eitaa logo
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
278 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
279 ویدیو
39 فایل
در جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌اید. ارتباط با ادمین ها: @admin_jad @admin_jad2 🌐 ble.im/JADAZADQOM 🌐 Eitaa.com/jadazadqom
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جاد نیوز
🔸طوفان توییتری نقد به استانی شدن انتخابات مجلس 🔻🔺راس ساعت ۲۲ در توییتر #نه_به_استانی_شدن_انتخابات #نشر_حداکثری #واحد_روابط_عمومی #اتحادیه_جامعه_اسلامی_دانشجویان 🆔 @jadnews
📌بیانیه تجمع پرشکوه مردم انقلابی قم در اعتراض به فشار برای تصویب لوایح استعماری در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، ما مردم شهید پرور و حوزه علمیه ی قم با تأسی به حضرت زهرا(س) در تجمع پرشور خودضمن حمایت از اوامر رهبری عزیز و مقتدر جمهوری اسلامی و تذکرات سایر مراجع بصیر و انقلابی، در اعتراض به اصرار و تصویب دولت و مجلس شورای اسلامی بر لوایح استعماری اعلام می داریم: 1-از بصیرت، شجاعت و روحیه انقلابی مراجع معظم تقلید و دغدغه مندی ایشان نسبت به مصالح نظام و معیشت مردم تقدیر نموده و حمایت می کنیم. 2-مردم شهید پرور قم و حوزه های علمیه انقلابی دغدغه خود را پیگیری معیشت و دیانت مردم دانسته و به رئیس جمهور، دولت و مجلس  شورای اسلامی نسبت به عدم توجه به معیشت مردم  و سوء استفاده بدخواهان از وضعیت اقتصادی فعلی هشدار میدهیم. 3-با دعوت همگان به عبرت گیری از عهد شکنی دشمن در عمل به برجام نافرجام، نامه هشت نفر از اعضای هیئت دولت خطاب به مقام معظم رهبری مد ظله العالی را عملیات فشار و خلاف قانون دانسته و قویا محکوم می‌کنیم. 4- ما معتقدیم به برکت عمل به آیه شریفه « وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ » هیچ سایه جنگی کشور و ملت قهرمان ایران را تهدید نمی‌کند و ادعای کسانی را که می‌گویند پذیرش برجام باعث دور کردن سایه جنگ شده؛ فریب افکار عمومی و دروغ محض می‌دانیم. 5- قراردادهای استعماری پالرمو و سی اف تی را با توجه به نظر شورای نگهبان، نامه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و مخالفت کمیسیون های تخصصی مجمع ؛خلاف شرع، خلاف قانون اساسی، سند بردگی ملت و ننگی ابدی دانسته و از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و اعضاء محترم آن میخواهیم نگذارند ننگ تصویب آنها به نام ایشان در تاریخ ثبت شود. 6- از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام میخواهیم رای گیری در مورد این کنوانسیونهای استعماری، شفاف، علنی و مکتوب باشد تا مردم و تاریخ بهتر بتوانند در مورد خادمین و خائنین به ملت، قضاوت نمایند. 7-اظهارات اخیر رئیس جمهور را عملیات روانی برای ردگم کردن و انحراف افکار عمومی  از تورم، گرانی و بی برنامگی دولت در مواجه با مشکلات میدانیم لذا از دولت و مجلس می خواهیم به جای پرداختن به این حواشی، با اطاعت از فرامین ولی امر مسلمین حضرت آیت اله العظمی امام خامنه ای دام ظله تمام توان خود را جهت رفع مشکلات معیشتی مردم بسیج نمایند. https://t.me/joinchat/AAAAAEL1_s8grLsqyOp68Q
هدایت شده از جاد نیوز
✳️ تجمع اعتراضی دانشجویان انقلابی به لوایح FATF ⭕️ مشهد مقدس #واحد_روابط_عمومی #اتحادیه_جامعه_اسلامی_دانشجویان 🆔 @jadnews
