eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
260 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
145 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوع: را دوست بداریم 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤴 حاکم ظالمی در دوره ادریس نبی وجود داشت. یک روز از یک زمینی داشت عبور می‌کرد. دید این زمین خیلی سرسبز و خوب است گفت این باید مال من باشد. گفتند صاحب دارد. صاحبش موحد هم بوده؛ یعنی یکی از یاران ادریس نبی بوده است. می‌گوید این زمین را بده به من. می‌گوید همه‌ی خرج زن و بچه ام از همین است. می‌گوید پس بفروش. می‌گوید اگر بفروشم راه معاشی غیر از این ندارم. شاه میاید به خانه درحالیکه غمگین بوده است. همسرش که خیلی بود. گفت چرا ناراحتی؟ می‌گوید این طور شده است. می‌گوید کاری ندارد. من یک برایش می‌کنم که این از دین مَلِک خارج است و عده‌ای شهادت می‌دهند و می‌توانی او را بکشی و زمینش را مالک شوی. همین طور هم شد. 😥 فکر نکنیم ما پادشاه نیستیم. گاهی همین ‌های ما هم بوی همین را می‌دهد. به قول ایت الله بهجت ما و پیدا نکردیم. ولی در همین حیطه‌ای که هستیم، در همین مقداری که دستمان باز است به اندازه‌ی خودمان همین کارها را می‌کنیم؛ در همسایگی مان، گاهی در دوستانمان، در خانه‌ی خودمان، بین همسر و فرزندان، گاهی در اداره یک کاری می‌کنیم که طرف ساقط شود تا من به جایش بروم. 😡 در این مرحله خداوند آنقدر غضبش بالا میگیرد که ادریس را می‌فرستد سراغ آن پادشاه. خطاب می‌کند تو شدی از این که من می‌کنم. بگو به او که به زودی از تو می‌گیرم. در روایت دارد که قدرت ندارد و علیه اش پرونده سازی کردی به سرعت الهی محقق می‌شود. این مطلب انحصار به دوران خاصی ندارد. 🙌 حضرت ادریس یک نفری رفته سراغ این ظالمی که از هیچ ظلمی ابا ندارد. چقدر باید در وجود انسان حاکم باشد. می‌گوید ! نمی‌گوید من تنهایی بروم؟ خداوند خطاب میکند اینکه من به خرج می‌دهم برای این است که تو بلکه یک جا سیر شوی، بگویی کردم، کردم. اصحاب نشسته بودند همه دور تا دور ادریس به تنهایی آمد همین را گفت. بعد وقتی که برگشت شاه به او گفت زود برو از جلوی چشمم دور شو وگرنه تو را هم می‌کشم. یعنی معلوم بود از این پیام ترسی هم بر دلش ایجاد شده که همان جا او را نکشت. ادریس رفت. شاه همسرش را صدا زد. همسر شاه وارد شد گفت چه شده؟ گفت چنین مسئله‌ای بوده است. گفت تو مالک هستی، تو پادشاه هستی، چطور جرئت کرده در مقابل تو این حرف‌ها را بزند؟ خودم می‌فرستم او را با لشکر نابود کنند چهل نفر را فرستاد که دنبال ادریس گشتند وقتی به ادریس رسیدند حضرت ادریس به اذن الهی خطاب کرد که مُت یعنی بمیرید. مردند. 🖇 ادامه دارد ... 📚 منبع: جلسه 95/02/18 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386