eitaa logo
💕 جهاد زنان💕
445 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
39 فایل
مادر از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و باارزش‌تر است. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن، فرزند آوری و تربیت فرزندانی صالح است. آیدی پاسخ به سؤالات @n_khammar123
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اگر فرزندتان از کسانی است که وقتی نکته‏‌ای را به او تذکّر می‏‌دهید، برآشفته می‏‌شود و برای پاسخ‏گویی به شما و دفاع متعصّبانه از خویش، به هر دری می‏‌کوبد، باز هم برای تذکّر به او از قالب نوشتار، استفاده کنید. ✳️نامه، در خلوت خوانده می‏‌شود. پس در هنگام مطالعۀ نامه، کسی در مقابل فرزندتان نیست که بخواهد با او بحث کند. در نتیجه، فرصت مناسب‏‌تری برای تأمّل بر روی مطالبی که شما به او تذکّر داده‏‌اید، دارد. 🔰البته در مواردی که از نوشتار برای تذکّر و نصیحت استفاده می‏کنید، چند نکته را فراموش نکنید: 1⃣ نامه را با ابراز محبّت، شروع کنید. 2⃣ نصحیت‌تان هم چاشنیِ محبّت داشته باشد. 3⃣ پیش از بیان تذکّر و نصیحت، خوبی‏‌های او را بنویسید و از این بابت، از او تشکّر کنید و خدا را هم شکر کنید. 4⃣ وقتی به او تذکّر می‏‌دهید، جایی هم برای اشتباه خودتان بگذارید. مثلاً در نامه بنویسید: «البته شاید من اشتباه می‏‌کنم که دوست دارم در این صورت، دلیل اشتباهم را به من بگویی». 5⃣از او بخواهید اگر ممکن است، جوابتان را به صورت کتبی بدهد. 6⃣ نامه را با ابراز محبّت، تمام کنید. 7⃣ نامه‏ را وقتی به او بدهید که می‏خواهد از شما جدا شود؛ مثلاً وقتی می‏خواهد به مدرسه برود. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص۱۴۳ @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️ حقوق فرزندان بر والدین بر اساس آیات و روایات •┈┈••✾••┈┈•
نهاد رهبری به مادران دانشجوی باردار یا بچه دار بسته های سیسمونی میده اتقدر سیسمونی ش چیزای جالبی داره🥰 فلاسک حرارت سنج😍 کارت هدیه یک تومنی وام 15میلیونی حساب دومیلیونی واسه فرزند و پک هدیه گفتن محدودیت سنی نداره یکی از والدین هم دانشجو باشه کافیه https://ezdevaj.nahad.ir/ تو این سایت قسمت دردانه ثبت نام باید کرد طرح به زوج‌های دانشجوی دارای فرزند متولد ۱۴۰۱، تسهیلات و هدایایی از جمله کارت هدیه برای مادر، سپرده مخصوص فرزند و وام قرض الحسنه اعطا می‌شود. 🌻@eslahesabk🌻
⭕️ واکسن و اوتیسم از 40 سال قبل که کارم را آغاز کردم، تنها یک کودک از هر 10000 کودک مبتلا به اوتیسم بود . و امروز یک کودک از هر 100 کودک . تنها تغییری که ایجاد شد چه بود ؟ عدد بالای واکسنهایی که به کودکان تزریق شد . من و شرکایم امروز بیش از 35000 نفر را تحت نظر داریم که هیچ کسی از آنها واکسینه نشده است . می‌دانید آمار اوتیسم در آنها چقدر است ؟ صفر، صفر . این سخن را از 40 سال قبل گفتم : واکسنها نباشند اوتیسم نخواهد بود . 👤 دکتر ماير ايزنشتاين # نه_به_واکسن # واکسن_های_بدو_تولد_ممنوع 🤲 خدایا تا در هاضمه یهودیان داخلی و خارجی هضم نشده ایم به حرمت غیبت مان را بردار🤲 🌹 حوزه انقلابی ╭┅───────────┅╮ 🕌 @howzehenghelabi ╰┅───────────┅╯
نکات طلایی جز ۲۹ قرآن.m4a
17.27M
💫نکات طلایی جزء ۲۹ کتاب راهنما ✨ 1⃣کسب و کار که می کنی یک بخشی از درآمد ات رو بذار برای فقیر و فقرا و افرادی که نیازمند هستن و اطرافت هستن،💁‍♂ اینجوری برکت ات مال خودت بیشتر میشه💰😉(معراج ۱۴-۲۵) 2⃣ خدا مرگ و زندگی را آفرید تا شما رو آزمایش کنه، کی مومنه و پای خدا می مونه⁉️🤓 (ملک ۲) 3⃣از اینا دوری کن به نفع خودته حتی برای دنیای خودت: عیب جویی🧐، خبر چینی🤭، تجاوز به حقوق دیگران🤬، زنا😧، گستاخی و گناه😓 (قلم ۱۱.۱۲.۱۳) 4⃣ روز قیامت که میشه گناهکار آرزو می کنه ای کاش بشه داداش و آبجی و والدین و فامیل و دوست رو داد و فدا کرد تا از عذاب قیامت نجات پیدا کنه... 