eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
366 دنبال‌کننده
282 عکس
8 ویدیو
5 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت صد(۲۶): پیامدهای درون‌جبهه‌ای بی‌اخلاقی ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸آنچه این رزوها درصحنه برگزاری انتخابات قابل رؤیت است، موج سهمگین و سنگین تخریب، تهمت‌زنی و ستیزه‌گری بین هواداران نامزد‌های اصلی جبهه انقلابی است. 🔹مهم‌ترین پیامدهای چنین فضایی عبارتند از: 🔸الف. کشتن ملکه انصاف نزد افکار عمومی و مخدوش‌شدن سنجه انتخاب 🔸ب. زیرسوال رفتن التزام عملی نامزدهای اصلی جبهه انقلاب به تبعیت از توصیه رهبری 🔸ج. میل آرای عمومی به سمت نامزدهای دوری‌گزیده، فرعی و غیراصلح 🔸ه. بالا رفتن امکان شکست و تقسیم آرا در جبهه انقلاب 🔸د. باز شدن فرصت جلب توجه نامزدهای غیرانقلابی 🔸ه. اشتباه در تبدیل انتخابات به یک رقابت درون جریانی 🔹با نقش‌یابی سیاسی گروه‌های ستیزه‌گر و تئوریزه‌شدن ستیزه‌گری توسط برخی عناصر فکری، جبهه انقلابی در وضعیت سختی برای رسیدن به نقطه اجماع یا وحدت قرارگرفته است. 🔹تخریب‌ها توجیه تئوریک و فکری پیدا کرده و عمیق‌تر می‌شود. در این فضا، چاره‌ کار اما، خویشتن‌داری عناصر جبهه و تذکر به مخاطرات و خطرات چنین مشی و مرامی است. @jafaraliyan
پخش قسمت دوم برنامه سازمان شبهه از رادیو گفتگو 🔸قسمت دوم برنامه سازمان شبهه، امروز ۱۷ خردادماه، ساعت ۱۶ از طریق شبکه رادیو گفتگو به روی آنتن می‌رود. موضوع این قسمت «شبهه از کجا آمده و به کجا می‌رسد؟» است.
عقلانیت انقلابی در ستیز با اغتشاش مفهومی (شماره اول) ✍ جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم سیاسی 🔸حدود شش سال از صدور و ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می‌گذرد، این بیانیه اعلام شروع و به بیان بهتر توصیف وضعیت جدیدی بود که در انقلاب اسلامی با آن مواجهیم. این دوره جدید تداوم منطقی و ضروری گام اول و نتیجه قطعی آن است. اقتصائات جدیدی را ایجاد کرده و تغییرات سیاسی و اجتماعی متناظری را نیز موجب شده است. 🔸مردم و نظام در گام اول، هم تجربه خوبی انداخته‌اند و هم یادگیری اجتماعی بالایی از حوادث، رویدادها و انتخاب‌ها داشته‌اند. این مهارت فضایی جدید ایجاد کرده است که خصیصه اصلی آن، «عقلانیت» است. فضای گام دوم، با چنین عقلانیتی قوام یافته است. نوعی عقلانیت انقلابی که ذاتی وضعیت جدید است و منجر به حرکات عقلانی در مردم، علیه خطرات و مخاطرات شده و راهنمای تصمیمات و انتخاب‌هایشان بوده است. 🔸جنس چالش‌ها نیز در دوره جدید تا حد زیادی متفاوت شده است. مثلا در 1401 با نوعی یورش به ذهنیت‌های سلیم مواجه بودیم. جنگی که شاخصه اصلی آن، هدف‌گیری اذهان بود نه ابدان. بعد از این هم یعنی طی دو سال گذشته با انواع و اقسام روش‌های ترکیبی، زندگی عادی مردم با چالش‌هایی مواجه شد. با اینکه باور مردم و اعتماد ایشان با آسیب‌هایی مواجه شد، اما عبور نسبی و موفق از این تجربه نیز خواسته یا نخواسته به نوعی یادگیری اجتماعی انجامید. 