#کتاب #سفر_سرخ که چاپ اول آن در سال 1376 و چاپ پنجم آن در پاییز 1387 منتشر شده است زندگینامه داستانی درباره وقایع، سرگذشت، خاطرات و یادداشت های #شهید #سید_حسین_علم_الهدی است. کتاب که زوایای مختلف زندگی شهید #علم_الهدی را از کودکی تا آغاز مبارزات #انقلاب ، از حلقه های مطالعاتی تا فعالیت در منطقه و نقش آفرینی به عنوان یک هسته ی فرهنگی اجتماعی و تا مبارزات #دانشجویی در #مشهد و سخنرانی در خوزستان و در نهایت #جهاد و #شهادت در #هویزه را شامل می شود. صحنه پردازی های دقیق از شکنجه یک کودک خردسال در زندان #ستم_شاهی تا محیط خانوادگی #روحانی تا لحظه های حساس نظامی که ویژگی عموم نثرهای #محمودزاده است در این کتاب نیز نمود عینی یافته است و خواننده را در روابط مختلف ۱۳ فصل کتاب بدون وقفه برای به پایان بردن داستان رهنمون می سازد. کار تحقیقی جدی صورت گرفته در این کتب که بر پایه ی اطلاعات موجود از شهید تا مصاحبه با شخصیت های مختلف حتی #رهبر_معظم_انقلاب سامان یافته است به این مجموعه ۳۸۸ صفحه ای وزانت دو چندان داده است. @JADAZADQOM
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
#کتاب #سفر_سرخ که چاپ اول آن در سال 1376 و چاپ پنجم آن در پاییز 1387 منتشر شده است زندگینامه داستانی
از خانه بيرون زد. خيابان خلوت بود. آدمها تك و توك با لباس سياه بيرون ميزدند و به سوي مساجد ميرفتند. صبح عاشوراي آن روز براي حسين پر از شور و التهاب بود. آيا ميتوانند به اهداف خودبرسند؟ «كاش بچه ها بيايند. اگر بيست نفر هم بشويم، كافي است.» بي توجه به دور و بر از عرض خيابان نادري گذشت و به سوي وعده گاه پيش رفت. بين راه يك بار ديگر كاغذ را از جيب بغل درآورد و مطالبي راكه در آن نوشته بود، مرور كرد. حالت چهره اش متناسب با هر شعاري تغيير ميكرد. صدايش كم كم بلندتر شد. حتي كساني كه ازكنارش ميگذشتند، نگاهي به قد و قواره كوچك او مي انداختند و متعجب رد ميشدند. یكي از پشت سر صدايش زد. به عقب برگشت. حسن بود. نفس زنان پرسيد: - چرا صدايم نكردي؟ - تو اتاق پدر كه بودم، همه چيز فراموشم شد، حتي قرار با تو. حالا حسن بايد مي دويد تا بلكه خود را به حسين كه با قدمهاي بلند حركت ميكرد، برساند. حسين لحظه اي توقف كرد. نگاهي به قيافه اش كه دو سال از او كوچك تر بود، انداخت. گفت: «بايد زودتر برسيم، بلكه كمي تمرين كنيم.» - اگر آرامتر برويم، ميتوانيم بين راه هم تمرين كنيم. حسين مكث كرد. اين بارقدم هايش كوتاه تر شد، طوري كه حسن توانست دوشادوش او حركت كند. - بهتر است شما جملات عربي را بخواني. من هم ترجمه آنها را ميخوانم. در خواندن جملات عجله نكن. وقتي ترجمه را ميخوانم سرت را پايين بينداز و خيلي مظلوم به حركتت ادامه بده. ما بايد در سكوت ، زمينه انفجار را در درون مردم فراهم كنيم. حسن و حسين هر دو صداي خوشي داشتند. صوت قرآن اين دو برادر در مدارس اهواز طرفداران زيادي داشت، حتي فرمانده لشكر 92 زرهي خوزستان براي افتتاح مسجد پادگان از صداي اين دو برادر استفاده كرده بود. فرمانده لشكر كه خود را مردي متدين جلوه ميداد، اين مسجد را براي جلب توجه اقشار مذهبي اهواز ساخته بود. آن روز حسين آياتي از قرآن را انتخاب كرده بود كه ماهيت واقعي اين افراد را افشا ميكرد. دو برادر در برابر امراي ارتش كه براي شركت در مراسم حاضر شده بودند، از جا برنخاسته بودند. با وجود اين كه همه حاضرين مثل عروسك خم و راست ميشدند، از جايشان تكان نخوردند. تيمسار جعفريان اين حركت آنها را به حساب بچگيشان گذاشته بود، اما با شنيدن آياتي از قرآن كه به جهاد در راه خدا مربوط ميشد، فهميد كه عمل آن دو به عمد بوده است. با اين وجود طنين صداي آنها تيمسار را به سكوت واداشت. @JADAZADQOM
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
#سفر_سرخ #فصل_اول #بخش_اول #قسمت_اول از خانه بيرون زد. خيابان خلوت بود. آدمها تك و توك با لباس سيا
