📜 #آیه_روز
🌙 #روز_بیستم #ماه_رمضان
🔹 أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَآ
🔸 آیا #قرآن را مورد #تدبر قرار نمیدهند [تا قوانین و #تدبیر الهی را را از آن برای زندگی فردی و اجتماعی خود بدست آورند] یا بر #قلب هایشان #قفل هایی قرار دارد [که معارف #تدبیری آنرا درک نمیکنند]؟
📚 محمد - 24
................................................
✅ @javananaliakbar1386
-627368189_-210440.mp3
زمان:
حجم:
3.41M
🎙 #قرائت_قرآن
🌙 #روز_بیستم #ماه_رمضان
🔊 قرائت قران: ایات ۱۸ تا ۲۴ سوره محمد
🎙 محمد عبدالباسط صمد
🔹 به مناسبت #ماه_مبارک_رمضان
................................................
✅ @Javananaliakbar1386
3.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📋 #احکام_روز
🌙 #روز_بیستم #ماه_رمضان
🔊 روزه مسافر (۵)
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_بیستم #ماه_رمضان
موضوع: ادامه نبوت و رسالت
😇 حاجآقاعابدینی:
😭 آدم بعد از این که هابیل از دنیا رفت چهل شبانه روز گریست. #گریهی آدم بر وفات هابیل فقط گریهی یک پدر برای فرزند نبود. در گریهی یعقوب برای یوسف سلام الله علیهما قصهها شنیده ایم. چه گریههای عظیمی یعقوب در فراق یوسف داشت. #فقدان یوسف برای یعقوب فقط فقدان فرزند نبود. «رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ» (یوسف/ 4) یوسف سلام الله علیه #ولایت بر یعقوب هم دارد. لذا در حقیقت گریهی یعقوب برای یوسف گریهی بر #ولی خودش بود، بر #فقدان_ولی بود. نه فقط فرزندش. گریهی آدم بر هابیل که چهل شبانه روز که سه شبانه روزش در سجده بوده این گریهها در فراق هابیلی بود که میخواست #وصی شود. میخواست نبی شود.
👨👦 تا این که خدای تبارک و تعالی وعده داد که به تو فرزندی میدهم در قبال هابیل که اسم او هبة الله است. هبه و بخشش الهیست که همان شیث سلام الله علیه است. شیث شد وصی بعد از آدم سلام الله علیه. آدم به شیث فرمود: یاد بهشت از وجود من خالی نمیشود. برو و سیبی از بهشت برای من بیاور. شیث به دنبال سیبی که برای آدم سلام الله علیه شفا باشد آمده بود. وقتی شیث حرکت کرد، برخورد کرد به جبرئیل سلام الله علیه و جمعی از ملائکه. بعد جبرئیل گفت کجا میروید گفت میخواهم بروم وصیت پدرم را انجام بدهم گفت برگرد که پدر شما از دنیا رفت و روحش توفی شد. آمدند بر بالین آدم سلام الله علیه و آدم را دیدند که از دنیا رفته است.
🙌 برخورد با جبرئیل به عنوان آغاز #وصایت و #نبوت شیث است. یعنی این آمدن جبرئیل و ملائکة الله دو امر را با هم رقم میزند وفات آدم سلام الله علیه را و آغاز نبوت و وصایت شیث سلام الله علیه را. وقتی که آدم در مرض #موت قرار گرفت، شیث را صدا زد. گفت که وفات من نزدیک است. وقتی که قوای انسان رو به مرگ میرود و انسان آن قدرتهای انسانیش رو به تمام شدن میرود در حقیقت بروز و ظهور #سلطان_حق است. وقتی که سلطان حق بروز میکند، #انانیتها و #منیتها و ظهورهای ما رو به #افول است. انسان مومن وقتی که مرگ را میبیند دو نگاه به مرگ دارد: یک نگاه به مرگ این است که فقدان عزیز و محبوبی است لذا برای انسان حالت #الم و #درد ایجاد میکند. و نالهی انسان در میآید اما یک نگاه دیگر به مرگ این است که هرگاه مرگ دارد میآید یعنی نشان میدهد هر چیزی #هالک است و فقط او #باقی است «كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (قصص/ 88) هر مرگی تایید سلطان حضرت حق است.
🖇 ادامه دارد ...
