eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
373 دنبال‌کننده
273 عکس
8 ویدیو
5 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه شهادت رئیس‌جمهور را پاس بداریم؟ ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸نوشتن در این لحظات و ساعات بسیار سخت و تا حد زیادی نشدنی است. همه در شوک خبر شهادت رئیس جمهوری و همراهان شهیدش هستیم. با این حال اهمیت پاسداشت شهادت رئیس جمهور و هیأت همراه، به قدری بالا و حیاتی است که جایی برای درنگ و تأمل باقی نمی‌گذارد. حالا که ما نسل‌های جدیدتر در این فضای بی‌سابقه قرار گرفته‌ایم و شاید باقی مردم هم چیز زیادی از فضای پس از شهادت شهید رجایی و یاران همراهش در خاطر نداشته باشند، ذکر چند نکته خالی از فایده نیست. 🔸الف. همانگونه که در این بیست و چند ساعت گذشته همه مردم، به شکل پیگیر و مصرانه، از کانال‌های رسمی اخبار واقعی را دنبال کردند، لازم است در مورد چرایی و چگونگی آن نیز صبر کرده و زمان لازم را برای بررسی کارشناسی علت حادثه به مسئولان امر بدهند. در این بازه زمانی،‌ هر گونه قضاوت، گمانه‌زنی و گفتار غیرکارشناسی، ممکن است آگاهی‌های غلطی را ایجاد کند که روح شهدای این حادثه را رنج بدهد. 🔸ب. بیش از هر چیز لازم است ذهن خود را معطوف به خدمت بی‌شائبه، مداوم و خستگی‌ناپذیر شهدای این حادثه نماییم. چیزی که محرز است و شکی در آن نیست، این حادثه نشانه اصرار بر حضور میدانی و دنبال‌گیری مجدانه امور توسط رئیس جمهوری و این دولت بود. موضوعی که نشان از غلبه روح واقعی خدمت دارد، نه مرکزنشینی و کنترل از راه دور. رئیسی و دولتش صادقانه بدنبال بهبود وضعیت مردم بودند و هستند. 🔸ج. مردم متوجه این موضوع باشند که رئیس‌جمهوری مانند رئیسی، هیچگاه خدمت بی‌شائبه و مداوم را قربانی حاشیه‌سازی جریانات مخالف و رقیب نمی‌کرد. چه تهمت‌ها،‌ تسمخرها و اذیت و آزارهای روحی که جریانات معارض علیه ایشان روا می‌داشتند،‌ اما ایشان به هیچ وجه در موضع پاسخ و تحقیر مخالفین قرار نمی‌گرفت. همه را ایثارگرانه تحمل می‌کرد. هزینه بدنامی را به جان می‌خرید تا چرخ مملکت بچرخد. او اجر این خدمت ایثارگونه و به تعبیر بهتر «خدمت شهادت‌گونه» را از خدای متعال گرفت و هیچگاه منتی بر سر مردم و نظام نگذاشت. 🔸د. بکاربردن تعبیر رئیس جمهوری «مغتنم» توسط مقام معظم رهبری در حق آقای رئیسی، اشاره به این واقعیت دارد که فردی مانند رئیسی که اهل خدمت متراکم بود،‌ الگویی برای خدمت سایر مسئولین در همه عرصه‌های خدمتی است. همچنین التفاتی به مردم می‌دهد که باید شاخص و سنجه مسئولیت‌پذیری در جمهوری اسلامی خدمتگزاری بیشتر باشد نه محبوبیت کذایی، شعارگونه و ژست‌گیرانه. 🔸ه.مردم می‌دانند، هیچ جای نگرانی در خصوص معطل ماندن امور مربوط به اداره کشور وجود ندارد و قانون پیش‌بینی‌های لازم را در این خصوص کرده است، چه بسا به برکت خون این شهیدان رشد کشور و سرعت حرکت آن سریع‌تر و بهتر از گذشته خواهد شد. التزام به این درک، مهم‌ترین نکته در پاسداشت شهادت رئیس جمهوری دولت سیزدهم و همراهان ایشان است. 🔸و. ضدانقلاب بدنبال کره‌گیری و بهره‌برداری از این فضای بوجود آمده است بنابراین شروع به تصویرسازی برای ایجاد انواع و اقسام فرضیه‌های توطئه‌آمیز است. یکی دیگر از مهم‌ترین راه‌های پاسداشت خون این شهیدان، مقاومت ذهنی مردم در برابر چنین جنگ‌های شناختی و روانی است. خون این شهید منجر به استحکام قوای ذهنی و شناختی مردم خواهد شد و این واقعیتی است که باید به آن واقف بود. 🔸ز. مملکت ولی‌فقیه دارد و باید گوش جان به رهنمودها، هدایت‌ها و خطی‌مشی‌های رهبر انقلاب داد. به هزار دلیل که مهم‌ترین آنها نگاه حکیمانه رهبری به صحنه است، عقلانی‌ترین و منطقی‌ترین کار، اعتماد به مواضع و رهنمودهای ایشان در این حوادث است. محک تجربه در این سی و چند سال رهبری ایشان و قبل از آن دوره رهبری امام (ره)، موید این موضوع است. @jafaraliyan
