eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
260 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
145 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌛 موضوع: تعامل با قرآن 😇 حاج آقا عابدینی: 😯 بسم الله الرحمن الرحیم ... مرحوم علامه می‌فرمایند در قرآن کریم بیش از 2200 آیه‌ی قرآن در مورد انبیا وارد شده که اگر بخواهیم با یک ضرب و تقسیم ساده حساب بکنیم بیش از ثلث قرآن در مورد انبیا است. این که ثلث قرآن به عنوان کتاب خاتم، به عنوان کتاب الهی، به عنوان آن حقیقی که می‌خواهد تا ابد انسان‌ها را به بالاترین مراتب هدایت جذب بکند، بیش از 2200 آیه‌ی آن در مورد وارد شده نشانه‌ی اهمیت این حقیقت است که چقدر در هدایت گری و تربیت انسان‌ها می‌تواند موثر باشد. 😔 حضرت آیت الله بهجت می‌فرمودند که ما اگر این کتاب (قرآن) را در دست نداشتیم ولی برای ما خصوصیات این کتاب را می‌گفتند که شفای هر دردی است، آرامش دهنده‌ی دل‌ها است و خصوصیات زیادی که در روایات وارد شده است، اگر بر ما خصوصیاتش را می‌گفتند حاضر بودیم چقدر خرج بکنیم تا برویم در دور دست‌ها این کتاب را از پشت ویترین ببینیم که این چه حقیقتی است که این همه آثار دارد اما چون به راحتی در دسترس همه‌ی ما است باعث شده که قدر کاملی از این کتاب را ندانیم. ✌️ پیغمبر اکرم فرمودند: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثِّقْلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ (وسائل الشیعه ج 27 ص 33) در این روایت شریف که من دو چیز را بین شما باقی می‌گذارم که این‌ها از هم جدا نمی‌شوند تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند ... إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً (مستدرك الوسائل ج 11ص 372) اگر کسی تمسک بکند به این‌ها گمراه نمی‌شود (آیت االه بهجت) می‌فرمودند که این روایت شریف سرّی از اسرار شیعه را بیان می‌کند و آن سرّ این است که این دو امکان جدا شدن ندارند و اگر ما در دوران واقع شدیم، به ظاهر می‌بینیم امام زمانمان را (که) برای ما در دسترس نیست، معلوم می‌شود اگر با قرآن رابطه برقرار شدیم، (درواقع) به امام زمان متصل شدیم ؛ یعنی جدایی امکان ندارد نه این که اعتباری جدا نمی‌شوند اصلا حقیقتا این دو حقیقت با هم یک حقیقت واحده هستند که می‌فرماید جدا نمی‌شوند. لذا ایشان می‌فرمود اگر در دوران غیبت کسی به دنبال امام زمان می‌خواهد بگردد رجوع به قرآن و انس با قرآن آن حقیقت را برایش محقق می‌کند. 🙇 حضرت آیت الله حسن زاده حفظه الله می‌فرمودند خوب است انسان گاهی قرآن را ایستاده رو به قبله بخواند تا ادبی را رعایت بکند، تا این برای او کمال ایجاد ‌کند. نشسته خواندن مانعی ندارد اما ایستاده خواندن یک و ارادت ویژه را ابراز کردن است. 🌟 عیب ما این است که (قران را) موجود نمی‌بینیم، اگر موجود زنده، یک حقیقتِ حیّ ببینیم، رابطه‌ی ما با او متفاوت می‌شود. 📖 حضرت آیت الله بهجت می‌فرمود اگر بلد نیست قرآن را بخواند، باز بکند، نگاه بکند صفحات را، با محبت نگاه بکند. ... روایت دارد: وقتی که موسی را از آب گرفتند ... آسیه او را آورد پیش فرعون، گفت «وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ» (قصص/ 9) این، چشم روشنی برای من و تو باشد. چون بچه دار هم نمی‌شدند. آسیه موسی را قبول کرده بود ولی فرعون قبول نکرد. روایت دارد که اگر فرعون هم محبت به موسی در دلش همان موقع ایجاد می‌شد، فرعون هم نجات پیدا می‌کرد. خیلی زیباست که حتی کودکی که هنوز در مرتبه‌ای که مبعوث به نبوت نشده و هنوز معلوم نیست ولی‌ای از اولیاء الهی است اما محبت به ولی از اولیاء در دوران کودکی هم اثرش این گونه است. 