾••┈• ✍ باغ اندیشه محمدمهدی شیرمحمدی https://eitaa.com/mohammadmahdishirmohammadi •┈••✾🔹✾••┈•

مال مردم #یادمون_باشه 🍂🍂 این سکـانس کلی حرف داره… صحنه‌ای از #بچه‌های_آسمان ساخته #مجید_مجیدی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #کلش_بافی از #خاطرات محمدمهدی_شیرمحمدی این یک سبد قدیمی که مادربزرگها می‌بافتند. تماما از ساقه گندم یا کلش بافته می‌شد. هنگام #غله‌_چینی، بانوان که به #خرمنگاه می‌آمدند تا به مردان‌شان سری بزنند و نان و چایی برای آنها بیاورند، یک بغل، کلش یا ساقه گندم، هم به خانه می‌بردند و انواع سبدها، را با آن می‌بافتند. هر عروس‌خانمی‌ چند جور سبد از کلش می‌بافت و جهاز خودش می‌کرد. سبدهای کلشی، برای زیرقابلمه و زیرتابه، ظرف قرقره، ظرف نان و... بافته می‌شد. پست‌های بعدی را هم ببینید.👇 ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #کلش_بافی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #کلش‌_بافی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#محمدمهدی_شیرمحمدی سال ۱۳۶۱ زمانی که هنوز خرمنگاه و اربابی و کلش‌بافی برپا بود. ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #کلش‌_بافی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #ارغوان‌_بافی ویژه گیلان، دیلمان، الموت، حصارخروان از #خاطرات زنده یاد حاج #سیف‌الله_شیرمحمدی در دهه‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ یک خانواده از گیلان، تابستانها را به حصارخروان می‌آمدند و پایین‌دست استخر خروان، زیر درختان نزدیک خانه سید یوسف موسوی (پدر سید مظفر خادم امامزاده) مقیم می‌شدند و چند هفته می‌ماندند و با دخترانشان، #سبد_بافی می‌کردند و با فروش آنها گذران زندگی می‌کردند و به دیار خود بر می‌گشتند‌. آنها می‌گفتند: «اگر سالی یکبار آب این دیار را بخوریم، بیمار نمی‌شویم!» از اهالی حصارخروان تا دهه‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ ه.ش بانوی زنده یاد حمیده خانم، همسر زنده‌یاد #لطیف_حسنی، سبدبافی و ارغوان‌بافی می‌کرد و اهالی، برای تهیه سبد ویژه گرفتن شیره‌انگور که به ان #پشته_سبد می‌گفتند، به او سفارش کار می‌دادند. ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #سبد_بافی و #ارغوان_بافی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #سبد_بافی طبق سبدی ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

#صنایع_دستی #سبد_بافی و #ارغوان_بافی سبد آبکش کردن پلو ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid

🔰دعای عهد فرهمند

🔸دو مدل رابطه پدر با دخترش #یادمون_باشه ✅ببینید رابطه ی سالم و کارآمد یک پدر ، چقدر میتونه دختر رو از خطرات و انحرافات، محافظت کنه. ❌ و بالعکس رابطه خراب پدری دیگر با دخترش، چقدر میتونه باعث آسیب به دختر بشه و زمینه انحراف او رو فراهم بکنه ✍ ایوان خورشید https://eitaa.com/ivanekhorshid