📚 منبع: جلسه 95/02/04 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_بیستم #ماه_رمضان
🖇 ... (ادامه سخن)
🤝 آدم میفرماید به شیث که #خداوند از من #عهد گرفته بود که تو را #وصی قرار بدهم. یک نکته این است حتما خدا باید وصی را نصب بکند. یعنی من مامور #ابلاغ هستم و الا #انتخاب با کیست؟ از طرف خداست. یک نکته دیگر این است که هر #حجتی #غایت عالم است لذا اگر حجت نباشد زمین اهلش را میبلعد. قوانین الهیه به #واسطهی وجود انبیا #ظهور پیدا میکند، #مصداق پیدا میکند. وقتی که یک کسی بگوید قرآن کفایت میکند، کتابهای انبیا کفایت میکند، حجت دیگر نمی خواهیم، میگوییم کتابهای انبیا قابل تأویل هستند به جهات متعدد. که دیگر جای تأویل نداشته باشد تا دیگر کس دیگری به چیر دیگری تاویل نکند. نگویید حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ فقط کتاب الهی ما را کفایت میکند.
😥 جبرائیل به شیث فرمود خدا به تو #صبر بدهد و برای تو اجر قرار بدهد. ما نمی دانیم وقتی یک نبی الهی از دنیا میرود آن هم برای فرزندی مثل شیث که میداند باب نبوت و ارتباط با عالم جبروت عالم ملکوت و عالم معنا از طریق پدر بوده است چقدر این سنگین و ترسناک است. اگر شما جریان فاطمه سلام الله علیها را شنیده باشید حضرت در فراق پدر چقدر گریه کردند؟ همهی این گریهها نه به خاطر این بود که پدر را از دست داده بلکه پدری که #واسطهی بین آسمان و زمین بوده است را از دست داده است. لذا شیث خیلی نگران شد، هراسناک شد. جبرئیل گفت: نه! باب نبوت #ادامه پیدا میکند. من بر تو نازل میشوم و تو با خدای تبارک و تعالی ارتباط داری و این هراس و وحشت تو #تسکین پیدا میکند و انس پیدا میکنی.
🛐 بعد با هم آمدند، تکفین کردند و غسل دادند، بعد دفن کردند. همه اینها را جبرئیل تعلیم داد به شیث. وقتی که موقع نماز شد، شیث منتظر شد تا جبرئیل ملک اعظم الهی جلو بایستد. جبرئیل به شیث خطاب میکند که شیث میدانی چه مقامی پیدا کردی از این به بعد؟ شیث میگوید شما ملک اعظم الهی با این شأنیت من چطور جلو بایستم. جبرئیل میگوید: ما از آن وقتی که سجده کردیم بر آدم، #عهد ما این بود که در برابر ابناء آدم همیشه #ماموم باشیم و در #خدمتشان باشیم و امام ما ابرار و نیکان انسانها هستند. ما چگونه بر اماممان مقدم شویم؟ تو امام ما هستی! جبرئیل این را به شیث نبی میگوید. لذا میگوید تو باید جلو بایستی و همهی ما پشت سر تو. آمدند پشت سر او و اقتدا کردند به او.
🙇♂ امام صادق میفرماید اِنَّ المَلَائِکَة لِخُدَّامِنَا وَ خُدَّامِ مُحِبِّینَا (نورالثقلین، ج 4، ص 511) ملائک هم خدام ما هستند هم خدام دوستان ما. ببینید جایگاه ما کجاست. من خودم را عرض میکنم مشغول #خاک_بازی هستیم. چطور انسان مشغول خاک بازی است و این طور خودش را، استعداد و عمرش را #تلف میکند؟
📚 منبع: جلسه 95/02/04 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
www.eheyat.com - @eheyat_nava-827187455_-210442.mp3
زمان:
حجم:
5.93M
🎙 #مداحی
🌙 #روز_بیستم #ماه_رمضان
🔊 #روضه
🎙 با نوای حاج مهدی رسولی
🔹به مناسبت #ماه_مبارک_رمضان
................................................
✅ @Javananaliakbar1386
🌹 #طرح_شهید
🌙 #روز_بیستم #ماه_رمضان
🌹 رضا صادقی یونسی 🌹
شب قدر و خلوت
شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از همرزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم. شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت. به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد. بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند. آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در #تنهایی عجیبی با خدا #راز_و_نیاز می کردند.
📚 مجموعه خاطرات شهید رضا صادقی یونسی
........................................
✅ @Javananaliakbar1386