eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
366 دنبال‌کننده
282 عکس
8 ویدیو
5 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مواجهه آنان با امر طبیعی تایید صلاحیت یک عنصر اصلاح‌طلب چارچوب‌دار، در انتخابات ریاست جمهوری، نیز از نوع غافلگیری و پیش بینی‌نشدگی بود. این امرغیرمنتظره، امید آنان را از روزنه‌گشایی به راه‌گشایی زنده کرد. با این حال نه آن روزنه و نه این راه، چیزی از جنس درک وضع جدید نیست. آنها خود را بدیل این وضعیت می‌دانند، با تحریف واقعیت‌های سه سال اخیر و تخریب دولت زمینه‌ساز عقلانیت یعنی دولت سیزدهم، در حال تولید پیام و تبلیغ هستند. ادامه دارد... 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan
بازیابی امر محسوس در تبلیغات انتخاباتی جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم سیاسی 🔸آیا می‌توان شور انتخاباتی را عقلانی کرد؟ آیا می‌توان هیجان هواداری و طرفداری از نامزدها را روی یک گزاره عقلانی متمرکز کرد؟ این بدن اجتماعی چگونه با لمس عقلانیت جنبانده خواهد شد؟ آیا عقلانیت می‌تواند تبدیل به امر حسّانی و محسوس شود؟ همه اینها سوالاتی معنادار در این دوره از انتخابات است. در این نوشتار سعی خواهم کرد به این سوالات پاسخ دهم و روزنه‌ای بر چنین امکانی باز نمایم. 🔸بگذارید از اینجا شروع کنیم که ما دو دسته امور داریم، امور فهمیدنی و امور حس‌کردنی. به طور خلاصه امر مفهوم و امر محسوس. آیا می‌توان بین این دو دسته از امور، یعنی امور شناختنی با امور حسانی ارتباط بر قرار کرد؟ اگر چنین امکانی به لحاظ نظری مقدور باشد، بنابراین می‌توان در ساخت واقعیت نیز مابه‌ازایی داشته باشد. بنابراین آن پرسش که آیا می‌توان حس و عاطفه را به عقل و خرد گره زد، معنادار بوده و پاسخ مثبت دارد. 🔸تقریبا بیش از 6 سال است که ماهیت رفتار رای‌دهی در کشورمان تغییر کرده است. می‌توان گفت مردم یا رای‌دهندگان، تا حدی از رفتار سلبی فاصله گرفته و به رفتار ایجابی نزدیک شده‌اند. به زبان گویاتر، تاحدی جای رای دادن با این هدف که فلان نامزد رای نیاورد، را با رای دادن برای رای آوردن یک نامزد کاربلد عوض کرده‌اند. شاید بتوان دلایل کاهش مشارکت را در سه رخداد انتخاباتی قبلی از این نظرگاه تحلیل کرد. در واقع آرا ماهیت ایجابی‌تر و کیفی‌تر پیدا کرده و مردم کم‌کم مایل به شناختن برنامه‌های نامزدها و فهم توان آنان برای اجرای این برنامه‌ها شده‌اند. 🔸دست بر قضا در این شش سال خبری از کمپین‌ها یا کارناوال‌های حسی و هیجانی انتخاباتی نیز نبود. برخی جریانات سیاسی ماهر در گرفتن رای سلبی نیز بدلیل انتساب به وضع موجود دولت اعتدال، ظرفیت و توان ایجاد چنین کمپین‌هایی را نیز نداشتند. در انتخابات زودهنگام اخیر اما این جریانات با یک امر غیرمنتظره و پیش‌بینی نشده مواجه شدند و امیدوار به ایجاد فضاهای منفی برای اخذ آرای سلبی شدند. پرسش این یادداشت ناظر به همین وضع است، اینکه چگونه می‌توان شور انتخاباتی را بر بنیان این تغییر ماهوی بنا کرد. یعنی شوری که بر اساس رفتار عقلانی مردم و نه رفتار هیجانی و احساسی شکل بگیرد. 