💞 حضرت آیت الله بهجت می‌فرمودند که اعمال خیلی شرایط دارد تا اجابت شود و قبول شود اما محبت و بغض از آن مسائلی است که خیلی با شرایط کم و سرعت زیاد تاثیر ایجاد می‌کند. این محبت الهی اگر بر دل‌ها بیفتد دیگر برای انسان است. خیلی سرعت حرکت بیشتر است، سرعتش نامتناهی است، محبت، سرعتِ نامتناهی است. 🔓 یک کلامی از مرحوم سید علی آقای قاضی: اگر کسی امروز دنبال این است که خودش را به سیر و سلوک برساند،اگر امروز می‌خواهد پیدا بکند،اگر می‌خواهد باب‌های مشاهده برای او گشوده شود، ایشان فرمودند: دستورالعمل رجوع به قرآن است. 🔐 بعضی بزرگان فرمودند قرآن با نامحرم سخن نمی‌گوید. نامحرم کسی است که با قرآن محبت ندارد، رابطه ندارد، اگر هم یک موقعی باز می‌کند، از روی بی میلی است. این نامحرم است. مشتاق نیست. لذا سعی کنیم پیدا بکنیم به قرآن. هر چقدر عطش ما شدیدتر باشد، که وقتی قرآن را باز می‌کنیم احساس بکنیم که دوست داریم و قبل از آن که خسته شویم جدا شویم که با یک حال خوشی از قرآن جدا شده باشیم. 🖇 ... (ادامه دارد) 📚 منبع: جلسه 94/11/03 سمت خدا. .............................................. ✅ @javananaliakbar
موضوع: چرا قصه‌ی انبیا؟ 😇 حاج‌آقا‌عابدینی: 👌 بعد از این که بحث انس با قرآن را عرض کردیم، جمله‌ای را این جا برای شما از امام رحمةالله‌علیه می‌خوانم. من عمدا تعمد دارم از جملات ایشان در گوشه گوشه‌ی کلاممان استفاده بکنیم و محبت ما به ایشان بیشتر شود تا بلکه شفاعت ایشان بیشتر شامل حال ما شود. این ارادتی که همه‌ی ملت ما به امام دارند، باید دائم این ذکر بر زبان‌ها بیاید و این محبت شود. این اظهار محبت خودش شفاعت می‌آورد و ما امید به شفاعت امام رحمةالله‌علیه را داریم و (ایشان) اثر وجودی که گذاشت در نظام تغییر ماهیت افراد که واقعا یک تحول را ایجاد کرد. 📖 در این قرآن که آمده نشان می‌دهد که خدا چگونه پیامبران و اولیا الهی را تربیت کرد و آن‌ها چگونه مردم را تربیت کردند. 😲 در خطور ذهن و خیالات ما اصلا نمی‌گنجد، نمی‌توانیم بفهمیم که خدا چگونه انبیا را تحت تربیت خودش قرار داده است و چه عتاب‌ها، چه خطاب‌ها، چه ابتلائاتی برای این‌ها در آن رابطه پیش آمده و چه سنگلاخ‌ها و مسائل سنگین را طی کردند و به کمالاتی رسیدند که (اینها) اصلا برای ما مفهومش هم قابل تصور نیست چه (رسد به) این که بخواهیم به مصداقش، چشم بدوزیم. حقیقت نبوت و رابطه‌ی آن‌ها با خدا، حقیقت وجودی انبیا که در رابطه شان با خدا محقق می‌شود (را) ما هیچ خبری نداریم، نمی‌دانیم چیست، این قدر که این‌ها عظیم هستند. لذا محبت به انبیا گرامی و با عظمت اسم بردن از آن‌ها و در دل مشعوف بودن به این که انسان یاد آن‌ها را می‌کند، خیلی برای انسان غنیمت است. این‌ها را ساده نگیریم. 🔐 قرآن کریم که ذکر انبیا را این همه در قرآن آورده و یاد کرده، این گونه نیست که بخواهد گویی بکند، بلکه دارد یک حقیقت و را برای ما ترسیم می‌کند که سبب ماست. (یعنی) تربیتِ حقِ آن‌ها را (یعنی نوعی که خدا پیامبران را تربیت میکرد) و تربیت آن‌ها خلق را (یعنی نوعی که پیامبران خلق را تربیت میکردند)؛ که در این وسط فواید بی شمار و تعلیمات بسیار است و در آن قصص، به قدری معارف الهیه و تعلیمات و تربیت‌های ربوبیه، مذکور و مرموز است که عقل را متحیر می‌کند. 