#دقایقی_با_احکام
📚 وضو گرفتن قبل از نماز به نیت نماز
❓سوال: اگر شخصی صبح ساعت هشت مثلا برای نماز ظهر و عصر وضو بگیرد صحیح است؟
✅ جواب:
🔹 آیات عظام #مقام_معظم_رهبری و #مکارم شیرازی: اگر وضو را به نيت نماز واجبي بگيرید تنها در صورتي صحيح است که وقت نماز نزديک باشد. (مثلا 10 الي 15 دقيقه قبل از اذان) اما اگر وضو را در هر زماني به نيت طهارت بگيرید صحيح است و مي توانید با آن نماز بخواند.
🔸 آیات عظام #سیستانی و #شبیری: انسان مىتواند قبل از وقت نماز، به قصد نماز یا با طهارت بودن وضو بگیرد و با همان وضو نماز بخواند.
🏷 پینوشت:
استفتا از سایت مراجع عظام
#احکام
#احکام_نماز
#مبطلات_نماز
🌸مرکز پاسخـ۱۸۰۲ـگویی
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar
🟣مقابله علامه طباطبایی با مرتاضهندی
آیت الله #شبیری زنجانی نقل میکند، #70سال پیش، مرتاضی از #هند به #قم آمده بود وادعاهای #عجیبی داشت.از جمله اینکه میگفت میتوانم انسان ها را با نیروی #روحم از زمین بلند کنم. تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی امام موسی #صدر به او گفت مرا بلند کن، ما با خود #فکر کردیم سید موسی ذکری چیزی می گوید و #جادوگری این مرتاض را #باطل می کند. اما #مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با #سینی حدود یک متر به هوا برد.
ما سید #موسی صدر را که جوانی نو خط بود سرزنش کردیم که چرا #آبروی ماها را بردی؟ سید گفت: می خواستم #طلسمش را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی #سینی به زمین بپرم.
مرتاض را نزد استاد خود علامه #طباطبایی بردیم.
برخی از ما که جمعی از #شاگردان علامه بودیم، ناامید شده بودیم. وارد #اتاق علامه شدیم. گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای #خارق العاده می کند.
علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا #انسان را روی هوا بلند می کند. هیچ #تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب مرا بلند کند، من به #نوشتن ادامه میدهم، او کارخودش را بکند.
مرتاض مقداری دم و #دستگاهش را درآورد و اورادی میخواند و مدتی #کارهایش طول کشید. علامه هم #مشغول نوشتن. مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد ودوباره سرش راپایین انداخت.
#مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری خواند، #اَداها و #اَطواری هم در میآورد. مدتی گذشت دوباره #علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به #چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد.
مرتاض که آثار #ناراحتی و عصبانیت در چهره اش موج می زد باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. #علامه بار سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. #مرتاض پا شد و وسایل خود را جمع کرد و #سراسیمه باحالت فرار بیرون رفت. رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟
با#عصبانیت گفت من تمام نیروی خود را بکار گرفتم تا #روح وی راتسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ولی ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد. به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض #روح شوم. دفعه دوم کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم هر چه بلد بودم بکار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار جوری نگاه کرد که انگار کسی میخواهد خفهام کند. این بود که فهمیدم این روح را نمیتوان #تسخیر کرد وخیلی عظمت دارد.
مرتاض که قدرت روحی یکی از پروردگان مکتب امام #صادق علیه السلام را دیده بود همان شب ازقم رفت وتمام برنامه هایش به ریخت.
📚منبع، سایت علامه طباطبایی به نقل ازآیت الله شبیری زنجانی(حفظه الله)
🌸اللهم عجل لوليك الفرج🌸
📱کانال مهدوی جهاد انتظار
https://eitaa.com/jahadeentezar