🔸تقریبا اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، روی برانگیزاننده نبودن کمپین‌های تبلیغاتی تا این لحظه تاکید کرده‌اند. جریان اصلاحات نیز برای ایجاد چنین شوک‌هایی در تلاش است. اما به نظر می رسد، راه صحیح برای ایجاد چنین شوری، فهم درست مساله باشد. فهم این تغییر و این فرض که ماهیت رای‌دهی تغییر کرده است. اغتشاشات 1401 را می‌توان به یک معنا واکنشی رادیکال به چنین تغییراتی دانست. شاید بتوان گفت در آن حوادث، تا حد زیادی باقیمانده روش‌ها و تکنیک‌های تحریک اجتماعی، بکار گرفته شد، اما حاصلی جز یک تعلیق کوتاه مدت در مسیر کلی چنین عقلانیتی نداشت. 🔸جنباندن بدن اجتماع و تحریک امیال آن که با ایده حذف سر یا رهبری راهبردی جنبش، آن تعلیق را ایجاد کرده بود و تا حدی به خواسته ‌های خود رسید، اکنون چیز جذابی برای جریان ماهر در ایجاد فضاهای سلبی باقی نگذاشته است. بنابراین از هر سو که نگاه می‌کنیم، مساله آن است که چگونه می‌توان شوری عقلانی ایجاد کرد. پل بین امر محسوس و امر مفهوم چیست؟ چگونه می توان بر شمار انتخابگران عقلانی افزود؟ برای حداکثری کردن رای ایجابی چه می‌توان کرد؟پاسخ در شناخت امر زیبا است. رمز موفقیت ها نامزدها و کمیپن‌های آنان، در «زیبایی»‌«شناسی» است. 🔸ما کم و بیش در وضع مدرن قرار گرفته‌ایم. در جامعه مدرن که نیروهای دوگانه به طور پیوسته آن را در وضعیت دوقطبی قرار می‌دهد، زیبایی‌شناسی نسخه علاج است. از یک سو با انتزاعی شدن و غیرشخصی شدن روزافزون مسائل و روندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای کارایی بیشتر و عملکرد عقلانی مواجهیم و از سوی دیگر با روند شخصی و جزئی شدن حیات فردی و وجودی آدم‌ها مواجهیم. به یک معنا افراد زیادی به خواستنی‌های خود در حوزه شخصی دست پیدا می‌کنند، بنابراین معنای وعده‌های توخالی و بی هنر محسوس در حوزه عمومی کم اثر می‌شود. 🔸زیبایی‌شناسی اما دانشی است که به صورت نظام‌مند به امور حس‌پذیر پرداخته است و در قیاس با نگاه تحقیرآمیز و گذشته‌نگر، این امور را واجد حقایقی دانسته و از آنها برای میانجی‌گری و انتقال امور کلی استفاده کرده است. موضوع زیبایی‌شناسی از این نظر تجربه در هم تنیده جزئی و کلی، حس پذیر و فهم‌پذیر و محسوس و مفهوم بوده است. بنابراین این تجربه در جامعه‌ مدرن که تمایز میان عمومی و خصوصی، عقلانی و عاطفی، علمی و اخلاقی زیاد شده است به جایگاهی نمونه در تشخیص دردها و زخم‌های عمومی جامعه و پیشنهاد شفا برای آن تبدیل می‌شود. ادامه متن👇