به مدرسه سعادت جعفري كه رسيدند، سراسيمه وارد حياط شدند. چند نفري كنار ديوار جمع شده بودند و هر كدام مشغول كاري بودند. مستخدم مدرسه هنوز از كارشان سر در نياورده بود، اما چون آنها را ميشناخت، كاري به كارشان نداشت. حسن، فيض االله را ديد كه دارد باتري بلندگو دستي را عوض ميكند. از اين كه همه چيز طبق برنامه بود، خوشحال شد. چند پلاكارد و تعدادي پرچم عزاداري امام حسين(ع) در كنج ديوار قرار داشتند. آنها تصميم گرفته بودند برنامه شان غير از ساير دسته هاي سينه زني برگزار شود. فيض االله بلندگو را امتحان كرد و بعد به طرف كريم رفت تا نحوه حركت دسته را تنظيم كنند. حميد كه چند سال از آنها بزرگ تر بود، سعي ميكرد كارها را طبق برنامه پيش ببرد. يك سري روبان سياه به سينه بچه ها بستند كه رويشان به عربي نوشته شده بود: «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة» و «ان الحياة عقيدة و جهاد.» حسين آخرين روبان را به سينه خود بست و براي حركت آماده شدند. از مدرسه كه بيرون رفتند، تعدادشان به صد نفر ميرسيد. حسين و حسن جلو دسته حركت ميكردند. فيض االله و كريم در طول صف حركت ميكردند كه نظم به هم نخورد. حميد و محسن بيشتر هواي اطراف صف را داشتند كه در برابر حركت احتمالي نظامي ها واكنش نشان بدهند. صادق و جواد چند متر جلوتر بودند تا نحوه حركت را كنترل كنند. حسين يك بار ديگر به عقب برگشت. نگاهي به طول صف انداخت. بلندگو را دست گرفت و اولين جمله را بسيار آرام قرائت كرد و بعد بلندگو را به حسن داد تا آيه اي از قرآن را بخواند. حسن كه آيه را خواند، حسين ترجمه آن را بسيار شمرده و با آب و تاب خواند. به اولين چهار راه كه رسيدند، با يك دسته سينه زني مواجه شدند. عزاداران طبق سنت همیشگی سینه می زدند و با علم و ُكتل به سمت ميدان مجسمه حرکت ميكردند. اين ميدان مركز دسته هاي سينه زني اهواز بود و مسير اكثر سينه زنان به آنجا ختم ميشد. توجه عدهاي كه در پياده رو ايستاده بودند، به نحوه سينه زني اين نوجوانان جلب شده بود. آنها يك دست پيراهن سياه به تن داشتند. در حالي كه سرشان را پايين انداخته بودند، آرام سينه ميزدند. صداي حسين مردم را به وجد مي آورد. از كنار يك دسته زنجيرزن گذشتند. صف عزاداران وارد خيابان پهلوي شد. از كنار یك دسته زنجير زن گذشتند. حواس زنجير زنها به اين نوجوانان جلب شد، طوري كه از همراهي با نوحه خوان بازمانده بودند. كريم و جواد كه جلو صف بودند، سر چهار راه پيچيدند تو خيابان سي متري. ديگر صداي بلندگوي دسته هاي مختلف قاطي شده بود و توجه اكثر مردم به آنها جلب شد. حسين كه زيرچشمي مردم را مي پاييد، هر لحظه تُن صدايش را بالاتر ميبرد. سابقه نداشت دسته اي در روز عاشورا هر لحظه فقط قرآن بخواند. كساني كه به اين دسته مي پيوستند، بيشتر جوان بودند. وقتی فيض االله ديد مرد مسني به آنها پيوسته، يكه خورد. حالا تنها دسته ی آنها بود كه ميدان داري ميكرد. حميد اشاره كرد به محسن و كريم كه آهسته تر حركت كنند. حالا وقتش بود كه حسين شعارهاي اصلي را بخواند. حميد خود را به حسين رساند و تكه كاغذي به او داد. حسين به حسن اشاره كرد كه آيه مورد نظر را بخواند. حسن نگاهي به اطراف انداخت و سپس با صداي بلند گفت «مالكم لا تقاتلون في سبيل االله...» @JADAZADQOM
#آن_چه_تاکنون_از_ایران_نشنیده_اید 💢بیگانگان از دستاوردهای خیره کننده #انقلاب_اسلامی چه می گویند‼️ 📲در اپلیکیشن چهله ببینید: http://cafebazaar.ir/app/?id=com.seraj.ch401&ref=share https://t.me/joinchat/AAAAAEL1_s8grLsqyOp68Q
5049345_-210886.mp3
9M