😶‍🌫حتی دوست صمیمی مقابل دوست اش است ولی سراغ اش رو نمیگیره(معراج ۱۱.۱۲.۱۳) 5⃣ واسه آرامش خودت بخشی از شب رو بیدار شو نماز بخون قرآن بخون و مناجات کن با خدا📿🤲 و صدقه بذار کنار واسه فقیر (چقدر حال خوب کنه و سرعت میده به کار) (مزمل ۲۰)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزه‌داری در گرمای ۵۰ درجه شهر رومادیه آب سرد نداشتیم. گاهی بدون آب روزه می‌گرفتیم و برای افطاری مقداری آب برای نوشیدن داشتیم. همین مقدار آب هم بسیار گرم بود. بچه‌ها با ابتکار و خلاقیت خاصی شیشه‌های دارو را از سطل‌های زباله درمانگاه می‌آوردند و به دور آن پارچه می‌بستیم تا بتوانیم به این وسیله آن، آب خنک داشته باشیم. یکی از روزهای ماه مبارک در سال ۶۴ را خوب به یاد دارم. نزدیک به ۱۰۰ شیشه با پوشش پارچه، گوشه بازداشتگاه برای ۶۳ نفر گذاشته بودیم. همه چشم انتظار بودیم تا افطار شود و آب خنک بنوشیم. پنج دقیقه قبل از افطار، بعثی‌ها به داخل آسایشگاه ریختند و دستور دادند همه را بیرون از آسایشگاه بریزیم. لب‌های روزه‌دار اسرا با دیدن این صحنه، کویری‌تر شد. موقع افطار صحنه عجیبی رخ داد، بچه‌ها از تشنگی روی موزاییک‌های خیس زبان می‌کشیدند تا از باقی مانده‌های آب و نمناکی زمین حداقل بتوانند زبان و لب‌های خود را خیس کنند! 😭 هنوز که هنوز است موقع افطار موقع نوشیدن آب این صحنه را به خاطر می‌آورم. به سبب همین سرد بودن غذاها و نداشتن جایی خنک برای نگه‌داری آن‌ها، اسیران ایرانی دچار امراض گوارشی از قبیل اسهال خونی و غیره شدند، به همین دلیل بعثی‌‌ها به زور دهانمان را باز می‌کردند و قرص‌های مختلفی به داخل دهانمان می‌ریختند تا مثلاً ما را معالجه کنند ولی در اصل می‌خواستند تا ما روزه‌های خود را افطار کنیم. راوی : یاد باد آن روزگاران یاد باد شادی روح و و سلامتی و 🍃🌹🕊 @sepah
3325887247.mp3
12.44M
14 تو می تونی همه ی زندگیتو رنگی کنی! یه رنگ خوشگل و تَک؛ رنــگ خـــ❤️ــدا اونوقت ساده ترین کارهات مثل یه عبادت خالص؛ برات رشد و قدرت ایجاد می‌کنه 💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
💚 #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت چهارم ‌❇️⁩ تلفن خونه به صدا در اومد. مریم تو آشپزخونه مشغول
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت پنجم 🔻مامان تا فهمید فاطمه از مدرسه اومده با اینکه دوست داشت بازم با عارفه صحبت کنه بهش گفت: 🔸عارفه جون. ببخش. الان فاطمه اومد. منتظر منه. ان شا الله خودم بهت زنگ📞 می زنم. 🔻از عارفه خداحافظی کرد و با عجله رفت سمت فاطمه. ⁦❇️⁩هر روز که فاطمه می رسه خونه 🏠 و زنگ در رو میزنه، مامان و محمد و حتی میثم یه ساله که تازه، تاتی تاتی میره میرن استقبالش.✨ فاطمه هم کلی خوشحال می شه و خستگی از تن و روحش در می ره.😄 🔻 امروز که مامان و میثم نیومدن حالش گرفته شد.😔 مامان همیشه با چهره ای گشاده و لبخندی دلنشین😊 و کلی شوق و ذوق به استقبال بچه ها و خصوصاً سعید میره.✨ ⁦❇️⁩ سعیدم بهش میگه: وقتی میام خونه 🏠 و چهره ی پر از لبخند و نشاطِ😄😊 تو رو می بینم خیلی از مشکلات بیرون یادم میره. روحیه‌ی خوبت و لبخندهای خوشگلت دلم رو آروم می کنه.😊 ⁦❇️⁩ مریم رفت و جلوی فاطمه نشست. با لبخندی به پهنای صورت.😊 فاطمه رو بغل کرد. بوسیدش.😘 🔻 لبخند ملیحی به چهره ی فاطمه اومد🙂 و اونم مامانو بوسید.😘 مریم گفت: 🔸سلام خوشگلم، نور چشم مامان. مدرسه چه خبر؟ خوش گذشت؟ نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود. مخصوصاً وقتی خاله عارفه زنگ زد📞 و یه خبر خوش داد.😊 فاطمه صاف تر نشست و با کنجکاوی دخترانه ای پرسید: 🔹 خبر خوش چیه؟ مامان گفت: 🔸باید خودت حدس بزنی. 🔹آخ جون میخوان بیان خونه مون. 🔸نخیر. یه چیز دیگه ست. بعد مامان دست فاطمه رو گرفت و گفت : 🔸قراره شیرینی این خبر خوشم برامون بیاره. ⁦❤️⁩ ادامه دارد... 💞 @jahadalmarah