🔸با این توضیح معلوم می‌شود حل آن معما منوط به مهارت زیبایی‌شناختی در برقراری ارتباط بین امور محسوس و مفهوم یا امور حسی و عقلی است. خروجی برقراری این ارتباط، یک اثر هنری است که امکان عمیق‌ترین همدلی و احساس فهم مشترک را فراهم می‌آورد. با اینکه هر فردی به نحو شخصی یک اثر هنری را تجربه کرده و با آن مواجه می‌شود، اما این تجربه شخصی ذاتا تعمیم‌پذیر بوده و روی آحاد اجتماعی تاثیرگذار است. 🔸بنابراین با تولید اثر هنری، می‌توان به شور انتخاباتی، تعین عقلی بخشید. چند پیشنهاد در این زمینه به ذهن نگارنده می‌رسد: 🔹هنر بیانگری شاید یکی از مهم‌ترین ابزارهای ایجاد چنین شوری باشد. بنابراین اولین مهارت لازم برای نامزدها و مبلغین آنها، داشتن زبان شیوا و بیان بلیغ و فصیح است. نتیجه آنکه معنای نفوذ کلام در فضای ایجابی فعلی، یعنی بیان عقلانی امور به نحو جذاب و جلب کننده است. 🔹هنر تبدیل ایده‌های متعالی و نادیدنی به امور مادی و رویت‌پذیر. در فضای ایجابی فعلی این هنر به معنای بهره‌برداری از فنون بازنمایی تجسد آن ایده‌ها در امور جزئی زندگی روزمره است. یعنی بیان هنری گره‌گشایی راه‌حل‌های کلان در زندگی روزمره با موسیقی و تصویر و... 🔹هنر حس‌آمیزی ارگانیک در بدنه هواداران جدی. یعنی در فضای ایجابی فعلی مشاورین و مبلغین حلقه‌های اول نامزدها، از قدرت اقناع هواداران برای تبدیل شدن به شبکه توزیع امر محسوس در میان مردم معمولی برخوردار باشند. اگر بدنه هوداران جدی اقناع شوند، شعاع پیرامونی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. 🔹هنر مردمی‌سازی کمپین انتخاباتی. در فضای ایجابی موجود روش‌های سلبی کمتر از روش‌های ایجابی موثر و نافذ است. یعنی ستادهای انتخاباتی به راه‌های ایجاد انگیزش عقلانی در جمعیت‌ها برای حضور در جلسات انتخاباتی نامزدها و سرایت شور آن به دیگر سلیقه‌ها و آحاد اجتماعی برسند. 🔹هنر تبدیل امر سیاسی به امر فرهنگی. باید بین وضع سیاسی کشور و حال شخصی افراد پیوند مثبت برقرار کرد. یعنی ستادهای تبلیغاتی به راه‌حل‌هایی برسند که مردم تغییر حال فعلی‌شان را در نسبت با تغییر وضع کشور درک کنند. اینکه اگر وضع کشور خوب شود، حال آنان نیز به طریق اولی خوب می‌شود. 🔹هنر تبدیل امر اقتصادی به امر سیاسی. یعنی گفتار کارشناسی اقتصادی برانگیزاننده نیست، این گفتار نیاز به یک واسطه ملموس دارد. گفتار سیاسی وجه ملموس‌تری نسبت به گفتار اقتصادی دارد. ستادهای تبلیغاتی، باید به راه‌حل‌هایی برسند که تغییر رئیس جمهور برای مردم معنادار شود و آنها متوجه باشند واقعا فرق می‌کند چه کسی به پاستور برسد. 🔹هنر امیدبخشی و افق سازی. ایجاد انتظار مثبت برای بهتر شدن وضع موجود از طریق بروز و برجسته‌سازی ویژگی‌های اختصاصی در نامزدها یکی از مهم‌ترین اقدامات در این خصوص است. در فضای ایجابی فعلی باید روی مزیت های مثبت نامزدها اقدام به نمادسازی کنند. نمادسازی روی عرضه‌داری، کارآمدی، کاربلدی، اجماع‌سازی، اخلاق‌مداری، راست‌گویی و ... 🔹هنر انتخاب شعار و واژه‌سازی. ستادهای تبلیغاتی باید روی گفتارهای که اثر نشانه‌ای بالا دارد متمرکز شوند. این گفتارها به طور ویژه می‌تواند از دل بیان بیم و امیدهای مردم معمولی کشف شده و روی بازنمایی هنری آنها متمرکز باشد. 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan
مشارکت قوی با نامزد قوی ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸می‌توان با اطمینان بالایی گفت، یکی از مولفه‌های اصلی تحقق مشارکت حداکثری، وجود نامزدی در قد و قامت ریاست جمهوری است. نامزدی که توانایی انتقال حس پیروزی و فتح رقابت در انتخابات را به مردم و بدنه اجتماعی داشته باشد. بنابراین شاید در این روزهای پایانی، مهم‌ترین اثر نامزدهای انتخاباتی در تحقق مشارکت حداکثری، تابعی از اعتماد به نفس و قدرت شوق آفرینی آنان در مردم باشد. 🔸پرسش اما این است که آیا مردم چنین حسی را از نامزدهای فعلی دریافت کرده‌اند؟ شاید بتوان گفت تا حدی بله و تا حدی خیر. اینکه چرا تا حدی بله، چون مردم فهمیده‌اند برخی نامزدها هم شناخت خوب از کشور و هم توان خوب در اداره کشور دارند. اما اینکه چرا نه، شاید بیشتر مربوط به مقایسه نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری با روسای جمهور فعلیت یافته قبلی باشد. این قیاس اگر علی‌الخصوص با شهید رئیسی صورت بگیرد، پاسخگوی انتظار مردم نیست. 🔸با این وجود شانس‌های بسیار خوبی برای ایجاد حسی قوی در مردم، همچنان وجود دارد. بهره‌گیری از این شانس بستگی بسیار زیادی به عملکرد عقلانی ستادهای انتخاباتی جبهه انقلاب دارد. اینکه بدانند چه تصمیمی را در چه لحظه‌ای گرفته و به چه‌گونه ای اعلام کرده و اقدام کنند. طبیعی است اگر چنین تصمیم عقلانی در لحظه درست گرفته شود، نمی‌گذارد، شوک‌های کاذب جبهه رقیب، فقدان حس قوی را جبران کند. 🔸یک تصمیم جمعی عقلانی برای همه روزهای پایانی برنامه‌ریزی دارد و ارزش فرار به سمت پیروزی در امتیازهای نهایی را می‌داند. عقل جمعی جبهه انقلاب، باید بداند تا کجا لازم است قدم به قدم و شانه‌به‌شانه با رقیب جلو رفته و از کجا لازم است فرار به سمت پیروزی را شروع کند. مهم آن است که در تشخیص لحظه فرار درست عمل کند. اکنون آن لحظه فرا رسیده است، فرار به سوی مشارکت حداکثری با نامزد قوی حداکثری. قدر این لحظه تاریخی را بدانیم... @jafaraliyan
امتداد راه شهید جمهور در دقیقه سرنوشت‌ساز ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸واقعه سی‌ام اردیبهشت که در پی پرواز آسمانی رئیس جمهور شهید و هیئت همراه او رخ داد، یک نقطه عطف معناآفرین نیز بود. آن اتفاق و آن بدرقه باشکوه یک پیام آشکار و اجمالی را مخابره می‌کرد. پیام امتداد راه شهید جمهور. هرچه از آن واقعه گذشتیم معنای این پیام اجمالی دقیق‌تر و شفاف‌تر شد و شاید تفصیلی‌تر و جزئی‌تر. و این وضوح به معنای فروریختن معانی بدلی و غیرواقعی از معنای امتداد بود. 