🔸به طور خاص آنچه امکان و زمینه این یادگیری اجتماعی را آماده‌تر می‌کرد، وجود نگرشی در حکمرانی بود که طی سه سال گذشته، سعی داشت مرارت‌های روحی و روانی مردم را کاهش دهد. دنبال تحریک کردن و راه انداختن بازی‌های روانی نبود. می‌توان گفت، دولت سیزدهم، تصمیم عقلانی و انتخاب آگاهانه همین مردم برای پایان دادن به وضعیت قبلی و ورود به وضع جدید بود. اساسا رئیس جمهور شهید و دولت او نیز با چنین فهم چنین تغییری به عرصه رسیدند. 🔸واقعه سی‌ام اردیبهشت و شهادت رئیس جمهور آن هم در حال خدمت، بر چنین انتخاب و درک آگاهانه‌ای صحه گذاشت. نکته مهم در تغییر چنین وضعی از شش سال گذشته تا کنون، همراهی و همدستی عاقلانه دولت و مردم بود. نوعی حرکت زیرساختی، مستحکم، صبورانه و عمیق. حرکتی که هنوز دلالت‌های میدانی و عینی آن، به منصه ظهور نرسیده بود. هر چند گاه و بیگاه در برخی مناسبات، متبلور می‌شد. این حرکت عقلایی که آیت‌الله‌رئیسی با نوعی محاسبه‌گری و آینده‌بینی شروع کرده بود، واجد برخی خصوصیات بود. 🔸اگر عنوان و چکیده این وضع جدید را عقلانیت انقلابی بدانیم، قدم‌های نخست آن در حرکت عاقلانه مردم با زمینه‌سازی دولت سیزدهم برداشته شد. اکنون که در آستانه انتخابات زودهنگام قرار گرفته‌ایم، استمرار چنین حرکتی نیاز به درک واقعی وضع جدید دارد. ماهیت پدیداری انتخابات منجر به رویت‌پذیر‌سازی نادیدنی‌ها می.شود. نادیدنی‌هایی نظیر لمس و درک چنین حرکتی که در آن واقعه خود را نشان داد. طبیعی است جریاناتی خواسته و ناخواسته در پی انسداد چنین درک و فهمی هستند. 🔸برای همین منظور نگارنده از تعبیر اغتشاش مفهومی استفاده کرده است. اغتشاش مفهومی از دو طریق جلوی مسیر طبیعی رشد عقلانی را سد می‌کند. سد اول، درک شتاب زده و عجولانه از چنین حرکتی است. سد دوم، نفی چنین حرکتی از طریق تحریف و تخریب آن است. دست بر قضا این دو فهم در نتیجه امر نیز یکدیگر را تقویت می‌کنند. به طور خلاصه می‌توان گفت این موانع، مهم‌ترین نقش را در ایجاد گسل‌ها یا دوقطبی‌ها کاذب بازی کرده‌اند و مسیر طبیعی فهم عقلانی این حرکت را با مشکل مواجه کرده‌اند. 🔸 نکته مهم آن است که هر دو طیف شاید مدعی حرکت عقلانی باشند و حتی تا حدی حرف‌هایشان صحیح باشد، اما در روش و منش مانع فهم وجودی وضع جدید می‌شوند. مردم به نحو وجودی در این وضع جدید قرار دارند و چنین موجودیتی را زندگی می‌کنند، اما این موانع نمی‌گذارد آنها به راحتی نزد خود واقعی و وضع حقیقی.شان حاضر شوند. 🔸گروه اول روشی قشری گزیده و حرف‌های صحیح، مبانی محرز و اندیشه‌های اصیل انقلاب اسلامی را با فهمی چشم بسته و موقعیت نسنجیده مطرح می کنند. لجوجانه و شتابزده بدون اینکه فهمی از این رشد طبیعی عقلانی داشته باشند، خواهان رسیدن به مقصد نهایی هستند. نکته تأسف برانگیز در این نگاه، طرد عناصر هم‌جبهه، گروه‌گرایی، کاسبی تفرقه و تکفیر عناصر متعادل است. 🔸همانطور که عرض شد در دقیقه و پدیدار انتخابات که لحظه تحویل سال سیاسی است، امور نادیدنی رویت پذیر می شود، اکنون نیز با این پدیده دست به گریبانیم. گروه دیگر که در مسیر انسداد عقلانیت انقلابی حرکت می‌کند، به طور مشخص جریانی است که خود را در این شش سال بیرون از چنین فضایی تعریف کرده است و حتی مایوسانه معتقد بوده، در این وضع جدید سهمی نخواهد داشت. ادامه متن👇
