🟢از پژوهشهای تقاضامحور تا پژوهشهای نیازمحور
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸این روزها فراوان از لزوم «تقاضامحور بودن پژوهشها» سخن گفته میشود. به گونهای که «تقاضامحوری» و «خودگردانی» از سوی وزارت عتف، به عنوان دو شرط لازم برای اجازه تأسیس هر نوع پژوهشکدهای (حتی در زمینه فلسفه و علوم پایه) در مراکز آموزش عالی کشور شمرده میشوند.حتی وزارت عتف در یک کار بزرگ و ارزشمند و بیسابقه، سامانهای باعنوان «نظام ایدهها و نیازها» (=نان) طراحی و راهاندازی کرده است. و مشوقهای خوبی برای ارتباط عملی و واقعی پژوهشگران با این سامانه هم تعریف کرده است. و موسسه استنادی و پایش علوم و فناوری جهان اسلام (ISC) نیز سهم قابل توجهی از رتبهبندی مراکز آموزش عالی را به داشتن چنین پژوهشهایی اختصاص داده است.
🔹اصل این اهتمام، امری ارزشمند و قابل تحسین است. و نقشی جدی در تبدیل علم به فناوری و ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت و در نهایت تجاریسازی تحقیق و پژوهش دارد.
🔻در عین حال، معتقدم این نگاه اگر به درستی مدیریت نشود میتواند آسیبهایی جدی و «سختْجبران» بر پیکره پژوهش کشور وارد کند.
توضیح آنکه: میان تقاضامحور بودن پژوهش و نیازمحور بودن آن تفاوت است؛
«تقاضامحوری»، هر چند بسیار مهم است اما این پیامد نامطلوب را هم دارد که پژوهشگران را تابع بازار و صنعت و جامعه میکند و استقلال فکری و خلاقیت ذاتی آنان را میستاند. موجب انفعال پژوهشگر و موسسات پژوهشی میشود؛
اما «نیازمحوری» اگر معنای وسیع و گسترده «نیاز» مراد باشد، میتواند مدافع خلاقیت و پیشبرنده جامعه پژوهشی باشد. توضیح آنکه نیازها دو دستهاند: نیازهایی که خود نیازمندان (جامعه و صنعت) به آنها توجه دارند و به همین دلیل تقاضای تأمین آنها را دارند (که این نوع از نیازمحوری داخل در همان تقاضامحوری است)؛ و نیازهایی که هر چند واقعیاند اما خودِ نیازمندان به آنها توجه ندارند؛ و به همین دلیل تقاضایی نسبت به رفع آنها هم ندارند.
پژوهشگران به دلیل نخبگی ویژهای که دارند، ممکن است تشخیص دهند که جامعه نیازمندیهایی دارد که خودش از آنها آگاهی ندارد به همین دلیل تقاضایی هم نسبت به آنها ندارد و به همین دلیل حاضر نیست که برای آنها هزینه کند. اگر مسؤولان و مدیران کلان جامعه نیز بخواهند آموزش و پژوهش کشور را بر مدار خواستهها و تقاضاهای بالفعل صنعت و جامعه سامان دهند، نه تنها موجب انفعال نظام آموزش و پژوهش خواهند شد، بلکه موجب میشوند که تدبیری عالمانه و دوراندیشانه برای تأمین نیازهای واقعی اما ناخواسته صنعت و جامعه اندیشیده نشود.
«خواستهها و تقاضاها» را همگان درک میکنند؛ و برای فهم خواستهها نیازی به پژوهش نداریم! اما فهم «نیازها» چنین نیست؛ درک پارهای از نیازها کار عامه مردمان نیست. فقط از عهده نخبگان و محققان برمیآید. و حتی فهم و کشف پارهای از نیازها توسط نخبگان و پژوهشگران نیز خود نیازمند پژوهش است.
#پژوهش
#دانشگاه
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
@donyayetahlil
اعتراضات در دانشگاههای آمریکا از کجا آغاز شد؟
چهارشنبه 17ام آپریل سال 2024 سخنرانی یک دانشجوی مسلمان به نام «اسنا تبسم» (asna hathim) در دانشگاه کلمبیا لغو شد. سخنران افتخاری از دانشگاه کالیفرنیا که قرار بود در مورد مسائل مربوطه به مردم فلسطین صحبت کند. لغو این سخنرانی آغازگر اتفاقی بود که خود «اسنا تبسم» هم فکر نمیکرد آنقدر گسترش پیدا کند.
(برای دیدن ادامه ی مطلب به لینک زیر مراجعه کنید)👇
https://donyayetahlil.com/archive/47836
🗂منبع : نسیم
#بین_الملل
#آمریکا
#دانشگاه
#اعتراضات
#دنیای_تحلیل
به کانال دنیای تحلیل بپیوندید👇
@donyayetahlil
🟢نکاتی درباره اخلاق تدریس(۵)
🔸وظايف اخلاقی ناظر به ابعاد تربيتی دانشجويان
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
استاد و معلم صرفاً وظیفه تدریس و انتقال علم را ندارد؛ بلکه در کنار معلمی و مدرسی، وظیفه مهمتر او «تربیت» و «انتقال ارزشها» است.
در قرآن کریم نیز به هنگام بیان کارویژههای پیامبران الهی، در اغلب موارد، «تزکیه» را مقدم بر «تعلیم» ذکر کرده است: «يُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ»
به همین دلیل یک معلم دلسوز کسی است که نه تنها از وظیفه تزکیه و تربیت دانشجویان غفلت نمیکند؛ بلکه حتی الامکان فرصت تعلیم را نیز در خدمت تربیت به کار میگیرد.