🔸شاید باید این زمان می‌گذشت تا به چنین وضوحی رسیده و برای رسیدن به معنای واقعی امتداد راه شهید رئیسی به پرسش صحیح که راهنمای ما به جواب مناسب باشد، برسیم. این پرسش که چرا شهید رئیسی چنین بی‌وقفه، بی‌امان، جان‌فزا، خستگی‌ناپذیر و شبانه‌روز در حال دویدن و خدمت بود. چه ضرورتی را می‌دید و چه فقدانی را حس می‌کرد که چنین جان برکف، حرکت می‌کرد؟ اکنون شاید زمان خوبی برای پاسخ به این پرسش باشد. 🔸به گمان نگارنده فارغ از عادت باشکوه خدمت تمام عیار شهید رئیسی، آنچه جمعه‌ها و تعطیلی‌ها و فراغت‌ها را از او ربوده بود، بازیابی اعتماد عمومی بود. همان متاعی که به ثمن بخس و بهایی ناچیز، خرج و مصرف شده بود. سرمایه ارزشمند مشارکت 70 درصدی که در سال 92 و 96، خرج اعتماد به رئیس جمهور وقت شد، اما قدرش شناخته و دانسته نشد. نور امید در دل بخش زیادی از آن سرمایه با نامزد شدن شهید رئیسی، تابیده شد. 🔸با این حال قدرنشناسی دولت وقت کار خود را کرده بود. حالا این رئیسی بود و این بازگشت مشروط اعتماد. شرطی که ناخودآگاه جمعی با شهید رئیسی قرار داد کرده بود و او به فراست این مهم را فهمیده بود. اینکه برای بازگرداندن شأن خدمت به نهاد ریاست جمهوری مسئولیت سنگینی بر دوش او گذاشته شده است. اینکه برای بازگرداندن شأن صداقت و اخلاق به نهاد ریاست جمهوری مردم به او مأموریت ویژه داده‌اند. اینکه برای بازگرداندن شأن فراگیر و چتر واحد بودن نهاد ریاست جمهوری مسئولیت ویژه به او داده‌اند. اینکه برای تثبیت آرامش و ثبات سیاسی و دوری از جار و جنجال‌های سیاسی به او اعتماد کرده‌اند. 🔸 رئیسی برای نقد کردن چک این اعتماد، شب و روزش را فدا کرد. بی‌امان می‌دوید و در میان مردم حاضر می‌شد. او برای جبران آن ضربه کاری به اعتماد عمومی، چاره‌ای جز این نداشت. شهادت او جدای از جنبه باطنی واقعه، امضایی محکم به قیمت جان پای این قرارداد اجتماعی با مردم بود. حال اگر از این زاویه به مساله امتداد راه شهید رئیسی نظر بیفکنیم، تا حدی به معنای واقعی آن می‌رسیم. اینکه در مسیر این مشارطه و قرارداد، یعنی بازیابی و بازسازی اعتماد عمومی حرکت کنیم. توصیه‌های مهم ولی فقیه مبنی بر مشارکت حداکثری و رقابت اخلاقی را می‌توان بر همین بنیان فهم کرد. بنابراین تا حدی تکلیف نامزدها، جریانات و هواداران آنها در این خصوص مشخص شده و می‌شود. شهید رئیسی برای عمل به قرارداد خود با مردم، راه خدمت اخلاقی را گزیده بود. 🔸 خدمت اخلاقی، یعنی دوندگی بی‌امان، بی‌منت، بی‌حاشیه و خیرخواهانه. خدمت اخلاقی یعنی او برای طرح‌های زیرساختی و اصلاح ساختارهای معیوب اقتصادی، منافع بلندمدت مردم را در نظر گرفته بود. بدنامی کوتاه‌مدت را بر خوش‌نامی ابدی ترجیح نمی‌داد.