🔸مواجهه آنان با امر طبیعی تایید صلاحیت یک عنصر اصلاح‌طلب چارچوب‌دار، در انتخابات ریاست جمهوری، نیز از نوع غافلگیری و پیش بینی‌نشدگی بود. این امرغیرمنتظره، امید آنان را از روزنه‌گشایی به راه‌گشایی زنده کرد. با این حال نه آن روزنه و نه این راه، چیزی از جنس درک وضع جدید نیست. آنها خود را بدیل این وضعیت می‌دانند، با تحریف واقعیت‌های سه سال اخیر و تخریب دولت زمینه‌ساز عقلانیت یعنی دولت سیزدهم، در حال تولید پیام و تبلیغ هستند. ادامه دارد... 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan
بازیابی امر محسوس در تبلیغات انتخاباتی جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم سیاسی 🔸آیا می‌توان شور انتخاباتی را عقلانی کرد؟ آیا می‌توان هیجان هواداری و طرفداری از نامزدها را روی یک گزاره عقلانی متمرکز کرد؟ این بدن اجتماعی چگونه با لمس عقلانیت جنبانده خواهد شد؟ آیا عقلانیت می‌تواند تبدیل به امر حسّانی و محسوس شود؟ همه اینها سوالاتی معنادار در این دوره از انتخابات است. در این نوشتار سعی خواهم کرد به این سوالات پاسخ دهم و روزنه‌ای بر چنین امکانی باز نمایم. 🔸بگذارید از اینجا شروع کنیم که ما دو دسته امور داریم، امور فهمیدنی و امور حس‌کردنی. به طور خلاصه امر مفهوم و امر محسوس. آیا می‌توان بین این دو دسته از امور، یعنی امور شناختنی با امور حسانی ارتباط بر قرار کرد؟ اگر چنین امکانی به لحاظ نظری مقدور باشد، بنابراین می‌توان در ساخت واقعیت نیز مابه‌ازایی داشته باشد. بنابراین آن پرسش که آیا می‌توان حس و عاطفه را به عقل و خرد گره زد، معنادار بوده و پاسخ مثبت دارد. 🔸تقریبا بیش از 6 سال است که ماهیت رفتار رای‌دهی در کشورمان تغییر کرده است. می‌توان گفت مردم یا رای‌دهندگان، تا حدی از رفتار سلبی فاصله گرفته و به رفتار ایجابی نزدیک شده‌اند. به زبان گویاتر، تاحدی جای رای دادن با این هدف که فلان نامزد رای نیاورد، را با رای دادن برای رای آوردن یک نامزد کاربلد عوض کرده‌اند. شاید بتوان دلایل کاهش مشارکت را در سه رخداد انتخاباتی قبلی از این نظرگاه تحلیل کرد. در واقع آرا ماهیت ایجابی‌تر و کیفی‌تر پیدا کرده و مردم کم‌کم مایل به شناختن برنامه‌های نامزدها و فهم توان آنان برای اجرای این برنامه‌ها شده‌اند. 🔸دست بر قضا در این شش سال خبری از کمپین‌ها یا کارناوال‌های حسی و هیجانی انتخاباتی نیز نبود. برخی جریانات سیاسی ماهر در گرفتن رای سلبی نیز بدلیل انتساب به وضع موجود دولت اعتدال، ظرفیت و توان ایجاد چنین کمپین‌هایی را نیز نداشتند. در انتخابات زودهنگام اخیر اما این جریانات با یک امر غیرمنتظره و پیش‌بینی نشده مواجه شدند و امیدوار به ایجاد فضاهای منفی برای اخذ آرای سلبی شدند. پرسش این یادداشت ناظر به همین وضع است، اینکه چگونه می‌توان شور انتخاباتی را بر بنیان این تغییر ماهوی بنا کرد. یعنی شوری که بر اساس رفتار عقلانی مردم و نه رفتار هیجانی و احساسی شکل بگیرد. 