🔹مدافع قدس. تصویر گرافیکی معنادار و زیبا🔸
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸ماها یادمان نیست، ولی بزرگترها به ما گفته بودند، وقتی امام خمینی(ره)، دار فانی را وداع گفت، در همه شهرها، محلات، دهستان‌ها و روستاها، حسینیه‌ها و تکایا برای شادی روحش جریان خودجوش و خروشان مردم، مراسم ختم و سوگواری راه انداختند. 🔸بزرگترین خاصیت شهادت شهیدجمهور و یارانش برای نسل جوانتری چون ما، دهه هفتادی‌ها، دهه هشتادی‌ها و دهه نودی‌ها، لمس و حس همان فضای اول انقلاب بود. بازگشت به تکانه نخستین انقلاب. این چیز کمی نبود. این درد که تا عمق مویرگ‌های تنِ وطن ریشه دوانید، نشان داد، چرا انقلاب زنده‌تر شده است. 🔸اگر در آن سال چنین سوگی، با رحلت امام امت(ره)، رقم خورد، اکنون با شهادت یک کارگزار صادق، چنین حرکتی حاصل شد. حرکتی که با شهادت حاج قاسم و محسن حججی نیز ممکن شده بود. انقلاب خاطره نشده، در همان دهه شصت باقی نمانده، تکراری نشده، گرد کهنگی رویش ننشسته، بلکه زنده است، باقی است، نوبه‌نو جلو‌ می‌رود و در هر دقیقه سرنوشت‌سازی به شکل حداکثری و تکان‌دهنده رخ نشان می‌دهد. 🔸انقلاب زنده‌تر شده است، چون اسلام زنده‌تر شده است، اسلام زنده‌تر شده است، چون گرایش مردم به دین بیشتر شده است، گرایش مردم به دین بیشتر شده است، چون ایمان‌ها عمیق‌تر شده است، ایمان‌ها عمیق‌تر شده است، چون شعور ایمانی به اندازه شور ایمانی بالا رفته است... 🔸این کلیپ، گزارشی کوتاه از فعالیت‌ گروه خودجوش مومن فهیم در روستای علیان است که حس تأثر خود از شهادت سیدالشهدای خدمت را به مراسم یادبودی معرفتی و سوگواری قدرشناسانه تبدیل کردند. @jafaraliyan
نظر یکی از مخاطبین محترم در خصوص مطلب ارسالی شب گذشته 🔸شما در متن گفتید که یادتان نیست عزاداری امام چگونه بود اما من خوب یادم هست. مرا برد به آن سالها. 🔸همین گونه که توصیف کردید. دلهامون مثل حال این روزها بود. آروم نمی شدیم از غم رحلت امام. از طرفی نگران وضعیت کشور بودیم. می ترسیدیم که چه خواهد شد . آیا کشور و انقلاب فرو خواهد پاشید؟ همه جای کشور عزاداری بود حتی روستاها... 🔸آن موقع پدران و مادرانمان بودند و عزاداری می کردند و ما را با خود می بردند . ما کوچک بودیم حالا، اونها رفتند و نوبت ما شد. دیدیم این مردم همان مردمند با همان جمعیت عظیم حتی به تصور من بیشتر از مراسم امام آمدند . مراسمهای امام را به چشم خودم دیده بودم. همان طور که برای حاج قاسم آمدند. عجیب است عجیب. 🔸بعد از سی و چند سال از رحلت امام هنوز مردم وفادارند بلکه بیشتر . اما حالا، به لطف خداست که مردم خدمت کردن و خادم بودن ایشان را فهمیدند. هرچند دیر فهمیدند. 🔸حالا به بیان رهبر عزیز نگران نیستیم فقط به شدت غمگینیم که چرا آن موقع که باید قدر او را ندانستند و چرا این همه تهمت زدند؟ چرا در همان دور اول کاندیدای ریاست جمهوری، بر اثر تبلیغات سوء ، به او رای ندادند؟ 🔸 ای کاش این چنین نمی شد. در اینصورت کشور خیلی جلوتر بود و مردم شاید الان بعد از هفت سال خدمت ایشان می توانستند اثرات خدمت ایشان را ببینند. 🔸نگران نیستیم که کار کشور لنگ بماند اما غصه داریم که بعید است کسی مانند او پیدا شود . چند دهه گذشت تا یکی مانند رجایی پیدا شد. چند دهه باید بگذرد که یکی مانند رییسی عزیز پیدا شود؟ ای کاش مردم هفت سال قبل اورا می شناختند. 🔸تبلیغات و تهمت علیه ایشان آن روزها زیاد بود و هنوز هم ... جمع زیادی از مردم به راحتی تحت تأثیر تبلیغات سوء و هجمه رسانه ای بودند و هنوز هم ... لعنت خدا بر کسانی که جلوی افرادی که می خواهند این گونه خدمت کنند را می گیرند. ...أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ _ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا... ۱۸ و ۱۹ هود نمیدانم چرا دلم آرام نمی شود!