خدمت اخلاقی یعنی به مردم اعتماد واقعی داشت و آنها را معاف و بی‌نقش و اثر نمی‌دانست، بلکه آنان را شریک واقعی تصمیمات کلان و اجرای آن تصمیمات می‌دانست. یعنی با مردم تصمیم می‌گرفت نه برای مردم بدون فهم نیاز آنان. در نهایت خدمت اخلاقی همان چیزی است که تاحدی منجر به بازیابی و بازسازی اعتماد عمومی شده بود. 🔸 بنابراین طبیعتا و به‌صورت منطقی، برای حداکثری شدن اعتماد عمومی یعنی مشارکت بالا و حداکثری، رقابت اخلاقی جایگاه و پایگاه اساسی پیدا می‌کرد. تاکید مهم رهبر انقلاب در سخنرانی 14 خرداد نیز به همین موضوع اشارت داشت این بیان که اگر همه نامزدها به وظیفه خود، (یعنی رعایت اخلاق در رقابت) عمل کنند، خداوند دل‌های مردم را متوجه بهترین گزینه خواهد کرد. 🔸 بنابراین اگر معنای امتداد راه شهید رئیسی را حداکثری کردن اعتماد عمومی بدانیم، راه تحقق آن مشارکت حداکثری با رقابت اخلاقی است. طبیعی است مخاطب اصلی این توصیه هم نامزدهای محترم، هم ستادهای انتخاباتی و هم هواداران آنهاست. اکنون شاید بیش از هر زمانی دیگری، تذکر و یادآوری دقیقه شهادت آیت الله رئیسی، لازم باشد. این مهم که ستادهای انتخاباتی و نامزدهای محترم با چه رفتاری می‌توانند هم اخلاق را نمایندگی کنند و هم به تحقق مشارکت حداکثری کمک نمایند. 🔸 امتداد راه شهید رئیسی در این دقیقه و لحظه حساس، یعنی ایثار و گذشتن از خود. تنها در لحظات سرنوشت‌ساز است که چنین اقدام اخلاقی، منجر به توجه حداکثری و ستایش جمعی می‌شود. اکنون اگر نامزدهای جبهه پوستن قدرت را فدای ردای خدمت کنند، یعنی به نقش تاریخی خود در حداکثری کردن اعتماد عمومی واقف شده‌اند. ادامه متن👇
🔸 احترام به تصمیم جمعی، اخلاقی‌ترین راه وصول به چنین هدفی است. آن تصمیم که یک فعل خردورزانه است، نشان می‌دهد، بین رقابت اخلاقی و تصمیم عقلانی نیز ارتباط مستقیمی وجود دارد. مجموع شرایط فعلی نشان می‌دهد، عقلانی‌ترین تصمیم ممکن، اجماع حداکثری جبهه و حمایت اخلاقی و تمام قد نامزدهای فداکار از گزینه نهایی است. این لحظه را نباید از دست داد و عقلای جبهه نیز می‌دانند چگونه باید این نقش و رسالت تاریخی را به بهترین وجه ممکن بازی کنند. 🔸 جمله آخر آنکه طعم مشارکت حداکثری اگر با رای قاطع به نامزد نهایی توام شود، اثرات مادی و معنوی آن بسیار بوده و به معنای واقعی کلمه امکان امتداد راه شهید رئیسی، حاصل می‌شود. @jafaraliyan
«آنِ» انتخابات ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸لحظه فرار به سمت پیروزی، جلب توجه عموم مردم و به تصمیم نهایی رسیدن مرددین را می‌توان «آنِ» انتخابات دانست. دقیقه حساسی که همه انتظارش را می‌کشند. به واقع چه‌چیزی یا چه اتفاقی چنین لحظه‌ای را ممکن می‌سازد؟ 