🔸تقریبا اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، روی برانگیزاننده نبودن کمپین‌های تبلیغاتی تا این لحظه تاکید کرده‌اند. جریان اصلاحات نیز برای ایجاد چنین شوک‌هایی در تلاش است. اما به نظر می رسد، راه صحیح برای ایجاد چنین شوری، فهم درست مساله باشد. فهم این تغییر و این فرض که ماهیت رای‌دهی تغییر کرده است. اغتشاشات 1401 را می‌توان به یک معنا واکنشی رادیکال به چنین تغییراتی دانست. شاید بتوان گفت در آن حوادث، تا حد زیادی باقیمانده روش‌ها و تکنیک‌های تحریک اجتماعی، بکار گرفته شد، اما حاصلی جز یک تعلیق کوتاه مدت در مسیر کلی چنین عقلانیتی نداشت. 🔸جنباندن بدن اجتماع و تحریک امیال آن که با ایده حذف سر یا رهبری راهبردی جنبش، آن تعلیق را ایجاد کرده بود و تا حدی به خواسته ‌های خود رسید، اکنون چیز جذابی برای جریان ماهر در ایجاد فضاهای سلبی باقی نگذاشته است. بنابراین از هر سو که نگاه می‌کنیم، مساله آن است که چگونه می‌توان شوری عقلانی ایجاد کرد. پل بین امر محسوس و امر مفهوم چیست؟ چگونه می توان بر شمار انتخابگران عقلانی افزود؟ برای حداکثری کردن رای ایجابی چه می‌توان کرد؟پاسخ در شناخت امر زیبا است. رمز موفقیت ها نامزدها و کمیپن‌های آنان، در «زیبایی»‌«شناسی» است. 🔸ما کم و بیش در وضع مدرن قرار گرفته‌ایم. در جامعه مدرن که نیروهای دوگانه به طور پیوسته آن را در وضعیت دوقطبی قرار می‌دهد، زیبایی‌شناسی نسخه علاج است. از یک سو با انتزاعی شدن و غیرشخصی شدن روزافزون مسائل و روندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای کارایی بیشتر و عملکرد عقلانی مواجهیم و از سوی دیگر با روند شخصی و جزئی شدن حیات فردی و وجودی آدم‌ها مواجهیم. به یک معنا افراد زیادی به خواستنی‌های خود در حوزه شخصی دست پیدا می‌کنند، بنابراین معنای وعده‌های توخالی و بی هنر محسوس در حوزه عمومی کم اثر می‌شود. 🔸زیبایی‌شناسی اما دانشی است که به صورت نظام‌مند به امور حس‌پذیر پرداخته است و در قیاس با نگاه تحقیرآمیز و گذشته‌نگر، این امور را واجد حقایقی دانسته و از آنها برای میانجی‌گری و انتقال امور کلی استفاده کرده است. موضوع زیبایی‌شناسی از این نظر تجربه در هم تنیده جزئی و کلی، حس پذیر و فهم‌پذیر و محسوس و مفهوم بوده است. بنابراین این تجربه در جامعه‌ مدرن که تمایز میان عمومی و خصوصی، عقلانی و عاطفی، علمی و اخلاقی زیاد شده است به جایگاهی نمونه در تشخیص دردها و زخم‌های عمومی جامعه و پیشنهاد شفا برای آن تبدیل می‌شود. ادامه متن👇