انتخابات در پیش است دامنه عمل مردم در جمهوری اسلامی ✍🏻جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش آموخته علوم سیاسی 📌هاناآرنت فیلسوف سیاسی مطرح آلمانی که ۳۵ سال منتهی به مرگش را در آمریکا گذراند، در خصوص انقلاب قرن هجده آمریکا می‌نویسد: در تفکر بعد از انقلاب، روح انقلاب فراموش شد، صفاتی که در بنای جمهوری مؤثر بودند، بعداً در آن جایی نیافتند. این صفات «توان‌های عمل و امتیاز عزت‌مندانه آغازگری امری سراسر نو» بودند. 🔸آرنت ادامه می‌دهد، انقلاب به مردم آزادی داد، اما نتوانست فضایی برای بکار افتادن این آزادی فراهم آورد، تأسیس جمهوری نتوانست، روح انقلاب یعنی «عمل» را حفظ کند. قصد نگارنده تأیید آرنت نیست، هم‌چنین نمی‌خواهد بگوید در آمریکا اصلاً آزادی وجود ندارد، اما نکته‌ای در این تحلیل است که بسیار روشن‌گرانه است. 🔸پرسش آن است که چرا در جمهوری بعد از انقلاب آمریکا توان عمل و اعتمادبه‌نفس حرکت ابتکاری از مردم گرفته شد؟ آرنت می‌گوید، بنیانگذاران، عمل را امری می‌فهمیدند که فقط برای خودشان ممکن است نه مردم. آن نکته مهم در همین جا رخ می‌نماید. 🔸جمهوری محصول اتمام انقلاب بود نه تداوم آن. گویا جمهوری درون خود چیزی کم داشت تا حافظ روح انقلاب باشد. مردم قبل از برقراری جمهوری‌ توانمندی بیشتری برای عمل خلاقانه داشتند، اصلاً به همین دلیل توانستند، حرکت انقلابی علیه نظم قبلی انجام دهند،‌ اما با جمهوری محدود شدند. 🔸از حالا این جمهوری بود که حدود عمل مردم را تعیین می‌کرد. آزادی عمل هم در همین چارچوب معنا می‌شد. دموکراسی نظامی برای عادت دادن مردم به حدود جمهوری بود. با اینکه ادعا می‌شد مردم همه کاره‌اند، اما هر کاری را نمی‌توانستند انجام دهند. ‌حکومت هر روز بیشتر و بهتر موفق به پیش‌بینی و کنترل اعمال غیرمنتظره می‌شد. 🔸در ایران اما جمهوری تداوم انقلاب است. چون هم توان عمل مردم بیشتر شد و هم برای تداوم روح انقلابش تضمین وجود دارد. اسلام ضامن روح انقلاب و عمل انقلابی مردم است. هم ماهیت جمهوری، اسلامی است. هم مردم‌سالاری اصلی اسلامی است. جمهوری اسلامی، با تداوم عمل انقلابی جان گرفته و فضای بیشتری برای عمل سیاسی باز کرده است. 🔸در ایران، مردم توان عمل بیشتری دارند، چون جمهوری اسلامی میوه درخت استقلال از وابستگی و آزادی از استبداد داخلی بود. عنصر اصلی و متغیر حیاتی، اراده مردم بود که حدود زمین بازی را مشخص می‌کند. اصلاً جمهوری اسلامی بر همین بنیان شکل گرفت. نتایج متفاوت انتخاباتی مؤید این موضوع است. 🔸مردم صاحب نقش واقعی و رأی نافذ بودند. حداقل پنج سلیقه متفاوت سیاسی و مدیریتی را در انتخابات ریاست جمهوری بر کرسی نشاندند. در انتخابات مجلس نیز وضع متکثرتر بود. وانگهی همین توان عمل بالا، حافظ روح انقلابی جمهوری اسلامی بود.  🔸عدم میل عمومی به شکل‌گیری نهادهای واسط بین مردم و حکومت، نظیر احزاب و گروه‌های مدنی، بیش از آنکه مایه ایراد و علامت توسعه‌نیافتگی باشد، نشانگر توان بالای عمل سیاسی مردم است که ترجیح داده‌اند خود تعیین‌کننده اصلی معادلات سیاسی باشند.‌ حتی بروز عوارضی نظیر قهر، بی‌تفاوتی و لجبازی سیاسی نیز نشانه چنین امکانی است. 🔸نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی، نیز معنایی تازه یافت. این مسأله نه صرفاً یک ادعای بی‌ریشه که، نشانه زنده بودن روح انقلاب است. مردم حس عمل واقعی دارند. توان عمل بالایی دارند. بیش از آنکه مجبور به عمل در چارچوب ضروریات باشند، خود عامل تغییر چارچوب‌ها هستند. 🔸درک واقعیت تفاوت نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی با دیگر کشورها، معنای تحریم آن را بی‌معنا می‌کند. بر این اساس، شعارهایی نظیر انتخابات آزاد از نظارت، می‌تواند به معنای سلب توان عمل‌ورزی مردم باشد. چون به معنای بالا بردن امکان توان عمل برخی افراد است که در دوره‌هایی از تجربه جمهوری اسلامی در پی کنترل و محدود کردن توان عمل انقلابی مردم بوده‌اند. 🔸فلسفه وجودی شورای نگهبان نیز با این ملاحظات روشن تر می شود. شورایی که برای صیانت از توان عمل انقلابی مردم، نمی‌گذارد عناصر کنترل گر، محدودیت‌خواه و مستبد پا به عرصه رقابت بگذارند، حتی اگر در پوشش شعار آزادی آمده باشند. 🔸انتخابات در پیش است، هر واقعیتی که رقم بخورد، نشانه توان بالای عمل‌ورزی‌ مردم‌ است. هر تحلیلی که معتقد به تضعیف نهاد انتخابات و کاهش توان عمل‌ورزی مردم باشد، از شناختی ناقص نشأت می‌گیرد. انتخابات عالی‌ترین امکان عمل‌ورزی سیاسی و حافظ روح جمهوری اسلامی است و نشان می‌دهد حرکت انقلاب ادامه دارد. 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
پاسخی به سوال اجتماعی از جامعه‌شناسان پاسخ جامعه‌شناسی به چرایی تشییع پیکر میلیونی؟ ✍ جعفر علیان‌نژادی؛ دانش آموخته علوم سیاسی 🔸پس از پدیده تشییع تاریخی شهیدجمهور و هیئت همراه ایشان، سوال اجتماعی بجا و بسیار مهمی از برخی جامعه‌شناسان همه‌چیزگو، پرسیده شد. از آنان پرسیده شد و به بیان بهتر خواسته شد موضع تحلیلی خویش را در فهم این پدیده روی داده بیان کرده و اعلام نمایند. اما از آنجایی که قاعدتا درک چنین پدیده‌هایی متعلق شناخت این طیف قرار نمی‌گیرد و آنان در دیدن چنین وقایعی دچار نابینایی تحلیلی می‌شوند، نگارنده تصمیم گرفت، با کاربست یک ابزار مفهومی تازه‌یافته شده در جامعه‌شناسی به این پرسش، پاسخ دهد. 🔸طی یکی دو سال اخیر، یعنی بعد از پاندمی کرونا، گروهی از محققین اجتماعی متوجه و ملتفت واقعیت‌های استثنایی و کمیابی در جامعه خود شدند که خلاف بینش رایج جامعه‌شناختی بود. یعنی واقعیت‌های بروز و ظهور کرده بود که نمی‌شد با بینش‌های متعارف در جامعه‌شناسی، آنها را توضیح داد. واقعیت‌های که نسبت به عرف و عادات روزمره آن جوامع نوعی ناهنجاری محسوب می‌شد، اما به شدت مورد تحسین و تشویق دیگران و مردم قرار می‌گرفت، اما ابزارهای مفهومی موجود جامعه‌شناختی عاجز از صورت‌بندی و فهم آن بودند. 🔸سیلویاکاتالدی و جنارو آیورو که دو جامعهشناس ایتالیایی هستند، با مشاهده تجربی چنین واقعیاتی و با مشارکت 32 جامعه‌شناس هم‌وطن خود، تصمیم به تحلیل این پدیده‌ها و تولید یک ابزار مفهومی توضیح‌دهنده، گرفتند. برخی پدیده‌ها، نظیر یخچال‌های همبستگی گویاس برزیل که توسط شبکه‌ای از اهداکنندگان واقعی به صورت خودجوش راه افتاده بود تا قشر گرسنه زباله‌گرد را مستغنی از مواد غذایی کنند، یا رفتار وینچنزوی ماهیگیر که در نقش ناجی قایق گروه 24 نفره مهاجران غیرقانونی جان خود را به خطر انداخته بود و ... توجه این طیف از جامعه شناسان را به خود جلب کرده بود. 🔸تحلیل کاتالدی و تیم او این بود که اینها رفتارهایی «بیش از حد» هستند. رفتارهایی که به معنای شکست انتظارات مشترک و عمومی در جامعه رخ می‌داد. تابع منطق تکلیف متعارف شهروندی نبودند. زیرا افق تنظیمی که مردم با آن زندگی می‌کردند را زیر سوال می برند. فراتر از عدالت حرکت می‌کردند، چون غیرمنتظره بودند و نمی‌شد برمبنای آن منطق هم‌ارزی را پایدار کرد. حتی فراتر از منطق هدیه بودند، زیرا عاملین این واقعیت‌ها انتظار پاسخ نداشتند. یعنی چرخه دادن، پس دادن را فعال نمی‌کرد. 🔸حتی به منطق هم‌بستگی هم اشاره نمی‌کرد، زیرا به معنای پایبندی به جایگاه افراد و نگاهداشت احترام آنها نبود، بلکه به منطق فراوانی بیش از حد مربوط می‌شد. این ژست‌های جدید، با شکستن ابزار، محاسبه و استانداردسازی، به افراد اجازه می‌دادند وارد سازوکاری از فراوانی شوند که نیازهای دیگران را بدون قید و شرط برآورده می‌کردند. آنها مجموعاً با تحلیل این اعمال تکین و معدود و قهرمانانه روزانه، یک مفهوم جدید با عنوان «عشق اجتماعی» ((social love رسیدند. 🔸طرح اصلی آنها آن بود که با این ابزار مفهومی جدید، کنش‌های مولدی را در عرصه اجتماعی جوامع خویش تعریف و تئوریزه کنند. زیرا گمان می‌کردند می‌توانند از طریق به رسمیت‌شناختن دیگری و قرار دادن نیازهای آنها در اولویت، اعتماد و نوآوری اجتماعی ایجاد کنند. اقداماتی که قادر به فعال‌سازی فرآیندهای اجتماع‌سازی، بیان پیوندهای همبستگی و مراقبت در جامعه معاصر شوند. 🔸به سوال اصلی این یادداشت بازگردیم، آیا می‌توان با این ابزار مفهومی، پدیده تشییع پیکر تاریخی شهدای خدمت را، تحلیل کرد؟ پاسخ مثبت است و چه بسا واقعیت‌های جامعه ایرانی، امکانات و افزونه‌های بسیار زیادی به این ابزار مفهومی اضافه کرد و به دیگر نقاط جهان انتقال داد. تأمل اندک نگارنده، برای درک این واقعیت در جامعه ایرانی، به چند گزاره مهم رسید که برای پرهیز از اطناب، آنها را در چند محور خلاصه می کنیم: 1- رفتار بیش از حد در جامعه ایرانی مسلمان، نه تنها یک واقعیت تکین و استنثناییِ شکننده انتظارات مشترک عمومی، که یک رسم و سنت عمل جمعی است. «عمل جهادی» در همه ابعاد زندگی اجتماعی، خلاصه چنین واقعیتی است. 2- آنچه اکنون این جامعه‌شناسان ایتالیایی یافته‌اند و آن را چیزی فراتر از عدالت می‌دانند، یک فرهنگ ساخته و پرداخته در جامعه ایرانی با عنوان فرهنگ ایثار است. ایثار و از جان گذشتگی برای حفظ وطن، مردم و دین، از مرحله نهادینگی نیز گذشته است. به طور خلاصه این واقعیت را می‌توان «عشق به خدمت» نامید. 3- انتظار برای رویت عمل فراتر از حد یا بروز عشق اجتماعی، در جامعه ایرانی یک عادت روزمره و عمیق است. انواع و اقسام دستگیری‌ها (مواسات، کمک به گرفتاران فجایع طبیعی، صدقات جاری و ...) در جامعه ایرانی مسلمان طبیعی شده است. ادامه دارد...
ادامه متن... 4- نشانه بارز عمومیت داشتن پدیده عشق اجتماعی در ایران، عشق بی‌نظیر ایرانیان به خادمین واقعی است. «عشق به خادم». عشق به خادمی که عاشق خدمت است و تا پای جان برای مردمش کار می‌کند. 🔸محورهای متعدد دیگری می‌توان به این لیست افزود، اما با همین چهار محور هم، تحلیل اجتماعی پدیده تشییع پیکر میلیونی ممکن است. «عشق به خدمت» و «عشق به خادم» دو افزونه مفهومی است که جامعه ایرانی به چارچوب نظری عشق اجتماعی اضافه می‌کند. رئیس جمهور با شهادت خود حین خدمت ایثارگرانه، عشق اجتماعی خود به مردم ایران زمین اثبات کرد. خدمت بی‌منت و بدون قید و شرط. مردم نیز با حضور تاریخی در مراسم یادبود شهید جمهور، فرهنگ بی‌نظیر عشق به خادم ایثارگر را بار دیگر نشان دادند. عشقی که بصورت دائمی و بی‌نظیر در تشییع پیکر شهدا تکرار کرده‌اند... 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
چرا سازمان شبهه؟ (آغاز پخش رادیویی‌ برنامه سازمان شبهه) ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸برای کسانی که در میانه کارزار شناختی، مشغول مبارزه و رزم تبیینی هستند، واقعیت سهمگین و نیندیشیده‌ای رخ می‌نمایند که کار مواجهه را، بسی سخت و طاقت فرسا می‌سازد. از یک طرف با هجوم بی‌وقفه و بی‌امان شبهه مواجهند، از طرف دیگر، با سوالات عدیده‌ای از سوی جامعه روبه‌رو  هستند که عملا امکان حل و پاسخگویی را از آنان می‌رباید. جبهه تبیین‌گر در این عرصه مجاهدت شبانه‌روزی، شاید تنها از پس مقابله با اصلی‌ترین و کلی‌ترین شبهات برآید، اما هنوز خرده‌شبهات و سوالات بی‌شماری وجود دارند که در حال فرسایش آگاهی‌ها و رسوب به اذهان عمومی هستند.  🔸تبیین‌گر با فاصله گرفتن از میانه این کارزار و نگاه از بالا به صحنه، با یک درنگ و مکث فکورانه، متوجه حقیقتی می‌شود که در وضعیت میانه میدان بودن، التفاتی به آن ندارد. متوجه یک جریان سیال و یک فرآیند سازواره در خصوص تولید، انتشار، تکثیر و توزیع شبهه می‌شود. فرآیندی که اتفاقا برای وضعیت میانه‌میدان‌بودن تبیین‌گران نیز، برنامه‌ریزی شده است. این هارمونی و سازوارگی، انرژی زیادی را تولید می‌کند و تاثیرات مخربی را به دنبال دارد، و هر نوع آرایش تقابلی تبیین‌گران را خنثی می‌سازد. چه بسا  کاتالیزورهایی هم برای تبدیل انرژی مخالف موج شبهه، به موافق طراحی کرده باشد. 🔸سازمان شبهه با نگاه هستی‌شناسانه به شبهه، شبهات را از زوایا و ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار می‌دهد. شبهه از این نظر کارکردهای گونان پیدا می‌کند. به عنوان مثال شبهه به سان نوعی بیماری به تدریج تمام لایه‌های هویتی و داویر ماهیتی یک ملت را آلوده ساخته و با شیوع از خودبیگانگی و هدایت اراده تغییر به سمت تخریب خودی‌ها و خودمانی‌های مردم حرکت می‌کند. یا به سان سوال غلطی تلاش می‌کند در برابر آگاهی‌های دقیق، مستند و اصیل، آگاهی‌های آلوده و نشانه‌گذاری شده را شیوع دهد و با این کار جامعه را دچار بی‌نیازی کاذب از دانستن واقعیات کرده و به تحریک ستیز با حقیقت‌های موجود ملی و بین‌المللی نماید. 🔸سازمان شبهه امیدوار است با ایجاد چنین درکی از سازمان‌مندی شبهه، آمادگی ذهنی لازم برای مواجهه سازمان‌مند با شبهات را تمهید کند. این برنامه اشارت به ضرورت نگاه سازواره به عرصه تبیین دارد و نسخه مواجهه با سازمان شبهه را در سازمان تبیین می‌جوید.  🔹برنامه سازمان شبهه، با چنین التفات پدیدارشناسانه‌ای به صحنه، در قالب یک تولید رادیویی و از طریق شبکه رادیو گفتگو(ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز)، طراحی، سوژه‌پردازی و پخش می‌شود. فصل اول این برنامه پنج‌شنبه‌ها ساعت 16، در قالب سی قسمت تولید و پخش خواهد شد. اولین قسمت این برنامه امروز پنج شنبه 10 خردادماه پخش می‌شود.
درنگ سیاسی و اقتصادِ توجه (تحلیل پدیدارشناختی واقعه سی‌ام اردیبهشت) ✍ جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم‌ سیاسی 🔸یکی از زوایای مغفول در خصوص شهادت آیت‌الله رئیسی و هیئت همراه ایشان، فهم اثر پدیدارشوندگی واقعه و درک منطق روی‌آورندگی مردم به آن است. تحلیل پدیدارشناختی این موضوع می‌تواند پرتویی بر زوایای مغفول ماجرا افکنده و شناختی بر تأثیرات آتی آن حاصل کند. 🔸برای حصول این منظور از روش تحلیل پدیدارشناختی هوسرل استفاده می‌کنیم. در نظر هوسرل می‌توان یک «نگرش طبیعی» به جهان داشت و یک «نگرش پدیداری». در نگرش طبیعی وجود جهان مستقل از فهم انسان مفروض گرفته می‌شود. اما تنها وقتی این جهان قابلیت تجربه شدن برای انسان دارد که اجزا و اشیاء آن، آنطور که هستند برای ما آشکار شوند. 🔸نکته مهم آن است که آشکارشدگی چیزها در ذهن صورت نمی‌گیرد، بلکه در جهان بیرونی آنطور که هستند، آشکار می‌شوند. حال پرسش، چگونگی این آشکارشدگی است. اگر آن‌گونه که خود هستند آشکار می‌شوند، راه تجربه‌شان چیست؟ هوسرل برای پاسخ به این پرسش از دو فروکاست یا تقلیل پدیدارشناختی و یک عمل روی‌آورندگی حرف می‌زند. 🔸فروکاست اول، همان تقلیل پدیدارشناختی یا اپوخه است. در این فروکاست و تقلیل ما وجود جهان مستقل از خود و همه اجزایش را در پرانتز قرار می‌دهیم، تا زمینه گشودن ما به جهان پدیدارها فراهم شود. جهان و موجودات در آن، تنها با چنین عملیاتی، نزد ما حاضر می‌شوند. یعنی از جهان مستقل با اپوخه یا تقلیل پدیدارشناختی به جهان داده‌شده و متعلق به ما می‌رسیم. 🔸فروکاست دوم، تقلیل آیدتیک نام دارد و به معنای در پرانتز قرار دادن ویژگی‌های عرضی و احتمالی پدیده به منظور شهود و ادراک ذات آن است. یعنی به دانشی شهودی (دیدنی) در خصوص ضروریات پدیده برسیم. به یک معنا ذات پدیده خود را به ما نشان می‌دهد، حتی اگر به شهود حسی به آن نرسیم، با تکنیک‌ تقلیل آیدتیک، به ایده اصلی آن برسیم. 🔸عمل روی‌‌آورندگی نیز شیوه‌هایی است که سوژه‌های انسانی با جهان تماس پیدا می‌کنند. یعنی افراد چگونه با پدیده‌ها در بیرون از ذهن خود مواجه می‌شوند. در اینجا از کلیدواژه دربارگی یا معطوف‌شدگی ما به بیرون حرف زده می‌شود. توجه ما با «حالات مختلف» معطوف به یک پدیده می‌شود، میل، شفقت، مهربانی، ترس، ترحم، انزجار، استخبار، تعجب و... 🔸بر این مبنا اگر بخواهیم، حادثه رخ داده را تحلیل کنیم، باید وجوه پدیدارشوندگی و روی‌آورندگی به آن را مورد بررسی قرار دهیم. ▫️وجه پدیدارشوندگی حادثه رخ‌داده چه بود؟ چگونه چنین پدیده‌ای خود را به ما عرضه کرد و نمایان شد. اگر سیاست‌ورزی و حکمرانی را امری بدانیم که همواره جاری بوده و جریان دارد، در واقع نوعی نگرش طبیعی به آن داشته‌ایم که ما را دچار شکلی از روزمرگی سیاسی کرده بود. اما آن حادثه به‌سان یک مکث و درنگ، ما را از آن فضای عام و کلی و عادی شده، به یک پدیده جدید، جزئی‌تر و استثنایی فروکاست. آن حادثه واجد خصلت دادگی و نمایان‌شدگی شد چون در قالب فروکاست پدیدارشناختی به ما عرضه شد.‌ ▫️فرآیند فروکاست دوم، از زمان رخداد تا بیست و چند ساعت بعد امتداد یافت. کم‌کم صحنه شفاف‌تر شد، تمام احتمالات ممکن مبنی بر نوع حادثه، یکی یکی کنار رفت، اخبار فرعی و بی‌اهمیت و دروغ از اثر افتاد، تا ذات آن پدیده به گونه‌ای شهودی به ما داده شد. شهادت ذات این پدیده بود و در فرآیند فروکاست آیدتیک نمایان و به ما داده شد. ▫️اما در مرحله روی‌آورندگی، ما چگونه با چنین پدیدار شفافی تماس گرفتیم. توجه ما چگونه به این پدیدار معطوف شد؟ حالت دربارگی یا جنس توجه ما، در نسبت مستقیم با شهود ذات پدیده بود. شهادت به عنوان ذات پدیدارشونده این ماجرا، منتهی‌الیه توجه عمومی را به خود جلب کرد. حس تأثر شدید، شفقت و قدردانی، حالات کلی معطوف‌شدگی ما به حادثه بود. 🔸بعد از این اتفاق، سریالی از پدیدارهای غیرمنتظره، عجیب و تکان‌دهنده رخ داد. اگر درنگ سیاسی را شروع سلسله این پدیدارها بدانیم، حس فقدان رئیس‌جمهور تبدیل به واقعیتی شد که تمام توجهات را به خود جلب کرد. پدیدار کم‌نظیری که نوعی خرق عادت فضای سیاسی چندسال اخیر کشور بود و مردم را از وضعیت بی‌توجهی و بی‌تفاوتی به موقعیت متوجه‌شدگی سیاست، خارج کرد. 🔸دلالت نخست این پدیدار، در تشییع پیکر میلیونی خود را نشان داد، دلالت بعدی در معطوف‌شدگی تمام جریانات سیاسی به رقابت بر سر جلب توجه مردم، نمایان شد. ذات پدیداری شهادت، تأثیر عمیقی در مردم گذاشت. تأثیر بی‌سابقه‌ای در استقبال و معطوف‌شدن هیئت‌های خارجی به مراسم ادای احترام شهید رئیس، گذاشت. کارنامه طبیعی شده و مورد غفلت دولت سیزدهم، مجدد جلوی چشم مردم قرار گرفت. ادامه دارد...
ادامه متن... 🔸فوران روی‌آورندگی‌ و توجه بسیار شدید مردم به سیاست با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست‌جمهوری، فرصت تاریخی برای جریانات سیاسی ایجاد کرد، تا با گشاده‌دستانه‌ترین حالت ممکن، این توجهات برانگیخته را به خود جلب کنند. آن درنگ سیاسی که با حس‌فقدان‌رئیس‌جمهور خادم، توأمان شد، شکل‌دهنده نوعی اقتصاد توجه شد و اکنون جریانات را با این مسأله مواجه کرده که چگونه چنین پدیداری را تبدیل به سرمایه اجتماعی خود نمایند. 🔸مهارت جریانات سیاسی در اقتصاد توجه، تنها با شاخص جلب نظر بیشتر جامعه قابل ارزیابی است و مسلما هیچ جریانی نمی‌خواهد چنین فرصتی را از دست بدهد. دو محور اساسی اقتصاد توجه در شرایط فعلی، یکی فهم دلیل بالا رفتن توجهات عمومی به پدیدار‌ شهادت (میل عمومی به امتداد مسیر دولت سیزدهم)، و دیگری تمرکز روی گزینه‌های رأی‌آور و اجماع‌ساز است. 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
فهم نسبت رئیس‌جمهور شهید با دولت‌ سیزدهم ✍ جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم سیاسی 🔸عدم فهم درست نسبت رئیس‌جمهور شهید با دولت سیزدهم، منجر به بروز نوعی مشاجرات سیاسی پس از شهادت ایشان شده است. همین مسأله از یک طرف زمینه‌ای برای سوءاستفاده برخی جریانات سیاسی شده تا شخص ایشان را محترم بدانند اما به رد کلی دولت سیزدهم بپردازند و از طرف دیگر سوالاتی را در افکار عمومی ایجاد کرده که واقعاً نسبت شهید با دولت‌شان چیست. در این یادداشت سعی خواهم کرد، منطق ارتباط شهیدجمهور با دولت ایشان را توضیح دهم. 🔸اول. ویژگی‌های شخصی رئیس‌جمهور شهید، ثمره نوعی تربیت فکری، زبانی و عملی در طول دوران حیاتشان بود. مداومت بر حفظ چنین صفاتی، خواهی نخواهی، آن ویژگی‌های شخصی را به ویژگی‌های شخصیتی تبدیل می‌کند. ویژگی‌های شخصیتی خود را در نسبت با دیگران نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت، وی با ویژگی‌های شخصیتی‌اش با کابینه نسبت برقرار می‌کرد. 🔸دوم. حاصل این نسبت، شکل‌گیری نوعی شخصیت حکمرانی بود. شخصیت تصمیم‌گیر. مهم‌ترین دلالت محسوس و رویت‌پذیر شخصیت حکمرانی رئیس‌جمهور، در دولت سیزدهم و کابینه ایشان متبلور می‌شد. بنابراین جداسازی مطلق ایشان از دولت سیزدهم، دربردارنده نوعی جسارت به شخصیت حکمرانی شهیدجمهور است. 🔸سوم. با این حساب این گزاره که رئیس‌جمهور خود، آدم‌ خوبی بود اما کابینه‌اش غلط، به معنای بدتصمیم بودن ایشان است. و این به معنای زیرسوال بردن شخصیت حکمرانی ایشان است. تعابیر مقام‌معظم‌رهبری در خصوص ایشان، متوجه شخصیت حکمرانی ایشان بود، نه صفات فردی. اصلا تفکیک بین این دو در مقام نظر و عمل نیز ممکن نیست. 🔸چهارم. سوال صحیح اما این است که آیا تمام ویژگی‌های مثبت شخصیتی رئیس‌جمهور در دولت سیزدهم متبلور شد؟ مسلما خیر. نه ایشان بلکه در هیچ مقام مسئولی چنین حکمی عقلانی نیست. در تمام جزئیات امور چنین چیزی ممکن نیست. هم نوع اجرای تصمیمات و هم تنوع شخصیت کارگزاران، مانع همسازی و همگامی کامل است. 🔸پنجم. با این توضیحات معلوم می‌شود، وقتی حرف از نسبت‌داری رئیس‌جمهور شهید با دولت سیزدهم می‌زنیم، منظور وجود اراده واحد و حرکت کلی واحد بر اساس آن است. اراده‌ واحدی که معطوف به شخصیت با‌کفایت، کارآمد، جامع‌الاطراف، مغتنم و روحیه ایثارگر، پرتلاش و خستگی‌ناپذیر شهیدجمهور داشت. حال سوال درست این است که آیا امکان فراروی از دولت سیزدهم، بهبود و افزایش سرعت وجود دارد یا خیر؟ 🔸ششم. یقیناً چنین امکانی وجود دارد و گزینه‌های انتخاباتی می‌توانند با فهم چنین نسبتی و صحت چنین ریل‌گذاری و حرکتی، برنامه خود را برای ارتقا از وضع موجود به وضع مطلوب، طراحی کنند. یقیناً بین وضع موجود فعلی با وضع موجود سه سال پیش زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد، نامزدها باید برنامه خود را در نسبت با وضع موجود فعلی تنظیم کنند، نه اینکه بازگشت به عقب داشته و اساس این حرکت صحیح را زیرسوال ببرند. 🔸هفتم. حال معنای نقد دولت سیزدهم، هم معلوم می‌شود. نقد به معنای انکار کلیت دولت سیزدهم چه در نظر و چه در عمل نیست، بلکه به معنای نقد جزئیات سیاست‌های اجرایی دستگاه‌های دولتی است. رقابت باید روی نقشه‌راه‌های بهتر و سیاست‌گذاری‌های کارآمدتر باشد، روی توان، دقت و جزئیات برنامه‌های نامزدها باشد. حرف‌های کلی، ارائه برنامه‌های غیر عقلانی و دادن وعده‌های بزرگ، دیگر برای مردم مسموع نیست. 🔸هشتم. حرکت کلی دولت سیزدهم از جنبه‌های مختلف، شأن آغازگری مسیری نو داشت که روی بالابردن توان عمل مردم متمرکز بود. شهید جمهور هم خود و هم دولتش را، عادت به شریک کردن مردم در تصمیمات خود داشت. هیچ تصمیمی را پشت میز نمی‌گرفت، با مردم در میان می‌گذاشت و حس اجتماعی را در تصمیمات دخالت می‌داد. هیچ دولت عاقلی، چنین میراث شگرفی را کنار نمی‌زند. 🔸نهم. در نهایت آنکه هر نامزدی که این واقعیت را نادیده بگیرد، به بدنه رأی خود ضربه زده است. به اصل مشارکت ضربه زده است. دولت آتی با درک توجه مردم به درستی حرکت کلی دولت سیزدهم و پانگذاشتن روی ریل‌گذاری اصلی آن، باید بتواند راه حل مناسبی برای حل معمای اثر محسوس آن اقدامات کلان، روی معیشت و زندگی روزمره داشته باشد. 🟠@borhan_inst 🟠@jafaraliyan
بسم الله الرّحمن الرّحیم سالروز ارتحال امام ره و انتخابات پیش رو سی و پنجمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی. همزمان شده است با ایام چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری؛ همان احیاگر اسلام ناب که ۴۵ سال قبل نظامی را برپایه اسلام ناب محمدی و مردم‌سالاری دینی بنیان گذاشت و شایسته است در این ایام، انتخابات از منظر روح خدا بازخوانی شود: امام و آرای عمومی حضرت روح الله همان ابتدا و قبل از پیروزی انقلاب  (در تاریخ ۲۰ مهر ۵۷) فرمودند: «رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی یک رژیمی است متکی برآرای عمومی و رفراندوم عمومی» و بر همین مبنا بود که اندکی بعد از پیروزی انقلاب، ارکان نظام اسلامی مبتنی بر آراء مردم شکل گرفت . از اصلی ترین رکن نظام اسلامی یعنی ولی فقیه به عنوان سکاندار انقلاب که با آراء خبرگانِ منتخب مردم تعیین می شود تا قوه مجریه و مقننه و شوراهای شهر و روستا و ... با رای مردم مسئولیت می پذیرند امام خمینی ره آنقدر بر مردم‌سالاری دینی تاکید داشتند که می فرمودند : میزان رای ملت است . فراموش نمی کنیم علی رغم نظر مخالفی که نسبت به بنی صدر داشتند اما به تبعیت از رای مردم او را حتی الامکان تحمل کردند و یا زمانی که علی رغم نظر ایشان از سوی افرادی مانند هاشمی رفسنجانی ، منتظری را در مجلس خبرگان به عنوان قائم مقام رهبری برگزیدند، مخالفتی با آن نکردند تا روزی که او به تقابل با اصل نطام پرداخت. امام و ضرورت شرکت در انتخابات نکته حائز اهمیت دیگر در هندسه سیاسی امام راحل تاکید بر حضور مردم در صحنه های مختلف ساسی و اجتماعی و بویژه در انتخابات بود و بارها در این مورد خطاب به مردم به تبیین پرداختند و آنقدر مسئله حضور در انتخابات برای ایشان مهم بود که در بخشی از وصیتنامه خود بر آن تاکید نموده و ملت را اینگونه خطاب قرار دادند : "وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می‏کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می‏شود." امام و ارائه معیار اصلی انتخاب به مردم اصلی ترین معیاری که امام خمینی ره در اکثر انتخابات مورد تاکید قرار می دادند، توجه مردم به اسلامیت نامزد یا نامزدهای انتخابات بود و می فرمودند: "قبلًا در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین می‏شوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند، و عقیده‏شان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند" امام و معیار حزبی در انتخابات بر اساس مجموعه فرمایشات خمینی کبیر ره بخوبی روشن می‌شود که امام اعتقادی به رای دادن با اتکا به نظر احزاب و گروه‌ها نداشتند و صراحتا می فرمودند:مسئله خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دسته خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد، بازاری باشد، اینها دیگر شرط نیست، عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است.    امام و معیار فرد اصلح یکی از موضوعات اصلی در انتخابات ، مسئله انتخاب اصلح و شرایط کاندیدای اصلح است. حضرت روح الله در این باره شرط اصلی اصلح را اسلامیت می دانند و اینگونه می فرمایند: "انتخاب اصلح برای مسلمین یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد؛ و همه چیز را بفهمد. "   امام راحل حتی بر واقعی بودن اعتقاد فرد منتخب تاکید دارند: "قبلًا در مورد انتخابات گفتم که همه چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین می‏شوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند، عقیده‏شان هم این باشد که اسلام خوب است. نه فقط اظهار کنند ولی عقیده نداشته باشند" امام وسایر شرایط فرد منتخب در باره معیارهای انتخاب در بیانات رهبر کبیر انقلاب ، علاوه بر شرط اسلامیت به برخی دیگر از فرمایشات ایشان اشاره می شود: "باید منتخبین شما اشخاصی باشند که توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازیگر نباشند، به شرق و غرب توجه نداشته باشند." "مردم، افرادی را که تعیین می‏کنند باید سعی در شناسایی آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگیرند و بعد رأی دهند. پس مسئله خوب بودن خود شخص است نه اینکه از یک دسته خاصی باشد، نه اینکه اهل علم باشد، حزبی باشد، بازاری باشد، اینها دیگر شرط نیست، عمده موازین است که قانون و اسلام تعیین کرده است" سخن آخر اینکه در سالروز رحلت جانگداز آن امام سفر کرده از روح پرفتوح او و بیش از دویست هزار فرزند شهیدش استمداد می طلبیم تا به وصایای او برای حضور پرشکوه در انتخابات ریاست جمهوری و رای دادن به جانشین شایسته ای برای رئیس جمهور شهید، توفیق دهد لینک عضویت https://eitaa.com/kootahgooya
نوشته حاج علی شعبانی