🎧ترانه طنز «بزن دست» 🎶 شاعر: امین شفیعی 🎤 با صدای: مجتبی الله وردی رپر انقلابی😁 🎵 تهیه شده در: باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی به مناسبت سومین سالروز تیتر «امضای کری تضمین است» 😉 امین شفیعی😁 @JADAZADQOM
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
#سفر_سرخ #فصل_اول #بخش_اول #قسمت_دوم به مدرسه سعادت جعفري كه رسيدند، سراسيمه وارد حياط شدند. چند ن
حسين بلندگو را گرفت. اشاره كرد كه فيض االله صندلي را بياورد. اكنون دسته مقابل اداره آگاهي رسيده بود. حسين تعمداً قصد داشت در آنجا توقف كنند. فيض االله صندلي را وسط خيابان گذاشت و حسين بالا رفت. از آنجا بهتر ميتوانست وضعيت دسته را ارزيابي كند. تعدادشان به بيش از دويست نفر رسيده بود. حسين بلندگو را رو به اداره آگاهي گرفت. چند مأمور مسلح شهرباني در مقابل آگاهي صف كشيده بودند. سرگردي سراسيمه از ساختمان بيرون آمد و به صف خيره شد. حسين فرياد زد: «اي مردم اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد.» حسين زل زد تو چشم سرگرد و اين جملات را با خشم و تنفر قرائت كرد. سرگردبه سرعت به ساختمان برگشت. حسين كه زيرچشمي حركات او را زير نظر گرفته بود، از صندلي پايين آمد. دسته حركت كرد و وارد خيابان 24 متري شد. جوانان بسياري به آنها پيوسته بودند و شور و هيجان هر لحظه بيشتر اوج ميگرفت. ازدور حدودبيست مأمور شهرباني به سمت دسته مي آمدند. هر لحظه تعدادشان بيشتر ميشد. حضور آنها صحنه عزاداري را عوض كرد. تعداد نفرات دسته كمتر و كمتر شد. نزديك پنجاه مأمور دسته را محاصره كردند. چندساواكي هم با لباس شخصي وارد معركه شدند. از حركاتشان مشخص بود كه قصد بر هم زدن دسته رادارند. حميد و كريم ساواكي ها را مي شناختند . فيض الله صندلي راگوشهاي پرت كرد كه جلب توجه نكرده باشد، اما يكي از ساواكي ها متوجه شد و او را زير نظر گرفت. فيض االله هنوز وسط دسته بود. با خودش گفت: «اگر خودم را كنار بكشم، در روحيه ي بچه ها اثر ميگذارد. بهتر است تا آخر خط برويم.» فيض االله خود را به حسين رساند. گفت: «وضعيت تغيير كرد. ما را محاصره كرده اند.» - بهتر. اين كارشان مردم را به فكر خواهد انداخت. مگر ما چه كرده ايم كه ما را محاصره كرده اند؟ - بايد بچه ها را فراري بدهيم. - هنوز کارمان تمام نشده الان نزديك ميدان مجسمه هستيم. حيفه متفرق شويم. برو به بچه ها بگو خونسردي خودشان را حفظ كنند. فيض االله كه قدش بلندتر از قد حسين بود، با قدمهاي شمرده خود را به حسن و محسن رساند. آنها نيز با حسين موافق بودند. محسن كه بلند قد و لاغر بود، خود را جلو صف رساند. پرچم را ازدست يكي ازبچه هاگرفت و به كريم اشاره كرد كه با او همراه شود. به فلكه مجسمه رسيدند. مجسمه شاه وسط ميدان خودنمايي ميكرد. طبق رسم هر ساله دسته هاي عزاداري به آن جا كه ميرسيدند، يك دور در ميدان ميچرخيدند. ساواكي هاي مستقر در ميدان نيز دسته ها را كنترل ميكردند. محسن و كريم به ميدان كه رسيدند، ناگهان مسير دسته را عوض كردند و به چپ پيچيدند. مأمورين شهرباني حلقه محاصره را تنگتر كردند. @JADAZADQOM