از جمله اهم وظایف اخلاقی ناظر به ابعاد تربیتی دانشجویان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یک. همه تلاش خود را برای ارتقای سطح اخلاقی آنان به کار میگیرد؛ از هیچ کوششی برای انتقال ارزشها و آموزش اخلاق حسنه به دانشجویان فروگذار نمیکند.
دو. برای ارتقای سطح خانوادهگرايی دانشجويان تلاش میکند؛ [زیرا به هر میزان که علقههای خانوادگی دانشجویان بیشتر باشد، به همان میزان از آسیبهای اجتماعی و گرفتار شدن در دام افراد و یا گروههای انحرافی درامانتر خواهند بود]
سه. از هر فرصتی برای ارتقای سطح خودباوری دانشجویان استفاده میکند؛ [اساتید میتوانند با گفتار و رفتار خود «اعتماد به نفس فردی و ملی» و اکسیر اعظم و نجاتبخش «ما میتوانیم» را در دانشجویان احیا کنند.]
چهار. به سهم خود در تعميق هويت اسلامی و ملی دانشجويان تلاش میکند؛ [تعمیق باورهای اسلامی، تضمین تعالی و پیشرفت و پرورش خادمان بیمنت به مردم خواهد بود]
پنج. با رفتار خود، ضرورت قانونگرایی در همه عرصههای زیست اجتماعی را در میان دانشجویان نهادینه میکند.
#دانشگاه
#تدریس
#اخلاق
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
♦️ایران در ۱۰۰ دانشگاه برتر بریکس فقط یک سهم دارد
🔹نخستین رتبهبندی دانشگاهی کشورهای عضو BRICS منتشر شد و چین با ۲۰۷ دانشگاه بیشترین تعداد دانشگاه را دارد. روسیه با ۱۶۱ دانشگاه در جایگاه دوم قرار گرفته و هند با ۹۳ مؤسسه آموزشی در رتبه سوم ایستاده است. برزیل با ۵۵ دانشگاه و ایران با ۲۷ دانشگاه ۵ کشوریاند که بیشترین تعداد دانشگاه را در این رتبهبندی دارند و سایر کشورها عضو هم کمتر از ۲۰ دانشگاه در این فهرست دارند. با این حال ایران در ۱۰۰ دانشگاه برتر بریکس فقط یک سهم دارد./فرهیختگان
#بریکس #دانشگاه
@AkhbareFori
◻️به بهانه سالروز وحدت حوزه و دانشگاه
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قریب به ۴۵ سال است که مسأله وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یکی از راهبردهای مهم جمهوری اسلامی مطرح شده است. هر ساله هم به مناسب روز ۲۷ آذر، سالروز شهادت شهید مفتح، مراسمهایی در دانشگاهها و حوزههای علمیه در این موضوع منعقد میشود.
اما هنوز هم بعد از ۴۵ سال، حتی در این که منظور از این راهبرد دقیقا چیست، اختلاف وجود دارد. هنوز هم مهمترین دادهها در این موضوع سخنان امامین انقلاب است.
ابهام مفهومی، موجب شده است که عدهای نه تنها ضرورت و اهمیت آن را درک نکنند، بلکه به مخالفت با آن هم بپردازند!
در اینجا به اختصار و صرفاً برای تذکار، به چند معنای وحدت در ترکیب وحدت حوزه و دانشگاه اشاره میکنم:
یک. وحدت در مديريت: این نوع وحدت به معنای اضمحلال يکی در ديگری است که نه معقول است و نه ممکن و نه خواستهی هيچ يک از مدافعان و طراحان وحدت؛
دو. وحدت به معنای ارتباط فيزيکی و تبادل استاد و دانشجو و طلبه: این نوع وحدت، هم ممکن است و هم شدنی و هم مطلوب و مؤثر؛
سه. وحدت در نظام آموزشی؛ داشتن تعاملات آموزشی با يکديگر؛ آشنايی حوزويان با خوبیهای نظام دانشگاهی و آشنايی دانشگاهيان با نقاط قوت نظام آموزشی حوزهها: این نوع ارتباط هم بسیار مفید است و هم لازمه پویایی مراکز علمی است و اگر جدی گرفته شود میتواند به تحولی مثبت و پیشبرنده در نظام آموزشی حوزهها و دانشگاهها منجر شود؛
چهار. وحدت به معنای برگزاری درسها و رشتههای حوزوی برای دانشجويان و بالعکس: این نوع وحدت نیز تا اندازهای محقق شده است و با توجه به آزاد بودن و دلبخواهی بودن شرکت در چنین درسها و دورههایی، توانسته است برای افراد مستعد و علاقمند مفید هم واقع شود و افقهای ذهنی آنان را به همدیگر نزدیک کند.
پنج. وحدت در اهداف: مهمترین و عالیترین اهداف در حکمرانی اسلامی عبارتند از «فردسازی»، «جامعهپردازی» و «تمدنسازی». به نظر میرسد هم دانشگاهها در جمهوری اسلامی و هم حوزههای علمیه در این جهت مشترکاند یا باید مشترک باشند.
شش. وحدت در مبانی و روش تحقيق: مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی؛ و توجه به روش اسلامی تحقيق در علوم انسانی. این از مهمترین و بنیادیترین سطوح وحدت حوزه و دانشگاه، به عنوان دو زیر نهاد اصلی از نهاد علم کشور، است و معتقدم تا چنین وحدتی در مبانی و روششناسی علوم انسانی ایجاد نشود، سایر انواع وحدت نمیتواند چندان کارگر افتد.
#دانشگاه
#حوزه_علمیه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