🔑 امام در کتاب آداب الصلوة دارد (که): اکثر معارف و اخلاق و احکام که ما داریم، از آن قصه‌ی خلقت آدم قابل به دست آوردن است؛ یعنی قصه، فقط قصه‌ی خلقت نیست. قصه‌ی انبیا، فقط قصه‌ی یک افرادی از نوع انسانی نیست. تاریخ روحانی بشریت است، حقیقت انسانیِ انسان را قرآن بیان می‌کند. از احکام گرفته تا اخلاق، تا عقاید، تا دقیق‌ترین معارف الهی، در قصه‌ی انبیا خدا معارفش را با مصادیق بیان کرده، حتی ولایت را؛ یعنی ما اگر حضرات معصومین علیهم السلام را بخواهیم بشناسیم راه شناختن نبی گرامی اسلام و حضرات معصومین از راه انبیا محقق می‌شود. 😦 چرا؟ (چراکه اگر) همه‌ی انبیا را در بالاترین مراتبِ کمالی‌شان بگذاریم کنارهم؛ این قسمت وجود ابراهیم + آن قسمت وجود موسای کلیم را + آن قسمت وجود عیسی روح الله را + آن قسمت وجود آدم صفی الله را همین طور بیاییم تا انبیا بزرگوار دیگر، مثل قطعات یک پازل و جورچینی که کنار هم قرار می‌گیرند. بعد یک شکلی از این درمی‌آید. این حقایق وجودیه، همه اشاره دارند به یک حقیقت کمالیه، هر کدام گوشه‌ای از آن (حقیقت) را نشان می‌دهند. 💡 مهمترین نکته: لذا تعبیر آیه‌ی قرآن این است که «فكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَـؤُلَاءِ شَهِيدًا» (نساء/ 41) خطاب می‌شود به نبی گرامی اسلام: آن روزی که هر امتی نبی‌شان، شاهد و میزانشان است و تو بر همه‌ی آن شاهد‌ها شاهد هستی؛ یعنی آن‌ها شئون تو هستند. همانطور که امت انبیا شئون انبیا هستند، ظهور انبیا هستند، همه‌ی انبیا جلوه‌ای از وجود نبی مکرم هستند لذا اگر قرآن وجود انبیا را توصیف می‌کند، دارد نبی ختمی را توصیف می‌کند. برای ما دارد را، را توصیف می‌کند. لذا برویم بهتر از آن جا که خدا دارد آن‌ها را (خودش) معرفی می‌کند؟ 😔 گاهی قصه‌ها شده، قصه‌ی موسی، قصه‌ی ابراهیم، که این کتاب، کتابِ قصه و تاریخ نیست. بلکه کتاب سیر و سلوک الی الله و کتاب توحید و معارف و مواعظ و حکم است و در این امور مطلوب است تا در نفوس قاسیه، نفوسی که گرفتند و سخت شدند کند و از آن پذیرد. این جمله‌ی امام بود از آداب الصلوه. 🤔 مرحوم علامه طباطبائی این جمله را می‌فرماید که خدا مفاهیمش را با مصادیق توضیح داده؛ یعنی نیامده بگوید نیکویی چیست، نیکو را نشان می‌دهد، انبیا را نشان می‌دهد، خوب را نشان می‌دهد، به جای این که بگوید خوب چیست، خوب را نشان می‌دهد. 🖇 ... (ادامه دارد) 📚 منبع: جلسه 94/11/03 سمت خدا
🖇 (ادامه سخن) 0⃣0⃣7⃣ عمر حضرت آدم را مختلف ذکر کردند. اما متوسط اش حدود هفت صد سال میباشد. لذا دارد فرزندان زیادی 👨‍👩‍👧‍👦 از حوا برای آدم به دنیا آمد. هم باید پیدا می‌کرد. جالب هم است، فرزندانی که از حوا به دنیا می‌آمدند، معمولا دو قلو 👩‍👧‍👦 بودند. این دو قلو بودن در ابتدای خلقت خیلی دارد. 💪 از همان روزی که آمد به زمین شد به او که باید با خودت زندگی بکنی. 