🔸آقای ضرغامی دم شما گرم! ✍️ آقای ضرغامی در جلسه اخیر شورای عالی فضای مجازی به برخی هنجارشکنی ها توسط آقای روحانی اعتراض کرده است. ضرغامی گفته این حرف ها چی بود که شما درباره حجاب و فضای مجازی و فیلترینگ در وزارت ارتباطات گفتید؛ بعضی از این سخنان غیر واقعی و برخی دیگر معارض ارزش های اسلامی و انقلابی است؟ 🔹انتقاد ضرغامی، به غرور روحانی بر خورده و از موضع بالا با خشم و عصبانیت گفته؛ من نباید به شما پاسخ بدهم، پاشو برو بیرون! ضرغامی هم پاسخ داده که شما نمی توانید اعضای شورا را بیرون کنید. پس از آن، روحانی که انتظار قاطعیت و صراحت از ضرغامی را نداشته، از جلسه بیرون رفته و به انتقاد ضرغامی که اعتراض برخی دیگر از اعضا هم بوده، پاسخ نداده است. 🔹یادآور می شود اظهارات هنجارشکنانه روحانی با اعتراض علما و مراجع عظام تقلید (از جمله حضرات آیات مکارم شیرازی و نوری همدانی) روبرو شد که تصریح می کردند این سخنان "زننده، ناقض سوگند و تعهد رئیس جمهور و در راستای حاشیه سازی به جای عمل به مردم" است. 🔹اما درباره فیلترینگ، ضرغامی ۱۹ آذر ماه در دانشگاه شهید رجایی خبر داده بود: "فیلترینگ اول تلگرام با دستور رئیس‌جمهور انجام شد. در اغتشاشات دی ماه ۹۶ که بخش زیادی از هماهنگی‌های آن در تلگرام انجام شد، شورای امنیت ملی در جلسه‌ای که رئیس‌جمهور هم حضور داشت این مسئله را مورد بررسی قرار داد و تلگرام با دستور رئیس‌جمهور فیلتر شد". 🔹واقعیت این است که مطالبه اصلی نظام و علما و نخبگان دلسوز از دولت، ایجاد شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات است؛ شبکه ای که سالم، قانونمند، امن، مسئولانه و شفاف باشد و معبر شبیخون فرهنگی و اخلاقی و امنیتی و سیاسی و اقتصادی دشمن نشود. 🔹اینجا دولت مقصر و بدهکار است و باید پاسخگوی حقوق ضایع شده عمومی باشد اما ژست طلبکاری و نگرانی برای آزادی رسانه را می گیرد؛ دقیقا شبیه همان کاری که در کوتاهی نسبت به پولشویی و فساد اقتصادی و ایجاد رانت انجام داد -بلکه مقصر اول برخی مفاسد بود- اما بعدا سنگ FATF را به سینه زد و مدعی شد منتقدان، به پولشویی آلوده اند!! 🔹در هر صورت باید به آقای ضرغامی به خاطر انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر به جایی که سر جای خود (شورای عالی فضای مجازی) انجام داده، خدا قوت گفت، به ویژه اینکه این احساس تکلیف و صراحت به هنگام، مانع از ایجاد فضای اختناق و تک گویی و خودکامگی می شود. باید فضای تحریف و تحمیل را شکست و آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی و... گسترش داد. روحیه رضاخانی جایی در انقلاب ما ندارد. @JADAZADQOM
صدای بلند و رساي حسين درميدان طنين افكند. آيه اي خواند كه مردم را به حق طلبي و قيام عليه كفار دعوت ميكرد. حالا ديگر همه متوجه اين حركت غير منتظره آنها شده بودند. حسن و كريم وارد خيابان سمت چپ كه شدند، مأموران متعجب به آنها خيره شدند. چرا دور ميدان نميچرخند؟ دو ساواكي وارد دسته شدند. يكي از آنها از يكي از بچه ها پرسيد: «مسئول شما كيست؟» - ما مسئول نداريم. ساواكي نگاه او را كه متوجه فيض الله شد، تعقيب كرد. ديگر فيض االله را رها نكرد. دسته ازميدان خارج شد. انگار روي مأموران آب سرد ريخته بودند. ترس وجودشان را فراگرفت. حلقه محاصره مأموران و ساواكيها تنگتر شد. چند نفر از صف خارج شدند و در ميان مردم گم شدند. حسين متوجه هجوم دسته جمعي مأموران كه شد، فرياد زد :«متفرق شويد. از اين جا دور شويد.» نظم صف به هم ريخت و هر كدام به سويي فراركردند. مأموران با باتوم به جان آنها افتادند. در اين ميان تنها فيض االله بود كه هنوز وسط خيابان ايستاده بود و بچه ها را فراري ميداد. ساواكي بلند قدي كه او را زير نظر داشت، به طرفش رفت. فيض االله خواست فرار كند، اما ديگر دير شده بود. مأموران از چهار طرف دورش حلقه زدند. بازوهايش راگرفتند و پشت سر آن ساواكي كه اسمش معبّر بود، به طرف جيپ هلش دادند. در ساواك اهواز كسي نسبت به كار معبر شكي نداشت. او بسيار جدي و خشن عمل ميكرد. دستگيري فيض االله كافي بود تا او سر از كارشان در بياورد. @JADAZADQOM