✅ در منابع دسته اول و دسته دوم تاریخی ( از قرن اول تا قرن چهاردهم)، ذکری از روز ولادت و درگذشت حضرت معصومه (س) نیامده ولی چند منبع در دوران اخیر ولادت ایشان را در اول ذیقعده سال ۱۷۳ق. در شهر مدینه و وفات ایشان را در روز ۱۰ ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری عنوان کردهاند،
آیت الله رضا استادی در مجله نور علم می نویسد که قدیمیترین منبعی که تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه را ذکر کرده کتاب نور الآفاق (منتشر شده در سال ۱۳۳۴قمری) نوشته جواد شاه عبدالعظیمی (متوفای ۱۳۵۵قمری) است. آیت الله استادی با کنار هم گذاشتن مطالب متعددی از این کتاب نتیجه میگیرد بسیاری از گفتههای او فاقد استناد و بلکه ساختگی است؛ یکی از همین سخنان ساختگی، تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه است که از کتاب او به چند کتاب دیگر نیز راه یافته است. #مجله_نورعلم_شماره_۵۰_۵۱_ص۲۹۷_۳۰۱
#حضرت_معصومه_سلاماللهعَلیها_وفات
ادامه روایت وفات حضرت معصومه از فایل قبلی 👇👇👇👇
❇️ حجة الأسلام و المسلمین دکتر رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ اسلام نیز در اعتراض به ثبت شدن این تاریخ تولد و وفات در تقویمها، ضمن باز نشر مطالب آیت الله استادی مطالبی را در نقد این دو تاریخ منتشر کرده اند. #انتقادهای_رسول_جعفریان_درباره_دوتاریخ_ساختگی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی نیز به صراحت، این دو تاریخ را مجعول معرفی کرده و ماجرای جعل آن را نیز نقل کرده است. #جرعهای_ازدریا_ج۲_ص۵۱۶
حجة الأسلام سید ضیاء مرتضوی نیز در مقالهای با عنوان تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه همین نکته را تاکید میکند؛ او ضمن گزارشی از تلاشهای بینتیجه برای یافتن تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه، منابع مورد استناد جواد شاه عبدالعظیمی را نیز ساختگی و یا غیرقابل اعتماد معرفی میکند.#شرحی_بر_یک_سندسازی_بی_پایه
نویسنده کتاب ریاحین الشریعه که کتابش درباره زندگی زنان دانشمند شیعه است، تاریخ ادعا شده را بیاصل میداند. او با مراجعه به منبع مورد ادعای شاه عبدالعظیمی چیزی نیافته است و نقل میکند که همین مطلب را با آیت الله شهاب الدین مرعشی در میان گذارده و او نیز تاکید کرده است که این دو تاریخ ساختگی و جعلی است و آیت الله مرعشی شخص جاعل را می شناخته و انگیزه او را میدانسته است #ریاحین_الشریعه_ج۵_ص۳۱
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
ایام تعطیلی دروس،فرصت مناسب و مغتنم است برای انجام کارهای معطل زندگی و رسیدگی بیشتر به زندگی شخصی اولا و انجام عبادات شرعیه معتبره و تمرکز بر ادعیه واصله و اذکار معتبره ثانیا و حضور در سائر درسهای حوزوی جهت آشنایی با شیوه های مختلف تدریس،
أسألكم الدعاء موفقين ان شاء الله
مطلبی راجع به حدیثی که منسوب به امام کاظم علیهالسلام است:
«عَنْ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ يَحْيَى اَلْجَنْدَلِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَى اَلْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ اَلْحَدِيدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّيَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ يَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اَللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
(مردى از اهل قم مردم را بحق بخواند، جمع شوند در معیت او قومی چون پارههاى آهن كه بادهاى تند آنها را نلغزاند، و جز نبرد ندانند و نخواهند و بر خدا توكل دارند و سرانجام از آن پرهيزكارانست.)
در باب این حدیث باید گفت که این حدیث را علامهمجلسی در بحارالأنوار جلد ۵۷ صفحه ۲۱۶ در ضمن اخبار فضیلت شهر قم از حسنبنمحمدبنحسنقمی مولف کتاب تاریخ قم متوفی به سال ۴۰۶ قمری نقل کرده است.
کتاب تاریخ قم که به زبان عربی تألیف شده در حوالی سال ۳۷۹ قمری و در بیست باب مکتوب شده است
متن اصلی این کتاب امروز در دسترس نیست، اما ترجمه فارسی پنج باب نخست آن توسط حسنبنعلیبنحسنبنعبدالملک قمی به سال ۸۰۶ قمری انجام گرفته است. علامهمجلسی نیز اظهار داشته که به اصل کتاب دسترسی نداشته و تهیه اصل کتاب نیز برایش مقدور نبوده و از ترجمه حسن بن علی قمی استفاده کرده.
اما این روایت از نظر سندی دارای اشکالات مهمی است.
راوی اصلی روایت أيّوب بن يحيى الجَنْدَل فردی کاملا مجهول است و در کتب رجالی هیچ خبری از او نیست و در اصحاب امام کاظم علیهالسلام نامی از او ذکر نشده است.
علی بن عیسی هم که روایت را از قول أیّوب نقل کرده با شماری از راویان مشترک است و مشخص نیست کدام علی بن عیسی مقصود است که از راوی مجهول یاد شده (یعنی أیّوب) روایت کرده است.
همانطور که بیان شد این روایت را اولین بار علامهمجلسی به نقل از کتاب تاریخ قم آورده و در کتابهای معتبر و متقدم و اولیه شیعه ذکری از آن به میان نیامده است.
علاوه بر مجهول بودن راوی اصلی، راویانِ این روایت را مُرسَل نیز دانستهاند و حدیثشناسان حدیث مرسل و مجهول را ضعیف و بیاعتبار دانستهاند.
برخی علی بن عیسی را هم عصر امام رضا علیهالسلام دانستهاند
با این ترتیب بین مؤلف تاریخ قم و علی بن عیسی حداقل ۱۷۵ سال فاصله است.
یقینا حسن بن محمد بن حسن قمی این روایت را با سه تا چهار واسطه از علی بن عیسی روایت می کند که نام هیچکدام مشخص نیست.
در نتیجه حدیث فوق از لحاظ سندی بسیارضعیف است.
راوی اصلی(أیّوب بن یحیی) کاملا مجهول ، و از طبقه دوم روایت تا کتاب تاریخ قم حداقل سه طبقه از رُواتش محذوف است.
بر همین اساس به محتوای چنین حدیث کاملا ضعیفی نمیتوان اعتماد کرد.
از دیگر سوی، روایتی که فقط در کتابی آمده است که حداقل دو قرن مفقود بوده و هیچ اطلاعی از آن در دست نبوده است؛ کتابی که حتی متن عربی روایات در آن نیست، چگونه میتوان به آن اعتماد کرد، در صورتی که در روایات شیعه محل وقوع اکثر اخبار و وقایع مهم آخرالزمان در شهر کوفه معرفی شده و حتی مدارکی موجود است که در برههای از تاریخ بین این دو شهر (قم و کوفه) منازعاتی وجود داشته و در این زمان غالیان و دروغپردازان از بافتن هر یاوهای ابا نداشته و در برابر اکثر روایاتی که در فضیلت قم بافته شده میتوان روایتی نیز برای فضیلت کوفه یافت.