👨‍🌾 جزء اولیه‌ی آدم شد. کشاورزی مقدماتی را برای آدم داد. لذا بسیاری از گیاهانی را که برای انسان است به او یاد داد. مثل حیوانات اهلی که داریم، گیاهان هم داریم که این گیاهان با انسان خیلی دارند و انسان می‌تواند این‌ها را کثیرا بکند و تحت و انسان می‌تواند این‌ها خوبی داشته باشند، مثل همین گندم و جو 🌾. این گیاهان هم با انسان، حیاتشان خیلی خورده. بعضی از گیاهان در انسان هستند، بعضی از گیاهان در انسان هستند، دارند، هر چند آن‌هایی که ضرر دارند، در وقت است. لذا سمّ مار 🐍 برای بسیاری از دارو‌ها لازم و ضروری است. با این که به لحاظ اولی، سمّ مار کشنده است، اما با یک نگاه دیگری به مریضی انسان، باید کنترل شده اش را مصرف بکند تا پیدا بکند. و عمدتا 💊 بسیاری شان از زهر‌ها ساخته می‌شوند. 😰 کشاورزی را شروع کرد. و حیات تازه داشت آغاز می‌شد. این سختی ها گاهی سبب زدن 🤕 ما شده اما این از# رحمت ‌های رحیمی حق است. آدم گاهی نق می‌زند به خدا که چرا این قدر است. خدا عالم دنیا را محل برای انسان قرار داده. می‌خواهد انسان این جا و نگیرد. مثل کسی که رفته مسافرخانه 🏩 یا هتلی، یک روز می‌خواهد آن جا باشد، عبور بکند. خیلی نبندد، خیلی برای خودش این جا ‌ها را پیوند نزند. اگر خیلی پیوند زد سخت می‌شود. ♨️ حضرت علی می‌فرماید: عیش عالم دنیا رِنق است و است؛ یعنی آن جایی که عیش و لذتش دارد با یک سختی‌ها و درد‌هایی همراه است. آن جایی که برگزیده‌های نعمت‌های دنیا است، آن جا هم کدر است، یعنی ندارد، دارد. اگر با و بود، انسان دیگر از این جا نمی‌کرد. حقیقت انسان که به خطا می‌افتاد. انسان بدنش را خودش می‌دید. 😵 یک رحمت رحیمی است که ما می‌دانیم که می‌میریم. لذا نبندیم. ما بخواهیم و نخواهیم رابطه می‌شود. لذا می‌فرماید: اگر نبود و و انسان، هیچ چیزی سرش را نمی‌آورد (کنایه از تبعیت و اطاعت پذیری). با این که این‌ها است، باز هم می‌کند. این سه، سه چیزی است که انسان را می‌خواهد بکند. می‌خواهد انسان را بیاورد، تا انسان گردن کشی نکند. «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى، أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» (علق/ 7-6) اگر این بود، دیگر کسی حریف انسان نمی‌شد. لذا میبینید که گاهی ‌ها پیوسته می‌شود و ریاست ‌ها پیش می‌آید. 😓 خب آدم و حوا باید با کدّ یمین و سختی و جان کندن و بتوانند زندگی بکنند. ساختن خانه، سرما و گرما، پوشاندن خودشان برای اولین بار خیلی سخت است. یک دفعه‌ای این‌ها برای آدم، همه با هم پیش بیاید و تازه علاوه بر این سختی جدا شدن از بهشت قدس که آن دیگر ناله‌ی آدم را در آورده بوده، این‌ها در کنار هم یک دفعه به آدم کرد. این خصوصیت، مخصوص آدم سلام الله علیه نبود بلکه این در آیات و روایات دارد که دارد. 📚 منبع: جلسه 94/12/15 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
موضوع: انذار راهی برای انسان 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤖برای قوم نوح ارزش‌های دنیایی مطرح شده بود لذا بت هایی ساختند برای حفظ منافع خودشان. مثلاً به خدای باران، به الهه‌ی باد، به خورشید به عنوان یک الهه و بت، به ماه همینطور، *اینها را سبب حفظ یک سری از وقایع و ارزش‌ها می‌دانستند لذا از ترس از دست ندادن خود به اینها رجوع می‌کردند.* خدای تعالی نوح نبی را به عنوان نظیر فرستاد. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِين‏» (هود/25) نوح فرمود من نذیر آشکار هستم. گاه نذیر، انذار کردن و ترساندن با یک استدلال است و یک بیان طبیعی می‌خواهد. اما یکوقت آشکار است. یعنی خیلی نزدیک به همان چیزی است که اینها می‌شناسند و قبول دارند. 🤔 در مرحله تعلیم نوح باید دقت کنیم مخاطب کیست، چه کسی میخواهد مورد تربیت و تعلیم قرار بگیرد. کودک است، نوجوان است، جوان است. هرکس که می‌خواهد تحت ما قرار بگیرد، باید دیده شود در چه است. چه چیزهایی برایش مهم است؟ از جایی باید آغاز کنیم که او باشد. 🙇‍♂ از سنن الهی خضوع است، خضوع در مقابل یک حقیقت قوی که علت این انسان است، فطری بشر است منتها بشر به انحراف می افتد. البته آنطور که فیلسوفان غربی گفتند نیست که قدرتمند باید حاکم باشد. این خیالی و توهمی است. اصل این است که معلول ذاتا نسبت به علتش است. هرچیزی که معلول است نسبت به علتش خاضع است. نسبت به علتش انانیت و ندارد. حتی پدر و مادر برای فرزند علت نیستند بلکه کمک کننده برای ایجاد هستند. 😧 نوح از این خضوع انسان در مقابل حقیقت قوی استفاده کرد چون فطری بشر است. لذا حضرت خواستند روحیه پرستش و آن ترسی که در آن زمان پررنگ بوده را بدهند. این ترس را روی جایی ببرند که آنجا ترسیدن جا دارد و حقیقی است. است که با و است. ترس با معرفت انسان را به کمال می‌رساند. مثلا اگر به ما گفتند خداوند اگر نماز صبح را نخوانی عقابش را برداشته چند نفر نمازهایشان سر جایش میماند؟ خیلی‌ها می‌گویند: ما عبادت از خوف نمی‌کنیم. عبادت از شوق نمی‌کنیم. ما می‌خواهیم عبادتمان احرار باشد. خوب است. اما این عبادت برای چه کسانی است؟ برای کسی است که قبلاً از خوف کرده است. برای کسی است که قبلاً از عبور کرده است. اینها را طی کرده و پشت سر گذاشته است. اما اگر به من بگویند: از این به بعد دیگر جهنمی در کار نیست. بهشت هم هست اما جهنمی نیست نماز من یکی در میان ترک می‌شود. نمونه‌اش این است که در افعال مستحبی دیگرمان می‌بینیم. 🙌 چون امت زمان نوح با عبادت بت‌ها را می‌کردند، خدای تبارک و تعالی نوح را براساس و نذیر بودن فرستاد. در آیه می‌فرماید: «أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ‏ عَذابٌ أَلِيم‏» (نوح/1) می‌گوید: نوح من تو را منذر فرستادم. اینها دارند نزدیک می‌شوند به عذاب الیم. یعنی انذار اینجا دهنده اینها از عذابی است که مظهر قهر الهی است. یعنی این خوف اینها را از عذاب نجات می‌دهد. ☄ عذاب چه وقت بر امتی نازل می‌شود؟ وقتی که در کفر شوند که دیگر استعداد و کمالی در وجودشان نمانده باشد. همه در سقوط باشد. اگر هم از این به بعد استعدادی به آنها اعطا شود، و هر توانی به آنها داده شود، کند. وقتی اینجا می‌رسد عذاب نازل می‌شود. چرا فساد در بعضی کشورها زیاد است، اما عذاب نازل نمی‌شود؟ اینجا محو نشدند هنوز امیدی هست به هدایت اینها. اینها در حقیقت حرفی است که نوح با اینها می‌زند که نظام هستی و خلقت و عالم حرکت به سمت خدای تبارک و تعالی است اما شما در مقابل حق می‌خواهید به بت‌ها رجوع کنید؟ 🤯 هر فعل ما در محضر تمام هستی است. یک عمل صالح، یک عمل در برابر جریان دادن هستی به سمت کمالش است. وقتی عمل صالح انجام می‌شود همه هستی خشنود می‌شوند. لبخند رضایت بر لب همه هستی می‌نشیند. در مقابلش کسی که اهل معصیت است، بر روی زمین راه برود زمین میگوید که من را عذاب دادی. هوایی هم که استنشاق می‌کند همین است. نوری که به چشم ما می‌آید همین است. همه هستی به ادم معصیت کار اعتراض میکنند، لعن میکنند. وقتی ولی و انسان صالحی از دنیا می‌رود، آسمان و زمین گریه می‌کنند اما نسبت به کافر مطلق گریه نمی‌کنند بلکه خوشحال اند که رفت. پس اگر انسان تخطی کند، قطعاً تمام عالم در مقابل او قرار می‌گیرد. 📚 منبع: جلسه 95/03/29 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386