خانه ات سرد است ؟
خورشیدی در پاکت میگذارم و برایت پست میکنم.
ستارهٔ کوچکی در کلمهای بگذار و به آسمانم روانه کن.
" بسیار تاریکم. "
دلم میخواست خانهات باشم ,
که از خستگی هایت به آغوش من برگردی.
جنون اَدواري
جناب اریانفر عزیزم ، منم هیچ وقت هنر به اندازه بودن رو بلد نبودم ، یا انقدر کمم که فراموش میشم یا ا
حق باتوعه آریانفر عزیزم ، کسی بی اعتمادی رو جزوی از وجودت میکنه که همهی وجودت میدونستیش.