زیر نورِ ماه ، وقتی دریا به چشمهام بوسه میزد، و مرواریدهام بیامون از آغوش چشمهام فرار میکردند ، زمزمه کردم: "زودتر از من برای همیشه بخواب. نمیخوام تو اونی باشی که تنهایی راه خونه رو برمیگرده."
جنون اَدواري
پس نوشتم اشک را برای تویی که از یاد برده بودی تمامِ من را. "و من میبوسم و میبوسم و درآغوش میگیرم تمام تکه های شکستهات رو، اگر اینکار رو بکنم، برمیگردی؟" و اینبار، تاریک، سرد، بهم ریخته، ندانستم که دوست داشتن هیچگاه کافی نبود.
هدایت شده از اَرغوان
you are my sunshine-Christina Perri 128.mp3
3.31M
جناب اریانفر عزیز ، ما هم داشتیم زندگی کوفتیمونو یه جوری میگذروندیم که حواسمون پرت چشای یکی شد.
ماه عزیزم ، تورا میلیون ها و میلیارد ها ستاره مانند من روشن میکند ، حاضر هستی که نگاهت را از آن نور ها بگیری و تنها مرا نگاه کنی ؟