🔸از مجموع اقدامات صورت گرفته توسط ستادهای انتخاباتی، چنین برمی‌آید که شوک‌های منفی و گفتار تند و هیجانی نیز نتوانسته چندان چنین آنی را رقم‌ بزند. عادت ستادهای اصلاح‌طلب به دوقطبی‌سازی و هیجان‌زایی کاذب نیز چندان موفق نبوده‌ است. ژست اخلاقی و حاشیه‌گریز پزشکیان نیز نتوانسته آنی از جنش مظلومیت برای او تولید کند. 🔸گفتار فصیح، بلیغ، تند و هیجانی پورمحمدی نیز آورده‌ای برای او نداشت. حتی بیان شورمندانه قاضی‌زاده‌هاشمی و زاکانی نیز نتوانست چنین آنی را رقم‌ بزند. در خصوص جلیلی و قالیباف نیز، آنچه منجر به چنین جلب توجهی شده، ساخته و پرداخته گفتار تبلیغی آنان نبوده است، بلکه ریشه در شناخت نسبی اجتماعی و جدی‌تر محسوب‌شدنشان در امتداد راه شهید جمهور بوده است. 🔸همه این موارد، نشان می‌دهد، فضا مستعد تولید یک «آنِ» غیرمنتظره و تعیین‌کننده نیست. اما آیا بکلی امکان چنین لحظه‌ای سلب شده است؟ به‌نظر نمی‌رسد چنین باشد. همه این تلاش‌های ناکامل نشان می‌دهد، باید پرسش را معطوف به فهم فضا-زمان فعلی کرد؟ چرا چنین است؟ پاسخ در این است که جامعه بازشدن پرانتز جدید درون پرانتر بازشده پس از شهادت شهید جمهور را معتبر نمی‌داند. 🔸به بیان دیگر، آنِ واقعه سی‌ام اردیبهشت(شهادت رئیس‌جمهور) که منجر به تعلیق روزمرگی‌ سیاسی و باز شدن پرانتزی بی‌سابقه در جلب توجه مردم به نهاد ریاست‌جمهوری شد، آنچان پر اثر و پر نفوذ است که نمی‌گذارد ناخودآگاه جمعی‌مان‌ متوجه امر دیگری شود. این انتخابات، تحت تأثیر آنِ شهادت است. هیچ اثری یارای جایگزینی با اثر شهید رئیسی نیست. 🔸جریان رقیب نیز وارد اشتباهی نسنجیده شد، خود را ناخواسته در مسیر خنثی‌سازی اثر شهید قرار داد.‌ جبهه انقلابی اما با اینکه‌ فهم‌ درستی شد، نتوانست بهره کاملی از اثر شهید حاصل کند. حال اگر به سوال اصلی این‌ یادداشت برگردیم و بپرسیم چگونه چنین لحظه‌ای را ممکن سازیم، پاسخ‌ به سادگی در ایجاد تصویری کامل از شهید رئیسی است. 🔸چنین تصویری مسلما به تنهایی در هیچ‌ نامزدی متبلور نیست. مردم‌ گفته و نگفته، منتظر چنین رویدادی هستند. چگونه به آن‌ تصویر کامل‌برسیم؟ به تصویری جامع و مانع. تصویری که به نحو قانع‌کننده‌ای بازنمایی‌ کاملی از شهید جمهور باشد. تصویری که‌ در آن هم کارآمدی و کفایت، هم خلوص و صداقت و هم گشودگی و جامعیت رئیسی را نمایندگی کند. 🔸برای ایجاد این تصویر تنها یک راه‌ موجود است. مردم اثر شهید را در شخصیتی جامع‌الاطرف می‌بینند که در اجماع‌ این چند نفر جبهه انقلاب ممکن می‌شود. آنها اگر یک‌ ما شوند، آنِ شهادت را امتداد می‌بخشند. آنِ شهادت را متذکر‌ می‌شوند و آن انتظار نویدبخش را ممکن می‌سازند. جبهه‌ باید تصمیم مهمی بگیرد، مردم باهم‌ برنده‌شدن را بر بی‌هم بردن ترجیح می‌دهند. به تصمیم‌ مهم‌ و قوی مردم‌ کمک کنیم تا از پس آزمون انتخابات بسی موفق‌تر برآیند... @jafaraliyan