🔸با این توضیح معلوم می‌شود حل آن معما منوط به مهارت زیبایی‌شناختی در برقراری ارتباط بین امور محسوس و مفهوم یا امور حسی و عقلی است. خروجی برقراری این ارتباط، یک اثر هنری است که امکان عمیق‌ترین همدلی و احساس فهم مشترک را فراهم می‌آورد. با اینکه هر فردی به نحو شخصی یک اثر هنری را تجربه کرده و با آن مواجه می‌شود، اما این تجربه شخصی ذاتا تعمیم‌پذیر بوده و روی آحاد اجتماعی تاثیرگذار است. 🔸بنابراین با تولید اثر هنری، می‌توان به شور انتخاباتی، تعین عقلی بخشید. چند پیشنهاد در این زمینه به ذهن نگارنده می‌رسد: 🔹هنر بیانگری شاید یکی از مهم‌ترین ابزارهای ایجاد چنین شوری باشد. بنابراین اولین مهارت لازم برای نامزدها و مبلغین آنها، داشتن زبان شیوا و بیان بلیغ و فصیح است. نتیجه آنکه معنای نفوذ کلام در فضای ایجابی فعلی، یعنی بیان عقلانی امور به نحو جذاب و جلب کننده است. 🔹هنر تبدیل ایده‌های متعالی و نادیدنی به امور مادی و رویت‌پذیر. در فضای ایجابی فعلی این هنر به معنای بهره‌برداری از فنون بازنمایی تجسد آن ایده‌ها در امور جزئی زندگی روزمره است. یعنی بیان هنری گره‌گشایی راه‌حل‌های کلان در زندگی روزمره با موسیقی و تصویر و... 🔹هنر حس‌آمیزی ارگانیک در بدنه هواداران جدی. یعنی در فضای ایجابی فعلی مشاورین و مبلغین حلقه‌های اول نامزدها، از قدرت اقناع هواداران برای تبدیل شدن به شبکه توزیع امر محسوس در میان مردم معمولی برخوردار باشند. اگر بدنه هوداران جدی اقناع شوند، شعاع پیرامونی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. 🔹هنر مردمی‌سازی کمپین انتخاباتی. در فضای ایجابی موجود روش‌های سلبی کمتر از روش‌های ایجابی موثر و نافذ است. یعنی ستادهای انتخاباتی به راه‌های ایجاد انگیزش عقلانی در جمعیت‌ها برای حضور در جلسات انتخاباتی نامزدها و سرایت شور آن به دیگر سلیقه‌ها و آحاد اجتماعی برسند. 🔹هنر تبدیل امر سیاسی به امر فرهنگی. باید بین وضع سیاسی کشور و حال شخصی افراد پیوند مثبت برقرار کرد. یعنی ستادهای تبلیغاتی به راه‌حل‌هایی برسند که مردم تغییر حال فعلی‌شان را در نسبت با تغییر وضع کشور درک کنند. اینکه اگر وضع کشور خوب شود، حال آنان نیز به طریق اولی خوب می‌شود. 🔹هنر تبدیل امر اقتصادی به امر سیاسی. یعنی گفتار کارشناسی اقتصادی برانگیزاننده نیست، این گفتار نیاز به یک واسطه ملموس دارد. گفتار سیاسی وجه ملموس‌تری نسبت به گفتار اقتصادی دارد. ستادهای تبلیغاتی، باید به راه‌حل‌هایی برسند که تغییر رئیس جمهور برای مردم معنادار شود و آنها متوجه باشند واقعا فرق می‌کند چه کسی به پاستور برسد. 🔹هنر امیدبخشی و افق سازی. ایجاد انتظار مثبت برای بهتر شدن وضع موجود از طریق بروز و برجسته‌سازی ویژگی‌های اختصاصی در نامزدها یکی از مهم‌ترین اقدامات در این خصوص است. در فضای ایجابی فعلی باید روی مزیت های مثبت نامزدها اقدام به نمادسازی کنند. نمادسازی روی عرضه‌داری، کارآمدی، کاربلدی، اجماع‌سازی، اخلاق‌مداری، راست‌گویی و ... 🔹هنر انتخاب شعار و واژه‌سازی. ستادهای تبلیغاتی باید روی گفتارهای که اثر نشانه‌ای بالا دارد متمرکز شوند. این گفتارها به طور ویژه می‌تواند از دل بیان بیم و امیدهای مردم معمولی کشف شده و روی بازنمایی هنری آنها متمرکز باشد. 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan