|♥️|
#خانوادهدرمانے♥️
♥️زندگیتان را به میدان
غر زدنهای دائمی تبدیل نکنید.
⚠️میدانیم که همسرتان باز هم کمد را به هم ریخته اما به جای غر زدن یا جنجال به پا کردن برای موضوعات ساده، به این فکر کنید که آیا خودتان بیعیب و نقصید؟
⚠️ مطمئن باشید که همهٔ ما گاهی به خاطر کاستیهایمان دیگران را رنجانده یا ناامید میکنیم.
⚠️پس به جای آنکه مدام خودتان را در مقام قاضی یا معلم قرار دهید، از کنار مشکلات کوچک آسانتر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرامترید موکول کنید.
باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تأثیر حرف شما را چندبرابر خواهد کرد.
💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
💚 قسمت #بیستوهشتم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ مسئولیتهای بچهها تغییراتی کرده بود. بردن زباله
💚 قسمت #بیستونهم
#رمان_آموزشی
❣خانه مریم و سعید❣
سعید دنبال بهانه.ای بود تا بچهها این سوال رو بپرسند. نیم نگاهی به مریم کرد. بعد نگاه پر از آرامش و محبتش رو چرخوند سمت فاطمه و گفت:
_آفرین به دختر خوشگل خودم که این سوال به جا رو پرسید.
بعد رو به بقیه بچهها ادامه داد:
_کی میتونه جواب بده؟ البته مامان نباید جواب بده.
و چشمکی زد و خندید.😉
علی جواب داد:
_چون خدا گفته.
بابا در جوابش گفت:
_آفرین به حاج علی. حالا ببینم میتونی بگی خمس دادن یعنی چی؟
علی آره کشداری گفت که در واقع میخواست نشون بده کاملاً به موضوع آگاهه. بعد ادامه داد:
_ ما اینا رو تو کتاب احکام نوجوان تو مدرسه خوندیم.
مریم گفت:
_ خب بگو تا بقیه هم یاد بگیرند.
علی گفت:
یک پنجم اضافه خرج یکسال را باید به مرجع تقلیدمون بدیم.
_مثلاً شما امروز میری سر کار و حقوق میگیری. همون روزی که حقوق میگیری میشه سر سال خمسی شما. یعنی تا سال دیگه همین موقع هرچی درآمد داشته باشی و خرید کنی مال خودت. اما به این روز که رسیدی هرچی برات مونده باشه باید یک پنجم اون رو بدی به مرجع تقلیدت. اون یک پنجم اصلاً مال خودت نیست. و اگه ندی از چهار پنجم مالی که برای خودت هست هم نمیتونی استفاده کنی چون باید خمسشو میدادی و ندادی. مثلا سر سال خمسی شما 100 هزار تومن تو جیبت هست. باید 20 هزار تومن رو خمس بدی به مرجع تقلید خودت.
فاطمه از بابا پرسید:
_چرا باید به مرجع تقلیدمون بدیم؟🤔
سعید رو به علی کرد و گفت:
_داش علی شما جواب بده.
علی گفت:
_دیگه جواب اینو خودمم نمیدونم.
مریم سریع وارد بحث شد و گفت:
_چون خدا گفته خمس رو به امام معصوم بدیم تا برای مخارج اسلام و نیازمندان جامعه هرطور که صلاح بدونه هزینه کنه. الان که امام معصوم زمان ما در غیبت هستند باید به مرجع تقلیدمون بدیم تا او به نیابت از امام زمان(عج) هزینه کنه.
سعید گفت: بچهها خمس دادن خیلی برکت داره ها. مثلا اولین باری که خمس دادیم، همون سال امام رضا(ع) ما رو طلبید و رفتیم زیارتش.
_ مریم ادامه داد و گفت خب حالا پاشید برید اتاقتون رو مرتب کنید که شتر با بارش اونجا گم میشه. علی آقا شما هم سفره رو جمع کن بعد برو وسایلت رو مرتب کن.
علی از اول صبحونه تلویزیون رو روشن کرده بود و نیم نگاهی به شبکه ورزش داشت. در مقابل صحبت مامان سری تکون داد و گفت:
_باشه مامان الان جمع میکنم.
مریم کمی صداش رو بلندتر کرد و گفت:
_علی آقا مگه قرار نبود فقط مسابقات تیم ملی رو ببینی؟
علی جواب داد:
_خب اینم یه جورایی تیم ملیه. تیم باشگاهی ایران و تیم باشگاهی عربستان.
سعید گفت:
_انشاءالله که این عربستانیا لوله بشن.
و خندید.😁
بعد از علی پرسید:
_حالا کدوم تیم باشگاهی ایرانه؟
_استقلاله.
_حالا اگه تیم ملی بود ارزش داشت ببینیم ولی استقلال، پرسپولیس و این تیمای باشگاهی ارزشش رو نداره وقتمونو براش بذاریم. اگه خودمون پاشیم گل کوچیک بازی کنیم بیشتر میارزه.
بعد دو بار آروم زد به پشت شونهی علی و ادامه داد:
_پاشو باباجون. وقتی مامان میگه خاموش کنیم فقط باید بگیم چشم. پاشو سفره رو جمع کن و وسایل اتاقتو مرتب کن تا بعدش خودمون با هم بازی کنیم.
صدای زنگ تلفن بلند شد. محمد دوید سمت گوشی. طبق معمول هم یادش رفت سلام کنه.
_الو. بفرمایید...... _شما؟......... _مامانم داره صبحونه میخوره.الان گوشیو میدم بهش.
دوید سمت مامان و یواش گفت:
_خاله عارفهست.
مریم گوشی رو برداشت و سلام علیک کرد.
صدای عارفه اما نشاط همیشگیشو نداشت. با بغض و ناراحتی سلام و احوالپرسی کرد.
_مریمجون یه اتفاق بدی افتاده که نمیدونم چی کار کنم.😞
مریم با آرامش و ملاطفت جواب داد:
_چی شده عزیزم؟🤔
بغض عارفه ترکید و گریهکنان به مریم گفت:😭
_امروز دیدم شوهرم داره تو گوشیش با یه خانمی چت میکنه. آسمون رو سرم خراب شد. حالم خیلی بده. نمیدونم باید چی کار کنم. تو رو خدا بگو من چی کار کنم.😭
مریم آرام و خیلی با آرامش گفت:
_نگران نباش عزیزم. الان بچهها اینجان نمیتونم صحبت کنم. تا چند دقیقه دیگه از تو اتاق، خودم باهات تماس میگیرم.
عارفه با هق هق گفت:
_باشه مریمجان منتظرم.
و قطع کرد.
❤️ ادامه دارد...
💜 ارسال نظرات 👇
@Manamgedayefatemeh7
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
💞 @jahadalmarah
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحبالزمـان(عج)⚘
مولاےمهربانم
کاش به اندازهے گلهاے آفتابگردان معرفت داشتم
و همواره رو به سوئے که شما هستید مےگرداندم
و گردش عمر و زندگیم را به دستان پدرانهے شما مےسپردم
اما
افسوس
از این دنیاے فانے و بازیچههایش
که سخت سرم را گرم کرده
و حواسم را پرت
سلامے عرضه مےدارم به محضرتان
شاید بیشتر رو به سویتان آورم
السلام علیک یا قطب العالم✋
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلاممولاےمهربانم
@Emamkhobiha🌹
💛ヅ
ســــــــــلام مھــــــــــــــــــــربونا 😁👋
لبت به روے غمهاے جهان بخنده ڪه هیچ غمے موندنےنیست♥️
صبحت بخیر 😍
خب پاشیم صبحمون رو قشنگش ڪنیم 😎
صبحونہ خوشمزه🍳
ماچ لپ آقایی 😘
چاے تازه دم 🛁
آرایش ملیح💄
عطࢪ دلانگیز بانو💕
دیگه خلاصه یه عالمه چیزای قشنگ دنیا😍
پاشو نذار دنیا بهت زور بگه 💪
بگو زور ما بندههای خدا بیشتره
آخه پشتمون بہ خدا گرمه
با یہ صلوات هدیہ بہ امامموسیکاظم(ع)، امامرضا(ع)، امامجواد(ع) و امام هادی(ع)
بریم ڪه طلب برڪت کنیم از این انواࢪ الهے🌱
#لبخندبزنعزیزدل😁
#دنیاارزشخطپیشونےتونداره
💞 @jahadalmarah
🌀فضایل اخلاقی باید ثمرات عبودیت باشه!! نظم باید ثمره عبودیت باشه!!
همهٔ زیباییها رو از ذیل بندگی دربیارید✅
🗣خانمها اگه همسر مهربان میخوان دنبال عبد بگردن!
عبدها وقتی شوهر میشن ظلم نمیکنن 👌🏼
❇️ولی اونهایی که عبد نیستن، کارشون حساب و کتاب نداره!!
اگه عبد باشن دیگه دل و دماغ بد برخورد کردن رو ندارن.
قبلا رُسش رو کشیدن، رویش رو کم کردن، از کَت وکول افتاده!!😊
«و عِبادُ الرَّحمن اَلَّذینَ یمشونَ عَلَی الاَرضِ هَوناََ»
میدانید چرا عباد الرحمن با آرامش و فروتنی روی زمین راه میرن⁉️
👈🏼چون عبد هستن.
عبد هم که نمیتونه با تکبر و تبختر روی زمین راه بره!!
اصلا خود عبد بودن اگه برای کسی جا بیفته، براش فضائل زیادی رو به دنبال میاره😊🌹
#نگاهی_به_رابطه_عبدومولا ۶۴
💞 @jahadalmarah
34.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌این کلیپ رزق ویژه امروز شماست🌿
از کنار این رزق راحت نگذرید...
زندگیهاتون لبریز از برکات مادی و معنوی🦋
💥عزیزان این کلیپ رو تا آخر گوش کنید، حداقل روزی یک بار انجام بدین و نشر بدید 👌👌👌
#صلوات هم فراموش نشه لطفا💥🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سلطان خانهی شماست:
کودک شما ، قبل از هفت سالگی!
💥 اما دو جا، باید جلوی او بایستید،
و این سلطان را محدود کنید.
🔰#استاد_شجاعی
#میثم_تمار
@meysame_tammarr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👨👩👧👦 در زندگی توی هر برخورد :
یک نار داریم🔥
یک نور ✨
⁉️ تو کدام جنبه را دریافت میکنی؟
#استاد_شجاعی
@jalasate_ostad🌸🍃
🦋چگونه فرزندانمان را قرآني كنيم ؟🦋
🔷 آیت الله حائری شیرازی:
👈 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب میرفتند، آخر شب میآمدم خدمت پدر.
پدرم این قصههای پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و همینطور مقید بودم و گوش میکردم.
وقتی این برنامهاش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل میکرد.
🔸اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند.
این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد.
💐 در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند.💐
#تربیت_فرزند_قرآنی
@jahadalmarah
⛵️ヅ
#خانوادهدرمانے♥️
🌳 وقتی با همسرتون میرید تفریح؛
تا جایی که ممکنه از مشکلات صحبت نکنید.
🌳 بذارید اون چند ساعتی که برای
تفریح اومديد بیرون،
فقط صرف لذتِ در کنار هم بودن
و دور شدن از استرس باشه.
تفریح درڪنار خودتون رو براش
لذتبخش و دلنشیــــــــــن کنید
تا هم خاطره بشه هم تڪرار 🍃
#بینظیـــــࢪباش
💞 @jahadalmarah
💕 جهاد زنان💕
💚 قسمت #بیستونهم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ سعید دنبال بهانه.ای بود تا بچهها این سوال رو بپ
💚 #قسمتسیام
#رمان_آموزشی
❣خانه مریم و سعید❣
مریم رو کرد به سعید و گفت:
_ عارفه کاری داشت؛ گفتم باهاش تماس میگیرم. شما بیزحمت ٢٠ دقیقه دیگه برو ببین بچهها اتاقشونو مرتب کردن یا نه. طبق قرار قبلیمون اگه سر ٢٠ دقیقه اتاق مرتب نباشه، امروز کارتون نمیبینن.
فاطمه پرید جلوی مامان:
_نه مامان ما میخوایم کارتون ببینیم.🥺
مریم، فاطمه را بغل کرد و بوسید:
_قرارمون که یادت نرفته مامانجان😘. از الان تا ٢٠ دقیقه فرصت دارید.
فاطمه و محمد و میثم پریدند داخل اتاق. میخواستند زودتر جمع و جور و مرتب کنند تا بتوانند برنامه کودکشان را ببینند.
علی هم چشم از تلویزیون و فوتبال برداشت و مشغول جمع کردن سفره شد. مدتیه که علی خیلی به دیدن بازیهای فوتبال اعتیاد پیدا کرده و این مریم رو نگران کرده و این کار علی خیلی عصبیش میکنه چون تا از علی غافل میشه میبینه بیسر و صدا تلویزیون رو روشن کرده و صداشم قطع کرده و زده شبکه ورزش حتی اخیرا درسهاش رو هم پای تلویزیون میخونه.💥
مریم رو به بچهها گفت:
_میخوام با دوستم تلفنی صحبت کنم. انشاءالله صحبت من که تموم شد، اتاقتونم مرتب شده باشه.
رفت داخل اتاق. در را بست و شماره عارفه را گرفت.
عارفه گوشی را برداشت. هنوز گریه میکرد.😭
_بهتری عارفهجون؟ الان میتونی صحبت کنی؟ میخوای چند دقیقه دیگه که آرومتر شدی باز زنگ بزنم؟
_خوبم. بگو گوش میکنم. فقط مریمجون بهم بگو الان باید چی کار کنم؟ دوباره بغضش ترکید و ادامه داد:
_ مریم این زندگی دوباره زندگی میشه؟!
مریم با مهربانی و آرامش همیشگیاش جواب داد:
_چرا که نه؟ معلومه که درست میشه انشاءالله. البته به شرطی که در برابر مشکلات منطقی و معقول برخورد کنیم.
_تو رو خدا یعنی زندگیم دوباره رو به راه میشه؟😞
_ببین عارفهجون من در جایگاه قضاوت نیستم ولی اگه شوهر تو همچین کاری کرده و این چیزایی که میگی حقیقت داشته باشه خب طبعاً کار ایشون اشتباهه و هیچ جای توجیه نداره. اما نگاه معقول و منطقی به مسائل به ما وسعت دید میده. اون وقت با یه دید باز و روشن به یه راهحل درست و کاملی میرسیم.
_مگه این مشکل راهحل هم داره؟🤔
مریم، عجله و نگرانی زیادی را از این جملهی عارفه دریافت کرد و سعی میکرد با صحبتهاش بهش بگه که داره درکش میکنه:
_معلومه که راهحل داره. اصلاً تو این دنیا هیچ مسئلهای نیست که راهحل نداشته باشه. البته بازم میگم که باید نگاهمونو به بالا پایینای زندگی اصلاح کنیم. بگذریم. چند تا سوال میپرسم. خوب فکر کن. دقیق جواب بده.
_سرا پا گوشم.
در همین لحظه در اتاق باز شد. محمد و میثم با سر و صدا و شلوغ بازی وارد شدند.
مریم به عارفه گفت:
_ یه لحظه گوشی دستت باشه.
بعد رو کرد به محمد و میثم:
_محمد مامان برید بیرون. دارم تلفنی صحبت میکنم. اگه بخواید اینجا بازی کنید اون وقت من دیگه صدای دوستمو نمیشنوم. میثمجان مامان شما هم با داداش برید تو اون اتاق بازی کنید. آفرین مامانجان.
مریم نمیخواست بچهها متوجه صحبتهای او با عارفه شوند. حتی دوست نداشت سعید هم از این ماجرا مطلع شود. به خاطر حفظ آبروی شوهر عارفه.❌
بچهها از اتاق بیرون رفتند. مریم بلند شد و در اتاق را بست. مجدد نشست و تکیه داد به دیوار. نگاهی به ساعت انداخت. بچهها هنوز ربع ساعت وقت داشتند تا اتاقشان را مرتب کنند. اما هر کدام به نحوی سرگرم بازی و کاری بودند و از مرتب کردن اتاق غافل شده بودند. سعید هم که قرار بود به کار بچهها نظارت کند، حالا گوشی به دست اخبار را دنبال میکرد و اصلاً متوجه زمان نبود.
مریم دنبالهی صحبت با عارفه را گرفت:
_ببخش معطل شدی. این بچهها دائم در حال بازی و شیطونین. اومدن تو اتاق. نمیخواستم صحبتامونو بشنون. حالا دقیقاً به من بگو چه اتفاقی افتاده؟ دقیق برام تعریف کن.
❤️ ادامه دارد...
💜 ارسال نظرات 👇
@Manamgedayefatemeh7
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
💞 @jahadalmarah
#سلام_امام_زمانم❤️
اگر عطر یادت
در قلبم پیچیده است ،
اگر شمیم محبتت
در جانم رخنه کرده است،
اگر نسیم اهورایی مهرت
در روحم دمیده است ...
باید که چون پروانه
دور ضریح یادت بگردم
و در لحظه لحظه ی بودنم
حضورت را احساس کنم
و نگاه پدرانه ات را دریابم ...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
@Emamkhobiha🌹
🌕ツ
ســــــــــــــــــــلام و صبح بخیر دلبرین در منزل 😍😁
چطوره حالتون ؟
صبح قشنگمون رو شروع ڪنیم
با ذکࢪ یا زهرا ♥️
روز قشنگیہ
وقتی لبخند روی لباته
و ارتش شیطون هر کاری میکنه
تا ازت بگیره این لبخندو 😎
و تو با هر اتفاق بهش میگی
زهی خیال باطل 😁
بریم بسمالله رو بگیم
#یازهرا
🔰به کانال «جهاد زنان» در ایتا بپیوندید👇
💞 @jahadalmarah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 *شخصیت محوری، مهمترین بحث تربیت*
🔻بحث تربیت دینی، تنگه ی اُحُدی دارد. علت شکست ما در احد تربیتی، رها کردن تنگه شخصیت محوری است! شخصیت محوری یعنی کسی که اولا من دوستش دارم، ثانیا از نگاه من همه چی تمام هست و هر کاری میکند، همان کار درست است. استاد عباسی ولدی- دوره کرامت
#استاد_عباسی_ولدی
#تربیت_فرزند
#دوره_کرامت
@abbasivaladi
15.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❀ ﴾﷽﴿ ❀
📽: نمایش اغتشاش
یک کار تمییز از بسیجیان مازندران
از اتفاقاتی که در اغتشاشات رخ داد
🍁
#انقلاب #شهدای_وطن
#ایران
ایکاش در تهران هم در میادین و مکانهای بزرگ و اصلی اجرا شود.
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ
سلام خواهران عزیز
گروهی تشکیل دادیم برای بیدار ماندن در بین الطلوعین 😍😍😍😍😍😍
کارهای مختلفی رو با هم انجام میدیم در ساعات بهشتی✅
باشه انگیزه ای برای بیدار ماندن ☺️☺️☺️☺️☺️
بزنید روی لینک و وارد گروه بشید 👌👌👌
لطفا لینک رو تو گروهاتون پخش کنید ✅✅✅✅✅
┄═✧❁❁•••❁❁✧═┄
https://eitaa.com/joinchat/736690308C8c310db6f7
┄═✧❁❁•••❁❁✧═┄
شروع مباحث جدید
از ابتدا با ما همراه باشید ✅✅
احکام یک دقیقه ای که بسیار پر کاربرد هستند ✨🌹
شروع دوره سوم نهج البلاغه خوانی 🌺🌺
شروع ختم قرآن به صورت صفحه ای☺️
برنامه های ویژه در راهه✅
شروع بزرگترین چله دسته جمعی 😍
چله زیارت عاشورا✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با فاصله زیاد، بهترین کلیپی بود که در مورد فرزند آوری دیدم!😊✌️
#فرزند_آوری
#بسیاریسیارعالی
#حتماببینید
﴿💞 ﴾
#مادرانگےهاموݩ
شغل بسیار مهم و با ارزش تربیت فرزند
🌸 رهبر معظم انقلاب:
شغل اوّل زن تربیت فرزند است.
نمیگوئیم شغل دیگر نداشته باشد،
اسلام مانع نیست،
اما اوّلین و اساسیترین و پراهمیتترین
شغل زن، مادری است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☆⛱☆
#خانوادهدرمانے♥️
چرا شـــــوهࢪم باهام حرف نمےزنہ؟
💞 @jahadalmarah
شادی و نشاط جلسه 14.mp3
7M
#شادی_و_نشاط
در پرتوی #انسان_شناسی
🛐 چطور پیش خدا قیمت پیدا کنم؟
❓چطور شبیه خدا بشوم ؟
❤ اساسا "عشق" در کنار چه چیزی رشد پیدا میکند؟
#استاد_شجاعی
@jalasate_ostad🌸🍃