راه شهید یا چهره شهید؟ ✍جعفرعلیان‌نژادی 🔸کاش تندروها و هتاکان اطراف دکتر جلیلی، ذره‌ای جا برای تبدیل تلاش‌های انتخاباتی ایشان به حسنه، باقی می‌گذاشتند. 🔸هر انسان منصفی با ملاحظه ایتا و ویراستی که محل جولان این عناصر است متوجه بداخلاقی، هتاکی و دروغگویی می‌شود. 🔸از دیروز عصر نیز با تحمیل دروغ به افکار عمومی، فضای انتخابات را از حالت طبیعی خارج ساخته و روی آرای منطقی مردم تأثیر منفی گذاشتند. 🔸این تأثیرگذاری تا حدی است که شائبه مدیریت دکتر جلیلی توسط این طیف را به شدت در میان دلسوزان نظام و انقلاب ایجاد کرده است. 🔸با چنین بی‌اخلاقی‌هایی به راحتی آلت دست ستاد دکتر پزشکیان شدند و در زمین بازی آنان، نگذاشتند فرایند وحدت محقق شود. 🔸اگر نبود این بی‌اخلاقی‌ها و دین‌فروشی‌ها، چه بسا در ساعات پایانی شب حتی دکتر قالیباف حاضر به کنارکشیدن می‌شد. 🔸حال مردم شریف بدانند و آگاه باشند و به تصمیم قبلی خود پایبند باشند، مسلما نزد خداوند مأجور بوده و وجدانشان راحت خواهد بود. 🔸نگذارید آرای شما، تحت تأثیر دروغ‌ها و فتنه‌گری‌های این عناصر تندرو و بی مردم قرار بگیرد. برای رأی دادن به چند ماه بعد نگاه کنند. 🔸در این لحظه خطیر قدری می‌شود با تأمل و مکث، جلوی یک خطر بزرگ را گرفت و آینده‌ای پر امید رقم‌ زد. به رأی عقلانی در این لحظه نیاز داریم. 🔸به امتداد راه شهید رئیسی نیاز داریم، نه دیدن چهره او در چهره‌ نامزد دیگر. این فکر غلطی است. راهش راه خدمت و پیشرفت بود. 🔸کشور نیاز به سرعت و تحول دارد. مردم به اندازه کافی صبر کرده‌اند، حالا منتظر نتیجه اقدامات شهید جمهور هستند، نه حرکت از نقطه صفر. 🔸تا دیر نشده، دوباره قدری فکر کنیم، قدری تأمل کنیم و انتخاب کنیم می‌خواهیم با دیدن رئیس جمهور یاد چهره شهید بیفتیم یا راهش. @jafaraliyan
رأی حداکثری علیه تحجر و تزلزل ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ در دل دولت سیزدهم، معنای متفاوتی یافت. معنایی که تمام مفروضات و محاسبات معروف و مألوف جریانات افراط و تفریط بر هم زده و می‌زند. 🔸پاس و آبشار جریان تحجر و تزلزل، در این انتخابات را در دل گفتارهای ستادهای تبلیغاتی دو نامزد خاص و هوادارانش دیدیم‌. یک جریان با انگیزه مشارکت حداقلی بدنبال رأی‌آوری نامزد خود بود، جریان دیگر هم با فرض حداکثری شدن مشارکت در پی پیروزی نامزد خود بود. 🔸این وسط اما جریان اصیل عقلانیت انقلابی، رقابتی اخلاقی را پیش‌شرط مشارکت بالا می‌دانست. او می‌دانست اگر‌عرصه‌ رقابت اخلاقی شود، مردم مشارکت بالا خواهند کرد. و اگر قرار باشد رأی سلبی بدهند علیه بداخلاقی و کین‌توزی رأی خواهند داد. 🔸حالا امروز واقعاً روز آزمون چنین مفروضاتی است. نتیجه آرا نشان‌خواهد داد، چرا در فضای عقلانیت انقلابی قرار داریم. با این مبنا هرچقدر مشارکت بالاتر رود، امکان شکست جریان تحجر و سپس تزلزل بالا می‌رود. با رای حداکثری صدای شکستن استخوان‌های تحجر و تزلزل به گوش خواهد رسید انشاالله